رادیو بدون شایعه

بایگانی

۳۸ مطلب در خرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

سحر بیست و نهم 96


در بامداد سوم تیرماه 1396 به استقبال ِ

بیست و نهمین قرار ِ سحری میریم

به نام ِ خدایی که همراهی مهربان و انیسی دلسوز ِ

به رسم ِ آشنای ِ این چند قرار

سلام

انقدر این قرار ِ سحری به دل ِ هممون نشسته که دیگه خواب به چشمامون نمیاد و از ساعاتی قبل لحظه شماری میکنیم

برای ِ حاضر شدنه در قرار ِ سحریمون

************************************************

قراری که یک طرف ماییم و یه سو خدا

خدایی که انگار او هم منتظر بوده

منتظرِ تا بنده هاش بیان و در ساعاتی آرام ، این  رب و عبد

بگن و بشنون

شنیدنه اونچه که بی تردید با کسی نتونستن بگن و تنها شنواش خداست

و گفتن حرفهایی که جز خدا کسی قادر به درکش نبوده

حرفهایی که وقتی به زبون میاری .... تموم میشن ، دلت خالی میشه

دلتم که خالی میشه ... آروم میشی .... آروم و منتظر به این که حالا مقدر ِ خداوند برای ِ تو چیه

و اینجاست که خدا بهترین هاش ُ برای ِ تو رقم میزنه

برای ِ تویی که بنده ای و اون برای ِ بنده هاش کم نمیذاره

دقایق ِ مونده تا سحر ِ امروز رُ با ما همراه باشین

ما باید از خدا بخوایم که نگاهمونو نگاهی خدایی کنه

اونوقته که همه اعمال و رفتارمون هم رنگ و بوی ِ رضای ِ خدا رُ میگیره

کاری که شاید در قدم اول ساده نباشه

اما با تمرین ممکن میشه

عارف واصل مرحوم حاج اسماعیل دولابی می فرمودند :

در حمام خودت را به این نیت بشوی که داری نفست را از صفات رذیله و از هوی و هوس و ارزوهای دور و دراز می شویی.

سرت را به این نیت اصلاح کن که داری گناهان و خیالات باطل را از وجودت قیچی می کنی.

سرت را به نیت شانه کردن سر یک یتیم شانه کن .

خانه را که جارو میزنی و لباس ها را که می شویی ، به نیت بیرون ریختن دشمنان اهل بیت علیهم السلام از زندگی و وجودت انجام بده.

چند وقت که با نیت کار کردی،آن وقت ببین که نور همۀ فضای زندگی ات را پر می کند و راه سِیرت باز می شود

حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمودند: ایمان عبد درست نمی شود تا وقتی که اعتمادش به آنچه نزد خداست، بیشتر از اعتمادش باشد به آنچه نزد خودش است. طاعات و عبادات ما پیش ماست، ولی آنچه پیش خداست، خیلی بزرگتر است؛ به آن امیدوار باش. وقتی احتیاج کردی، چه دنیوی و چه اخروی، چشمت را به خزانه بدوز؛ همه چیز پیش اوست.

پای ِ درس  عالم واصل حضرت ایت ا.. حس زاده نکاتی نغز رُ شنیدیم که گفتنش بی تردید راه گشاست

ایشان فرمودند:

اهم مراقبات این است که انسان واردات و صادرات دهانش را مواظب باشد. آن لقمه نانی را که به دهان می‌گذارد، اگر از روی حساب نباشد هرزه خوار می‌شود و انسان هرزه خوار، هرزه‌گو می‌گردد. آن دهانی که وارداتش هم آلوده است صادراتش هم آلوده است.

دهان باب الله است! صادرات و وارداتش را کنترل کنید. دهان گوش جان است. سعی کنید چانه‌تان را عقل بچرخاند.

اگر امر به معروف هم می‌خواهی بکنی خیلی آهسته. مثل آینه باش... آینه داد نمی‌زند: یقه‌ات بد است! وقتی رو به روی آینه می‌ایستی، جیغ نمی‌کشد: چرا موی سرت اینجوری است! خیلی سکوت محض است... آهسته هیچکس خبردار نیست جز تو و آینه...

هر اندازه که حقیقت قرآن در متن جانت پیاده شد به همان اندازه حضرت بقیه الله در وجودت ظهور کرده که ظهور حضرت در جمجمه‌هاست اگرچه بعضی‌ها فقط انتظار فرج از جمعه‌ها دارند.

در شگفتم از آدمی که در غربت یاد وطن او را شکفته می‌کند ولی یاد آخرت در دنیا وی را محزون.

یکی از توصیه های ِ موکد  در وقت ِ سحر که بسیار هم تکرار شده

دعاست

در روایت است که

شخصی خدمت پیامبر صلوات الله علیه و علی آله بود و دست به دعا بلند کرد و گفت خدایا من و خانواده‌ام و پیامبر را مورد رحمت و غفران خودت قرار بده. پیامبر فرمود: این چه نحو دعا کردن است! غفران و رحمت خداوند بسیار گسترده است لذا تو هم دعا و خواست خودت را وسیع و گسترده کن و بگو خداوندا همۀ مومنانی که در شرق و غرب عالم هستند بیامرز، اینگونه دعا کردن از خدا کم نمی‌کند و بخشیدن اینگونه‌ای نیز از خدا کم نمی‌کند پس دعا و خواسته‌ات را توسعه بده. کرم و رحمت خداوند اینگونه است که هر چه بدهد کرم و جودت و رحمتش بیشتر می‌شود. بخشش و رحمت خداوند با دادن به بندگان کم نمی‌شود بلکه بیشتر می‌شود.

ذکر ِ استغفرا.... ذکر ِ این اوقات ِ

آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) می‌فرمودند:

هرکجا کم آوردی؛ حوصله نداشتی؛ گرفته بودی؛ پول نداشتی؛ کار نداشتی؛ باطریت تموم شده بود؛

تسبیحت رو بردار و صد بار بگو: "استغفرالله ربی و اتوب الیه"

آروم میشی...

استغفار آثار فوق‌العاده زیادی دارد و فقط برای آمرزش گناه و توبه نیست.

بعضیا غصه دارن از این که ماه رمضون تموم بشه و این حال ِ خوبشون با خدا رُ از دست بدن

اما ... اگه دستی رُ که تویِ دست ِ خداست رها نکنیم

حال ِ ما و خدا همین جوری که هست میمونه

تا آخر عمر و تا ابد

ما مثل بچه ای هستیم که پدرش دست او رُ گرفته تا جایی ببره و در طول مسیر از بازاری عبور می کنن. بچه جلب ویترین مغازه ها می شه  و دست پدر رُ  رها می کنه و در بازار گم می شه و وقتی متوجه می شه که دیگه پدر رُ نمی بینه. اون وقته که فکر میکنه پدرش گم شده  در حالی که در واقع خودش گم شده. انبیاء و اولیاء علیهم السلام پدران خلقند و دست خلایق رُ می گیرن  تا اونها رُ به سلامت از بازار دنیا عبور بدن. غالب خلایق جلب متاع های دنیا شدن  و دست پدر رُ رها کردن و در بازار دنیا گم شدن

در حالی که اگه دستمون تو دست ِ خدا بمونه از دنیا به سلامت میگذریم و به اون سرمنزل ِ مقصود میرسیم

مرحوم حضرت آیت ا.. بهجت میفرمایند: در بین ِ اذکار ذکری برتر از صلوان نیافتم

و در کلام بزرگان است که :

پنج اصل دین در صلوات وجود دارد. «اللّهم» توحید است. «صلّ علی محمد» نبوت است. « و آل محمد » یعنی امیرالمؤمنین و اولادش. این هم امامت. توحید را که قائل شدیم، معاد هم قائلیم. و چون حق محمد و آل محمد را ادا کردید عدالت است.

شگفت از  این مستحب که با اون هر پنج اصل دین رُ اقرار کردیم

این دنیا چه ما بخوایم و چه نخوایم دار ِ امتحان ِ

امتحانی که برای ِ همه ما قطعی و حتمی ِ

و نتیجه همین آزمونهاست که تکلیف ِ اون دنیا رُ معلوم میکنه

حربن یزید ریاحی اولین کسی بود که آب را به روی امام بست و اولین کسی شد که خونش را برای او داد. عمر سعد اولین کسی بود که به امام نامه نوشت و دعوتش کرد و اولین کسی شد که تیر را به سمت او پرتاب کرد. کی می داند آخر کارش به کجا می رسد؟ دنیا دار ابتلاست. با هر امتحانی چهره ای از ما آشکار می شود، چهره ای که گاهی خودمان را شگفت زده می کند، چطور می شود در این دنیا بر کسی خرده گرفت و خود را ندید؟

میگن خداوند داستان ابلیس رُ تعریف کرد تا بدونی که نمی شه به عبادتت، به تقربت، به جایگاهت اطمینان کنی. خدا هیچ تعهدی برای این که تو همون که هستی بمونی، نداده

شاید برای ِ همینه که سفارش شده، وقتی حال خوبی داری و می خواهی دعا کنی، یادت نره عافیت و عاقبت به خیری بخوای

مرحوم دولابی می فرمودند: در باب محبت ، زبان هم تأثیر دارد. به خودت تلقین کن که خدا من را دوست دارد. و قرص و محکم و استوار بگو. اگر دوست نداشت خلق نمی کرد و به خودت تلقین کن آن وقت می بینی در به روی تو باز می شود .

(مناجات)

الهی؛ ای خدایی که بنده گناه کند و تو را شرم، کرم بُوَد

الهی؛ تو دوست می داری که من تو را دوست دارم با آن که بی نیازی از من. پس من چگونه دوست ندارم که تو مرا دوست داری با این همه احتیاج که به تو دارم.

الهی؛ من غریبم و ذکر تو غریب. ومن با ذکر تو اِلف گرفته ام؛ زیرا که غریب با غریب اِلفت بگیرد.

الهی؛ شیرین ترین عطاها در دل من رجای تو خداوند است و خوش ترین سخن ها بر زبان این گنهکار، ثنای توست و دوست ترین وقت ها بر این بنده ی مسکینِ گنهکار ، لقای توست.

الهی؛ مرا عملِ بهشت نیست و طاقت دوزخ ندارم. اکنون کار با فضل تو افتاد. پس مرا بپذیر

 با گذر ِ بر آیات و روایات ... این نکته برای ِ همه ما روشن میشه که یکی از مهم‌ترین آموزه‌های اخلاقی دین اسلام و از جمله اصول اخلاقى و عرفانى که عالمان اخلاق و عارفان بهاون توجه ویژه داشتن، اصل «محاسبه» اس

محاسبه؛ ضدّ فراموشى و غفلت ِ ، و به معنای ِ اینه که انسان در هر شبانه روز وقتى رُ معیّن کنه که در اون زمان وقت به حساب نفس خودش برسه، و طاعات و نافرمانی خودش رُ  بررسی کنه و اگه نفسش ‌رُ مقصر دید مورد  نفسش رُ مورد ِ سرزنش قرار بده و در صورت اطاعت و فرمانبرداری از خدا پروردگارش رُ شکر و سپاس بگه

حضرت پیامبر(ص) در یکى از وصایاى خود به ابوذر غفارى فرمود: اى اباذر! پیش از آن‌که مورد محاسبه قرار گیرى به حساب نفس خود رسیدگى کن؛ زیرا این کار حساب قیامت تو را آسان‌‏تر مى‌‏کند، و قبل از آن‌که تو را ارزیابى کنند خود را ارزیابى کن و خویش را براى روز قیامت - که در آن روز هیچ چیز پنهان نمى‌‏ماند- آماده کن ... آن‌گاه فرمود: اى اباذر! هیچ‌کس از پرهیزکاران محسوب نمى‌‏شود مگر این‌که نفس خود را محاسبه کند، سخت‌‏تر از حسابرسى شریک از شریک خود، تا در نتیجه این محاسبه بداند که خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها و پوشیدنی‌هایش از کجا است. آیا از حلال به دست آورده است یا از حرام؟ اى اباذر! کسى که به قوانین و مقررات الهى اعتنا نکند و پروا نداشته باشد که از چه راهى مال کسب مى‌‏کند، خدا هم باک ندارد که از چه راهى او را وارد جهنم کند

در حدیثی از امیرمؤمنان علی علیه السلام آمده است : کسی که محاسبه نفس خویشتن کند، بر عیوب خویش واقف می شود، و از گناهانش با خبر می گردد (و به دنبال آن) از گناه توبه می کند، و عیوب را اصلاح می نماید

و نیز از همان امام علیه السلام است که: کسی که به محاسبه خویشتن پردازد، سعادتمند می شود.

و باز در حدیث دیگری ست که:  میوه درخت محاسبه اصلاح نفس است.

بعضی از بزرگان علم اخلاق در توضیح حقیقت محاسبه، چنین گفته اند که مانند محاسبه با شریک است که درباره سرمایه و سود و زیان بیندیشد، اگر سودی حاصل شده، سهم خود را از شریک بگیرد و تشکر کند و اگر خسرانی حاصل گشته او را ضامن بشمرد و وادار به جبران در آینده کند.

اونچه در این روایات و روایات بهش اشاره شده حکایت از محاسبه دقیق در روز قیامتِ  به نحوی که کوچک‌ترین اعمال و گفتار انسان حتی به اندازه حبّه و مثقال هم مورد حساب‌رسی قرار میگیره. به عنوان مثال

- خداى تعالى مى‌‏فرماید: مى‌‏گذاریم ترازوهاى عدل را در روز قیامت، پس هیچ نفسى ظلم کرده نمى‌‏شود به هیچ چیز.

- و اگر به قدر خردلى از اعمال ایشان بوده باشد، آن‌را به حساب خواهیم آورد.

-هر کس به قدر ذرّه‌‏اى عمل خیر کند آن‌را خواهد دید و به قدر ذرّه‌‏اى از هر کس عمل شرّ سرزند به آن خواهد رسید.

- قسم به پروردگار تو از همه ایشان سؤال خواهیم کرد از آنچه مى‌‏کنند.

- (و به او مى‏‌گوییم:) کتابت را بخوان، کافى است که امروز، خود حسابگر خویش باشى.

و دقیقا برای ِ همینه که

محاسبه‌ای که انسان در این دنیا بهش امر شده، باعث ِ نجات از حساب در آخرت میشه و این که هر کس قبل از حضور در دفتر حساب‌رسی محشر، به حساب خودش برسه، و نفس خودش رُ محاسبه کنه، و اعمال و افعال و حرکات و سکنات خودش رُ  با میزان و قانون شرع بسنجه تا در روز قیامت، حسابش آسون باشه

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: در روز قیامت هیچ انسانی قدم از قدم بر نمی دارد تا از چهار چیز سؤال شود: از عمرش که در چه راهی آن را سپری نموده، و از جوانی اش که در چه راهی آن را کهنه کرده، و از مالش که از کجا به دست آورده و در چه راهی مصرف نموده، و از محبت ما اهل بیت: (که آیا حق آن را ادا کرده یا نه. )

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند :

شایسته هر مسلمانی که به مقام ائمه معصومین(علیهم السلام) معرفت دارد این است که هر روز و شب اعمال خود را به نفس خویش عرضه کند و خود، حسابگر نفس خویشتن باشد، اگر در کارهایی که انجام داده خوبی مشاهده کرد در افزایش آن بکوشد و اگر بدی دید از پیشگاه الهی طلب آمرزش نماید تا در روز قیامت دچار ذلت و خواری نشود.”

حکیم سعدی شیرازی در همین خصوص در اشعاری نغز این طور بیان میکنه که:

هم عیب خلق دیدن نه مروّت است نه مردی

نگهی به خویشتن کن که همه گناه داری

راه طالبان عُقبی کَرَم است و فضل و احسان

تو چه از نشان مردی بجز از کلاه داری

تو حساب خویشتن کن نه حساب خلق سعدی

که بضاعت قیامت عمل تباه داری

حضرت امام صادق ع  فرمودند: سودمندترین چیزها برای آدمی، این است که در رسیدگی به عیب های خود بر مردم پیشی گیرد.

کاش ماها یه چیزایی رُ باور میکردیم ... یه چیزایی مثل ِ این که زندگی ِ بدون حساب و کتاب هیچ بهایی نداره

کاش ماها باور میکردیم که گرفتاری ِ خودمون با گناهامون اونقدر زیاد هست که درگیر ِ گناهای ِ بقیه نشیم

کاش ماها باور میکردیم که اگه هرکدوممون در صدد ِ رفع ِ اشکالات ِ خودمون بودیم کم کم حال و احوال ِ همه درست و بی نقص میشد

کاش ماها باور میکردیم که به شرط ِ محاسبه خدا .. بهمون کمک میکنه تا ک و کاستیهامونو رفع کنیم

(مناجات)

بار الها!

در پیشگاه تو ایستاده ام،

و دست هایم را به سوى تو بلند کرده ام،

آگاهم که در بندگیت کوتاهى نموده و در فرمان بردنت سستى کرده ام،

پروردگارا!

خواسته ام در این جایگاه، یعنى جایگاه بنده فقیر نا امید، آن است که ...

گناهان گذشته ام را بیامرزى،

و در باقیمانده عمرم مرا از گناه بازدارى،

و پدر و مادرم را که دور از خانه و خانواده و غریبانه در زیر خاک ها خفته اند، ببخشى.

... تنهایی شان را با انوار احسانت از بین ببر،

و وحشتشان را با نشانه هاى بخششت به انس بدل کن،

و به نیکوکارشان دم به دم، نعمت و شادمانى بخش،

و به گناهکارشان، مغفرت و رحمت عطا کن،

... تا به لطف و مرحمتت ازخطرات قیامت در امان باشند،

به رحمتت در بهشت ساکنشان گردان،

و بین من و آنان در آن نعمت گسترده شناسایى برقرار کن،

تا مشمول شادمانى گذشته و آینده شویم

 

 

 






 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


  • رادیو بدون شایعه
  • ۰
  • ۰

امروز  دوم تیر  1396

و  مطلع ِ بیست و هشتمین سحر ماه ِ رمضانی که کم کم از گفتنه روزشمارش دلتنگ میشم

به نام ِ خدا و سلام

یادتونه بچه که بودیم وقتی بهمون گفتن میخوایم بریم مهمونی چقدر ذوق میکردیم

و چقدر اون با هم بودنها برامون شیرین بود و به دلمون میچسبید

و باز یادتونه وقتی صدامون میکردن که کم کم وسایلمونو جمع کنیم تا بریم چقدر حالمون بد میشد

یدفعه انگار یه غصه ای میاومد تو دلمون .

این  روزا هم حال ِ ما همینه

نزدیک یه ماه مهمون ِ خدا بودیم و کلی به دلمون خوش گذشته اما حالا دیگه کم کم دارن تو گوشمون میگن وسایلتونو جمع کنین که میخوایم بریم .

شاید برای ِ همینه که با گفتن ِ روزشمار دلتنگ میشیم .

من عین ِ این کلام ُ به بزرگی گفتم و ایشون فرمودن ..... در دو حال جای ِ غصه نیست

یکی این که از این بعد همه روزاتو مثل ِ ماه رمضون کنی

و یکی دیگه این که دعا کنی به بهارِ رمضان ِ سال ِ دیگه برسی

اینجوری دیگه جایی برای ِ دلتنگی نیست .

من کلام ِ ایشون به دلم نشست و حال ِ دلم بهتر شد

بهتر از این که میشه حال و هوای ِ ماه رمضون ُ نگه داشت

سخته .... ولی ، شدنی ِ .

دقایق ِ بعد از این رُ با ما باشین تا از این سحر هم حظ ِ تمام ببریم

سحر موعد عبادت ... موعد ِ مناجات و راز و نیاز

لذت ِ عبادت یکی از اون شیرینیهایی ِ که اگه کسی ذره ای احساسش کنه محال که بتونه ازش غافل بشه

شیرینی ای که اگه به هدیه از این ماه با خودمون به یادگار ببریم

در دنیا و آخرت سعادتمند شدیم

ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﺟﻮﺍﻥ خدمت حضرت آیت ا.. بهجت عرض کرد : ﺣﺎﺝ ﺁﻗﺎﻳﻪ ﺳﻮﺍﻝ ﺩﺍﺷﺘﻢ؟

ﺁﻗﺎﻱ ﺑﻬﺠﺖ ( ﺭﻩ) ﺑﺎ ﺧﻮﺷﺮﻭﻳﻲ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : ﺑﻔﺮﻣﺎﻳﻴﺪ؟

ﺟﻮﻭﻥ ﮔﻔﺖ : ﺣﺎﺝ ﺁﻗﺎ ﭼﻴﮑﺎﺭﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮﻡ؟

ﺁﻗﺎ ﺑﺎ ﻫﻤﻮﻥ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺯﻳﺒﺎﺷﻮﻥ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : ﺷﻤﺎ ﻧﻤﻲ ﺧﻮﺍﺩﮐﺎﺭﻱ ﺑﮑﻨﻲﮐﻪ ﺍﺯ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮﻱ

ﺷﻤﺎ ﻟﺬﺕ ﻫﺎﻱ ﺩﻳﮕﻪ ﺭﻭ ﺗﺮﮎ ﮐﻦ ، ﻟﺬﺕ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﻴﺎﺩﺳﺮﺍﻏﺖ!

می‌گویند پسری در خانه خیلی شلوغ‌کاری کرده بود.

همه‌ی اوضاع را به هم ریخته بود.وقتی پدر وارد شد،

مادر شکایت او را به پدرش کرد.

پدر که خستگی و ناراحتی بیرون را هم داشت، شلاق را برداشت.

پسر دید امروز اوضاع خیلی بی‌ریخت است، همه‌ی درها هم بسته است،

وقتی پدر شلاق را بالا برد، پسر دید کجا فرار کند؟ راه فراری ندارد!

خودش را به سینه‌ی پدر چسباند. شلاق هم در دست پدر شل شد و افتاد.

شما هم هر وقت دیدید اوضاع بی‌ریخت است به سوی خدا فرار کنید:

"وَ فِرُّوا إلی الله مِن الله"

هر کجا متوحش شدید راه فرار به سوی خداست.

این لحظات بهترین فرصت برای ِ دعاست

مرحوم آقای اسماعیل دولابی در شرح ِ دعا و دعا کردن فرمودن:

دعا بکن ولی اگر اجابت نشد باخدا دعوا نکن،میانه ات با او بهم نخورد چون تو جاهلی و او عالم و خبیر.

وقتی به خدا بگویی خدایا من غیرازتو کسی را ندارم خدا غیورست وخواسته ات را اجابت میکند.

اگرمیخواهید دعایتان گیرا شود دوستان و همسایگان واهل فامیل را جلو بیندازید و اول برای انها دعا کنید.

توی ِ این شبا باید دنبال ِ واسطه بود

دنبال ِ کسایی که بین ِ ما و خدا وساطت کنن و کی بهتر از وجود ِ عزیزانی مثل ِ وجود با کرامت ِ حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی صلی ا... علیه و آله وسلم

و ائمه معصومین علیهم السلام

فقط خدا می‌دونه که این توسلات (به ائمه اطهار «ع») برای انسان چه می‌کنه.

این توسل برای انسان یک ارتباط ِ

چه‌طور وقتی یک لامپ رُ به الکتریسیته متصل می‌کنیم، نور می‌ده.

انسان  هم اگه به اینها متوسل بشه ، اسباب وصل میشه

این توسل، یاد معشوقِ معشوق افتادن ِ.

چون این بزرگواران عاشق خداوند بودن و خدا هم عاشق اونهاست

و انسان وقتی به اونها متصل میشه انگار به خدا متصل شده

این توسلات انسان رُ خدایی می‌کنه.

الهی که به برکت ِ این ماه رمضان همه دردهای ِ ما به درمان برسه

حضرت نبی اکرم (صلی ا... علیه و آله وسلم) فرمودند:

آیا شما را به درد هایتان و راه درمان آن، آگاه نکنم ؟

درد شما گناه است و درمان آن توبه(واقعی)کردن است

این شبها دستهامون بالا ببریم  و از حضرت ولی عصر حضرت مهدی عجل ا.... تعالی فرجه الشریف بخوایم که دستمونو بگیرن

ما در دریای زندگی در معرض غرق شدن هستیم؛

دستگیری ولیّ خدا لازم است تا سالم به مقصد برسیم.

باید به ولیّ عصر (عج) استغاثه کنیم که مسیر را روشن سازد

و ما را تا مقصد، همراه خود ببرد.

قدر ِ این لحظه ها رُ بدونیم چون به کلام ِ بزرگان

خدا منّت گذاشته که امر فرموده است مخلوق، با خالق خود خلوت کند؛

وقتی بنده با خدا خلوت می کند، خالق هم با او خلوت کرده است.

به نظر ِشما از این بالاتر هم ممکنه

استاد اخلاق مرحوم حاج اسماعیل دولابی در وصف حال ِ خدا و بنده کلامی ساده دارن به این بیان که :

خدا مثل ما نیست که بگوید شلوغ شده رها کن، به درد نمی خورد.

خداوند حتی بندگان معصیت کارش را هم در نظر دارد.

می گوید او از چشم همه افتاده است پس ما باید او را بخواهیم.

خدا می گوید:

ای بنده ی من اگر همه ی اهل زمین انیس و مونس داشته باشند

و تو هیچ کسی را نداشته باشی ما تو را سرپرستی می کنیم.

منتهی بنده، خودش سرپرستی نمی خواهد.

لج می کند، خداوند هم سربه سر او نمی گذارد

تا بیشتر عصبانی نشود. از دور مواظب اوست. طوری که او نفهمد...

ایشان همچنین میفرمودند:

هرجا حدیثی، آیه ای، دعایی به دلت خورد، بایست؛

مبادا یک وقت بگذری و بروی، صبر کن؛

رزق معنوی خیلی مخفی تر از رزق مادی است؛

یک نفر از دری، دیواری می گوید و در حقیقت خداست؛

که با زبان دیگران با شما حرف می زند...

(مناجات)

خدایا!

ما بنده توئیم و بنده را جز اطاعت نشاید! به ما الفبای بندگی بیاموز.

خدایا!

بی نگاه لطف تو، هیچ کار به سامان نمی رسد.

نگاهت را از ما دریغ نکن.

خدایا!

عنانمان را از دست نفسمان بستان

و یاد خودت را چنان در دلمان بنشان که تو از چشممان ببینی

و از گوشمان بشنوی و از زبانمان بگویی.

خدایا!

نگاهمان را از غیر خودت بگردان و ما را نگران خودت بگردان.

خدایا!

در قیامت با چه رویی به چشمهای تو نگاه کنیم که در مقابل عمری نعمت،

جز گناه و معصیت نیاورده ایم. شرمساریِ آن روز از هر عذابی دردناک تر است.

دستمان بگیر.

خدایا!

به چشم، گریه بیاموز و به دل، اِنکسار و به همه اعضا و جوارح، بندگی.

خدایا!

به دست حجت خاتم، گره از کار فرو بسته ی عالم بگشا.

آمیـــــــــن یا رب العالمیـــــن

 یه حقیقتی برای ِ همه ماها واضح و روشنه اونم این که

لطف و رحمت بی‌نهایت خداوند به بنده هاش تا جایی ِ  که بواسطه کوچکترین عمل نیک از گناهها و معاصی اونها میگذره ؛ خوبیها رُ مضاعف می کند و بدیها رُ نه تنها مضاعف نمیکنه که حتی اونا رو به وسیله توبه و استغفار و اعمال نیک پاک میکنه

شاهد ِ این کلام آیه 114 سوره هود ِ که میفرماید:

بدرستیکه حسنات ونیکیها، گناهان و بدیها را پاک می‌کنند.

بر اساس آیات و روایات ذکر، ساده‌ترین و آسونترین عبادتی ِ که باعث ِ پاک شدن گناهان میشه، ذکری که گفتنش  برای زبون سهل و آسون امّا اجر و ثواب اون در میزان حسنات زیاد و سنگینه .

به عنوان ِ مثال  ذکرِ " سُبْحَانَ اللَّهِ ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ ، وَلاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ ، وَاللَّهُ أَکْبَرُ "

حضرت رسول اکرم  صلی ا.... علیه و آله و سلم  میفرمایندد: (این ذکر) گناهان را فرومی‌ریزد، همانطوری که درخت برگهایش را فرومی‌ریزد.

(داستان کوتاه)

صبح زود همین که از خانه بیرون زد گفت :

مسابقه می دیم از الان تا شب

همون موقع ، چشمش به دختری که از سر کوچه می اومد افتاد

نگاهش رُ کج کرد و به شیطان گفت :

فعلا یک هیچ - به نفع من

لقمان به پسرش گفت: اى پسرم! خودت را به غصّه‏‌ها بند نکن، و دلت را به اندوه‏‌ها مشغول نساز، و از طمع بپرهیز.
و به قضا خشنود باش، و به آنچه خدا براى تو قسمت فرموده، قانع باش تا زندگانى‏‌ات پاک شود و نفْست شادمان گردد و زندگى‏‌ات لذّت‏‌بخش شود.
اگر خواستى ثروت دنیا برایت گرد آید، طمعت را از آنچه در اختیار مردم است، قطع کن؛ چرا که پیامبران و صدّیقان، به چنان درجاتى نایل نشدند، مگر با قطع طمعشان از آنچه در دستان مردم بود

حواسمون باشه که

بازی زندگی؛  بازی بومرنگ هاســـ
و رفتار . کارامون ؛ دیر یا زود، با دقتی حیرت انگیــــز ، به سمت ِ خودمون
برمیگردن

پس .. خوب و سفید و تمیز و عاری از غبار ِ گناه زندگی کنیم

حضرت رسول ا...   صلی ا.... علیه و آله و سلم  میفرمایند: «اگر شخصی که مرتکب گناه شده است، خوب وضو بگیرد و سپس 2 رکعت نماز بخواند و بعد از آن استغفار کند و از الله عزّوجّل طلب مغفرت نماید؛ خداوند او را می‌بخشد.»

به عالم بزرگوار مرحوم حضرت آیت الله بهجت گفتند :
چه کار کنیم تا آدم بشیم ؟

فرمودند: نگین چکار کنیم! بلکه بگین چه کار نکنیم تا آدم بشیم.

رسول اکرم  صلی ا.... علیه و آله و سلم  میفرمایند: « مردی در راهی قدم‌زنان می‌رفت، در راه شاخه‌ای خار یافت، پس آن را به کناری زد؛ خداوند اینکار او را قدردانی فرموده و بدین سبب گناهان او را بخشید. »

برای ِ گناه نکردن و خوب بودن نگاهتون به بقیه نباشه،

همون جوری که برای عطر زدن به کسی نگاه نمی کنین ،

اصلا براتون مهم نیست که دیگران عطر می زنن یا نه .

 " گناه نکردن و خوب شدن " هم مثل عطرزدنه، چکار داریم که دیگران خوبن یا نه ؟  خوبی می کنن یا نه ؟

ما خوب باشیم

گناه هر جا و هر شکلی که باشه آسیب زننده اس و به شدت مسری و آلوده کننده

حضرت پیامبر اکرم  صلی ا.... علیه و آله و سلم  میفرمایند: گناه براى غیر گناهکار نیز شوم است ، اگر گنهکار را سرزنش کند به آن مبتلا مى ‏شود، اگر از او غیبت کند گنهکار شود و اگر به گناه او راضى باشد، شریک وى است

رسول اکرم  صلی ا.... علیه و آله و سلم  میفرمایند: اگر مقابل خانه‌ی شما نهر آبی جاری باشد و شما روزی پنج بار خود را بشوئید، آیا چرکی بر بدن شما باقی می‌ماند؟ گفتند: خیر، چرکی باقی نمی‌ماند. رسول اکرم   فرمود: پس نمازهای پنج وقت همچنین است؛ خداوند بوسیله آن گناهان را پاک کرده و از بین میبرد.

(مناجات)

الهی؛ ای خدایی که بنده گناه کند و تو را شرم، کرم بُوَد

الهی؛ تو دوست می داری که من تو را دوست دارم با آن که بی نیازی از من. پس من چگونه دوست ندارم که تو مرا دوست داری با این همه احتیاج که به تو دارم.

الهی؛ من غریبم و ذکر تو غریب. ومن با ذکر تو اِلف گرفته ام؛ زیرا که غریب با غریب اِلفت بگیرد.

الهی؛ شیرین ترین عطاها در دل من رجای تو خداوند است و خوش ترین سخن ها بر زبان این گنهکار، ثنای توست و دوست ترین وقت ها بر این بنده ی مسکینِ گنهکار ، لقای توست.

الهی؛ مرا عملِ بهشت نیست و طاقت دوزخ ندارم. اکنون کار با فضل تو افتاد. پس مرا بپذیر

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


  • رادیو بدون شایعه
  • ۰
  • ۰

به روزشمار ِ آخرین فرصتها

امروز اول تیرماه سال 1396

و بیست و هفتمین سحر ِ ماه ِ ضیافت ا...

به چشم برهم زدنی گذشت و تنها چند روز از این مجال باقی ِ

مجالی که اگه به آخر برسه تا رمضان ِ سال ِ دیگه تکرار نشدنی ِ

خیلیا میگن مگه چی قرار عوض بشه

دنیا که همون دنیاست

روز  هم که همون روز ِ و خدا هم که همون خداست

درسته اما موعد ِ مهمونی فقط همین یک ماهه

مهمونی ِ بزرگی که همه اجازه ورود دارن

و هر کسی نه به قدر ِ لیاقتش

که به اندازه دست و دلش میتونه لبریز بشه از رحمت ِ الهی

رحمتی که ذره ای از اون کوهی از گناه رُ هم پاک میکنه

ناممکن ها رُ ممکن میکنه

و هر چه دور ِ دور ِ دور باشه رُ هم نزدیک میاره

بعد از این سی روز هم دنیا همون دنیا و خدا همون خداست

اما .... موعد ِ مهمونی ِ ماه ِ رمضون به آخر میرسه

به غنیمت ِ دونستنه این اوقات ِ باقی مونده

این سحر رُ هم با ما باشید

در متمایز بودنه ماه مبارک ِ رمضان از دیگر اوقات سال

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: بدانید ماه رمضان ماه بزرگی است خداوند حسنات و نیکی ها را در این ماه مضاعف می کند، گناهان و بدیها را محو می فرماید، و درجات روزه داران را بالا می برد، هر کس در این ماه رمضان صدقه ا ی بدهد خداوند او را می آمرزد و هر کس به مملوکان و کارگران خود احسان کند پروردگارش او را می آمرزد، هر کس خوش رفتاری و خوش اخلاقی کند خداوند او را می آمرزد، هر کس خشم خود را فرو برد خداوند او را می آمرزد، هر کس صله رحم کند خدا او را می آمرزد. سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: این ماه شما مانند ماههای دیگر نیست زیرا چون به شما رو آورد با برکت و رحمت رو کند و چون بر شما پشت کند و برود، با آمرزش گناهان می رود... بدبخت واقعی کسی است که این ماه تمام بگذرد از او، و گناهانش آمرزیده نشود و موقعی که نیکوکاران به دریافت پاداش پروردگار کریم موفق شوند او زیانکار و متاسف باشد .

رمضان» در لغت از «رمضاء» به معناى شدت حرارت گرفته شده و به معناى سوزانیدن مى باشد. چون در این ماه گناهان انسان بخشیده مى شود، به این ماه مبارک رمضان گفته اند.

پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: ماه رمضان به این نام خوانده شده است، زیرا گناهان را مى سوزاند.»

حضرت امام خمینی رحمه ا.... علیه در اهمیت ِ ماه رمضان میفرمایند:

از این جمله خطبه ‏ای است که رسول اکرم در ماه رمضان فرموده ‏اند. یک جمله از او این است که خداوند شماها را مهمان کرده است، دعوت کرده است شما را به ضیافت، شماها در ماه مبارک مهمان خدا هستید؛ مهماندار خداست و مخلوق مهمان او است. البته این ضیافت نسبت به اولیاء کُمّل الهی به آن نحوی نیست که ما تخیل کنیم، یا دست ما به او برسد. ما باید حساب کنیم ببینیم که این ضیافت چی بوده است و ما چقدر راه یافتیم به این ضیافت. در عین حالی که همۀ عالم تحت رحمت الهی است و هر چه هست رحمت اوست و رحمت او به هر چیز واسع است، لکن باب ضیافت، یک باب دیگر است، دعوت به ضیافت یک مسئلۀ دیگری است.

این ضیافت، همه ‏اش ترک است؛ ترک شهوات از قبیل خوردنیها، نوشیدنیها و جهات دیگری که شهوات انسان اقتضا می‏کند. خداوند دعوت کرده است ما را به اینکه شما باید وارد بشوید در این میهمانخانه و این ضیافت هم جز ترک، چیزی نیست؛ ترک هواها، ترک خودیها، ترک منیها، منیتها. اینها همه در این میهمانخانه است و ما باید حساب کنیم ببینیم که آیا وارد شدیم در این میهمانخانه یا اصلاً، وارد نشدیم، راهمان دادند به این ضیافتخانه یا نه، استفاده کردیم از این ضیافت الهی یا نه

کوشش کنید که این دعوت را لبیک بگویید، راه به شما بدهند در اینجا و اگر چنانچه راه یافتید مسائل حل است. اینکه مسائل ما حل نمی‏شود، برای اینکه در ضیافت خدا

وارد نشده ‏ایم. در ماه رمضان اصلاً، وارد نشده ‏ایم؛ یک ترک اکل و شربی کردیم، لکن آن که باید بشود نشده است

یکی دیگه از تمایزات این ماه

به بند کشیده شدنه شیطان ِ که در تایید ِ اون کلام ِ بسیاری گفته شده

پیامبر خدا (ص): چون هلال ماه رمضان پدید آید ، درهاى دوزخ بسته گردد و درهاى بهشت گشوده شود و شیاطین به زنجیر کشیده شوند. (میزان الحکمه حدیث 7453 )

.       پیامبر خدا (ص): خداوند بر هر شیطان سرکشى هفت تن از فرشتگان خود را گمارده که تا پایان این ماه شما (رمضان ) همچنان در بند مى باشد. (میزان الحکمه حدیث 7454 )

.       پیامبر خدا (ص): چون شب اول ماه رمضان مى شود خداى جلیل تبارک و تعالى ندا مى دهد: اى جبرئیل به زمین برو و شیطانهاى سرکش را به زنجیر بند تا روزه بندگان مرا تباه نسازند. (میزان الحکمه حدیث 7455 )

.       اخبارى که در زمینه زنجیر شدن شیاطین در این ماه از طریق عامه و خاصه نقل شده فراتر ازاستفاضه و در حد تواتر است.

مرحوم حضرت آیت ا... بهجت در وصف  اهمیت ِ ماه رمضان فرمودند:

اگر انسان گرسنه باشد، نان خالى هم براى او لذیذ است، لذّت طعام را صائمین مى دانند.در حدیث قدسى آمده است:روزه براى من است، و من خود پاداش آن را مى دهم

یعنى خداوند متعال ثواب آن را بدون واسطه مى دهد، علاوه بر ثواب هایى که در کتاب و سنّت ذکر شده است: پس هیچ کس نمى داند که چه چشم روشنى هایى براى آنان مخفى شده است یعنى قابل وصف و توصیف نیست.

رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: هیچ مومنی نیست که ماه رمضان را فقط بحساب خدا روزه بگیرد مگر آنکه خداوند تبارک و تعالی هفت صفت را برای او ثاببت و لازم فرماید:

1- آنکه هر چه حرام در پیکرش باشد گداخته شود.

2- به رحمت خدای عز و جل نزدیک می شود.

3- کفاره گناه پدرش آدم را پرداخت نموده است.

4- خداوند لحظات جان کندن را بر وی آسان گرداند.

5- از گرسنگی و تشنگی روز قیامت در امان خواهد بود.

6- خدای عز و جل از خوراکیهای لذیذ بهشتی او را نصیب دهد.

7- خدای عز و جل بیزار ی از آتش دوزخ به او عطا فرماید

مرحوم استاد اخلاق آقای دولابی در توجه به برکات ِ ماه رمضان و غفلت نداشتنه به حقیقت ِ ماه رمضان فرمودند:

نماز پیامبر(ص) است. روزه علی(ع) است. افطار خداست. از افطار بالاتر هم چیزی نیست. علی(ع) روزه است؛ یعنی هر که علی(ع) را قبول کند در دنیا کم حرف می‌زند، آلوده نمی‌شود. ذکر دنیا را کم می‌کند ادعایش از بین می‌رود. هر که پیغمبر را نگاه کند نماز خوانده است. ذکر خدا می‌گوید، دعا می‌کند، صلوات می‌فرستد . همینطور می‌آید جلو تا خدا را ملاقات می‌کند و می‌گوید اشهد، خدا را دیدم. اشهد ان لا اله الا الله می‌گوید و بالا می‌رود

عارف فانی سید هاشم حداد (ره) می فرمایند:

همت عالی دار ، به چیزهای کوچک قانع مشو ، اینقدر دور خود نگرد ، به اوبسپار و جلو برو .مرد باید عالی همت باشد . حیف است کسی که می خواهد به محضر سلطان السلاطین حضور یابد درراه مثلا از گدای سر گذر چیزی بخواهد

امام باقر علیه السلام فرمودند: خداوند ملائکه ای دارد که موکل به روزه داران هستند و برای آنان در هر روز ماه رمضان تا اخر ماه رمضان طلب آمرزش می کنند و هر شب ، وقت افطار روزه داران را ندا می کنند که ای بندگان خدا بشارت باد شما را که گرسنگی کمی تحمل کردید و سیری بسیار در پیش دارید و چون شب آخر ماه رمضان فرا رسد، روزه داران را ندا می کنند که ای بندگان بشارت باد شما را که خداوند گناهان شما را امرزید و توبه شما را قبول کرد: ببینید در آینده چگونه عمل خواهید کرد

(مناجات)

الهـی
باز آمدیم با دو دست تهی چه باشد اگر مرحمی بر خستگان نهی
الهـی
گرفتار آن دردم که تو دوای آنی و در آرزوی آن سوزم که تو سرانجام آنی
الهـی
هر دلشده ای با یاری و غمگساری و من بی یار و غریبم
الهـی
چراغ دل مریدانی و انس جان غریبانی، کریما آسایش سینه محبانی و نهایت همت قاصدانی
الهـی
جرم من زیر حلم تو پنهان است و تو پرده عفو خود بر من گستران
الهـی
این چیست که با دوستان خود را کردی که هر که ایشان را جست ترا یافت و تا ترا ندید ایشان را نشناخت
الهـی
عاجز و سرگردانم ، نه آنچه دانم دارم و نه آنچه دارم دانم
الهـی
بر تارک ما خاک خجالت نثار مکن و ما را به بلای خود گرفتار مکن
الهـی
چون به تو بنگریم شاهیم و تاج بر سر وچون بخود تگریم خاکیم و از خاک کمتر
الهـی
هر کس تو را شناخت هرچه غیر تو بود بینداخت

یه وقتایی پیش میاد که اوضاع ِ خودمونو و زندگیهامون اون جوری که باید نیست یه جوری که شاید دلمونو یه کم تنگ کنه

اونقدر تنگ که دوست داشته باشیم با یکی حرف بزنیم و باهاش درد و دل کنیم

اما ..... اما توی ِ این دوره و زمونه

نه میتونی و نه میشه که حرف ِ دلت ُ به هر کسی بگی

تازه اگه یکی رم پیدا کنی که باهاش حرف بزنی ... شاید اونقدر دوستش داشته باشی که دلت نخواد با غصه خودت غصه دارش کنی

تازه اومدیم و حرفتم بهش زدی ... از کجا معلوم که بتونه کاری برات کنه و گره ای از زندگیت باز کنه

واسه همین خیلیا نگاهشون میره به یه سمت ِ دیگه

میره به یه جایی که بهترین ِ

میره پیش ِ کسی که بهترین کس ِ برای ِ درد و دل

بهترینی که ما رُ حتی از خودمونم بیشتر میشناسه و بهتر از خودمون میدونه که چی به دردمون میخوره و چه به صلاحمونه

کسی که به راحتی ِ  لحظه ای عبادت و زمزمه یه دعا میتونی باهاش حرف بزنی

و همه چی رُ بگی

بگی و مطمئن باشی که اون بهتر از اونچه رُ که فکر میکنی واست رقم میزنه

میگن خوشبخت ترین و دل آروم ترین آدمهای ِ این دنیا اونایی هستن که خوب میتونن دعا کنن

اونایی که خوب بلدن با خدا حرف بزنن و اینجوری .... هیچ غم و غصه ای واسشون نمیمونه

بعضی از ماها از عبادت کردن خسته ایم و از خدا گله داریم که چرا جوابی به دعاهامون نمیده

اولا قرار نیست که ما هر چی بگیم خدا بگه چشم

چون ...... اون یه چیزایی رُ میدونه که ما نمیدونیم

یه چیزایی که شاید ظاهرش به چشم ِ ما خوب باشه اما در اصل .. ضررمون بشه

یه چیزایی شاید ظاهرش تلخ باشه اما در باطن ... به نفعمون باشه

برنده .. دعا .. اونایی هستن که از ته ِ قلبشون باور دارن که خدا هیچ وقت براشون بد نمیخواد

اونایی که میدونن ... دیر یا زود ... کم یا زیاد .... هر چی از خدا برسه

خیر ِ

یه عزیزی رُ میشناسم که همیشه میگه

نمی ترسم اگه گاهی دعامون بی اثر میشه ؛

همیشه لحظه آخر خدا نزدیک تر میشه ...

یکی میگفت :

بیشتر مردم عبادت نمی کنند فقط التماس می کنند ........

کاش راه و رسم ِ عبادت کردن رُ یاد بگیریم چون خدا بیشتر از التماسهای ِ ما دوست داره حرفامونو بشنوه.

ناراحتید ؟ غمگینید ؟ احساس نا امیدی می کنید ؟

خدا با ما  فقط به انداره ى یک دعا فاصله داره،  پس باهاش حرف بزنیم

خیلی از ماها  سالهای عمرمون میاد و میره  و هیچ وقت به این فکر نمیکنیم  که بین ما و خدا چی میگذره

خیلی از ماها  سالهای عمرمون میاد و میره و توی این سالها  با یه ترس بی معنی  همیشه خودمونو از خدا قایم میکنیم

خیلی از ماها  سالهای عمرمون میاد و میره  و هیچ وقت  حتی برای یه لحظه  با خودمون فکر نمیکنیم  که  خدایی که ما رو آفریده  حتما دوستمون داشته

خیلی از ماها  سالهای عمرمون میاد و میره  و هیچ وقت  باور  نمیکنیم  که خدای بزرگ  نه فقط به اندازه دوست داشتن  که تمام این سالها  عاشق ما بوده

و سخت تر اینه که خیلی از ماها سالهای عمرمون میاد و میره و تازه

توی اون لحظه آخر میفهمیم که چه خبر بوده

   کاشکی ما باور میکردیم که هیچ  عبادت و دعایی بی جواب نیست حتی اون دعاهای ِ از ته قلبمون که گاهی فکر میکنیم شاید هیچ کس نشنیده باشه ، اون وقت شاید این همه آدم تنها و غصه دار توی دنیا نبود

کاشکی ما باور میکردیم که کرم و بخشش خدا از بزرگترین آرزوهای ما هم بزرگتره اون وقت شاید نه فقط برای خودمون که با خیالی راحت برای همه دعا میکردیم

 کاشکی ما باور میکردیم که خدا به هیچ دعایی نه نمیگه و باور میکردیم که خدا

جز اجابت نیست اون وقت شاید کمی صبورتر و با آرامشی بیشتر زندگی یکردیم

 کاشکی ما باور میکردیم که دعای کسایی مثل مادر مثل پدر و مثل کسی که دلشکسته اس به چشم به هم زدنی به اجابت میرسه اون وقت شاید به حرمت همون دعا کمی حریم ها رو حفظ میکردیم

کاشکی ما فارغ از کلام و ظاهر به اصل دعا باور داشتیم

 

 (مناجات)

 خدایا ، ‌من‌ بدون هیچ پیرایه ‌و‌ خالى ‌از‌ ‌هر‌ گونه شائبه ، مخلصانه ‌و‌ ‌با‌ تمام وجودم ‌به‌ درگاه ‌تو‌ پیوسته ‌ام‌ ‌و‌ ‌از‌ ‌هر‌ ‌کس‌ ‌به‌ ‌تو‌ محتاج است روى گردانیده ‌ام‌ ‌و‌ درخواست خود ‌را‌ هرگز متوجه کسانى ‌که‌ خود ‌به‌ احسان ‌تو‌ نیاز دارند ، ننموده ‌ام‌ ؛ زیرا دانستم نیاز ‌را‌ ‌از‌ نیازمندان خواستن ، سفاهت عقل ‌و‌ گمراهى خرد است

خدایا

من فقط ‌تو‌ ‌را‌ قبل ‌از‌ ‌هر‌ ‌کس‌ ‌مى‌ خوانم ‌و‌ ‌در‌ امید ‌من‌ ‌جز‌ ‌تو‌ ‌کس‌ دیگرى مشارکت ندارد ‌و‌ ‌در‌ دعاى ‌من‌ ‌به‌ درگاه ‌تو‌ هیچ ‌کس‌ همراه نیست ‌و‌ نداى مرا غیر ‌تو‌ نمى شنود ‌و‌ ‌آن‌ ‌را‌ برآورده نمى نماید .  

 

 

 

 

 

 

 

 

 


  • رادیو بدون شایعه
  • ۰
  • ۰

سحر بیست و سوم 96

امروز 28 خردادماه  

و سحر بیست و سوم از ماه ِ رمضان

به نام ِ خدایی که به فرصت ِ بندگی داد

فرصتی بزرگ به اندازه یک عمر

عرض ِ سلام داریم خدمت ِ همه شما  بیداران ِ  در سومین شب قدر

که فرصت ِ این لحظات رُ قدر دونستین

فرصت ِ دقایقی که چیزی از اون باقی نمونده و با طلوع ِ سحر به آخر میرسه

دقایقی که انشاءا.. به مرحمت ِ الهی برای ِ همه ما با تقدیری خیر رقم بخوره

و این ماه رمضان رُ مقدمه سالی توام ِ با بندگی و اطاعت از خدای ِ بزرگ قرار بده

امشب با هم از فرصتها صحبت میکنیم

از فرصتهایی که با قدم گذاشتنمون توی ِ این دنیا به ما هدیه میشن و تا آخرین لحظه سفر به آخرت با ما همراه هستن

فرصتهایی که بهانه ای هستن برای ِ توشه گرفتنه ما از این دنیا و آماده شدن برای ِ زندگی ِ حقیقی ای که در پیش داریم

فرصتهایی که شیرین یا تلخ ... آسون یا سخت

در شادی و یا اندوه و غصه سپری میشن و همه محملی هستن برای ِ امتحان و آزمون ِ ما

امتحانی که در اون فقط بندگان ِ واقعی ِ خدا روسفیدن

کسایی که باورشون به خدا از یقینی قلبی ِ 

 یقینی الهی که اونها رُ در دوراهیها و سردرگمیها هدایت میکنه

در سختیها تکیه گاهشونه

و در غصه ها آرامش ِ دلهاشون

خدایی که در بندگیش صادق باشیم

تمام ِ فرصتهای ِ ما رُ قدمی برای ِ رسیدنه به آخرتی آباد قرار میده

با امید ِ  به بهره ای تمام از آخرین شب ِ قدر

در سحرگاه بیست و سوم با ما همراه باشید

در تعبیر ِ قرآنی منظور ِ از فرصت .. صرفا .. وقت و زمان نیست که مجموعه مایه هایى ست که خدای ِ بزرگ از باب محبت به صورت زمان، مال، عمر، نعمت‏هاى گوناگون، رفیق، همسر و اولاد خوب، در اختیار ما مى‏گذاره . کلمه غنیمت، یعنى بهره بردن و کلام  رسول خدا صلى الله علیه و آله  درباره غنیمت ِ فرصتها اینچنین است که این فرصت هایى  را که در اختیار ماست، معطل نگذاریم و متوقف نکنیم.

چون

به تعبیر قرآن مجید، اگر از فرصت‏ها بهره ببرید، خود را وارد تجارتى کرده‏اید که یکى از سودهاى آن، رهایى از عذاب دردناک قیامت است

عالم وارسته حاج شیخ حسن انصاریان درخصوص غنیمت دانستنه فرصتها میفرمایند:

از نشانه های ِ اهل ِ تقوا آن است که فرصت‏ها را غنیمت مى‏دانند. و از بهترین این فرصتها .. فرصت ِ ماه مبارک رمضان است

 این فرصت را نابود نکنید. شب هنگام، سحرگاهان بیدار شوید، و به خدا بگویید که : ما را بیامرز.

{ این غنیمت دانستنه فرصتهاست}

لطف الهى به من خوار و زار

  نیز دهد وعده وصل نگار

از مى آن ساقى شیرین لبم‏

  مست کند، صبح نماید شبم‏

 درگذرد از گنهم لطف دوست‏

  لطف، چنین پر گنهى را نکوست‏

یکی از اون چیزهایی که باعث میشه که ما قدر ِ فرصتهامونو بدونیم

محاسبه اس

محاسبه زندگی ، رفتار ، کارهامون و وظایفی که به عهده مونه

محاسبه ای که کم و کسریها رُ بهمون نشون میده و باعث میشه که در فرصت ِ باقی رمونده

سعی در جبران و بهترشدن داشته باشیم

امام على علیه السلام ـ در پاسخ به سؤالی نحوه محاسبه نفس را چنین بیان فرمودند:

آدمی چون صبح را به شب رساند، به سراغ نفْس خود برود و به او بگوید :

اى نفْس !

امروز گذشت و هرگز دیگر برنمى گردد .

خداوند از تو خواهد پرسید که این روز را چگونه سپرى کردى ؟

در این روز چه کردى ؟

آیا خدا را یاد کردى، سپاس و ستایشش را گفتى؟

آیا حقّ برادر مؤمنى را گزاردى؟

آیا بار غمى از دل او برداشتى ؟

آیا در نبودِ او هواى زن و فرزندان او را داشتى ؟

آیا وقتى مُرد، به بازماندگان او رسیدگى کردى ؟

آیا با استفاده از مقام و موقعیّتت خود، از غیبت برادر مؤمنى جلوگیرى کردى ؟

آیا مسلمانى را یارى رساندى ؟

چه کارى براى او کردى ؟

آن گاه کارهایى که کرده است بشمارد ؛

اگر کار خیرى از وى سر زده باشد، خدا را سپاس گوید

و به شکرانه توفیقى که به وى عنایت کرده، خدا را به بزرگى یاد کند،

و اگر دید گناهى یا تقصیرى از او سر زده است، از خداوند عزّ و جلّ آمرزش بخواهد

و تصمیم بگیرد که دیگر آن را تکرار نکند

در کلام ِ عارفان و اهل سلوک  است  که ،

در این ماه

دل را باید از اغیار شست

و تنها به وصل ِ خدا رسید

که اگر غیر از این باشد

خسران بزرگی خواهد بود

خسران ِ این که

ایام را به غفلت گذرانده و سودی از آن نبریم

و در آخر ببینیم که جز جوع و عطش چیزی نصیبمان نگردیده است

و درخاتمه باز همان باشیم که بودیم .....

باید دیده بصیرت را گشود

و نظر در بطن و باطن این ماه ِ الهی

انداخت

تا

مراد و منظور غایی و عالیش را دریابیم

که به تعبیر شاعر:

نظر را نغز کن تا نغز بینی          گذر از پوست کن تا مغز بینی

گاهی بهره بردنه از فرصتها آسون نیست

مثل ِ بهره بردنه از همین ماه ِ آسمانی در گرم ترین روزهای ِ سال که گاهی حقیقتا سخت میشه

در حکایت است که :

یکى را گفتند همانا تو ضعیف و ناتوانى

و با این حال

روزه تو را ضعیف‏تر و ناتوانتر مى‏کند

 گفت: من ثواب روزه را براى رفع سختى روز ِ رستاخیر آماده مى‏کنم

 که

 شکیبائى بر طاعت و فرمانبردارى خدا

آسانتر است، از شکیبائى بر عذاب او 

امیرالمؤمنان حضرت علی ع  در کلامی زیبا میفرمایند: "مردم در خواب سنگین هستند. وقتى که از این دنیا سفر مى‏کنند، آنجا بیدار مى‏شوند در آن حال دیگر فرصتى نیست که غنیمت بشمرند"

 { جهنم و بهشت جاى فرصت نیست. جاى تمام فرصت‏ها در این دنیاست}

حکایت

حکایت شده است که یکی از متولیان مشهد ، شبی،با فرزندش،مسیری را طی می کردند که پسرش، فانوس به دست گرفته بود و جلوی پدر ،حرکت می کرد.  پدر،در بین راه،به کارروانسرایش اشاره کرد و گفت:پسرم،پس از مُردنم،این کاروانسرا را تخریب کن و یک مدرسه ء علمیه،برای شاگردان امام صادق بنا کن.

پسر، زیرکی جالبی به کار برد و فانوس را،به پشت سر پدر برد.پدر،با تعجب،برگشت و به پسرش گفت:فرزندم،نور باید در جلوه راه باشد؛تا بتوان ،به جلو،حرکت کرد و نور پشت سر،برای جلو فایده ندارد.

پسر جواب داد:پدر، اگر نوری که از پشت سر می آید،برای جلو فایده ندارد،پس،چرا سفارش می کنی که پس از تو، من این کاروانسرا را مدرسه کنم؟پدر،نور را،قبل از خودت،به قبرت بفرست.

پدر از این کار فرزند پند گرفت و او را تحسین کرد و گفت:خوب مرا موعظه کردی!فردای همان روز،چند کارگر آورد و کاروانسرا را تخریب کرد و مدرسه ی علمیه را بنا نمود.

مراقب باشیم تا از دست رفتن ِ فرصتهای ِ دنیا .. آخرتمون رُ  دیار ِ حسرت نکنه

پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند:«دنیا ساعتی است.آن را برای اطاعت خداوند قرار ده!».

  (مناجات)

آنچه را در دل من می‏گذرد می‏دانی، از نیاز من آگاهی، ضمیر و درونم را می‏شناسی و فرجام و سرانجام زندگی و مرگم از تو پنهان نیست. آنچه را که می‏خواهم بر زبان آورم و از خواسته‏ام سخن بگویم و به حسن عاقبتم امید بندم، همه را می‏دانی.

در آنچه تا پایان عمرم و از نهان و آشکارم خواهد بود، قلم تقدیرت نافذ و جاری است و افزونی و کاهشم و سود و زیانم، تنها به دست توست.

خدایا! اگر مرا به جرمم بگیری، دست‏به دامان عفوت می‏زنم.

و اگر مرا به گناهانم مؤاخذه کنی، تو را به بخشایشت‏بازخواست می‏کنم.

اگر در دوزخم افکنی، به دوزخیان اعلام خواهم کرد که تو را دوست دارم.

خدایا! اگر در کنار طاعتت، عملم کوچک است، امید و آرزویم بزرگ و بسیار است.

خدایا! از آستان تو چگونه تهیدست و محروم برگردم، با آنکه گمان نیک من نسبت‏به جود تو، آن است که نجات یافته و رحمت‏شده مرا باز گردانی.

خدایا! عمرم را در رنج غفلت از تو تباه ساختم،جوانی‏ام را در سرمستی دوری از تو هدر دادم،خداوندا! آن روزها که به کرم تو مغرور شدم و راه خشم تو را سپردم، از خواب غفلت‏بیدار نگشتم.

پروردگارا! من بنده توام و زاده بنده تو. در آستان بزرگیت ایستاده‏ام و کرمت را وسیله تقرب به حضور تو قرار داده‏ام.

خدایا! اگر محرومم سازی، کیست که روزیم دهد؟ و اگر خوارم کنی، کیست که یاریم کند؟

خدایا! اگر شایسته رحمت تو نیستم، تو سزاواری که رحمت گسترده‏ات را بر من عطا کنی.

خدایا! اگر ببخشایی، کیست که از تو سزاوارتر به عفو باشد؟

خدایا جود و بخشش تو، دامنه آرزوهایم را گسترده است و بخشایش تو، برتر از عمل من است.

پروردگار من! حاجت و نیازم را رد مکن و دست امید و آرزویم را از درگاه خویش، کوتاه مگردان.

خداوندا! اگر می‏خواستی خوارم کنی، هدایتم نمی‏کردی. و اگر می‏خواستی رسوایم سازی، از عقوبت دنیا معافم نمی‏کردی.

خدایا! ستایش ابدی و ثنای سرمدی تنها از آن توست، سپاسی همواره فزاینده و بی‏کم و کاست، آنگونه که تو دوست داری و می‏پسندی.

بر اساس سفارش ِ حضرت رسول ص و ائیمه اطهار علیهم السلام

برای ِ بندگی راه و رسم و سیر و سلوکی وجود داره

و ما اگر دوست داریم که تحت ِ ولایت ِ خدا باشیم نمیتونیم از این نشونه ها دور بشیم

حضرت پیامبر ص در وصیت ِ به ابوذر فرمودند:

ای ابوذر خدا را آن گونه عبادت کن که گویی او را می بینی، چون اگر تو او را نمی بینی، او تو را می بیند، و بدان که [مرحله] اوّلِ عبادت خدا، معرفت و شناخت اوست. چون او سرآغاز هستی است و پیش از او چیزی وجود نداشته است. او آن یگانه ای است که دومی ندارد و برای همیشه باقی است. او آفریننده آسمان ها و زمین و آنچه در آنها و بین آنهاست می باشد. و او خدای لطیف و خبیر بوده و بر همه چیز تواناست.

سپس [دومین مرحله] ایمان به نبوت من و اعتراف به اینکه خداوند مرا فرستاده است تا به همه مردمان بشارت و انذار دهم و به اذن خدا آنان را بسوی او دعوت کنم و چراغ فروزانی فرا راهشان باشم.

آنگاه [مرحله سوم] محبت به اهل بیتم می باشد، همان ها که خداوند هر نوع پلیدی را از آنان دور ساخته و مطهّر و پاکشان ساخته است.

توی ِ یه کتابی نوشته بود

خدایا

کاش ، به همان اندازه ای که از حرف مردم میترسیم،

از تو می ترسیدیم ...

که اگر اینگونه بود دنیای ما دنیای دیگری بود ،

و آخرت ما آخرت دیگری ...

کاش ...

حضرت شیخ شوشتری  روزی در موعظه شون فرمودن: «آیا در عمرت یک مرتبه «لا اله الا الله» درست گفته ای؟؟

می دانید از کجا می شود فهمید که داغ بندگی خدا را بر خود نهادیم یا بندگی شیطان؟

خیلی راحت است «از کوزه همان برون تراود که در اوست».

اگر نفس کسی داغ بندگی خدا بخورد، همه شۆونش بنده می شود؛ قلبش به توحید متحرک می گردد. زبانش، دستش، پایش، همه اعضا و جوارحش در راه بندگی خدا می افتد؛ اما اگه داغ بندگی شیطان خورده باشه، با خدا سر و کاری ندارد.

شنیده اید حضرت موسی بن جعفر- علیه السلام- به در خانه «بشر حافی» گذر فرمود.

صدای لهو بلند بود. کنیزی از داخل خانه بیرون آمد که زباله ها را بیرون اندازد.

حضرت به او فرمود: «این صاحب خانه حر است یا عبد؟».

عرض کرد: «آقا خودش دارای غلام ها و کنیزهایی است ، چگونه عبد باشد؟».

حضرت فرمود: «آری اگر بنده بود، وضعش چنین نبود».

کنیز به خانه برگشت و ماجرا را برای بشر نقل کرد. او فهمید که موسی بن جعفر- علیه السلام بوده است، با پای برهنه خودش را به حضرت رسانید و روی دست و پای امام افتاد و عرض کرد: «آقا! می خواهم توبه کنم و عبد باشم».

آلات لهو را شکست و به برکت امام- علیه السلام- حالش دگرگون گردید.

این است نمونه واقعی داغ بندگی نهادن بر نفس!

بندگی خدا کنیم تا خداوند همه چیز را بنده ی ما کند...

 

کاش حواسمون یه ذره بیشتر به موقعیت و جایگاهی که توی ِ این دنیا داریم بود

بیائید این همه خود را تحقیر نکنیم،

خداوند پس از آفرینش ما به خود تبریک گفت

تبـــــــارک الله احسن الخــــــالقین

واقعـــا اگــه بـه عنـوان خلیفـه خــداونـد بـر روی زمین جـایـگاه اصلــی خــودمـون رو می دونستیم هیچوقت فکـر گنـاه رو هـم نمی کـردیـم . بـه همین دلیله که پیـامبـر صلـی الله علیـه و آلـه فـرمـودنـد "من عـرف نفسـه فقـد عـرف ربـه" ؛ هـر کس خـود را بشنـاسـد خـدای خـود را شنـاختـه است .

خدایا .... اعوذ بالله من نفسی

همه فکر میکنند ... چون گرفتارند به خــــــــــــــدا نمی رسند اما ... چون به خـــــــــــدا نمی رسند گرفتارند ..............

بندگی ِ خدا یه خیر ِ بزرگی ِ که برکتش بی نهایته

حضرت علی علیه السلام میفرمایند:

هر کس رابطه ‏اش را با خدا اصلاح کند،

خداوند رابطه او را با مردم اصلاح خواهد نمود.

اگر پیام خدا را خوب دریافت نکردید،

به “فرستنده ها” دست نزنید، “گیرنده ها” را تنظیم کنید .

خود را ارزان نفروشیم،

در فروشگاه بزرگ هستی روی قلب انسان نوشته اند:

قیمت = خدا

یه چیزایی هست که اگه باورشون کنیم زندگیمون از این رو به اون رو میشه

یه چیزایی مثل ِ این که

مهم نیست قفل ها دست کیست، مهم این است که کلیدها دست خداست

کسی که با خدا قهر است، هـرگـز بـا خودش آشتـی نمی کنـد

کسی که در برابر خداوند زانو می زند؛ می تواند در برابر هر کسی ایستادگی کند ...

 (مناجات)

خدایا!

ای که به تو بی نیاز شوند و از تو بی نیاز نباشند،

به تو رو آورند و از تو رو بر نتابند،

از سر شور و شوق،آهنگ تو کرده ام

و با دلی مطمئن، به تو امید بسته ام

تمنای من از تو هر چند زیاده باشد،

در برابر غنای تو ناچیز و اندک است،

که دست عطایت از هر دستی گشاده تر و برتر است

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


  • رادیو بدون شایعه
  • ۰
  • ۰

سحر بیست و دوم 96

به ورق زدنه تقویم امروز 27 خردادماه

و به وقت ِ دل ... سحر بیست و دوم از ماه رمضان

به نام ِ خدایی که عشقش به بنده هاش نهایتی نداره و سلام

 قبول باشه عبادات و طاعاتتون در بهترین روزهای ِ سال

و الهی که تقدیر ِ هممون در شبهایی که گذشته به بهترین رقم خورده باشه

هر چند که هنوز جای ِ امید هست و یک شب ِ دیگه از شبهای ِ قدر باقی ِ

من شما رُ نمیدونم ولی همیشه  خودم توی ِ یه همچین وقتایی دلم  بی قرار میشه

بی قرار از این که نکنه اونچنان که باید از این فرصتهای ِ کیمیا استفاده کنم

از مجالهایی که همیشگی نیست

و تاثیرش توی ِ سرنوشت ِ زندگیهامون بی نهایته

 راستش من خیلی فکر کردم که یه همچین وقتایی چی کار باید کرد

چیکار باید کرد که این دل ِ آروم بشه

و از طرفی خیالت راحت باشه از این که از چیزی بی نصیب نمیمونی

 و فقط به یه نتیجه رسیدم

به این که یک راه بیشتر نداره

اونم این که بسپری به خدا و از خدا بخوای که خودش به محبتش تو رُ از رحمت و برکات ِ این شبها بی نصیب نذاره

 خدایی که انقدر عاشق ِ بنده هاش ِ که دلش نمیاد براشون کم بخواد

و همیشه بهترینها رُ بهشون اعطا میکنه .

 فرصت ِ این سحر رُ با ما باشین که دلگویه های ِ امشب

 .. زمزمه عشق ِ خدایی ِ که عاشق ِ بنده هاش ِ

 ما پای ِ حرف ِ بزرگانمون شنیدیم که  همه بهانه زندگی ِ  دنیایی ِ ما مجالی برای ِ اینه که بین ِ دنیا و اساس های

ِ به ظاهر استوار و به باطن  نااستوارش ،  به درک ِ این معنا برسیم  که تنها تکیه گاه ِ حقیقی ِ این عالم

 خداست و تنها با اونه که میشه به سرمنزل ِ مقصود رسید

کاش باور کنیم که تنها تکیه گاه ِ قابل ِ اطمینان  خود ِ خداست و بس

دیشب .. خیلیا به همین عشق تکیه کردن و تکلیف ِ دنیا و آخرتشونو معلوم کردن

من نمیدونم کیا .. اما .. دیشب خیلیا برای ِ همیشه خوشبخت شدن

من نمیدونم کیا اما دیشب خیلیا بخشیده شدن

من نمیدونم کیا اما .. دیشب .. خیلیا به آرزوهاشون رسیدن

من نمیدونم کیا اما دیشب گره زندگیه خیلیا باز شد

من نمیدونم کیا .. اما مطمئنم که دیشب هیچ کس ... بیجواب نمونده .

حضرت علی علیه السلام مردی را دید که آثار ترس و خوف در سیمایش آشکار است.

از او پرسید: چرا چنین حالی به تو دست داده است؟ مرد جواب داد: من از خدای می ترسم.

امام فرمود: بنده خدا! (نمی خواهد از خدا بترسی) از گناهانت بترس و نیز به خاطر ظلم هایی که درباره بندگان خدا انجام داده ای. از عدالت خدا بترس و آنچه را که به صلاح تو نهی کرده است، در آن نافرمانی نکن، آن گاه از خدا نترس؛ زیرا او به کسی ظلم نمی کند و هیچ گاه بدون گناه کسی را کیفر نمی دهد.

اطمینان داشتنه به خدا نه یاد گرفتنیه

نه ربطی به سن و سال داره

یه حقیقت ِ قلبی ِ که دلهای ِ صاف و ساده بیشتر باورش دارن .

حضرت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) در زمینه  شب قدر می فرمایند: «ماه رمضان فرا رسیده ماهی با برکت که خدا روزه اش را بر شما واجب گردانید. درهای بهشت در این ماه باز می شود و شیاطین در غل و زنجیرند در این ماه شب قدر است که فضیلت آن از هزار ماه بیشتر است. در حقیقت محروم کسی است که از برکات آن شب محروم باشد».

 (مظلومیت حضرت علی ع)

مظلومیت ِ حضرت ِ علی ع از بارزترین حقایق ِ زندگیه اوست

مظلومیتی که آن را  می توان از خطبه های ایشان در نهج البلاغه تا حدودی که عقل گنجایش آن را داشته باشد درک کرد و فهمید .

چنان که ایشان  در خطبه 27 می فرمایند :

ای مرد نمایان نامرد!

ای کودک صفتان بی خرد که عقل های شما به عروسان پرده نشین شباهت دارد .

چقدر دوست داشتم که شما را هرگز نمی دیدم و هرگز نمی شناختم

شناسائی شما سوگند به خدا که جز پشیمانی حاصلی نداشت

و اندوهی غم بار سر انجام شد .

جرعه های غم و اندوه را جرعه جرعه به من نوشاندید

و با نافرمانی و ذلت پذیری ، رای و تدبیر مرا تباه کردید

و یا در خطبه 26 که فرمودند

پس از وفات پیامبر(ص) و بی وفائی یاران ، به اطراف خود نگاه کرده یاری جز اهل بیت خود ندیدم و با گلوئی که استخوان شکسته در آن گیر کرده بود جام تلخ حوادث را نوشیدم و خشم خویش فرو خوردم و بر نوشیدن جام تلخ تر از گیاه حنظل شکیبائی نمودم.

بـاز هـوای سـحــرم آرزوســــت

خـلـوت و مـژگـان تـرم آرزوسـت

شـکـوه ی غـربـت نـبـرم ایـن زمـان

دسـت تـــو و روی تـو ام آرزوســت

خـسـتـه ام از دیـدن ایـن شـوره زار

چـشـم شـقـایـق نـگـرم آرزوســـت

واقـعـه ی دیـــدن روی تـــــو را

ثـانـیـه ای بـیـشـتـرم آرزوسـت

جـلـوه ی ایـن مـاه نـکـو را بـبـیـن

رنـگ و رخ و روی تـو ام آرزوسـت

خـانـه ی عـشـِاق مـهـاجـر کـجـاست؟

در سـفــــرت بـــال و پـرم آرزوســـت

(مناجات)

خدایا دلى به من بده که اشتیاقش به تو موجب نزدیکیش به تو گردد و زبانى که صدق گفتارش به سوى تو بالا آید و نظر حقیقت بینى که همان حقیقتش او را به تو نزدیک گرداند

خدایا کسى که بوسیله تو شناخته شد گمنام نیست و کسى که به تو پناهنده شد خوار نیست و کسى که تو بسویش رو کنى بنده دیگرى نخواهد بود

خدایا براستی هر کس به تو راه جوید راهش روشن است و هر که به تو پناه جوید پناه دارد و من اى خدا به تو پناه آورده ام پس گمانى را که به رحمتت دارم نومید مکن و از مهر خویش منعم مکن

خدایا جاى مرا در میان دوستدارانت جاى آن دسته از ایشان قرار ده که امید افزایش دوستیت را دارند

خدایا در دلم اندازه شیدایى و شیفتگى ذکر خود را پیاپى و همتم را در نشاط فیروز شدناسمائت و محل قدست قرار ده

خدایا به حق خودت بر خودت سوگند که مرا به محل فرمانبرداریت جایگاه شایسته اى از مقام خوشنودیت برسانى زیرا که من قادر بر دفع چیزى از خود نیستم و مالک سودی هم برایش نیستم

خدایا من بنده ناتوان گنهکار تو و مملوک زارى و توبه کننده به درگاهت هستم پس مرا در زمره کسانى که روى از آنها گرداندى و غفلتشان مانع از گذشت تو گشته قرارم مده

خدایا بریدن کاملى از خلق بسوى خود به من عنایت کن و دیده هاى دلمان را به نور توجهشان به سوى خود روشن گردان تا دیده هاى دل پرده هاى نور را پاره کند و به مخزن اصلى بزرگى و عظمت برسد و ارواح ما آویخته به عزت مقدست گردد.

کسایی که عشق ِ خدا توی ِ دلاشونه و میدونن که خدا چقدر دوستشون داره

حواسشون هست که بهای ِ دل و روح و وجودشون چقدر ِ؟؟؟

علامه محمد تقی جعفری (رحمه­الله­ علیه) می­فرمودند:عده­ ای از جامعه­ شناسان برتر دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا پیرامون موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضع این بود، «ارزش واقعی انسان به چیست».

در اون جلسه همه از معیارها حرف میزدند که مثلا معیار ارزش طلا به وزن و عیار آن است. معیار ارزش بنزین به مقدار و کیفیت آن است. معیار ارزش پول پشتوانه­ی آن است.

اما معیار ارزش انسان­ها در چیست؟

هر کدام از جامعه شناس­ها صحبت­ هایی داشتند و معیارهای خاصی را ارائه دادند.

وقتی نوبت به بنده رسید گفتم : اگر می­خواهید بدانید یک انسان چقدر ارزش دارد ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق می­ورزد.کسی که عشقش یک آپارتمان دو طبقه است در واقع ارزشش به مقدار همان آپارتمان است.کسی که عشقش ماشینش است ارزشش به همان میزان است.اما کسی که عشقش خدای متعال است ارزشش به اندازه­ ی خداست.

که امام اول حضرت علی ع فرموده اند : ارزش هر انسانی به اندازه­ی چیزی است که دوست می­دارد.

 بعضیا  میگن عشق ِ به خدا نتیجه اش میشه توکل

حضرت امام موسی کاظم ع در پاسخ به سؤال از آیه «و هر کس به خدا توکل کند او براى وى بس است»

فرمودند:توکل کردن بر خدا درجاتى دارد: یکى از آنها این است که در تمام کارهایت به خدا توکل کنى و هر چه با تو کرد از او خشنود باشى و بدانى که او نسبت به تو از هیچ خیر و تفضّلى کوتاهى نمى کند و بدانى که در این باره حکم، حکم اوست، پس با واگذارى کارهایت به خدا بر او توکل کن و در آن کارها و دیگر کارها به او اعتماد داشته باش.

(مناجات)

خدایا به یقین‏ جز تو احدى مرا پناه نمى‏دهد

و به جز تو پناهگاهى نمى‏یابم

پس هستى‏ام را در دامن عذابت‏ قرار نده

خدایا از من بپذیر و نامم را پرآوازه کن

درجه‏ام را بالا ببر

بار گناهم را بریز

و مرا به اشتباهم یاد مکن

پروردگارا، آنچه را از تو خواستم به من عطا فرما

و از احسانت بر من بیفزا

 که من‏ مشتاق توام،اى پروردگار جهانیان.

چون امام علی علیه السلام به حکومت رسید به منبر رفتند و ستایش و ثناء خدا کردند و بعد فرمود :
به خدا قسم به یک درهم از غنیمتهای شما دست نرسانم تا آنگاه که در مدینه شاخه خرمائی دارم ، پس راست بگوئید ، خود را از این مال محروم کرده ام و به شما عطاء می کنم .
در این هنگام عقیل برادر امام به پا خاست و عرض کرد : قسم به خدا تو مرا و شخص سیاه مدینه را برابر و مساوی قرار داری !
امام فرمود : بنشین ، در اینجا غیر تو دیگری نبود که تکلم کند ، تو بر آن سیاه چهره چه برتری داری ، جز به پیشی گرفتن در اسلام یا به تقوی و اجر و ثواب ، که این برتری در آخرت است.

در حکایت است که مردی عارفی  را دشنام داد، عارف هیچ نگفت و آن ده ترک نمود. مرد را گفتند که دانی چه کس را ناسزا گفتی؟ گفت: ندانم. گفتند : او عارفی بزرگ بود. پس مرد بر زندگی اش بیمناک گشت. در پی اش رفت و روزی دیگر او را یافت. بر پایش افتاد و بخشش طلبید. عارف گفت: “تو که هستی و چه می خواهی؟ طلب عفو از چه روی است؟”

مرد گفت: “دیروز تو را دشنام دادم، حال نادم هستم و طلب بخشش دارم.”

عارف گفت: از امروز بگو، من از دیروز هیچ نمی دانم.

حضرت پیامبر صلى الله علیه وآله  فرمودند:

خداوند زیباست و زیبایى را دوست دارد، بخشنده است و بخشش را دوست دارد، پاکیزه است و پاکیزگى را دوست دارد.

حضرت پیامبر صلى الله علیه و آله فرمودند  :

هر کس از خطاها درگذرد، خدایش از او درگذرد و هر کس گذشت کند خدا نیز از او گذشت کند.

شخصی در برابر امام سجاد(ع) ایستاد و سخنانی درشت و ناشایست به او گفت، حضرت سجاد علیه السلام پاسخی نگفت؛ اما پس از رفتن او به هم نشینانش فرمود: شنیدید این شخص چه گفت،من دوست دارم همراه من باشید تا پاسخ مرا هم بشنوید،گفتند: می آییم؛ ولی دوست داشتیم همین جا شما پاسخ می گفتید و اجازه می دادید تا ما نیز تا جواب او را می دادیم.

آنگاه حضرت کفش هایش را پوشید و به راه افتاد و این آیه را می خواند:«والکاظِمینَ الغَیظ....آیه 134 سوره آل عمران»؛یعنی فرو برندگان خشم و گذشت کنندگان از مردم و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.

راوی می گوید:از این رفتار امام دانستیم که سخن تندی نخواهد گفت. امام زین العابدین علیه السلام تا در خانه شخص آمد و او را ندا داد و فرمود:

بگویید علی بن الحسین است. آن شخص در حالی که شک نداشت علی بن الحسین برای تلافی آمده است،شرارت جویانه بیرون پرید. حضرت سجاد علیه السلام تا او را دید فرمود:

برادرم چند لحظه قبل نزد من آمدی و چنان و چنین گفتی، حال اگر آنچه گفتی در من هست،خدا مرا ببخشد و اگر در من نیست،خدا تو را ببخشد.او پیشانی حضرت را بوسید و گفت: آری سخنانی گفتم که خود شایسته ی آن بودم.

حضرت  رسول اکرم صلى ‏الله ‏علیه‏ و ‏آله فرمودند :

هنگامى که بندگان در پیشگاه خدا مى ‏ایستند، آواز دهنده ‏اى ندا دهد: آن کس که مزدش با خداست برخیزد و به بهشت رود. گفته مى ‏شود: چه کسى مزدش با خداست؟ مى ‏گوید: گذشت کنندگان از مردم.

(مناجات)

الهـــــی

دردهایی هست که نمی توان گفت

و گفتنی هایی هست که هیچ قلبی محرم آن نیست

الهـــــی

اشک هایی هست که با هیچ دوستی نمی توان ریخت

و زخم هایی هست که هیچ مرحمی آنرا التیام نمی بخشد

و تنهایی هایی هست که هیچ جمعی آنرا پر نمی کند

الهـــــی

پرسش هایی هست که جز تو کسی قادر به پاسخ دادنش نیست

درهایی هست که جز تو کسی آنرا نمی گشاید

قصد هایی هست که جز به توفیق تو میسر نمی شود

الهــــــی

تلاش هایی هست که جز به مدد تو ثمر نمی بخشد

تغییراتی هست که جز به تقدیر تو ممکن نیست

و دعاهایی هست که جز به آمین تو اجابت نمی شود

الهـــــی

قدم های گمشده ای دارم که تنها هدایتگرش تویی

و به آزمون هایی دچارم که اگر دستم نگیری و مرا به آنها محک بزنی، شرمنده خواهم شد.

الهـــــی

با این همه باکی نیست

زیرا من همچو تویی دارم

تویی که همانندی نداری

رحمتت را هیچ مرزی نیست

ای تو خالق دعا و مالک " آمین"...

 

 

 

 

 

 

 

 


  • رادیو بدون شایعه
  • ۰
  • ۰

سحر بیست و یکم 96

این لحظات رُ به هیچ تاریخی نمیشه خوند

جز بیست و یکم ِ ماه ِ رمضان

به نام ِ خدایی که به ما غم های ِ بزرگ داد ... نه غم های خُرد و نه غم های ِ حقیر

امشب  مقصد ِ دلهامون همه به یک جا ختم میشه

به خونه مولا حضرت ِ علی علیه السلام

و مصیبتی که از اعظم ِ مصائب ِ

اونقدر بزرگ که ستون ِ عالم به لرزه میافته .

در قرار ِ امشب ... با عشق ِ به مولا ... به آستان ِ خدای ِ کریم میریم و از او میخوایم که به وجود ِ آقا .... شب ِ قدر ِ دوم ما رُ به تقدیری سعادت بخش رقم بزنه .

از خدا میخوایم که امشب به جای ِ نگاه ِ به گناهها و کوتاهیها و تقصیرهامون

به جایِ نگاه به غفلتها و فراموشیهامون

به دلمون نگاه کنه و به نوری که از محبت ِ حضرت علی علیه السلام در دلهامونه .

به نوری که ایمان داریم به شرط ِ تجلی ما رُ در دنیا و آخرت روسفید میکنه .

تا سحر و تا موعد اذان صبح ... هنوز فرصت هست

فرصتی برای ِ طلب ِ استغفار

برای ِ طلب عفو و بخشش

برای ِ خواستنه دلی صاف و روحی سبکبال

و برای ِ روزگاری که زندگیهامون در اون به روال ِ رضای ِ خدا سپری بشه .

امشب واسطه ما و خدا ... حضرت علی علیه السلام که پیش ِ خدا خیلی مقام داره

پس

قدردان ِ این وقت و لحظات باشیم .

حضرت علی علیه السلام واسطه خیر ِ آسمان و زمینن

جابر می گوید: روزی در محضر رسول بودیم که علی علیه السلام وارد شد. رسول خدا فرمود: برادرم به جانب شما آمد و سپس روی بجانب کعبه نموده و با دستش به دیوار کعبه کوبید و سپس گفت : سوگند به آنکس که جان من در دست اوست ، این شخص و شیعیان او رستگاران روز قیامت اند. او نخستین فردی است که ایمان آورد.و به پیمان با خدا وفادارترین است . و عادی ترین شماست در بین مردم و در پیشگاه خداوند مقام و منزلتش از همه بزرگ تر است.در این هنگام آیه ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هُم خَیر البَریَه نازل شد .((کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، آنان بهترین آفریدگان هستند.)). و از آن پس یاران پیامبر عادت کرده بودند که هر گاه علی علیه السلام را می دیدند، می گفتند، ((خیر البریه )) آمد .

از ویژگی های مهم علی بن ابیطالب(ع)، عشق به عبادت و شب زنده داری ِ.

حضرت علی بن الحسین(ع) که به سبب عبادت بسیار زین العابدین، یعنی زینت عبادت کنندگان نامیده شده است در این باره می فرماید: چه کسی می تواند همانند علی بن ابیطالب(ع) عبادت کند؟

نقل می کنند آن حضرت در هر شب هزار رکعت نماز به جای می آورد و گاهی از خوف و خشیت الهی حالت بی هوشی به او دست می داد. همچنین گفته اند وقتی تیری به پای آن حضرت فرو رفته بود در شرایط عادی نتوانستند آن را از پای حضرت در بیاورند، صبر کردند تا علی(ع) مشغول نماز شد، آن گاه تیر را از پای او بیرون کشیدند. در این حال حضرت چنان غرق در جذبه ربوبی بودند که متوجه خارج شدن تیر نشدند.

درباره الفت علی(ع) به شب زنده داری سخن ها گفته اند.

مرحوم استاد محمدحسین شهریار در این باره می گوید:

علی آن شیر خدا شاه عرب     الفتی داشت با این دل شب

شب زاسرار علی آگاه است     دل شب محرم سرّاللّه است

شب علی دید به نزدیکی دید    گرچه او نیز به تاریکی دید

تا آنجا که می فرماید:

فخر تا سینه آفاق شکافت     چشم بیدار علی خفته نیافت

و در نهایت هم  از توصیف کامل شب زنده داری های حضرت مولی عاجز می شه. با این بیت سخن خودش رُ به آخر میرسونه

شیروان مست ولای تو علی     جان عالم به فدای تو علی

حضرت علی (علیه السلام) به نقل پیامبر اکرم (صلوات ا... علیه) فرمودند:

بنده ای نیست که به اوقات نماز و طلوع و غروب خورشید اهمیت بدهد مگر اینکه من برای راحتی هنگام مرگش، برطرف شدن غم و اندوه و نجات از اتش دوزخ ضامن شوم.

عالم کامل مرحوم حضرت آیت ا... بهجت فرمودند:

من پیش از این می‌پنداشتم که تعظیم این سه شب فقط برای آن است که احتمال دارد یکی از این سه شب، شب قدر باشد، ولی بعد در برخی از روایات دیدم که در هر کدام از این سه شب اسرار الهی نهفته و فوایدی برای بندگان اندوخته شده است.

  از جمله در باب صوم کتاب کافی آمده است که امام صادق علیه‌السلام فرمود:

در شب نوزدهم امور مقدر می‌شود

و در شب بیست‌ویکم استوار می‌گردد

و در شب بیست‌وسوم امضا می‌شود

حضرت علی علیه السلام میفرمایند:

هرگاه دیدی خدای سبحان پیاپی بر تو بلا نازل می کند بدان که تو را بیدار کرده است

و چون دیدی با آنکه گناه می کنی، پیاپی به تو نعمت می دهد، بدان که این تدریجاً به سوی هلاکت بردن توست.

بین شب های قدر و وجود سیدالشهداء علیه السلام پیوندی عجیب است روزی شخصی خدمت یکی از حضرات معصومین علیهم السلام سخن از شبهای مبارک رمضان و لیالی قدر به میان می آورد و از فضیلت آن از حضرت سؤال می کند. حضرت شروع به شمردن خصایص و فضایل شب قدر می نماید. شخصی در مجلس حضور داشت و با شنیدن آن آه حسرتی کشید که چرا شب قدر را به غفلت گذرانیده است. حضرت به او رو کرد و فرمود: «پاداش تو از همه آن کسانی که دیشب (شب قدر) را تا صبح بیدار بودند و عبادت کردند بیشتر است؛ زیرا در آن شب تو آب نوشیدی و یاد از لب تشنه ابا عبداللّه کردی و گفتی: سلام بر حسین و لعنت بر قاتلان او. همین مسئله سبب شد که بهترین عبادت را در نامه عملت بنویسند .

از حضرت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) سؤال شد که اگر شب قدر را درک کردیم از خدا چه بخواهم؟

فرمودند: سلامتی بخواهید "

که به توصیف ِ علما مقصود هم سلامتی جسم است و هم سلامتی روح و اندیشه و جان.

انس بن مالک" نیز از پیامبر (صلی ا... علیه و آله و سلم) نقل کرده که فرمودند:  ماه مبارک به شما رو آورده است و در این ماه شبی است که برتر از هزار ماه است  و هر کس از فیض شب قدر محروم گردد، از تمام خیرات بی نصیب مانده است و  محروم نمی ماند از برکات شب قدر، مگر کسی که خویشتن را محروم کرده است.

حضرت پیامبر اکرم صلی ا... علیه و آله و سلم فرمودند: هر کس شب قدر را احیا بدارد تا سال بعدی عذاب از او برداشته می‌شود.

(مناجات)

برگرفته از کتاب صحیفه سجادیه

الهـــــی

دردهایی هست که نمی توان گفت

و گفتنی هایی هست که هیچ قلبی محرم آن نیست

الهـــــی

اشک هایی هست که با هیچ دوستی نمی توان ریخت

و زخم هایی هست که هیچ مرحمی آنرا التیام نمی بخشد

و تنهایی هایی هست که هیچ جمعی آنرا پر نمی کند

الهـــــی

پرسش هایی هست که جز تو کسی قادر به پاسخ دادنش نیست

درهایی هست که جز تو کسی آنرا نمی گشاید

قصد هایی هست که جز به توفیق تو میسر نمی شود

الهــــــی

تلاش هایی هست که جز به مدد تو ثمر نمی بخشد

تغییراتی هست که جز به تقدیر تو ممکن نیست

و دعاهایی هست که جز به آمین تو اجابت نمی شود

الهـــــی

قدم های گمشده ای دارم که تنها هدایتگرش تویی

و به آزمون هایی دچارم که اگر دستم نگیری و مرا به آنها محک بزنی، شرمنده خواهم شد.

الهـــــی

با این همه باکی نیست

زیرا من همچو تویی دارم

تویی که همانندی نداری

رحمتت را هیچ مرزی نیست

ای تو خالق دعا و مالک

عشق ِ به حضرت امام علی علیه السلام ... مثل ِ عشق ِ به تکیه های ِ مُحرم و پرچم های ِ سیاه ِ عزای ِ حسین .. از بچگی و حتی قبل از هر الفبایی به دل ِ ما میشینه

از همون روزهایی که حتی توان ِ روزه  گرفتن نداشتیم و با پدر و مادر .. شبهای ِ قدر ... راهی ِ مسجد میشدیم .. راهی ِ مجلسی که در اون برای ِ اولین بار اسم ِ آقایی به نام علی رُ شنیدم و دیدیم که با بردنه اسمش چه بغض هایی شکسته و چه ناله هایی زده میشه

قصه ما و عشق ِ علی از قصه کاسه های ِ شیری ِ که مادربزرگ برامون تعریف کرده ... از قصه دلاوری ِ جنگ ِ خیبر .. از عشق ِ به رسول ِ خدا .. از قصه تنهایی و فاطمه .. و از فرزندانی مثل ِ حسن ِ مجتبی

حسین ِ کربلا و قمر بنی هاشم ابالفضل ِ العباس

عشق ِ به علی عشق به همه ... دوست داشتنهای ِ ماست

عشق ِ به علی .. سرآمد و جمع ِ همه عاشقیهای ِ ماست

 (شهید چمران و عشق علی ع)

میگن در معرکه دل و عقل .. بازنده عقل ِ ....

معرفت به وجود ِ یگانه مردی مثل ِ حضرت ِ علی ع هم .. عرصهء جدال ِ عقل و دل ِ .. که در کمال .. جز با دل .. نمیشه به درک ِ وجودش رسید

شهید چمران در همین خصوص کلامی دارن که میفرمایند:

من به خود اجازه نمی دهم برای شناخت علی(ع) کلمه ای بر زبان برانم وبا قدرت عقل شخصیت او وزندگی پر ماجرایش را تجزیه وتحلیل کنم.

شناخت علی(ع)فقط به قدرت عشق میسر است وفقط عشق اجازه دارد به حریمش نزدیک شود. من هم فقط به قلب سوخته خود اجازه میدهم که از علی(ع)سخن بگوید و فقط به حرمت عشق جرات می کنم به علی(ع) نزدیک شوم. اگر شعله ء عشق او در دلم زبانه نمیکشید، ابدا به ساحتش جسارت نمی کردم ونامش را به زبان نمی راندم...

آخرچگونه می توان خدای بزرگ را پرستید وبه علی (ع) عاشق نشد؟ چگونه ممکن است به خدا که کمال مطلق است چشم دوخت ولی کمال متعالی علی (ع) را ندیده گرفت ؟ عشق به علی(ع) جزوی از پرستش خداونداست.

(شعر درباره حضرت علی ع)

پلک های نیمه بازش آیه های درد بود

آخرین ساعات عمر حیدر شبگرد بود

چادر خاکی زهرا بالش زیر سرش

عکس دربی سوخته در قاب چشمان ترش

زخم فرقش، ترجمان عمق زخم سینه بود

کوفه هم مثل مدینه دشمن آئینه بود

آتش آه حزینش بر جگر افتاده است

این دم آخر به میخ در افتاده است

در نگاه زینب دل خسته زخمش اشناست

زخم فرقش شکل زخم پهلوی خیرالنساست

زخم های کهنه بر رفتن مجابش کرده اند

ناامیدانه طبیبان هم جوابش کرده اند

معنی فزت و ورب الکعبه ی او روشن است

حیدر مظلوم سی سال است فکر رفتن است

کوفه شبها اشنا با اشک فانوسش شده

ماجرای کوچه سی سال است کابوسش شده

غصه ی ان کوچه سی سال است پیرش کرده است

کم محلی های مردم گوشه گیرش کرده است

اضطراب زینب او را برده در هول و ولا

زیر لب با گریه می گوید که وای از کربلا

گریه های مرتضی دنیای رمز و راز بود

معجر زینب برایش روضه های باز بود

دانه های اشک او می گفت با صد شورشین

کربلا عباس من، جان تو و جان حسین

برای تو حیف بود

برای ِ تو حیف بود که ... در بستر... به مرگ سلام دهی

چرا که مردان راستین .. مردانه میمیرند

برای ِ تو که در خانه خدا چشم به دنیا باز کرده ای  حیف بود

که در جایی جز خانه خدا.. به مرگ سلام دهی

برای ِ تو که تمام ِ زندگی ات را به قصد ِ شهادت گذرانده ای

حیف بود که به قراری جز شهادت ... به مرگ سلام دهی

برای ی تو که قدرت را هیچ کس ندانست حیف بود که در شبی جز شب قدر ... به مرگ سلام دهی

برای ِ تو که تمام ِ وجود و بودنت  را صرف خدا کرده ای حیف بود که جز در آغوش خدا ... به مرگ سلام دهی.

درباره محبت و عشق ِ حضرت علی علیه السلام به خانم حضرت فاطمه سلام ا... علیها کلام بسیاری گفته شده:

حضرت علی علیه السلام هر روز به زیارت حضرت فاطمه می رفت . در یکی از روزها که به زیارت رفته بود، خود را به روی قبر انداخته و گریست و این شعر را سرود:چه جانگداز است ، هنگامی که بر قبر حبیبم عبور می کنم و سلام می دهم و جوابی نمی شنوم.

یکی از یاران حضرت گفت : روزی ، من و عمران ،  پشت سر حضرت علی علیه السلام نمازی را به جای آوردیم . هر وقت می خواست به سجده برود تکبیر می گفت و نیز وقتی هم سر از سجده بر می داشت و همچنین از هر رکوعی که سر بر می آورد هم تکبیر می گفت . هنگامی که نماز تمام شد عمران بن حصین دستم را گرفت و گفت : ای مطرف ! این نماز مرا به یاد نماز محمد صلی الله علیه و آله و سلم انداخت . همچنین گفت : مدت زمانی است که نمازی شبیه تر از این نماز به نماز پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم نخوانده ام بجز نماز علی بن ابیطالب علیه السلام . چرا که پیامبر خدا هنگام رفتن به رکوع و برخاستن از آنها تکبیر می گفت.

استاد اخلاق حضرت آیت ا... حق شناس در شرح محبت و توجه به وجود ِ حضرت علی علیه السلام این طور میفرمایند که:

تنها گریه‌کردن برای حضرت علی(ع) فایده ندارد، عمل علی(ع) را باید نصب‌العین خودتان قرار دهید. در عیون اخبار الرضا(ع) می‌فرماید که عمل حضرت علی(ع) را باید سرلوحه زندگی خودتان قرار بدهید که چه فداکاری‌هایی کرد.

 (مناجات)

خدایا

بعزتت سوگند که جز تو بر گناهان خویش بخشنده ای نمی یابم

وشکستگی خویش را جز تو پیوندی نمی بینم

خدایا

من اینک با بالهای تواضع به بارگاه تو بازگشته ام

وپیشانی خشوع وخواری خویش بر درگاه قدرتت نهاده ام .

خدایا

اگر از در رحمت خویش برانیم به کدامین در پناهنده شوم

واگر از قله رأفتت فر افکنیم به کدامین دامنه بگریزم ؟

که صد افسوس از خجلت ورسوائیم و هزار افغان از توشه راهم

خدایا

از خیل ِ گناهانم هلاک کننده هایش را ببخش

واز قبیح رازهایم رسوا کننده هایش را بپوش

ومرا در گرمای حضور قیامتت

از خنک گوارای عفوت بنوش

(علی .. تمام ِ خوبیهاست)

وقتی برای تو  از " خوبی" حرف میزنند تو منتظر هستی  که کسی

خوبی را  به تو نشان دهد  و بگوید  که آن  "خوب" که میگویم

یعنی همین

وقتی برای تو  از آدمی خوب حرف میزنند تومنتظر هستی

که کسی  آدم خوب را  به تو نشان بدهد  و بگوید که آن

آدم خوبی که میگویم  یعنی همین

 خدا  با ما  و بارها بارها  از خوبی  و  از آدمهای خوب  حرف زد

و بعد آرام و بی صدا  به کسی اشاره کرد  به کسی اشاره کرد و گفت:

که او  همهء خوبی  و جمع ِ تمام آدمهای ِ خوب است

ما ساکت بودیم

و خدا گفت : او علی  ست

خدایا

بلند پرده زیبای گذشتت را بر چشمان گنهکار خسته ام دریغ مکن

 

 

 

 

 

 

 


  • رادیو بدون شایعه
  • ۰
  • ۰

سحر بیستم 96

در گذر ِ اوقاتی که مثل ِ گذر ِ ابرهاست

به بیست و پنجمین روز از خردادماه 1396 رسیدیم

و به بیستمین سحر از ماه آسمونی رمضان

به نامِ خدایی که مقدرات ِ امور همه در دست ِ اوست

خدمت ِ همه شما همراهان ِ آشنای ِ سحری عرضِ سلام داریم و با امید ِ به خدای ِ بزرگ در اوقاتی دیگر از بهترین روزها و شبهایِ سال با شما همراه هستیم

با شمایی که شب ِ قدر ِ اول رُ پست ِ سر گذاشتید و چشم براه  دومین روز ِ تقدیر هستین

از خدای ِ بزرگ میخوایم که به قلم ِ رحمت و لطف و محبتش .... تقدیری نیک رُ برای ِ ما رقم بزنه

تقدیری که در اون جز خدا بنده کسی نباشیم

تقدیری که در اون دلهامون یکی بشن با رضای ِ خدا

تقدیری که مار ُ به خدا نزدیک تر کنه

و روح و اندیشه هامونو بالا ببره تا جایی که به درک ِ سعادت ِ واقعی برسیم

تا جایی که واقعا دنیا برامون بشه گذرگاه

بشه وسیله

بشه یه مرزعه برای ِ توشه آخرت

تا جایی که از بفهمیم رضایت ِ خدا در رضایت ِ بنده های ِ خوبش ِ

تا جایی که بفهمیم دنیا محل ِ ابتلاست

و هر که مقرب تر .... در بلا .. تر

گفتنیها زیاده که هر وقت موعد ِ حرف ِ بنده ها با خداست

دلگویه ها زیاد میشه

و چه وقتی بهتر از سحر برای ِ این گفتگوهای ِ خودمونیِ خودمون و خدا

با ما باشین در اوقاتی که حتی فرشته ها هم نمیتونن ارزشش رُ حساب کنن

میگن بهترین جایگاهی که یه بنده میتونه توی ِ شبای ِ قدر بهش برسه

خدایی شدن

میگن کسی که اجابت ِ این خدایی شدن رُ از خدا بگیره

نه فقط یک سال که همه عمرش رستگار شده

هنوز دو شبه دیگه مونده و فکر میکنم دیر نشده برایِ این که به فکر خواستنه بهترینها از خدا باشیم و این که چطور به این بهترینها برسیم

بخصوص وقتی کسی مثل ِ حضرت علی علیه السلام ... واسطه و شفیع ِ ما در این شبهاست

کسی که در دو عالم مثل و مانندی براش نیست

کاش ما به درک ِ این حقیقت برسیم که هر چی در این دنیا هست از خیر و خوبی و سختی و آسونی همش نشونه ای برای ِ رسوندنه ما به خداست

مرحوم حاج اسماعیل دولابی : هر وقت توی زندگیت گیری پیش آمد و راهبندان شد ، بدان خدا کرده ، زود برو و با او خلوت کن بگو با من چکار داشتی راهم را بستی . هرکس گرفتار است درواقع گرفتار یار است

حضرت امام صادق علیه‏السلام هر گاه ماه رمضان وارد مى‏شدند، به فرزندانش چنین سفارش مى‏کردند: ؛ خود را به تلاش افکنید که در این ماه، روزى‏ها تقسیم مى‏شوند و اجَل‏ها نوشته مى‏شوند و در این ماه، میهمانان خدا که به زیارت خانه‏اش مى‏روند، نوشته (معیّن) مى‏شوند و در آن، شبى است که عمل در آن بهتر از عمل در هزار ماه است

گفتم برنده این روزا اونایی هستن که خدایی میشن

و برایِ خدایی شدن

شرط زیارت آسمان، وداع با زمین است.

وقتی با خدا شروع نکنیم، با شیطان پایان می یابیم.

عاشق خدا باش، تا معشوق خلق باشی. فرشی، عرشی نمی شود.

سجده، قله عبادت ها است.

مزرعه دلتان را وجین کنید.

در دستور زبان عرفان، فعل این گونه صرف شود: من نیستم، تو نیستی، او هست.

تنها در یک معامله است که بازماندگان برنده اند: معامله با خدا.

دل معبد فرشتگان است، به شیطان اجاره اش ندهید.

بهشتی ها، بدی های خود را در همین دنیا به جهنم می افکنند.

خداوند قرآن را بر قلب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرو فرستاد، ما نیز آیات قرآن را بر صفحه قلبمان بنویسیم.

اگر وقت کردید، به خودتان هم سری بزنید.

در کارگاه آفرینش، آن که بیشتر خراشیده می شود، قیمتی تر است.

آرمان ها ذکر دل ماست، اگر آسمانی باشد ما را آسمانی می کند و اگر زمینی باشد، ما را زمینی می کند.

حضرت امام رضا(ع) در آخرین جمعه ماه شعبان، خطاب به اباصلت فرمود: ... اى اباصلت، بیش تر روزهاى ماه شعبان گذشت و این آخرین جمعه آن است. تقصیرات خود را در آن چه از آن گذشته جبران نما و به چیزى که به تو سود مى‏رساند روى آور. دعا، استغفار و تلاوت قرآن را بسیار نما و از گناهان خود نزد خدا توبه کن، تا ماه خدا به سوى تو رو آورد، در حالى که براى خداوند عزّ و جلّ خالص شده باشى، و هیچ امانتى بر گردنت نباشد جز آن که ادا نموده باشى و در دلت کینه مؤمنى نباشد، مگر آن که از دل خارج کرده و هیچ گناهى نباشد، جز آن که از دل زدوده باشى و از خدا بترس... . در باقیمانده این ماه زیاد بگو: ... خدایا، اگر در آن چه که از ماه شعبان گذشته، مرا نیامرزیدى پس در مابقى آن بیامرز

حضرت علی علیه السلام میفرمایند:

در عجبم از مردمی که:

به دنبال دنیایی هستند که روز به روز از آن دورتر میشوند،

و غافلند از آخرتی که روز به روز به آن نزدیکتر میشوند

رستگار می شود؛

هر که عمری دل به دوست ،

و سر در راه دوست می دهد ...

آری؛ به خدای کعبه قسم، که رستگار می شود ...

حضرت امام حسن عسکری (ع) فرمودند:

رسیدن به خدای عز و جل ، مسافرتی است که درک نمی شود ، مگر با شب زنده داری و نماز شب

از خلیل بن احمد خواستند فضیلتی دربارة امیرالمومنین علیه السلام بگوید.

گفت: چه بگویم دربارة کسی که دوستان او از ترسِ دشمنانش ، فضایلش را مخفی کردند و دشمنان او از سر کینه و حسد ، مناقبش را انکار نمودند و با وجود اینکه دوست و دشمن فضایل او را پنهان ساختند، آن‌قدر ظاهر گشته است که شرق و غرب عالم را پر کرده است.

این شرحِ بی نهایت کز حسن یار گفتند ،

حرفی است از هزارن ، کاندر عبارت آمد ...

حضرت امام صادق (ع) فرمودند:

از جمله سخنان خدای تبارک و تعالی به حضرت موسی (ع) این بود: ای موسی! تقرب جویان ، به چیزی مانند پارسایی و دوری از محرمات من نزد من تقرب نجستند. پس ، اینان را بهشتهای جاویدان می بخشم و هیچ کس را با آنان در آن بهشت ها شریک نمی کنم

(مناجات)

الهـی

باز آمدیم با دو دست تهی چه باشد اگر مرحمی بر خستگان نهی

الهـی

گرفتار آن دردم که تو دوای آنی و در آرزوی آن سوزم که تو سرانجام آنی

الهـی

هر دلشده ای با یاری و غمگساری و من بی یار و غریبم

الهـی

چراغ دل مریدانی و انس جان غریبانی، کریما آسایش سینه محبانی و نهایت همت قاصدانی

الهـی

جرم من زیر حلم تو پنهان است و تو پرده عفو خود بر من گستران

الهـی

این چیست که با دوستان خود را کردی که هر که ایشان را جست ترا یافت و تا ترا ندید ایشان را نشناخت

الهـی

عاجز و سرگردانم ، نه آنچه دانم دارم و نه آنچه دارم دانم

الهـی

بر تارک ما خاک خجالت نثار مکن و ما را به بلای خود گرفتار مکن

الهـی

چون به تو بنگریم شاهیم و تاج بر سر وچون بخود تگریم خاکیم و از خاک کمتر

الهـی

هر کس تو را شناخت هرچه غیر تو بود بینداخت.

در اهمیت ِ قرآن کریم هیچ شک و تردیدی نیست و اگر ما از این مساله صحبتی میکنیم تنها برای ِ اشاره و پرهیز ِ از غفلت ِ

کتابی  که رستگاری انسان رُ در دو جهان تضمین می کنه و مثل ِ مشعلی فروزان،انسان رُ،از تاریکی های جهل و نادانی نجات میده .و در سرای دیگه، او رُ ،محبوب حضرت پروردگار میکنه

در بیان اهمیت قرآن،همین بس که حضرت پیامبر اکرم(ص) فرمودند:«قرآن،از همه چیز خدا برتر است و فرمودند:برتری قرآن بر سایر سخنان،مانند برتری خداوند است،بر بندگانش».

قرآن،بهترین فتح کننده قلّه بلند عزت ، چکیده جهان هستی  ِ و طبق فرمایش حضرت امام محمد باقر(ع):«قرآن همانند دو ستاره تابناک آسمانی(خورشید و ماه)، صحنه زندگی انسان ها را روشن می کند"

قرآن در ظلمانی ترین زندگی بشر، در عصر جاهلیت،مثل ِ انفجاری،آسمان سکوت رُ شکافت و یکباره،دریایی از رحمت و برکت و نور،بر کویر زندگی جاری کرد

عاشقان واقعی قرآن،اون کسایی هستن که ،قرآن رُ تلاوت می کنن و با اون مأنوس هستن و روزها،در صحنه زندگی از اون الهام می گیرن و با دستورات شفابخش اون ،بیماری قلبی و روحی خودشون رُ درمان می کنن.

خواندن قرآن،تمامش نیست بهر مردگان

قـلب های مرده را باید به قرآن،زنده کـرد

آنکه ایاتش تلاوت،با دل خاضع،نمـود

قـلب ظلمانی خود را،اخـتر تابنده کـرد

حضرت امام علی(ع) می فرماید:«خانه ای که در آن،قرآن خوانده می شود و از خدای عزّوجل، فراوان یاد می گردد،برکتش افزایش می یابد و فرشتگان در آن حضور پیدا می کنند و شیاطین از آن می گریزند»

قرآن،کتابی ِ که نه اکنون و نه در اینده،باطل در اون راه پیدا نمیکنه و حقایق اون رُ  دگرگون نمیکنه.کتابی که شب قدر به سبب نزول اون،عظمت پیدا کرده

حضرت امام صادق(ع)می فرمایند:«در روز قیامت،فردی را برای حساب صدا می زنند، پس، قرآن در پیش روی او قرار می گیرد و عرض می کند:خدایا،من قرآنم و این بنده ی تو درراه تلاوت من خود را در سختی انداخته و در دل شب ها،مرا تلاوت کرده و قلبش،روشن و اشکش،جاری شده است.پروردگارا،او را از من خشنود کن. همچنان که من از او خشنودم».

ملاصدرا،در تفسیر سوره واقعه،می فرماید:«بسیار به مطالعه کتب حکما پرداختم،تا آنجا که گمان کردم کسی هستم، ولی همین که بصیرتم باز شد،خودم را از علوم واقعی خالی دیدم و در آخر عمر،به فکر رفتم که سراغ تدبر،در قرآن و روایات محمد و آل محمد(ص)بروم.من یقین کردم که کارم بی اساس بوده است؛زیرا در طول عمرم،به جای نور،در سایه ایستاده بودم.از غصه،جانم آتش گرفت و قلبم شعله کشید،تا رحمت الهی دستم را گرفت و مرا با اسرار قرآن آشنا کرد و شروع به تفسیر و تدبر در قرآن کردم و در خانه ی وحی را کوبیدم،درها باز شد و پرده ها کنار رفت و دیدم،فرشتگان به من  سلام می گویند من،اکنون که دست به نوشتن اسرار قرآن زدم، اقرار می کنم که قرآن،دریای عمیقی است که جز با لطف الهی،امکان ورود در آن نیست.ولی چه کنم که عمرم کوتاه و بدنم ناتوان،قلبم شکسته و سرمایه ام کم،ابزار کار ناقص و روحم کوچک است».

پس،بر مونسان کلام وحی است که قدر مؤانست با کلام خدا را بدانند و هر روز، سجده شکر بر درگاه او بسایند

برای ِ حرفهای ِ امروز کلامی جان بخش تر از کلام حضرت پیامبر و ائمه معصومین علیه السلام نیست

حضرت پیامبر اکرم(ص) می فرماید: نگاه کردن به خطوط قرآن،بدون خواندن نیز،عبادت است.همچنین فرمودند:سخت ترین چیز،برای شیطان، قرائت قرآن است،از رو

 حضرت امام صادق(ع) نیز می فرمایند: کسی که قرآن را از روی آن تلاوت کند،نور دیدگانش زیاد شده و بار گناه پدر و مادرش ـ هر چند هر دو کافر باشند ـ سبک می شود

همین طور فرمودند:«هر کس حرفی از کتاب خدا را،بدون خواندن، بشنود، خدا، برای او، حسنه ای می نویسد و از او گناهی را محو می کند و درجه ای بر درجات او می افزاید».

امام همچنین فرمودند:«هر که قرآن بخواند،در حالی که جوان و مؤمن باشد،قرآن با گوشت و خون او، آمیخته می شود و خدا او را با فرشتگان بزرگوار که نویسندگان و حاملان قرآنند،قرین می سازد و قرآن در روز قیامت،نگهبان او می شود».

حضرت رسول(ص) فرمودند: تلاوت کننده و گوش فرا دهنده ی به قرآن،در پاداش،مساوی هستند.سوگند به خدائی که جان «محمد(ص)» در دست قدرت اوست،پاداش شنونده ی قرآن که به آن معتقد باشد، از انفاق یک کوه طلا،در راه خدا،بیشتر است

ـ خالی ترین و فقیرترین خانه ها، خانه ایست که در آن قرآن نباشد.

ـ «کسی که قرآن را از حفظ بخواند،ولی گمان برد که خداوند او را نمی آمرزد او از کسانی است که ایات الهی را به تمسخر گرفته است».

امام علی(ع) نیز فرموده اند:«قرآن را فرا گیرید؛ زیرا قرآن،بهار دلهاست»

 (مناجات)

خدایا!

ای که به تو بی نیاز شوند و از تو بی نیاز نباشند،

به تو رو آورند و از تو رو بر نتابند،

از سر شور و شوق،آهنگ تو کرده ام

و با دلی مطمئن، به تو امید بسته ام

تمنای من از تو هر چند زیاده باشد،

در برابر غنای تو ناچیز و اندک است،

که دست عطایت از هر دستی گشاده تر و برتر است

 

 

 

 

 


  • رادیو بدون شایعه
  • ۰
  • ۰

سحر نوزدهم 96

به روزشمار روزگار ، امروز 24 خردادماه سال 1396،

در آستانه طلوع ِ سحر ِ نوزدهم ِ ماه رمضان .

به نام خدا و سلام

امشب .... همه چی با سحرهای ِ قبل فرق داره

امشب ... شبی ِ که باطنش جز برای ِ خدا و اهالی ِ قدر

هویدا نیست

 ِ امشب .. متبرک به یاد و نام ِ تنهاترین مرد ِ عالم حضرت علی علیه السلام ِ

مردی که در اولین قرار ِ شب ِ قدر .. شفیع ِ ما به درگاه ِ رحمت ِ خداست .

امشب .. شب ِ تقدیر ِ

تقدیری که از خدا میخوایم به سعادت ِ دنیا و آخرتمون گره بخوره.

گره خوردنی که با دستهای ِ خود ِ ماست.

از دستهای ِ نیازی که به درگاه ِ خدای ِ بی نیاز بلند میشه و به زمزمه دعا به رب ِ کریم ...  چشم امید داره.

امشب بعضیا تردید دارن.. که نکنه خدا صداشونو نشنوه ولی امشب جایِ تردید نیست.

امشب بعضیا حساب و کتاب میکنن که خدا فقط هوای ِ بنده های ِ خوبش ُ داره ولی این طور نیست.

امشب بعضیا میترسن که نکنه جوابی از خدا نشنون ولی این طور نیست.

باور کنیم که امشب محال ِ محال ِ کسی جواب ِ رد از خدا بشنوه و دست ِ خالی باشه.

یعنی اصلا با کرم و رحمت ِ خدا جور درنمیاد که دعای ِ کسی رُ رد کنه .

اونم امشب که شب ِ بخشش و اجابت و خواستن از خداست.

شب ِ طلب ِ مغفرت و پاک کردنه ظرف ِ دلامون.

به قول مرحوم حاج مجتبی تهرانی رحمه ا... علیه  که این شبا جاشون خیلی خالی ِ  امشب از خدا بخوایم که ظرفای ِ دلمونو تمیز کنه تا بتونه توش از رحمت و بخشش و محبتش چیزی بریزه.

 (در فضیلت شب ِ قدر)

کسی آرام گفت: خداوندا! می‏خواهم به تو نزدیک شوم

فرمود: قرب من از آن کسی است که شب قدر بیدار شود

گفت: خداوندا! رحمتت را می‏خواهم،

فرمود: رحمتم از آن کسی است که در شب قدر به مسکینان رحمت کند

گفت: خداوندا! جواز گذشتن از صراط را از تو می‏خواهم

فرمود: آن، از آن کسی است که در شب قدر صدقه‏ای بدهد

گفت‏: خداوندا! از درختان بهشت و از میوه ‏هایش می‏خواهم

فرمود: آنها از آن کسی است که در شب قدر تسبیحش را انجام دهد

گفت: خداوندا! رهایی از جهنم را می‏خواهم

فرمود: آن، از آن کسی است که در شب قدر استغفار کند

گفت‏ : خداوندا خشنودی تو را می‏خواهم

فرمود: خشنودی من از آن کسی است که در شب قدر دو رکعت نماز بگذارد

خدایا ...

 با همه ء فاصله‌ای که از تو گرفته‌ایم ...

 هنوز هم ، چقدر به ما نزدیکی ...

در پاداش ِ دعا برای ِ مومنان

امام کاظم علیه السلام فرموده اند: هر که بر برادران و خواهران مؤمن و مسلمان خویش دعا کند، خداوند به تعداد هر مؤمنی فرشته ای را گمارد که بر دعا کننده دعا کند.

و همچنین

امام رضا علیه السلام فرمودند: هیچ مؤمنی نباشد که بر برادران و خواهران مؤمن و مسلمان، زنده یا مرده دعا کند جز آنکه خداوند به تعداد هر برادر و خواهر مؤمنی از هنگام برانگیخته شدن آدم علیه السلام تا بر پایی رستاخیز بر او حسنه نویسد

امشب یاد کنیم از کسانی که سالها قبل .. رهگذر از شبهای ِ قدر بودند و امسال رهسپار ِ آسمون

به ذکر فاتحه و صلوات ... یاد کنیم درگذشتگان رُ تا .. فردا روز .. دیگران هم ما رُ یاد کنند

خدایا تو که باشی ناممکن ها هم ممکن است

از دنیا چه باک ....

یا رب نظر تو بر نگردد،

برگشتن روزگار سهل است

شب قدر، شب شریفی است که روزی بندگان، اجل های آنان و سایر امور مردم از خوب و بد در آن مقدر می‏گردد

و شبی است که قرآن در آن نازل شد.

این شب به نص قرآن 'مبارک' است

و در روایات اهل بیت(ع) آمده است: فرشتگان در شب قدر فرود آمده و در زمین پخش می‏شوند؛ بر مجالس مومنین عبور کرده و بر آنان سلام می‏کنند و برای دعاهای آنها 'آمین' می‏گویند تا آنگاه که سپیده دم طلوع کند

در روایات آمده است که در این شب دعای کسی رد نمی‏شود

پس ... با قلبی مطمئن ...خدا را بخوانید

دارم دِلَکی که بنده ء  کوی ِ علی است

روی ِ  دل ِ  او همیشه بر سوی ِ علی است

هر چند هزار  رو سیاهی دارد

می نازد از اینکه منقبت گوی ِ علی است

مظلومیت ِ حضرت ِ علی ع از بارزترین حقایق ِ زندگیه اوست

چنانچه در خطبه 26 نهج البلاغه فرموده اند

پس از وفات پیامبر(ص) و بی وفائی یاران ، به اطراف خود نگاه کرده یاری جز اهل بیت خود ندیدم و با گلوئی که استخوان شکسته در آن گیر کرده بود جام تلخ حوادث را نوشیدم و خشم خویش فرو خوردم و بر نوشیدن جام تلخ تر از گیاه حنظل شکیبائی نمودم

(مناجات)

خدایا تو را به قدرتت سوگند که به سویم چشم بگردان

وبا  ابر ِ بردباریت بر بیکران دشت ِ گناهانم بگذر.

وعلیرغم آنچه فقط تو می دانی برسرم دست مدارا بکش

معبودا

من اولین عصیانگر تو نیستم که بر او بخشیدی

و در سایه ابر احسانت بر او باریدی

خدایا

از میان هر آنچه هست ، من تو را

برای ورود به درگاهِ رحمتت برگزیدم

(برای ِ مردی که عالَم تا ابد  شرمنده اوست)

 

امشب ... آرزوی ِ تمام ِ عاشقان ِ عالم این است

که این دنیا  در پردهء  تاریکی به هیچ روشنایی از سحر نرسد

چرا که امشب

مردترین مرد ِ عالم .... از قیام ِ نماز .... به سجده رستگاری ، پیشانی بر خاک میساید

امشب .. مُهر ِ شرمی ابدی بر پیشانی ِ دنیا میخورد شرمی ِ آن که نتوانست امانتدار ِ  وجود  ِ  بی نهایت ِ علی باشد

امانتدار ِ وجود ِ کسی که بهانهء بارش ِ باران ِ رحمت ِ خدا بود

امشب ... سرآغاز ِ غصه ای ناتمام است ... غصه ای که در آن

مظلومترین مرد ِ عالم ... و مردترین  مظلوم ِ عالم

آرام و بی صدا ...در امن ترین سرای ِ این خاک ...در غربتی بی مانند

به خاک  سر میساید

شرم ِ این عالم در آن است که علی را آنچنان که شایستهء او بود

نشناختند و او  نیز حقی را از این عالم طلب نکرد

خدایا!

ما اگر بد کنیم، تو را بنده های خوب بسیار است،

تو اگر مدارا نکنی ما را خدای دیگر کجاست ؟

این که آدم بخواد بدون الگو زندگی کنه .. عین ِ اینه که بخوای بدون ِ داشتنه سرمشق یه دیکته بی غلط بنویسی که احتمالش خیلی ضعیفه

از طرف ِ دیگه پیدا کردنه یه الگویی که بتونی بهش اطمینان کنی و بدونی که تو رُ به مقصد میرسونه هم خیلی سخته

بخصوص پیدا کردنه الگویی که مثلِ خودت باشه .. مثل ِ تو زندگی کنه .. آمال و آرزوها و خواسته هایی از جنس ِ تو داشته باشه

و از طرفی به اون سعادتی که تو انتظارش ُ داری و دلت میخواد ،  رسیده باشه

پیدا کردنه یه همچین کسی غیر ِ ممکن بود اگه خدایِ بزرگ ما رُ به وجود ِ ارزشمند ِ حضرت پیامبر صلی ا... علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام مفتخر نمیکرد ......

ما بواسطه داشتنه این بزرگان بهونه ای برای ِ رسیدنه به بهترینها نداریم

چون اونها در دنیا و با گذر از زندگی ای مثل ِ زندگی ِ ما

به بالاترین جایگاهی رسیدن که تا امروز بنده ای از بندگان ِ خدا رسیده

حضرت علی علیه السلام میفرمایند:

خداوند را بخاطر خوشنودی مردم خشمگین مکن ؛

زیرا خداوند جای همه کس را می گیرد و کسی نمی تواند جای خداوند را بگیرد.

نقل می کنند یک روز پس از تولّد حضرت علی(ع)، پیامبر اکرم(ص) به خانه ابوطالب آمدند. فاطمه بنت اسد(س) نوزاد را خدمت آن حضرت آورد. وقتی که چشم علی(ع) به چهره مبارک پیامبر(ص) افتاد لبخندی زد. رسول اکرم(ص) او را در آغوش گرفتند و به سینه چسباندند و فرمودند:

"خداوند متعال به برکت وجود این نوزاد، درهای زیادی از نعمت و رحمت را بر ما می گشاید"

پیامبر اکرم(ص) نسبت به تربیت و پرورش علی(ع) توجّه و عنایت ویژه داشتند. نقل می کنند هر روز به خانه ابوطالب سر می زدند تا از وضع غذا و بهداشت و استراحت او مطمئن شوند. گاهی رسیدگی به این امو را شخصا به عهده می گرفتند و او را در آغوش یا کنار رختخواب خود می خواباندند. پس از آنکه علی(ع) به سنّ سه سالگی رسیدند، پیامبر او را به خانه خود بردند و از آن هنگام، رسیدگی به همه امور زندگی ایشان بر عهده رسول خدا(ص) بود.

حضرت علی(ع) ضمن روایتی در این باره می فرمایند:

پیامبر اکرم(ص) شخصا تربیت مرا به عهده گرفتند

حضرت علی ع میفرمایند:

شما به عمل به آنچه می دانید ، بیشتر از دانستن آنچه نمی دانید محتاج هستید.

خلیل بن احمد فَراهیدی دانشمند بزرگ در وصف وجود ِ با عظمت حضرت علی علیه السلام این طور میگوید که:

بی نیازی او از همه و نیاز همگان بدو، دلیلی است که امام همگان است

یکی از بارزترین صفات ِ حضرت علی ع عدالت ِ ایشون ِ که درباره اون روایات و حکایات ِ زیادی وجود داره

روزی از اصفهان مالی را برای امیر مؤ منان آوردند که آنرا 7 بخش کرد. یک گرده نان زیاد آمد. پس آنرا نیز شکست و هفت تکه کرد و هر تکه ی آنرا بر روی یکی از آن بخش های اموال نهاد. سپس میان مردم قرعه انداخت ، تا اولین بار چه کسی سهم خود را بردارد. روز دیگر دو زن ، یکی عرب و دیگری از موالیان وی ، به نزد وی آمدند و چیزی خواستند پس حضرت فرمود تا هر کدام از آن دو را با یک پیمانه خوراکی و چهل درهم دادند. پس ‍ آنکه از موالی بود، سهم خود را گرفت و رفت و آن زن عرب گفت : ای امیر مؤ منان من عرب هستم و او از موالی بود و آنگاه تو به من همان اندازه می دهی که به او دادی ؟ حضرت علی علیه السلام به او فرمود: من در کتاب خدا نگریستم و در آن برای فرزندان اسماعیل (عرب نژادها) هیچ برتری ای بر فرزندان اسحاق (یهودی نژادان ) ندیدم.

حضرت علی علیه السلام در کلامی درخور ِ تامل میفرمایند:

قصد ما این است که نمیریم تا توبه کنیم، ولی توبه نمی کنیم تا اینکه می میریم.

استاد اخلاق حضرت آیت ا... حق شناس در شرح محبت و توجه به وجود ِ حضرت علی علیه السلام این طور میفرمایند که: عمل علی(ع) را باید نصب‌العین خودتان قرار دهید. در عیون اخبار الرضا(ع) می‌فرماید که عمل حضرت علی(ع) را باید سرلوحه زندگی خودتان قرار بدهید که چه فداکاری‌هایی کرد.

حضرت حضرت علی ابن ابیطالب علیه السلام :

در عجبم از مردمی که:

به دنبال دنیایی هستند که روز به روز از آن دورتر میشوند،

و غافلند از آخرتی که روز به روز به آن نزدیکتر میشوند.

 (مناجات)

خدایا من هیچم، هیچ هیچ

غرور گه‌ گاهم را ببخش 

پروردگار من به من بیاموز که خود را نبینم

الهی، ما همه بیچاره‌ایم و تنها تو چاره‌ای، و ما همه هیچ کاره‌ایم و تنها تو کاره‌ای.1

خدایا

راه بندگی دشوار است زیرا شیطان همیشه در کمین است

الهی، ناتوانم و در راهم

و گردنه‌های سخت در پیش است

و رهزن‌های بسیار در کمین

و بار گران بر دوش.

یا هادی، اهدنا الصراطَ المستقیم.

 

 

 


  • رادیو بدون شایعه
  • ۰
  • ۰

سحر هجدهم 96

به وقت ِ تقویم امروز  23خرداد ماه سال 1396

مصادف با هجدهم رمضان المبارک

به تبرک ِ نام ِ اعظم ِ خدا

خدمت ِ  شما ، همراهان ِ کیمیای ِ اهل ِ سحر ، عرض ِ سلام داریم

و از خدای ِ بزرگ درخواست میکنیم که  ما رُ از برکات ِ این اوقات ِ بی تکرار ، بی بهره نگذاره

که بهره مندان از برکات ِ سحر ، رستگاران ِ عالمن.

حساب ِ این وقتهای ِ سحر .. حساب ِ اوقاتی که همه ما آرزوش ُ داشتیم.

چقدر در روزهای ِ زندگیمون،  بخصوص در اون لحظاتی که بار ِ سنگین ِ گناه .. بی طاقتمون کرده بود ... آرزوی ِ دستی بخشش گر رُ داشتیم که قلم ِ عفو روی ِ همه گناهامون بکشه و دلمونو سبک کنه.

چقدر در روزهایی که از عمرمون سپری شده ، زیر ِ بار ِ سختیها ، مشکلات و گره های ِ زندگیمون ... آرزویِ دستی گشایشگر رُ داشتیم که به گوشه نگاهی آسون کنه برامون همه سختیها رُ.

چقدر در روزهایی که سپری شده .. آرزویِ کسی رُ داشتیم که برامون رفیقی دلسوز و همدمی محرم باشه.

آرزوی ِ کسی که از ما بهتر به احوالمون اگاه باشه و بتونیم در گذرگاه های ِ سخت ِ زندگی بهش توکل کنیم.

اوقات ِ سحر ِ رمضان المبارک ِ ، موعدی برای ِ اجابت ِ دعاها و آرزوهای ِ ماست.

*****************************************************

برآورده شدنه .. دستی برای ِ عفو، تکیه گاهی برای ِ توکل و کسی که با او بزرگترین گره ها هم باز شدنی باشه.

اوقات ِ سحر لحظات ِ کیمیای ِ عالم ِ ، که از سر و حقیقتش، جز اهالی ِ صادق ِ سحر، کسی باخبر نیست.

و برای ِ همینه که ما نه یکبار که صدها و هزاران بار از خدای ِ بزرگ درخواست میکنیم که ما رُ از رحمت ِ سحرگاهی بی نصیب نگذاره.

اونچه خواهید شنید زمزمه ای از دل .... در سکوت ِ سحر ِ

صدایی که بی تردید به گوش ِ خدا شنیده میشه.

فرصت  ِ این سحر رُ هم  با ما میهمان باشید.

در صحیفه ادریس آمده است: خوشا آنان که از روی عشق مرا پرستیدند ومرا معبود وپروردگار خود گرفتند، به خاطر من شبها نخوابیدند وروزها کوشیدند واین نه از روی ترسی بود ونه از بهر امیدی، نه از هراس دوزخی بود ونه به طمع بهشتی، بلکه به سبب محبّت راستین واراده بی شائبه وبریدن از همه چیز ودل بستن به من بود.

توی ِ اوقات ِ سحر خیلیا دعا میکنن

و از چیزای که توی ِ دلشون میخوان با خدا حرف میزنن

فقط وسط ِ این دعاها یه چیزی رُ یادمون نره

اونم این که

دعا بکنیم؛

ولی اگه اجابت نشد؛

با خدا دعوا نکنیم؛

میانه مون باهاش  به هم نخوره؛

چون ما هیچی نمیدونیم اما اون  عالم و خبیر ...

یا رب ، دعای خسته دلان مستجاب کن.

ای کاش یک بار خالصانه و از ته ته دل بتونم این دعا رو زمزمه کنم:

الهی انت کما احب فجعلنی کما تحب

خدایا! تو اون جوری هستی که من دوست دارم، منم اون جوری کن که خودت دوست داری!

نمیدونم واسه شما هم پیش اومده یا نه

این که وقتی با خودتون خلوت میکنین و با خدا حرف میزنین

یه جاهایی اشک توی ِ چشماتون حلقه میزنه و آروم میاد روی ِ صورتتون

قدر ِ این اشکهاار ُ بدونین

چون

خاصیت اشک اینه که

هم چشم رُ پاک میکنه و ] بعد از اون ، [  هم دل رُ

در این کویر خشک ، بارانم آرزوست ...

(مناجات)

خدایا خسته ام ،

از بد بودن هایم ...

از اینهمه تظاهر به خوب بودن هایی که نیستم .

از آفرینش کوهها و آسمانها و هستی که سخت تر نیست ...

خوبم کن ؛

فقط همین.

بزرگان ِ ما میگن که ما هر روز و هر لحظه ء زندگیمون میتونیم بریم پیش ِ خدا و در ِ خونه شُ بزنیم

و این فقط و فقط با به یاد ِ او بودن میسر و امکان پذیره

اونها میگن بهترین وقت برای ِاین دق الباب ... موعدِ نماز ِ

که خدا خیلی دوستش داره

اون وقتی که ما از همه عالم فارغ میشیم و در برابر ِ خدا به بندگی به نماز میایستیم

وقتی که میشه راحت و بی هیچ کم و کاستی با خدا حرف زد از گفته ها و ناگفته ها صحبت کرد

و از اون برای ِ مشکلات گره گشایی خواست

آستان ِ خدا تنها جایی در این عالم ِ که هیچ کس ناامید و با دستهایِ خالی از اون برنمیگرده.

خداى تعالى فرمودند:

هرگاه به دل بنده‌اى سر زنم و ببینم که یاد من بر آن چیره گشته است، اداره و تربیت او را خود به‌عهده گیرم و هم‌نشین و هم‌سخن و هم‌دم او شوم.

و نیز فرمودند:

بنده‌ام! اگر مرا در تنهایى یاد کنى تو را در تنهایى یاد کنم و اگر در میان جماعتى یادم کنى تو را در میان جماعتى بهتر و فراوان‌تر از جمع تو، یاد کنم.

بزرگی میگفت : ماها معمولا ً وقتى میخوایم  یک جایى بریم .. چیزی به عنوان ِ هدیه میبریم که البته سفارش هم شده .. چیزی که تهیه ش برای ِ ما چندان هم سخت نباشه

ایشون میگفتن سعی کنید چیزی ببرین که طرف نداشته باشه

چیزی که دوستش داشته باشه
در مورد ِ رفتن به در خونه خدا هم همین طوره
یه چیزى ببرین که خدا نداشته باشه.  یه چیزى که خدا دوست داشته باشه  و اون چیزى نیست جز عجز. خدا عاجز نیست. خدا دوست داره که بنده‏اش بیاد و بگه که خدایا من ذلت و عجزم رُ براى تو آوُردم  من اقرار براى تو آوُردم. اشک براى تو آوُردم.

پس این طور به طرف خدا بریم.

حضرت امام على علیه‌السلام میفرمایند:

یاد خدا مایه هدایت خردها و بصیرت جان‌هاست.

ثمره یاد خدا نورانى‌شدن دل‌هاست.

هر که دل خویش را با یاد پیوسته خدا آباد کند، در نهان و آشکار نیک‌کردار شود.

ریشه صلاح و پاکى دل، پرداختن آن به ذکر خداست.

کسى که در نهان به یاد خدا باشد، خدا را بسیار یاد کرده است.

مؤمن پیوسته به یاد خداست و بسیار اندیشه مى‌کند.

یاد (خدا) لذت محبان است.

یه وقتایی ماها از زدنه در ِ خونه خدا خسته میشیم و دیگه سری بهش نمیزنیم

این واقعتیه که گاهى دعاهای ِ ما  مستجاب نمى‏شه اما ای کاش ما به روال  ِ دیگه ای به این مساله نگاه میکردیم

میگن کسی در دکان نوشته بود نسیه نمى‏دهیم چون دوست داریم ما شما را ملاقات کنیم. یعنى وقتى نسیه گرفتى مى‏روى و ما دیگر تو را ملاقات نمى‏کنیم.

خدا هم مى‏دونه که بعضی از ماها اگه دعامون مستجاب بشه میریم و دیگه برنمیگردیم

و شاید برای ِ همینه که همیشه یه گوشه‏اش رُ نگه مى‏داره.

در خونه خدا رفتن نباید تنها به صرف ِ وظیفه باشه  همه ما باید بدونیم که آخر  این دق الباب کجاست

مى‏گویند شاهى تصمیم گرفته بود دو گروه هنرمند را بیاورد ببیند کدام یک هنرشان بیشتر است. یک سالن داد به اینها گفت یک گروه آن طرف سالن، یک گروه هم این طرف نقاشى کنید تا من ببینم و مقایسه کنم. یک گروه هنرمندها نقشه کشیدند و یک گروه دیگر فقط صاف کردند آن طرف را. مثل سنگ مرمر صیقل دادند. بعد پرده را کنار کشیدند دیدند هر چه که آن طرف با سختى کشیده‏اند عکسش افتاده روى دیوار این طرف. یعنى اگر دل آئیه شود.

ما در تکرار ِ این دق البابها باید به دلی برسیم که جز خدا ، به هیچ کس دلبسته نیست

اگر ما یک بار در ِ خونه خدا رُ زده باشیم و محبت ِ خدا رُ دیده باشیم

محال ِ که در خونه کس ِ دیگه ای رُ بزنیم

محال ِ که برای ِ رزق ِ بیشتر چشممون به دست ِ رییسمون باشه

محال ِ وقتی مریضی داریم و دکترا خیلی به بهبودش امیدوار نیستن ... از خدا ناامید بشیم

محال ِ توی ِ غصه ها حس کنیم تنهاییم و کسی رُ نداریم

محال ِ توی ِ سختیها احساس کنیم که بار ِ مشکلات فقط روی ِ شونه های ِ خودمونه

و محال ِ دنیا و گذر از دنیا برامون سخت بشه تا

وقتی خدایی هست.

 (مناجات)

الهی؛ ای خدایی که بنده گناه کند و تو را شرم، کرم بُوَد

الهی؛ تو دوست می داری که من تو را دوست دارم با آن که بی نیازی از من. پس من چگونه دوست ندارم که تو مرا دوست داری با این همه احتیاج که به تو دارم.

الهی؛ من غریبم و ذکر تو غریب. ومن با ذکر تو اِلف گرفته ام؛ زیرا که غریب با غریب اِلفت بگیرد.

الهی؛ شیرین ترین عطاها در دل من رجای تو خداوند است و خوش ترین سخن ها بر زبان این گنهکار، ثنای توست و دوست ترین وقت ها بر این بنده ی مسکینِ گنهکار ، لقای توست.

الهی؛ مرا عملِ بهشت نیست و طاقت دوزخ ندارم. اکنون کار با فضل تو افتاد. پس مرا بپذیر.

حضرت امام محمد باقر علیه السلام فرمودند: خداوند عزّوجلّ از میان بندگان مؤمنش، بنده‏‌اى را که بسیار دعا کند، دوست می‌دارد.
پس، همواره در سحرگاهان تا طلوع خورشید دعا کنید؛ زیرا این وقتى است که در آن، درهاى آسمان باز می‌شود، و روزى‏‌ها تقسیم مى‏‌گردد و حاجت‏‌هاى بزرگ برآورده می‌شود.

امام صادق علیه السلام فرمودند : خداوند به موسی علیه السلام وحی فرمود: آن کس که گمان برد مرا دوست دارد اما چون شب فرا رسد چشم از عبادت من فرو بندد، دروغ می گوید. مگر نه این است که هر دلداده ای دوست دارد با دلدار خود خلوت کند؟! هان! ای پسر عمران، چون شب شود من متوجه دوستداران خود شوم ودیده دلشان را بگشایم وکیفرم را در برابر چشمانشان مجسم کنم و با من گفتگو کنند چنان که گویی مرا می بینند ودر حضور خودم با من سخن می گویند.

حضرت امام علی علیه السلام می‌فرمایند : شب زنده داری ، شعار پرهیزگاران وخوی مشتاقان است.

به بزرگمردی گفته شد: با زبانی دعا کن که با آن گناه نکردی ، تا دعایت مستجاب شود.

بزرگمرد پرسید چگونه؟

به او گفته شد: به دیگران بگو برایت دعا کنند چون تو با زبان آنها گناه نکرده ای!

به ما گفته شده که در اوقات ِ سحر هر چیزی رُ میشه از خدا خواست

اما در روایات و احادیث اونچه که بیشتر از همه با خواستنش سفارش شده

مغفرت ِ

(مناجات)

بار خدایا؛

وسوسه های نفس نگذاشت، جانم در نهر رجب تطهیر شود؛

از در آویختگان درخت طوبای شعبان هم که نبودم؛

ترحم فرما و در دریای رحمت رمضانت مستقرم نما.

 من  .. به یاد ِ این کلام از امیر مومنان حضرت علی علیه السلام افتادم که ایشون میفرمایند:

چنان زندگی کن که انگار امروز .. آخرین روز ِ حیات توست و چنان که انگار سالها در این دنیا باقی خواهی بود

این نگاه ... بهترین دیدگاهی ِ که میشه نسبت ِ به دنیا داشت.

یعنی نه اونقدر .. ناامید از زندگی باشیم که هیچ تلاشی برای ِ گذران ی روزهامون نکنیم

و نه اونقدر دل به دنیا ببندیم که گذرا بودنه این عالم رُ فراموش کنیم.

در کلامی از امام رضا ع است که ایشان فرمودند .. دنیا مزرعه آخرت است

این کلام به این معناست که زندگیه اون دنیای ِ ما ماحصل و محصول ِ زندگیه این دنیای ِ ماست

و اگر کسی در این دنیا تلاشی برای ِ آخرتش نکنه در اون سرای ِ باقی دست ِ خالی خواهد بود

اما این تلاش ِ در دنیا نباید به حرص و زیاده خواهی مبدل بشه

بلکه به حد ِ کفایت و البته ضرورت.

توصیه موکد ِ بزرگان ِ ما به عدم وابستگی به دنیا .. از این جهته که ما انسانها به حسب ِ ویژگیهای ِ وجودیمون ... امکان ِ این رُ داریم که خواسته یا ناخواسته در دنیا و اسبابش غرق بشیم و این غرق شدن ما رُ از توجه به آخرت دور کنه

و از اونجایی که زندگی ِ اصلی ِ ما در اون دنیا رقم خورده شده توجه بیش از حد به دنیا .. ما رُ به غفلتی دچار میکنه که از زندگیه آخرت ... باز میمونیم.

با نگاهی به سیره و زندگی ِ پیامبر ص و امامان علیهم السلام .. این نکته برای ِ همه ما روشن میشه که اون بزرگان ... به زندگیه دنیا به عنوان .. وسیله ای برای ِ کسب ِ رضای ِ خدای ِ بزرگ نگاه میکردن .. و همگی اگر تمایلی داشتند براحتی میتونستن بهترین زندگی ِ دنیایی رُ داشته باشن

اما .. اما اونها مقصد رُ خدا میدونستند و از دنیا جز به حد ِ ضرورت بهره ای نبردند و اونچه از دنیا کسب کردند رُ در راه ِ خدا و برای ِ لبخند ِ رضای ِ او صرف کردند.

دنیا به خودی ِ خودش نه خوب و نه بد ِ

اونچه که دنیا رِ به سمت ِ خوبی یا بدی می بره .. عمل ِ ما .. و هدف ِ ما از زندگیه در دنیاست.

قطعا بودنه ما در دنیا بی دلیل و بیهوده نبوده که اگر علتی نداشت خداوند .. این همه اسباب و امکانات رُ برای ِ ما در دنیا مقدر نمیکرد

************************************

دنیا جای ِ خوبی برای ِ زندگیه اگر ما از اون به عنوان ِ فرصت و مجالی برای ِ

بهتر شدن و خوب بودن و برای ِ دیگران بودن استفاده کنیم

و جای ِ بدی خواهد بود اگر فقط عرصه ای برای ِ گناهان و خودخواهیهای ِ ما باشه.

به حسب ِ تقدیر ِ انسانی .. همه ما ... چند سالی به قدرِ عمر در این دنیا میهمان هستیم تا پس از گذر ِ این سالها .. با توشه ای که مهیای ِ دنیای ِ آخرت کردیم .. راهی ِ اون دنیا بشیم

این دنیا با همه داشته ها و نداشته ها و با همه غصه ها و شادیهاش .. سرایی موقت برای ِ زندگیه ماست

سرایی که اگر به یاد ِ خدا و در راه ِ او بگذره .. ما رُ به آخرتی پر سعادت میرسونه

شاید خیلی از اونهایی که مشتاق ِ زندگی ِ جاودانه آخرت هستن ... نگاهی تاریک به این دنیا داشته باشن

این نگاه ی تاریک بخصوص با فانی بودنه این دنیا و این که روزی به آخر میرسه شدت پیدا میکنه

اما ...

اما همین دنیای ِ فانیه که میتونه آخرت ِ خوبی برای ِ ما بسازه.

مطمئنن اگر بعد از این دنیا .. آخرتی وجود نداشت .. راه و رسم ِ زندگی ِ ما هم .. تغییر ِ زیادی میکرد

چون همه چیز به همین دنیا منتهی میشد اما بر اساس ِ آیات و روایات  همه ما ایمان داریم که بعد زا این دنیا .. قدم به جایی میگذاریم که ساخته  اعمال و رفتار ِ خود ی ماست

جایی که آبادانی و حتی خراب و ویران بودنش فقط و فقط به دست ِ خود ِ ماست

و این دقیقا همون حقیقتیه که زندگیه این دنیا رُ برای ِ ما مهم و با اهمیت میکنه

چون زندگیه اون دنیای ِ ما در گروی ِ این دنیاست.

توی ِ دنیا همه ما هر کاری رُ بخوایم میتونیم انجام بدیم و هیچ اجبار و اصراری در هیچ امری نداریم

این یعنی ساختنه دنیای ِ خوب ِ و خدایی نکرده بد ِ آخرت .. فقط و فقط با کارها و اعمال ِ خود ِ ماست

کارها و اعمالی که ... کوچیک و یا حتی خیلی بزرگن ...

کارهایی که بعضیهاشون اثرات ِ کوتاه مدت و بعضیهاشون اثراتی بلند مدت دارن

بین همه ما .. اونایی برنده ان ... که از بین ِ همه این کارها .. بهترین و اثرگذارترین هاشو انتخاب میکنن.

برخلاف ِ اونچه که شاید در فکر ِ بعضی از ما باشه ...

ما برای ِ زندگیه این دنیامون ... از طرف ِ خدا دستورالعمل داریم

نسخه و سفارشی که اگر بهش عمل کنیم ما رُ بی کم و کاست به سعادت ِ اون دنیا راهنمایی میکنه

نسخه و سفارشی که در اون .. ما به صداقت و راستی .. وفاداری ...  و محبت ِ به دیگران ... دعوت شدیم

دعوتی که .. بدونه هیچ تردیدی یه زندگیه خوب ِ دنیایی رُ برای ِ ما رقم میزنه

بعضیا .. باوری به اون دنیا ندارن و فکر میکنن که همه چی توی ِ همین دنیا خلاصه شده ... البته با این همه دلیل و روایت و حدیث ... جای ِ تعجب داره که کسی ایمانی به اخرت نداشته باشه  .. اما من احساس میکنم که حتی این آدمها هم ته ِ دلشون میدونن که همه زندگیه ما نمیتونه با این همه اسباب .. فقط به همین دینا ختم بشه و به آخر برسه

(مناجات)

الهی!  یاد تو در میان دل و زبان است و مهر تو میان سر وجان.

الهی! یکتای بیهمتایی، قیوم توانایی، بر همه چیز بینایی، در همه حال دانایی، از عیب مصفایی، از شرک مبرایی، اصل هر دوایی، داروی دلهایی،بتو رسد ملک خدایی.

الهی! نام تو ما را جواز، مهر تو ما را جهاز، شناخت تو ما را امان، لطف تو ما را عیان.

الهی! ضعیفان را پناهی. قاصدان را بر سر راهی. مومنان را گواهی. چه عزیز است آن کس که تو خواهی.

 الهی! ای کامکاری که دل دوستان در کنف توحید توست و ای که جان بندگان در صف تقدیر تو است، ای قهاری که کس را به تو حیلت نیست، ای جباری که گردن کشان را با تو روی مقاومت نیست، ای کریمی که بندگان را غیر از تو دست آویز نیست. نگاه دار تا پریشان نشویم و در راه آر تا سرگردان نشویم.

 

 

 

 


 

 

 


  • رادیو بدون شایعه
  • ۰
  • ۰

سحر هفدهم 96

به قرار ِ سحری ... در آستانه مطلع ِ هفدهمین روز ِ ماه ِ مبارک ِ رمضانیم

و بیست و دومین روز خردادماه سال 1396

به نام ِ خدا و سلام

به نام ِ خدایی که همیشه هست و اگه گاهی احساس میکنیم که نیست

مشکل از فراموشی ِ ماست

فراموشی ِ بعضی از ما  که باورمون به خدا فقط تا اون وقتی ِ که اوضاع ِ زندگیهامون خوبه .

 فراموشی ِ بعضیامون که تا وقتی اوضاع بر وفق ِ مرادمونه .. هیچ یادی از خدا نمیکنیم  و همین که پامون به یه سنگ گیر میکنه

یادمون می افته که یه خدایی هم هست .

خدایی که اگه بخوام بی تعارف بگم واسه بعضیامون باور ِ بهش  یه باور ِ شرطی ِ .  باوری که گاهی کم رنگ میشه و گاهی پررنگ .

در حالی که اگه واقعا خدا رُ باور داریم ... ظاهر ِ خوب و بد ِ زندگی خیلی نباید برامون فرق  بکنه . چون .. هر چی که هست همه از اونه .. و قطعا ... چه با ظاهری تلخ و چه شیرین .. باطنش جز خیر و خوبی نیست .

فرصت ِ این سحرهای ِ ماه رمضون .. بهترین وقته برای ِ محکم کردنه باور به خدایی که ستون ِ زندگیهامونه .

باوری که اگه توی ِ دلامون ریشه کنه هیچ طوفانی نمیتونه ما رُ حتی ذره ای تکون بده ، دلمونو نگران کنه ، و خاطرمونو نا آسوده .

این سحر هم دل به خدا بدین و با دلی آروم با ما هم قرار باشین .

نمیدونم تا حالا براتون پیش اومده که توی ِ شرایط ِ خیلی سخت قرار بگیرین ...

اوضاعی که توش همه تنهاتون گذاشتن

و حتی اگه بخوان هم هیچ کاری از دستشون برنمیاد

یه شرایطی که همه رها به روتون بسته شده و واقعا نمیدونین که چی کار باید بکنین

این لحظه ها برای ِ اونایی  که تجربه کردن .. لحظه های ِ تاریکی ِ

اونقدر که دیگه هیچ امیدی برای ِ آدم باقی نمیمونه

خیلیا تو این اوضاع .. تقصیر ُ گردن ِ بقیه میندازن و سعی میکنن که مثلا خودشونو آروم کنن

خیلیا .. شکایتشونو به خدا میبرن و از اون گله میکنن که چرا یه همچین سرنوشتی رُ براشون رقم زده

اما این وسط بعضیا هستن که به اون چه که پشت ِ سر گذاشتن نگاه میکنن و اگه هر کاری که به عهدشون بوده رُ انجام داده باشن ... دلشونو به خدا میسپارن و میدونن که این اوضاع ِ سخت ... یه مقدمه برای ِ روزهای ِ خوبه

اونها باور دارن که خدا هیچ وقت برای ِ بنده اش بد نیمخواد .. و اینها همه .. یه بهونه برای ِ بهتر شدنه اوضاع ِ

باور داشتن به خدا بیشتر از روزهای ِ خوب .. مال ِ اون روزاییه که طاقت ِ آدم تموم میشه ... مال ِ اون روزایی که هیچ کس برای آدم نمیمونه ... و تو دقیقا احساس میکنی که همه چی برات به  آخر رسیده

خدا رحمت کنه مجتهد بزرگ آیت ا... تهرانی  رحمه ا.. علیه ُ که فرمودن: دقیقا همون جایی که امید ِ بنده از همه ناامید میشه و جز خدا کسی براش نمیمونه .. موقع ِ اجابتِ دعاست.

بزرگی میگفت: خدای ِ برگ هیچگاه از احوال ِ بندگانش غافل نیست و حتی زمانی که بندگان او را از یاد میبرند در اندیشه آنهاست .. در اندیشه تا  ... امور ِ خیرشان را ثوابی دو چندان بخشد و به بهانه ای از خطایشان بگذرد

به استناد ِ روایات:

خداوند در شب اول ماه رمضان هر یک از مخلوقاتش را که بخواهد مى بخشد. در شب بعد این عده را دو برابر مى نماید. و در شب بعد دو برابر تعداد تمام افراد شبهاى قبل را از آتش آزاد مى کند.

و بهمین ترتیب  است  تا شب آخر ماه رمضان که در این شب تعداد تمام کسانى را که در این ماه آزاد نموده است دو برابر مى نماید.

امام سجاد (علیه‌السّلام) در خطبه‌یى فرمودند: رمضان، ماه پاک شدن و طهارت قلب و ماه مغفرت است؛ چون خداى متعال استغفار را در این ماه بیش از دیگر ایام سال مورد لطف و عنایت خود قرار مى‌دهد. لذا در یک روایت وارد شده است که اگر کسى در ماه رمضان - که درهاى رحمت و مغفرت الهى به روى انسانها گشوده است - نتواند به مغفرت و رحمت الهى دست پیدا کند، پس کِى چنین توفیقى نصیب او خواهد شد؟

خداى متعال، برکات و رحمت خود را در ماه رمضان براى بندگان خود مقدّر و مقرّر کرده است. در روایت داریم که درهاى آسمان در ماه رمضان گشوده است؛ یعنى رابطه‌ى قلبى انسان با خدا در این ماه آسانتر از همیشه است.

دلواپسی و اضطراب ، گرفتاری ِ خیلی از ماهاست

اونقدر که داشتنه یه لحظه ء آروم و بی دغدغه .. آرزومون شده

آرزویی که برای ِ پدرها و مادرها مون انقدر دست نیافتنی نبود

و برای ِ پدربزرگها و مادربزرگهامون ... کاملا ممکن و شُدنی

ما خیلی از سالهای ِ زندگیه پدر و مادر و پدربزرگها و مادربزرگهامون دور نشدیم

اما... از اعتقادهای ِ ساده و صمیمی و باورهای ِ محکمشون به خدا .. خیلی دور شدیم

سهم ِ خدا ... توی ِ زندگیهای ِ اونها ... خیلی بیشتر از زندگیهای ِ ما بود.

 در «دعاى ابوحمزه»، عبارتى بسیار تکان‌دهنده وجود دارد؛ که عرض مى‌کند: «اى خداى من! من امید به تو را بر امید به غیر تو ترجیح دادم. پناه آوردن به تو را جایگزینِ پناه بردن به دیگران کردم و مى‌دانم اگر کسى به سوى تو بیاید، راه نزدیک است...»

بزرگی میگفت: اگر یک لحظه دلتان را به خدا متوجّه کنید؛ جواب را خواهید شنید. ممکن نیست کسى با خدا از روى دل حرف بزند، ولى جواب الهى را نشنود! خدا به ما جواب مى‌دهد. وقتى دیدید دلِ شما ناگهان منقلب شد، این همان جوابِ خداست. وقتى دیدید اشکِ شما جارى شد، وقتى دیدید روح شما به اهتزار در آمد، وقتى دیدید طلب، با همه‌ى وجود از سر تا پاى شما جارى شد، بدانید این همان پاسخ الهى است ... پاسخی که از باور .. به دل میرسد .

امام مجتبى علیه‌السلام طبق روایتى  روزی ، از راهى عبور مى‌کردند  دیدند جمعیتى ایستاده‌اند و بازى مى‌کنند و بى‌خیال و بى‌توجه به خودشان سرگرمند و مى‌خندند. کنار آن جمعیت ایستاد و فرمود:

"خداوند، ماه رمضان را میدان مسابقه‌اى براى بندگانش قرار داده است. که در این میدان مسابقه، به وسیله‌ى اطاعت او، به سوى رضایت او با یکدیگر مسابقه بگذارند و از یکدیگر پیشى گیرند"

در این  روزهای ِماه رمضان ، عده‌اى توانستند پیشى بگیرند و از دیگران جلو بیفتند؛ ما عده‌ى دیگرى، در همین ماه رمضان کوتاهى کردند. آنها نتوانستند خود را به درگاه رحمت الهى برسانند، و مأیوس و ناامید شدند .

داشتنه باور به خدا ... یعنی این که مطمئن باشی روزی ِ تو میرسه و انقدر برای ِ تامین ِ زندگی .. به در و دیوار نزنی

داشتنه باور به خدا .. یعنی این که مطمئن باشی ...بعد از هر سختی .. آسونیه ... و انقدر توی ِ مشکلات  خودتُ گرفتار ِ دلهره و پریشونی نکنی 

داشتنه باور به خدا .. یعنی این که ... همیشه به کار ِ درستی که انجام میدی .. ایمان داشته باشی و حتی اگه همه دنیا بهت پشت کردن .. مطمئن باشی که خدا  رُ داری

داشتنه باور به خدا .. یعنی یه زندگیه  آروم ... یعنی .. تکیه زدن به یه پناه ِ محکم ... یعنی داشتنه خدایی  بی همتا برای ِ عمر .

میگن آدمها به اون چیزایی که میبینن بیشتر اعتماد میکنن تا به نادیده ها ... اعتمادی که خیلی جاها چندان درست هم از آب درنمیاد

مثل ِ ....

 اون وقتایی که ما از بین ِ خدای ِ نادیدنی و بنده های ِ دیدنی ... به آدمها تکیه میزنیم و فکر میکنیم که انتخاب ِ خوبی کردیم

غافل از این که سهم ِ ما با این انتخاب یه باخت ِ بزرگه ... چون ... چون  خدا ... ما رُ ... به همون بنده ها  واگذار میکنه

و قطعا اونچه که اتفاق میافته با اون چیزی که از اعتمادِ  به خدا عایدمون میشد ... خیلی فرق داره .

خدا .. طالب ِ باورهای ِ واقعی ِ

باور به خدا ... یعنی .. باور ِ حضرت ِ علی ع ... که برای ِ حفظ ِ جان ِ پیامبر با علم ِ به خطری که حتمی بود ... در بستر پیامبر خوابید.

باور ِ  به خدا یعنی .. باور ِ حضرت خدیجه س که تمام ِ زندگی و ثروتش رُ  وقف ِ حضرت ِ محمد و خدای ِ او کرد .

باور ِ به خدا .. یعنی .. کربلایِ امام حسین ع که با  تعداد ِ کم ِ عزیزان و فرزندانش و به بهای ِ جان  در برابر ِ نهایت ِ  ظلم ایستاد .

باور ِ به خدا ... یعنی .. وصف ِ حال ِ اونهایی که توی ِ این روزگار ِ فراموشی .. به حضور ِ امام ِ حاضر و غائب .. حضرت مهدی عج ایمان دارند

و زندگیهاشون همه بر مدار ِ رضا و خواسته اوست.

باور ِ به خدا ... یعنی .. ایمانی برای ِ گذشتن از هر چه که خدا در آن نیست ... حتی اگر به جان و دلت گره خورده باشد

ای بنده بیا ساکن میخانه ما باش

ما شمع تو گردیم وتو پروانه ما باش

تا چند خوری باده ز پیمانه اغیار

پیمان بشکن طالب پیمانه ما باش

از عشق مجازی نشود کام تو حاصل

از عشق بتان بگذر و دیوانه ما باش

بیگانه شو از دیده که نادیده ببینی

بیزار تو از دیده بیگانه ما باش

باز است در رحمت ما رحم به خود کن

در دام نیفتاده بیا دانه ما باش

این کهنه خرابات چرا می کنی آباد؟

بگذر تو ز آبادی و ویرانه ما باش

یک عمر شدی خانه به دوش هوس و آز

یک ماه بیا معتکف خانه ما باش

هر در که زدی دست رد آمد به جوابت

پس منتظر پاسخ جانانه ما باش

رسول ِ خدا ص  در باب ِ ماه رمضان فرمودند:

اى مردم ؛ ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به شما رو کرده است ، ماهى است که پیش خدا بهترین ماهها است و روزهایش بهترین روزها و شبهایش ‍بهترین شبها و ساعاتش بهترین ساعات ، آن ماهى است که در آن دعوت شده اید به مهمانى خدا و اهل کرامت خدایید در آن ، نفسهاى شما در آن تسبیح است و خواب شما در آن عبادت است . کردارتان در آن پذیرفته و دعایتان مستجاب است

خدا در آن  لطف به بندگان خود دارد و مناجات آنها پاسخ دهد و فریاد آنها را لبیک گوید و درخواست آنها را بدهد و دعاى آنها را مستجاب کند .

(مناجات)

خدایا!

زبانها قاصر است از رسیدن به ثناى تو آنطور

 که شایسته جلال تو است

 و عقلها عاجز است از ادراک جمالت

و دیده‏ها تار و بى‏فروغ مانَد از

 نظر کردن ِ به سوى انوار ِ ذاتت

  خدایا! ما را از کسانى قرار ده که درختهاى شوق ِبسوى تو

 در بوستانهاى سینه‏شان ریشه محکم کرده

 و سوز محبتت سراسر دلشان را فراگرفته است

خدایا مرا در زمره کسانی قرار ده

که به لذت مناجاتت نائل گشتند

و از ناحیه تو بالاترین مقاصدشان را بدست آوردند

پس اى کسى که بر آنانکه به سویش رو کنند رو آورى

و با توجه بدانها مهرورزى و نعمت بخشى و اى آنکه نسبت به

بىخبران و غافلان از ذکر خود رحیم و مهربانى و با جلب آنان به درگاهت دوستدار و مهرورزى.

از تو

میخواهم از کسانى قرارم دهى که بهره بیشترى از تو دریافت داشته

او مرتبه والاترى را حائز گشته.

امام رضا (علیه السلام) فرمود:

هر کس ماه رمضان یک آیه از کتاب خدا را قرائت کند مثل اینست که درماههاى دیگر تمام قرآن را بخواند.

 مقام رضایت به اون چیزی  که خدا می‌خواد از مقامات عالی ِ اخلاقی و عرفانی ِ و خوشا به سعادت اونهایی که در این مسیر حرکت می‌کنن و شوق پروردگار در وجودشون زبونه میکشه .

خدای ِ مهربان در همین اساس در قرآن کریم میفرماید:

؛ ای نفس مطمئنه به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که تو از او راضی و او از تو راضی است پس داخل بندگان من شو و به بهشت من درآی.

حضرت امام خمینی (ره) در همین زمینه می فرمایند: رضا یعنی خشنودی بنده از حق تعالی و اراده او و مقدرات او. کسی که - نعوذ بالله – به یکی از احکام اسلامی در باطن قلب اعتراضی دارد یا کدورتی از یکی از احکام اسلامیه در دل دارد یا بخواهد که یکی از احکام غیر از این که هست باشد یا بگوید که کاش این حکم کذایی این طور بود نه آن طور این راضی به دین اسلام نیست و نتواند این دعوای کاذب را بکند.

نقل شده است که پیامبر خدا صلی اللّه علیه و آله به جبرئیل گفت: معنای خرسندی چیست؟ جبرئیل پاسخ داد:

آن که خرسند است از آقای خود خشم و ناخشنودی به دل نمی گیرد، خواه به چیزی از دنیا برسد یا نرسد؛ و به کار اندک خود نیز رضایت نمی دهد.

در رضا بودن به قضا و خواست الهی نعمت هایی وجود داره که از جمله اونها

نزدیکی به خداست

در بحارالانوار است که

- هرگاه خدا بنده ای را دوست بدارد مبتلایش گرداند؛ اگر صبر کرد او را انتخاب می کند و اگر خرسند بود او را برای خود برمی گزیند.

 و رهایی از غم و اندوه است که حضرت امام علی علیه السلام میفرمایند:

- خوشی و آسایش در خرسندی و یقین است و غم و اندوه در شک و ناخرسندی.

در این زمینه قرآن کریم به موردی اشاره کرده است که چگونه در فرازی از مهم ترین فرازهای تاریخ صدر اسلام، امیرمومنان حضرت علی (ع) انگیزه خویش را در حرکتی قهرمانانه خشنودی خداوند قرار می دهد. هنگامی که پیامبر در مکه بودند کافران و مشرکان هم پیمان شدند که شب به خانه آن حضرت حمله و با کشتن آن وجود مقدس چراغ توحید را خاموش کنند. در این وقت بود که امام علی(ع) جان خود را به خطر انداخته و حاضر شد در بستر پیامبر (ص) بخوابد تا این که مشرکان از هجرت و بیرون رفتن پیامبر(ص) از مکه مطلع نشوند، و در حقیقت جان خود را فدای اسلام می کند، قرآن در این باره می فرماید «ومن الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات اللّه؛ و بعضی از انسانها کسانی هستند که به خاطر خوشنودی خدا بذل جان می کنند.

حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام:

- هرکه به حسن انتخاب خداوند تکیه کند، جز آن وضعی را که خدا برایش برگزیده است، آرزوی داشتن وضعی دیگر نکند.

ناگفته پیداست که گاهی آنچه مقدر شده، طبق دلخواه انسان است. اینجا رضا به قضای الهی چندان هنر نیست، هنر آن است که حتی در آنچه که موافق میل ما نیست، حالت رضامندی نسبت به خواسته خدا داشته باشیم و این، اوج کمال نفسانی یک مؤمن است.
امام صادق(ع) این حالت را ریشه اصلی اطاعت خدا می داند و می فرماید:
سرآغاز و اساس طاعت خدا دو چیز است: صبر و رضا از خدا در آنچه بنده دوست بدارد یا کراهت داشته باشد .

حضرت جـواد الائمه علیه‌السلام به خط خود نوشت: جان و دارایى ما از بخششهاى گواراى خداست و عاریه و سپرده اوست. هر آنچه را که به ما ببخشد، مایه خوشى و شادى است و هر آنچه را بگیرد، اجر و ثوابـش باقى است. پـس هرکه جزعش بر صبرش غالب شـود اجرش ضایع شده و از ایـن ( صفت) به خدا پناه مى‌بریم.

کاش رضای ِ خدا نه بهانه کوچیک که تنها بهانه زندگیهامون بشه

دیروز یه جایی خوندم که نوشته بود

عزت در بدست آوردن دنیا نیست ؛

در از دست دادن و فدا کردن همه ی دنیاست ،

برای او  و برای رضای او ...

آری حماسه ی حسین علیه السلام  ثابت کرد:

عزت در بدست آوردن دنیا نیست ...

صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین

 (مناجات)

الهی؛ ای خدایی که بنده گناه کند و تو را شرم، کرم بُوَد

الهی؛ تو دوست می داری که من تو را دوست دارم با آن که بی نیازی از من. پس من چگونه دوست ندارم که تو مرا دوست داری با این همه احتیاج که به تو دارم.

الهی؛ من غریبم و ذکر تو غریب. ومن با ذکر تو اِلف گرفته ام؛ زیرا که غریب با غریب اِلفت بگیرد.

الهی؛ شیرین ترین عطاها در دل من رجای تو خداوند است و خوش ترین سخن ها بر زبان این گنهکار، ثنای توست و دوست ترین وقت ها بر این بنده ی مسکینِ گنهکار ، لقای توست.

الهی؛ مرا عملِ بهشت نیست و طاقت دوزخ ندارم. اکنون کار با فضل تو افتاد. پس مرا بپذیر

 

 

 

 

 

 


  • رادیو بدون شایعه