رادیو بدون شایعه

بایگانی

۳۸ مطلب در خرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

برنامه 123

لذت زندگی

سلام

به وقت ِ دقیق ، سر ساعت ِ همیشه ، با مقیاس ِ یک میلیاردیوم در خدمت ِ شما هستیم.

خبرش رسیده که خبر ِ ساعت پخش ِ و موج رادیویی ِ برنامه ما با همین چند برنامه اول ، همه جا پیچیده. البته نکته جالبش همراهای ِ بین المللی بودن همونایی که روی ِ سایت آنلاین رادیو ، برنامه رُ با ترجمه انگلیسی شنیده بودن و پیغام و ایمیل برامون فرستاده بودن.

با این اوصاف فکر کنم ، بحث نمایشگاه  ِ سالانه مونو بین المللی کردیم چون بچه ها که جستجو کردن ، نمایشگاه های ِ بین المللی زیاد بوده اما نمایشگاه نانوتکنولوژی با گرایش مصارف خانگی و زندگی بهتر ... نه.

همین اولش چقدر حرف زدم .... واقعیتش هم همینه که وقتی از یه موضوع ِ نو و تازه حرف میزنی ، گفتنیها زیاده .. اونقدر که وقتی میری توش دیگه اصلا متوجه زمان نمیشی و یدفعه یه خودت که میای حیرت میکنی از زمانی که گذشته.

بله بله میدونم کم کم پیامک های ِ غر غر کنان داره زیاد میشه اونم از طرف ِ اونایی که امروز توی ِ لیست ِ معرفی محصولات و اختراعاتشون هستن .

فقط یک چیز ِ دیگه بگم اونم این که اگه امروز اولین باری ِ که پای ِ برنامه ما نشستین یادتون باشه این برنامه معرفی اختراعات و تولیدات ِ کاربردی با مصرف بهبود ِ کیفیت ِ زندگیه، تولیدات و اخترعاتی که ثبت ملی شده باشن و حتما تاییدیه دانشگاه های ِ تخصصی و مراکز علمی ِ معتبر رُ داشته باشن و گرنه در غیر ِ این صورت شرمنده همه شما.

برین بیاین تا یه خبر ِ خوب بدم

*************************

اگه در راه ِ اختراعاتتون جیباتون خالی شده، اگه دیگه راهی برای ِ وام گرفتن ندارین، اگه هرچی داشتین پای ِ علم واختراعاتتون دادین، بنده همین حالا یه خبر خوب میدم اونم این که یه راه ِ عالی پیدا شده اونم  این که بنیاد ِ حمایت از نخبگان و اختراعات ِ علمی ، یه صندوق ِ ویژه افتتاح کرده که اگه اختراعات و تولیداتتون به وسیله کارشناسهاشون تایید بشه تا سه سال تمام ِ هزینه های ِ کاریتونو تامین میکنن.

هر چی باشه ما توی ِ نانو سالهاست که تویِ دنیا کلی حرف واسه گفتن داریم و برای خودمون کسی هستیم.

*************************

  • رادیو بدون شایعه
  • ۰
  • ۰

افق- رستگاری

 

گروه فرهنگ و اندیشه رادیو ایران تقدیم میکند.

به افق آفتاب

در یکی از بزرگترین و آسمونی ترین روزهای ِ خدا ، سومین روز از روزهای ِ قدر با دنیایی از امید به رحمت و بخشش خدای ِ مهربان و به دل سپردن به محبته  آقا حضرت ِ علی علیه السلام

در اوقات ِ نزدیک به اذان ظهر میهمان ِ شما  هستیم.

ما امروز هم با شما همراهیم  و حضرت علی علیه السلام  رُ واسطه بین ِ خودمون و خدا قرار میدیم.

واسطه میکنیم تا به کرامت ِ  آقا .... حضرت علی علیه السلام ، و عظمته این روز ِ بزرگ دلهامون از آرامش سرشار و زندگیهامون رنگ وبویی محبته خدا بگیره.

ما مولا رُ واسطه میکنیم تا به حرمت ِ دل ِ رئوفش  کاسه گدایی ِ ما رُ هم از بخشش و سخاوتش پر کنه.

حضرت علی علیه السلام رُ واسطه میکنیم تا به حرمت ِ شرافت و شجاعتش ،

دلهای ِ ما رُ در برابر ِ گناه محکم کنه.

ما حضرت رُ واسطه میکنیم تا به حرمت ِ عظمت و بزرگیشون دستهامونو بگیره

به حرمت ِ مردی که کمال ِ همه خوبیهاست

مردی که تمام ِ گناهان و بدیها رُ در وجودش ریشه کن کرده و به خوبیها مجال ِ رشد و بالندگی داده.

حضرت علی علیه السلام مردی ِ که تصور ِ ایمانش به خدا آسون نیست

تصور ِ وسعت ِ تسلیم بودنش

تصور ِ راضی بودنش به رضای ِ خدا

تصور ِ عدلش

و تصور ِ وجود ِ بی نهایتش که جمع ِ همه خوبیهاست

مردی که به منتهای ِ رستگاری رسید .

به نظر ِ شما معنا و مفهوم ِ رستگاری چیه؟

و حقیقت مفهوم ِ رستگاری تا کجاست که حضرت علی علیه السلام ، در لحظه شهادت و در محراب مسجد ندا دادند که به خدای ِ کعبه رستگار شدم.

 به نظر ِ شما مصادیق ِ رستگاری در زندگی ِ ما چی میتونه باشه؟ و چطور میتونیم به فلاح و رستگاری برسیم؟

شماره تماس:

شماره پیامک:

رستگاری همون سعادت واقعی و اخروی ِکه در دین اسلام ، به عنوان کاملترین و جامع‏ترین دین الهی خوشبختی و رستگاری انسانها ر ُ در قرآن بیان کرده و در آیات متعددی به این موضوع پرداخته است.

در قرآن حدود ۴۰ مرتبه از فلاح (رستگاری) سخن گفته شده و در ضمن آیات مربوطه از صفات و علائم رستگاران و سعادتمندان واقعی و اخروی نکاتی بیان شده که  البته رستگاری از هر دو بعدش هم دنیوی و هم اخروی مدنظر بوده و از اونجا که حیات اخروی جاودانی و ابدی ِ از اهمیت بیشتری برخوردار میشه.

خداوند در سوره مؤمنون می‏فرماید: مؤمنان رستگار شدند. مؤمنان یعنی تصدیق کنندگان به خدا و یگانگی او و پیغمبران او و آنچه نبی خاتم(ص) آورده. رستگاری حقیقی بسته به ایمان حقیقی و مقید به تمام شرایطی ِ که در آیات به صورت واضح و روشن بیان شده.  انجام عمل خیر و نیکی‏های فراوان یکی دیگه از عوامل سعادت ابدی انسان ِ ، چنانکه خداوند در قرآن کریم میفرمایند: وزن کردن اعمال و سنجش ارزش آنها در آن روز، حق است. کسانی که میزانهای (عملِ) آنها سنگین است، همان رستگارانند.

و همچنین فرموده اند، کار نیک انجام دهید شاید رستگار شوید. از این آیه بدست می‏آید هر چه اعمال خیر و نیک انجام دهیم در مسیر رسیدن به سعادت قدم بر می‏داریم.

حضرت علی علیه السلام میفرمایند:

خداوند را بخاطر خوشنودی مردم خشمگین مکن ؛

زیرا خداوند جای همه کس را می گیرد و کسی نمی تواند جای خداوند را بگیرد.

عامل دیگری که انسان رُ به زندگی سعادتمند هدایت میکنه تزکیه نفس ِ.  خداوند در سوره شمس پس از اینکه هفت بار به آفریده‏های بزرگ و مهم (مثل خورشید، ماه و...) قسم یاد نموده می‏فرماید : به یقین سعادتمند شد کسی که نفس خود را از آلودگیها (گناهان) زدود و پاک کرد و این نشانگر اهمیت پیراستن جسم و جان از ناپاکی‏ها است که در نتیجه اون رستگاری و خوشبختی نصیب آدمی می‏شه.

اون وقتی که انسان نفس خودش رُ پاکیزه میکنه و از صفات حیوانی مبرّا میکنه اونچه خیر و مایه رستگاری اوست از جانب خدا به وی الهام می‏گردد خداوند در سوره اعلی می‏فرماید: کسی که پاکی جُست، رستگار شد.

پس هر کسی در مقام مجاهده با نفس تلاش کنه سعادتمند میشه و قابلیت سکونت در جوار رحمت الهی رُ که همانا کمال خوشبختی ِ  پیدا میکنه.

خداوند در آیات متعددی بعد از بیان صفت تقوا به رستگاری و سعادتمندی بشارت داده . در سوره مائده آمده: بگو هیچ‏گاه ناپاک و پاک مساوی نیستند... از مخالفت خدا بپرهیزید ای خردمندان، شاید رستگار شوید.

زمانی که انسان از هوا و هوس پیروی نکنه و نفس خودش رُ از آلودگی به معاصی حفظ کنه در زندگی ابدی‏ش  بی تردید سعادت خواهد بود.

همچنین از طرح تقوا به عنوان عامل مهم رستگاری در چندین آیه در قرآن به اهمیت این ویژگی در زندگی انسان پی می‏بریم. یکی از موارد با اهمیت سعادت و خیرورزی انسان، داشتن تقواست که از مصادیق اون که در قرآن ذکر شده نگهداشتن نفس از حرص و بخل ، رویگردانی از لغو ، دوری از شراب و قمار و بت‌پرستی و شرک و رباخواری و همچنین حفظ عفت و پاکدامنی ِ.

حضرت علی ع میفرمایند:

شما به عمل به آنچه می دانید ، بیشتر از دانستن آنچه نمی دانید محتاج هستید.

خلیل بن احمد فَراهیدی دانشمند بزرگ در وصف وجود ِ با عظمت حضرت علی علیه السلام این طور میگوید که:

بی نیازی او از همه و نیاز همگان بدو، دلیلی است که امام همگان است

در سوره مؤمنون از جمله هفت صفتی که برای مؤمنان رستگار شمرده شده وفای به عهد و پیمان ِ . افراد یک جامعه اگه پایبند به عهد و پیمان باشن و امانتداری از ویژگی‏های آنها محسوب بشه ،  خیلی از مشکلات امروز حل میشه از جمله یکی از اون امانتهاهمین مسئولیتهایی ِ که به افراد واگذار می‏شه اگه همگان به این نکته توجه داشته باشن که مسئولیتی که به اونها سپرده شده امانتی بیش نیست و عهدی ِ که بین خود و اداره یا شرکت و یا نظام خود منعقد شده حساس‏تر و دقیق‏تر میشه،  تا اون مسئولیت رُ هم در حضور جامعه و مردم و هم در محضر خداوند باری‏تعالی بهتر و مفیدتر انجام بده  و لغزش به خودش راه نده با ایمانی راسخ به ادای مسئولیت و تکلیف خودش در قبال جامعه و مردم بپردازه.

حضرت علی علیه السلام در کلامی درخور ِ تامل میفرمایند:

قصد ما این است که نمیریم تا توبه کنیم، ولی توبه نمی کنیم تا اینکه می میریم.

استاد اخلاق حضرت آیت ا... حق شناس در شرح محبت و توجه به وجود ِ حضرت علی علیه السلام این طور میفرمایند که: عمل علی(ع) را باید نصب‌العین خودتان قرار دهید. در عیون اخبار الرضا(ع) می‌فرماید که عمل حضرت علی(ع) را باید سرلوحه زندگی خودتان قرار بدهید که چه فداکاری‌هایی کرد.

حضرت حضرت علی ابن ابیطالب علیه السلام :

در عجبم از مردمی که:

به دنبال دنیایی هستند که روز به روز از آن دورتر میشوند،

و غافلند از آخرتی که روز به روز به آن نزدیکتر میشوند.

و غافلند از آخرتی که روز به روز به آن نزدیکتر میشوند.

 (مناجات)

خدایا من هیچم، هیچ هیچ

غرور گه‌ گاهم را ببخش 

پروردگار من به من بیاموز که خود را نبینم

الهی، ما همه بیچاره‌ایم و تنها تو چاره‌ای، و ما همه هیچ کاره‌ایم و تنها تو کاره‌ای.1

خدایا

راه بندگی دشوار است زیرا شیطان همیشه در کمین است

الهی، ناتوانم و در راهم

و گردنه‌های سخت در پیش است

و رهزن‌های بسیار در کمین

و بار گران بر دوش.

«یا هادی، اهدنا الصراطَ المستقیم

 

 

  • رادیو بدون شایعه
  • ۰
  • ۰

گروه فرهنگ و اندیشه رادیو ایران تقدیم میکند.

 

 

**********************************************************

 

 

به افق آفتاب

 

 

*********************************************************

 

 

به نام ِ خدایی که حسابش دقیق ِ اما مهربانانه محاسبه میکنه.

 

 

*********************************************************

 

 

با آرزوی ِ قبولی طاعات و عبادات همه شما عزیزان ، در آستانه اولین شب از شبهای قدر  خدمت ِ شما عرض سلام داریم و دقایقمون رُ با شما شریک میشیم.

 

 

*****************************************************

 

 

ما با شما شریک ِ در دقایقی میشیم، که میتونیم با خدا خلوت کنیم و دلگویه هامونو باهاش زمزمه کنیم . دلگویه ها و حساب و کتاب ِ اعمالی که کارنامه زندگیهامونو پر کرده، اعمالی که با معیار ِ رضای ِ خدا مُهر ِ قبول یا رد میخورن و تکلیف ِ زندگی ِ اون دنیای ِ مار ُ معلوم میکنن.

 

 

****************************************************

 

 

برای ِ همه ما واضح و روشنه  که اعمال ِ ما غیر از اون دنیا در احوال ِ زندگی ِ این دنیامون هم تاثیر گذاره ، اعمالی که اهمیته اونها در تاثیری که در روح و روان ما داره. اعمالی که در بهترین حالت باید باعث طهارت و باکی جسم و جان ما باشن.

 

 

***************************************************

 

 

ما همه ایمان داریم که اعمال و رفتار ما مسبب حال خوب روحی و روانی ما هستن، مسبب حال خوب دلمون، دلی که خوب بودنش از سفیدی و بی کدورت بودنشه.

 

 

***************************************************

 

 

بی تردید دل ِ همه ما در گذر از فراد و فرود دنیا زنگار گناه میگیره و حتما خدایی که ستار العیوب و غفار و الذونوب راه و فرصتی برای بازگشت و باک شدنه دوباره دلهای ما گذاشته؟

 

 

**********************************************

 

 

به نظر شما چطور میشه جسم و جانی طاهر و عاری از کدورت گناه داشت؟

 

 

شماره تماس:

 

 

شماره پیامک:

 

 

****************************************************

 

 

قرآن کریم انسانهای طیّب و پاکیزه رُ در ردیف توبه کنندگان معرفی می کنه. آنجا که فرموده است : یعنی خداوند انسانهای پاکیزه و با طهارت را دوست دارد. در آیه دیگر همسران مؤمنین رُ در بهشت جفتهای پاکیزه می دونه و در سوره مائده غذاهای حلال رُ طعام پاکیزه معرفی می کنه اینکه با عبارت ، (هرگز پاک و ناپاک برابر نیست)، و با بکارگیری کلمه طیب بیش از 35 بار در قالب مشتقات مختلف در ستایش پاکان و کلمه خبیث بمراتب کمتر در مزمت ناپاکان، همه اینها بیانگر اهتمام فوق العاده قرآن کریم به طهارت و پاکیزگی ِ.

 

 

****************************************************

 

 

 پیامبر اعظم(ص) اهمیت این موضوع رُ با عبارتهای متفاوت بیان فرموده است. در جایی فرموده است : خود را زیاد شستشو کن تا خداوند عمرت را زیاد کند و در جایی دیگر از حضرت نقل شده است، اسلام پاکیزه است شما هم پاکیزه باشید و همانا جز پاکیزگان وارد بهشت نخواهند شد، و در بیان دیگر فرموده است «هر چه می توانید پاکیزه باشید زیرا که خداوند، اسلام را بر پاکیزگی نهاده است و هرگز جز پاکان به بهشت راه نخواهند یافت»

 

 

 یعنی طهارت و پاکیزگی میدان وسیعی داره و هر چه انسان در این مورد دقت و تلاش کنه باز مرحله بالاتری داره و بالأخره اینکه حضرت فرموده است «خدا طیّب است و پاکیزگی را دوست دارد، بزرگوار است و بزرگواری را دوست دارد، بخشنده است، بخشندگی را دوست دارد، پس جلو خانه های خود را پاکیزه سازید و خود را شبیه یهودان نکنید» و همچنین فرموده است «خداوند متعال کثافت و ژولیدگی را دشمن دارد از او متنفر است»

 

 

********************************************************

 

 

عمده و اساس پرهیز از هر نوع آلودگی همون طهارت باطن ِ و شاید دلیل اصلی پاکیزگی ظاهری هم همین باشه. چرا که بدون دست یافتن به طهارت ظاهری رسیدن به طهارت معنوی غیر ممکنه و انبیاء الهی در اوج این کمال بودن و مأموریت اصلی اونها هدایت بشر به همین سمت و سو اِ . قرآن کریم درباره اهل بیت (ع) می فرماید: «جز این نیست که خدا می خواهد آلودگی را از شما اهل بیت دور کند و پاک و پاکیزتان گرداند»

 

 

***********************************************

 

 

 در سخن پیامبر اعظم(ص) طهارت نخستین چیزی ِ که مورد حسابرسی قرار می گیره، و یا هیچ نمازی بدون طهارت قبول نخواهد شد و یا طهارت بخشی از ایمان است» و اصولاً ضرورت ایمان و تقوی نیز برای پرهیز از آلودگی جان آدمی معرفی شده است

 

 

***********************************************

 

 

حضرت علی (ع) می فرماید: «خداوند ایمان را برای پاک شدن از شرک واجب فرموده است و باز فرموده:(که تقوای الهی داروی بیماری دلهای شماست و پاک کننده آلودگی جانهایتان). چه این که حضرت در مقام دیگر فرموده است «حال که از پاکیزه بودن چاره ای ندارید پس خود را از پلیدی عیوب و گناهان پاک کنید.» قرآن و عترت راه وصول به طهارت روح و جان را مشخص کردند و اینک به برخی از آنها اشاره می گردد.

 

 

*******************************************************

 

 

پیامبر اکرم(ص) در حدیثی یاد مرگ و تلاوت قرآن رُ و در حدیث دیگر خداو تلاوت قرآن رُ و در روایت دیگر موعظه و حکمت رُ موجب نشاط باطن میدونن داند.

 

 

 چه این که در همین راستا امام صادق(ع) استغفار را سبب حیات دل و طهارت باطن می دانند. همچنین پیامبر اکرم(ص) می فرماید: «اگر می خواهی دلت نرم شود مستمند را اطعام کن و بر سر یتیم دست نوازش بکش» و یا اینکه فرموده است «دلهای خود را به رقّت عادت دهید و زیاد بیندیشید و از خوف خدا بسیار بگریید».

 

 

******************************************************

 

 

اصولاً همه اعمال انسان در دنیا بازتاب آخرتی داره چرا که دنیا در کلام دین مزرعه و مقدمه آخرت معرفی شده و مسئله مورد بحث ما هم از این قاعده مستثنی نیست، اهمیت دادن به مسئله بهداشت ظاهر و باطن همانطور که دارای ثمرات دنیوی ِ، ثمرات اخروی هم داره که برخی از ثمرات اخروی اون عبارتند از، ورود در بهشت، هفتاد برابر شدن ثواب نماز، پذیرفته شدن نماز، سپری در برابر آتش، آسان شدن حساب و کتاب، حفظ دین، سلامت دل، فرو ریختن گناهان، دسترسی به اجر شهید و شهادت، دیدار خداوند با جسم و جان پاکیزه، در زمره نیکان قرار گرفتن و دهها مورد دیگر که از ثمرات اخروی مراعات بهداشت جسم و جان شمرده شده است.

 

 

*************************************************

 

 

(مناجات)

 

 

بار الها!

 

 

در پیشگاه تو ایستاده ام،

 

 

و دست هایم را به سوى تو بلند کرده ام،

 

 

آگاهم که در بندگیت کوتاهى نموده و در فرمان بردنت سستى کرده ام،

 

 

پروردگارا!

 

 

خواسته ام در این جایگاه، یعنى جایگاه بنده فقیر نا امید، آن است که ...

 

 

گناهان گذشته ام را بیامرزى،

 

 

و در باقیمانده عمرم مرا از گناه بازدارى،

 

 

و پدر و مادرم را که دور از خانه و خانواده و غریبانه در زیر خاک ها خفته اند، ببخشى.

 

 

... تنهایی شان را با انوار احسانت از بین ببر،

 

 

و وحشتشان را با نشانه هاى بخششت به انس بدل کن،

 

 

و به نیکوکارشان دم به دم، نعمت و شادمانى بخش،

 

 

و به گناهکارشان، مغفرت و رحمت عطا کن،

 

 

... تا به لطف و مرحمتت ازخطرات قیامت در امان باشند،

 

 

به رحمتت در بهشت ساکنشان گردان،

 

 

و بین من و آنان در آن نعمت گسترده شناسایى برقرار کن،

 

 

تا مشمول شادمانى گذشته و آینده شویم

 

 

******************************************************

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

 

 

 

 

 

 

  • رادیو بدون شایعه
  • ۰
  • ۰

بیمه

·       کی فکرش ُ میکرد که یه شبه همه زندگیم نابود بشه، همه سرمایه ای که یه عمر براش زحمت کشیده بودم و دوییده بودم .... کاش راه ِ جبرانی بود.

 

·       آدم تا سرش نیاد باورش نمیشه، بچه ای که تا دیروز قبراق و سرحال این ور و اون ور میرفت ، یدفعه امروز بهت بگن که سرطان داره، یه مریضی ِ سخت با کلی خرج.

 

 

·       خونه ام که آتیش گرفت ، همه ناراحت شدن اما هیچ کس هیچ کاری نتونست بکنه.

 

·       باور کن اصلا ندیدمش ، هوا بارونی بود فقط یدفعه حس کردم یه چیزی محکم خورد به ماشین ، به خودم که اومدم نفسهای ِ آخر ُ میکشید... کاش راه ِ جبرانی بود.

 

 

·       با بیمه همیشه فرصت ِ دوباره ای هست

بیمه .....


  • رادیو بدون شایعه
  • ۰
  • ۰

گروه فرهنگ و اندیشه رادیو ایران تقدیم میکند

به افق آفتاب

به نام ِ خدایی که دوست داره بنده اش غیر از خودشون به فکر ِ دیگران هم باشن.

با احترام و ارادت .... سلام

در روزی دوباره از روزهای ِ خوب ِ خدا ... مهمان ِ همراهی ِ شما هستیم .

همراهی ای  تا .. موعد ِ افق ِ اذان ِ ظهر که میعاد گفتگوی ِ ما با خداست.

گفتگویی به طنین ِ نماز که تکلیفی دلنشین و  آسمونی برای ِ دلهای ِ ماست

دلهایی که با یاد و نام ِ خدا به اوج ِ آرامش میرسن.

امروز میخوایم با هم از یکی از واقعیتهای ِ مهم ِ زندگی صحبت کنیم

از مساله ای که اگه بخوایم بدون تعارف ازش حرف بزنیم ... هممون درگیرش هستیم

یه مساله مهمی که به هممون ربط پیدا میکنه

واقعیتی که یه کم توش ضعف داریم

یه ضعفی که مطمئنا دلمون نمیخواد وجود داشته باشه اما هست و یه جاهایی ما رُ دچار ِ مشکل میکنه

مشکلی که گاهی اونقدر بزرگ میشه که دیگه چندان راحت از عهده حل کردنش برنمیایم

منش ِ شما توی ِ زندگی چه جوری ِ

از اونایی هستین که فقط به خودتون فکر میکنین یا حواستون به بقیه هم هست ؟؟؟؟

مطمئنا جواب ِ همه ماها به این سوال اینه که هوای ِ بقیه رم داریم

اما این چیزی که ماها فکر میکنیم و در واقع یه وقتایی اصلا اینجوری نیست

و بیشتر ترجیح میدیم که قید و بندی به دست و پای ِ زندگیمون نباشه .

قید و بندی که مسائل و مشکلات ِ دیگرانه

مسائلی که ماها میتونیم حلش کنیم و یا حداقل اینه که میتونیم نسبت ِ بهش حساس باشیم ، اما نیستیم.

بیشتر ِ ماها فکر میکنیم که نمیتونیم غیر از خودمون هوای ِ بقیه رم داشته باشیم

غافل از این که آدمای ِ زرنگ معمولا حواسشون به بقیه هم هست ، چون باور دارن که تویِ این روزگار دست ِ تنها نمیشه زندگی کرد و باید یه کمک و پشتیبانی باشه  .

کمک و حمایتی که اتفاقا از طرف ِ همون کسانی اتفاق میافته که یه روزی و یه جایی تو به دردشون خوردی.

اما حیف که این روزا جای ِ یه چیزایی با هم عوض شده و خیلیا فکر میکنن که کار ِ درست اینه که فقط هوای ِ خودشونو داشته باشن و مواظب ِ زندگی ِ خودشون باشن

ولی واقعیت اینه که زندگی ِ همه ماها به هم گره خورده و چه بخوایم و چه نخوایم توی ِ خوشبختی و بدبختی های ِ همدیگه شریکیم.

 این هوای ِ بقیه رُ داشتن میشه تعهد ، میشه محبت ، میشه به فکر ِ دیگران بودن ، تعهد ِ در برابر ِ دیگران و جامعه که اتفاقا خیلی هم مهمه و نشونه رشد و بالندگی ِ یه جامعه اس ، نشونه این که همه به هم فکر میکنن و مواظب ِ هم هستن.

تعهد ِ در قبال ِ جامعه از محبت میاد ، از دوست داشتن چون ، تو ، تا  کسی رُ دوست ند اشته باشی نمیتونی نسبته بهش احساس ِ وظیفه و توجه و تعهد کنی.

به نظر ِشما به فکر دیگران بودن یعنی چی و چه مصداقهایی میشه براش تعریف کرد؟

شماره تماس:

شماره پیامک:

اگه یه کم دقیق نگاه کنیم .. متوجه میشیم که قضیه چندان هم پیچیده نیست

ما قدم به این دنیا گذاشتیم و به حسب ِ تقدیر مدتی رُ در این دنیا هستیم ... اون هم توی ِ  دنیایی پر از اتفاقاتِ کوچیک و بزرگه

بدونه شک .. هیچ کدوم از اینها بی دلیل و بیهوده نیست .... و قطعا مثل ِ تمام ِ آفریده های ِ خدا ما هم برای ِ وظیفه و کاری قدم به این دنیا گذاشتیم

وظیفه ای که جز ما هیچ کس قادر به انجامش نبوده و نیست که اگر بود ما آفریده نمیشدیم

وظیفه ای که بعضیهاش در قبال ِ خودمونه و بعضیهاش هم در قبال ِ دیگرانه

مطمئنم که

توِ اون دنیا اونهایی برنده ان که میدونن برای ِ چی اینجان و قراره چی کار بکنن.

گفته میشه که محبت اراده برداشتن قدم در مسیری ِ که انسان در زندگی باید از اون گذر کنه

مسیری که در اون با همسفرهای ِ زیادی همراه میشه

همسفرهایی که میتونن طی ِ این راه رُ برای ِ او ساده تر  و این سفر رُ شیرین تر کنن

که البته رسیدنه به این مرحله مراتبی داره و شرایطی که از مهم ترینه اون شرایط محبت و مهری حقیقی ِ

محبتی که که دیگران رُ برای ِ انسان با اهمیت میکنه اونقدر که دلسوازنه و درست به اندازه خودمون در تلاش برای ِ خوشبختی و رضایت ِ اونها از زندیگ هستیم

اولین محصول ِ محبت ... دور شدن از خودخواهی و دیدنه دیگرانه

دیگرانی که با اونها غم ها کوچیک تر و شادیها بزرگتر جلوه میکنن

یکی از آثار محبت ِ در اجتماع همینه

این با مهربانی ِ به هم ... میشه از خیلی از چیزهایی که در تنهایی غیر ممکن به نظر میان گذشت.

مطمئنا پذیرفتنه هر مسئولتی سختی و زحمت ِ خودش ُ داره

بخصوص وقتی به دیگران مروط میشه

چون برای ِ داشتنه احساس ِ تعهد به دیگران

هم باید مهربون باشم و هم دلسوز

یه دلسوزی ای که نمیذاره  آروم بشینی و بی تفاوت باشی

و انگیزه حرکت و تلاشت میشه

تلاشی که اصلا آسون نیست و مشکلات ِ خودش ُ داره

اما ... اما بعد  از این سختیها وقتی تلاشهای ِ آدم به ثمر مینشینه ..

و لبخند ِ رضایت رُ روی ِ صورت ِ خودت ُ و بقیه مینشونه شیرینی ای داره که

خاطره همه مشکلات رُ از ذهنت پاک میکنه.

اگه کمی دقیق تر نگاه کنیم متوجه میشیم که ما همیشه در حال ِ پذیرفتنه مسئولیتهای ِ کوچیک و بزرگیم .. مسئولیتهایی که بعضی هاشون کوچیک و بعضیهاشون بزرگن

در سالهای ِ کودکی .. مسئولیت ِ یادگیری و درس و مدرسه

مسئولیت ِ مراقبت از برادر و خواهر ِ کوچیکتر

مسئولیت نسبت به دوستان و فامیل

سالهای ِ بعد ... ازدواج و مسئولیت نسبته به همسر و فرزندان

مسئولیت نسبت به کار و قول و قرارها

مسئولیتمون در قبال ِ کسایی که میشناسیم و حتی اونهایی که غریبه ان و نمیشناسیم

و اینها .. همین طور ادامه داره تا اون لحظه ای که پیمانه عمر ِ ما در دنیا به آخر میرسه و اونجا تازه شروع ِ مسئولیت ِ ما نسبت ِ به بندگی در برابره خداست .... و پاسخگویی به این که در قبال ِ این تعهد بندگی چه کردیم

این سیر ِ طولانی نشانه نکته ای مهمه و اون این که اگر ما از عهده مسئولیتهای ِ کوچیکمون بربیام به تدریج میتونیم مسئولیتهای ِ بزرگ رُ هم با موفقیت به آخر برسونیم.

شاید اولش  سازگار کردنه خودمون با متعهد بودن سخت باشه اما خدا .. وجود ِ ما رُ طوری افریده که بعد از مدتی به شرایط عادت میکنیم و با ساختارهای ِ جدید سازگار میشیم و چه خوب که ما وجود ِ خودمون رُ با ساختارهایی سازگار کنیم که به هدفهای ِ مطلوب میرسند.

یه نگاهی به دور و برتون بندازین .. بین ِ این همه آدم کیا برای ِ شما قابل ِ احترامن

اون مادری که غیر از  فرزندش در قبال ِ هیچ بچه دیگه ای احساس ِ تعهد نمیکنه یا اون مادری که حواسش به بچه همسایه و همبازیهای ِ بچه اش هم هست

*

اون پدری که بی خیال از  همه فقط به زندگی خودش فکر میکنه

یا اون پدری که حواسش به همکار ِ گرفتارش هم هست

*

اون فرزندی که فقط هوای ِ پدر و مادرِ خودشُ داره

یا اون فرزندی کمک حال ِ پدر و مادر ِ رفیقش هم هست

*

آدمهایی که فقط به خودشون فکر میکنن یا اونایی که هوای ِ بقیه رم دارن و دلشون با بقیه میزنه و توی ِ شادیها و غصه هاشون شریک میشن 

*

من میدونم که پذیرفتنه این بار ِ تعهد و مسئولیت آسون نیست

اما مطمئن باشین که این جوری کمک ِ خدا رُ با خودمون داریم و بهتر به نتیجه و هدف هامون میرسیم.

استادی داشتم که میگفت

محال ِ آدمی توی ِ این دنیا باشه که خدا براش نسبت ِ به بقیه وظیفه و مسئولیتی نذاشته باشه

میگفت : مسئولیتهاتونو با عشق بپذیرین چون مسئولیت پذیری باعث می شه تا کارهارُ به خوبی انجام بدیم، اما عشق کمک می کنه تا اونها رُِ زیبا انجام بدیم

 

دوستی داشتم که میگفت : داشتنه احساس ِ تعهد نسبت ِ به دیگران در شرایط سخت .. ناممکن میشه و فقط  کسایی روسفیدن که دل به خدا و چشم به رضای ِ او داشته باشن

 

بی تفاوت نبودنه نسبت ِ به بقیه .. بیشتر از اون که با کلام یاد داده بشه ... با عمل و رفتار  در دلهای ِ ماست که حک میشه

اگه دوست دارین بچه های ِ مسئولیت پذیری داشته باشین .. با متعهد بودن ... آینه خوبی از آینده اونها باشین

 محبت به دیگران و به فکر ِ دیگران بودن ، آثار پربرکتی داره

اما مشروط ، مشروط به این که این محبن خدایی باشه و رنگ و بوی ِ او رُ داشته باشه که اگر غیر از این باشه نه تنها حُسنی نداره که مایه گرفتاری و سختی هم خواهد بود

حضرت امام سجاد علیه السلام  میفرمایند:

بارالها ! ... دیده دل‌هایمان را از آنچه مخالف دوستى توست، کور گردان.

ما رسم های ِ خوبی برای ِ هدیه محبت به هم داریم

رسم هایی مثل ِ جشن ِ نیکوکاری

مثل ِ جشن های ِ گلریوزن  برای  کمک برای ِ آزادی زندانیانی که غیر عمد و از روی ِ غفلت گرفتار شدن

مثل جشن ِ اکرام ِ ایتام و به فرزندی گرفتن بچه های ِ بی سرپرست  و

مثل ِ کمک های ِ خیریه برای ِ ازدواج ِ جوونها

که همگی شیوه های ِ بی منت محبت برای ِ مهربانی ِ به دیگران هستن

محبتی که سطح ِ رضایت ِ عمومی ِ مردم رُ بالا میبره و موج ِ خوبی رُ در جامعه به جریان میندازه

چرا که قصه محبت یک قصه دو سر سود ِ

قصه ای که توش هم کسی که محبت میکنه و هم کسی که محبت میبینه شاد و راضی ِ.

میگن رحم ِ خدا به کسی میرسه که به دیگران محبت میکنه  و به اونها رحیم ِ

توی ِ زندگی خیلی جاها و خیلی وقتا میشه که آدم تنهایی کاری از پیش نمیبره

یه وقتایی مثل ِ

خرید ِ خونه

موقع ِ بدهکاری .... وقتی که یه مشکل ِ خانوادگی پیش میاد

موقع ِ عروسی و یا خدایی نکرده عزا

و خیلی جاهای ِ دیگه .....

یه همچین وقتایی یه بارِ سنگینی میاد روی ِ شونه آدم که اگه کسی کمکت نکنه شاید هیچ وقت نتونی بلندش کنی

توی ِ جامعه هم همینه و فقط شکل ِ اتفاقاتش ِ که فرق میکنه

اتفاقاتی مثل ِ مسابقات ِ ملی

مثل ِ کمک های ِ مردمی در موقع ِ بروز ِ زلزله و سیل و گرفتاری

مثل ِ انتخابات و راه پیمایی ها

مثل .... مثل ِ تهدیدهای ِ بیرونی  و تحریم

و مثل ِ  دهها و صدها اتفاق ِ دیگه ای که اگر ما در مواجهه با اونها در کنار ِ هم نبودیم و دلسوزانه و با محبت دست به دست ِ هم نمیدادیم

نتیجه .. چندان مطلوب نبود

برکت ِ مهربانی ِ دست ِ خدا خداست

برکتی که گاهی در یک چشم به هم زدن زندگی ِ ما رُ دگرکون مکینه

(مناجات)

الهی! چگونه امتناع نمایم به سببِ گناه از دعا که نمی بینم تو را که امتناع نمایی به سببِ گناهِ من از عطا.

اگر چه گناه می کنم تو هم چنان عطا می دهی. پس من نیز اگر چه گناه می کنم از دعا باز نتوانم ایستاد.

الهی! اگر من نتوانم که از گناه باز ایستم تو می توانی که گناهم بیامرزی.

الهی! هر گناه که از من در وجود آید دو روی دارد: یکی روی به لطفِ تو دارد و یکی روی به ضعفِ من. یا بدان روی گناهم عفو کن که به لطف تو دارد یا بدان روی بیامرز که به ضعفِ من دارد.

الهی! به بد کرداری که مراست از تو می ترسم و به فضلی که تو راست، به تو امید دارم.

پس از من باز مدار فضلی که تو راست به سببِ بد کرداری که مراست.

الهی پس بر من ببخشای زیرا من زآنِ تواَم.

 

 

 


  • رادیو بدون شایعه
  • ۰
  • ۰

افق- اخلاص

گروه فرهنگ و اندیشه رادیو ایران تقدیم میکند.

به افق آفتاب

به نام ِ خدایی که دوست داره بنده هاش جز به رضای ِ او و برای ِ او قدمی برندارن

با تسلیت فرا رسیدنه روز ِ بیست و یکم ماه ِ رمضان ، روز ِ ضربت خوردن ِ مولی الموحدین، حضرت امیرمومنین علی علیه السلام، در فرصتی کوتاه با شما هستیم

خدمت ِ همه شما عرض ِ سلام داریم و به قرار همیشه در فرصت ِ باقی مونده تا موعد ِ آسمونی ِ اذان ظهر با شما همراه هستیم

میدونم این روزا خیلیا به قصد ِ عرض ِ ارادت نذری میپزن و سعی میکنن ارادتی به مولا حضرت علی علیه السلام داشته باشن . نذر دادنی که  پیش ِ خدا خیلی اجر داره ، البته ..... به شرطِها و شروطِها.

به شرط ِ این که اگه نذری میدیم واسه چشم و هم چشمی و به رخ کشیدن نباشه.

واقعا اگه ما هر کاری رُ فقط واسه خدا انجام میدادیم چقدر همه چی بهتر میشد.

این که اگه یه کاسه آش درِ خونه همسایه میدیم  اولش واسه رضای خدا باشه  نه واسه این که فردا یه جور ِ دیگه برامون جبران کنن.

این که اگه به یه دوستی پولی قرض میدیم واسه خودِ خدا باشه  نه واسه این که بقیه ببینن و بهمون بگن که چه آدم دست و دلبازی هستیم.

این که اگه یه جایی ماشین ِ کسی رُ هل میدیم واسه این باشه که خدا کمک کردنُ دوست داره نه واسه این که بعدش سوارمون کنه و تا در ِ خونه ما رُ برسونه.

بله ... کاش اگه ماها قدمی واسه هم برمیداریم فقط خدا رُ ببینیم و بس

اینجوری دیگه از هیچ کس هیچ توقعی نداریم و اگه کسی جواب ِ خوبیمونو نداد

به هم نمیریزیم و آشفته نمیشیم

شما چی فکر میکنین؟؟؟

به نظر ِ شما چه جوری میشه که ماها کارامون خالص ِ خالص برای ِ خدا باشه و بس؟؟؟؟؟

شماره تماس:

شماره پیامک:

بزرگی از دوستداران ِ حضرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله  گفت ، من روزی معنای اخلاص را  از حضرت پرسیدم. ایشان فرمودند: من از جبرئیل و او از خدا سؤال کرد. خدای سبحان نیز فرمود: اخلاص سِری است از اَسرار من که در دل محبوب خود قرار می دهم.

این یعنی اخلاص ، محوری اساسی در نیت است که حکمتی ملکوتی دارد و کسی جز محبوب خدا به آن نمی رسد.

میدونین اشکال ِ کار از کجاست

اشکال از اینه که ما اصل ُ گم میکنیم

و یادمون میره که توی ِ این دنیا چی کاره ایم و چی کار باید بکنیم و قراره که با این کارا به کجا برسیم

از اولش هم قرار این بود که اگه قدمی واسه کسی برمیداریم .... خدا جلوی ِ چشممون باشه

چون اجر ِ کارمون خیلی بیشتر از اون ِ که بنده خدا بتونه جوابش ُ بده

از اولش هم قرارمون این بود که اگه میخوایم گناهی نکنیم واسه این باشه که خدا دوستش نداره

حساب و کتاب این جوری بوده اما بعضیامون انقدر درگیرِ خودمونو زندگیهامون شدیم که جای ِ یه چیزایی واسمون عوض شده

حالا دیگه اگه قرار باشه به کسی کمک کنیم نگاه میکنیم ببینیم که دور و برمون چقدر شلوغ و چند نفر دارن نگامونئ میکنن

حالا دیگه اگه قرار باشه به کسی کمک کنیم نگاه میکنیم ببینیم که واسمون صرف داره یا نه

حالا دیگه اگه قرار باشه به کسی کمک کنیم نگاه میکنیم ببینیم که کجا میتونیم جبرانش ُ ازش بخوایم و این که دقیقا کجاها میتونیم منتش رُ سرش بذاریم

واقعا این همون بخشش و کمک به دیگرانی ِ که خدا از ما میخواد؟؟؟

بالاترین مرتبه اخلاص، اینه که هرگاه شخص عملی رُ انجام می ده ، به کمترین اجر در دو عالم چشم نداشته باشه و نظر او فقط رضای حق تعالی باشه و به جز او، مقصود و مطلوبی نداشته باشه. این مرتبه از اخلاص، اخلاص صدیقین ِ و به این مرحله نمی رسن ، مگه کسایی که در دریای عظمت الهی غرق شدن و واله و حیران محبت او هستن.

گدای کوی تو از هشت خلد مستغنی است

اسیر قید تو از هر دو عالم آزاد است

یادش بخیر

یادش بخیر اون وقتایی که یواشکی توی ِ جیب ِ کسی که میدونستیم گرفتاره پول میذاشتیم

یادش بخیر اون وقتایی که کلی قایم موشک بازی میکردیم که بقیه نفهمن کمک کردنه به اون رفیقِ نیازمند کار ِ ما بوده

یادش بخیر اون وقتایی که وقتی قرار بود گره از کار ِ کسی باز بشه نگرانی ِ ما از رو شدنه اسم ِ طرف از خودش بیشتر بود

یادش بخیر اون وقتایی که میبخشیدیم و میدونستیم که خدایی هست

از امام صادق علیه السلام روایت است:

انسان بنده خالص نمی شود، مگر اینکه تعریف و تمجید و تکذیب او از طرف مردم در نظرش یکسان باشد. چون می داند که تعریف و تکذیب آنها واقعیت را تغییر نمی دهد. پس خوشحال نباش به تعریف کسی، چرا که تمجید، مقام انسان را در نزد خدا زیاد نمی کند و بی نیازش نمی سازد از آنچه برایش مقدر گردیده است

اینجا محل ِ گذر ِ و اون دنیا موندنی ِ

باور کنیم که اون طرف خیلی بیشتر از این دنیا به کارای ِ خوبمون محتاجیم

اینو گفتم که اجر ِ کارای ِ خوبمونو با منت و خودخواهی خراب نکنیم.

پست ترین مرتبه اخلاص، اینه که در عمل خود قصد ثواب و خلاصی از عقاب داشته باشی . از شخصی حکایت می کنند که گفت: سی سال نماز خود را که در مسجد در صف اول خوانده بودم، قضا کردم. به جهت اینکه یک روز به خاطر عذری به مسجد دیر آمدم و در صف اول جا نبود، در صف دوم ایستادم. در نفس خود خجالتی یافتم از اینکه مردم مرا در صف دوم ملاحظه کردند. دانستم که در این سی سال، دیدن مردم مرا در صف اول باعث اطمینان خاطر من بود و من به آن شاد بودم و به آن آگاه نبودم.

چه بسا در روز قیامت، اگر پرده ها کنار بره و اعمال آدمی با دقت خداوندی محاسبه بشه ، برای ِ آدم معلوم بشه که خیلی از کارهای او از روی ریا بوده ، حال آن که اون فکر میکرده که برای خدا کار می کرده . چنان که خداوند در قرآن می فرماید: ظاهر شود از برای ایشان بدی های آنچه کرده اند.

یه استادی داشتم که میگفت : آخه چه جوری یکی حاضر میشه که مزد ِ کار ِ خوبش ُ از مردم بگیره

اولا که هیشکی نمیتونه مزد ِ آدم ُ تمام و کمال بده

بعدشم خداییش ضرری از این بزرگتر هم هست که آدم به خدا بگه من پاداش ِ بی نهایت ِ تو رُ نمیخوام و دلم به همین خرده ریزای ِ دنیا خوش ِ

در حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نقل است:

هیچ بنده ای نیست که چهل روز عملی را به اخلاص از برای خدا به جا آورد، مگر اینکه چشمه های حکمت از دل او بر زبانش جاری می گردد.

و همو می فرماید: «عمل را برای خدا خالص کن تا اندک آن، تو را کفایت کند».

طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی

صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست

کاش توی ِ این لحظه ها  دلامون انقدر به خدا نزدیک بشه که دیگه جز به عشق ِ خدا برای ِ هیچ چیز ِ دیگه ای قدمی برنداریم.

در این باره، در حکایتی می خوانیم: درختی بود که جمعی آن را می پرستیدند و عابدی در بنی اسرائیل بر آن مطلع شده بود. غیرت ایمان، او را بر این داشت که تیشه بردارد و روانه شود تا آن درخت را قطع کند. در راه، شیطان به صورت مردی ظاهر شد، گفت: «به کجا می روی؟» گفت: «درختی است که جمعی از کافران به جای پروردگار، آن را می پرستند، می روم آن را قطع کنم.» گفت: «تو را چه به این کار.» و گفت وگو میان ایشان به طول انجامید تا امر به آن منجر شد که دست در گریبان شدند و عابد، شیطان را بر زمین افکند. چون شیطان خود را عاجز دید، گفت: «معلوم است که تو این عمل را به جهت ثواب می کنی و من از برای تو عملی قرار می دهم که ثواب آن بیشتر باشد. هر روز فلان مبلغ به زیر سجاده تو می گذارم، آن را بردار و به فقیران عطا کن. عابد فریب شیطان را خورد، از عزم قطع درخت درگذشت و به خانه برگشت.

هر روز سجاده خود را برمی چید، همان مبلغ در آنجا بود، برمی داشت و تصدق می کرد. چون چند روز بر این منوال گذشت، شیطان قطع وظیفه کرد و عابد در زیر سجاده خود زر نیافت. تیشه برداشت و رو به قطع درخت نهاد. شیطان سر راه بر او گرفت، باز بر سر مجادله آمدند. در این مرتبه شیطان بر عابد غالب شد و او را بر زمین افکند. عابد حیران ماند، از شیطان پرسید: «چگونه این دفعه بر من غالب شدی؟» گفت: «به سبب اینکه در ابتدا نیت تو خالص بود و به جهت رضای خدا قصد قطع درخت کرده بودی و این دفعه به جهت آلودگی طمع، به قطع آن می روی و نیت تو خالص نیست؛ به این جهت من بر تو غالب گشتم.

اخلاص در سیره حضرت امام خمینی رحمه الله

نمونه ای از اخلاص امام این بود که هرگز دوست نداشت در معابرعمومی طوری ظاهر شود که عده ای دور و بر ایشان را بگیرند. تاآنجا که ممکن بود، سئوالات طلبه هارا در خانه خود جواب می داد و پس از آنکه از کلاس درس خارج می شد، مسیر خلوتی را که معمولا کوچه های منتهی به منزل بود، انتخاب می کرد و به منزل می آمد. بارها دیده می شد که بعد از درس، عده ای از آقایان که دوست داشتند همراه امام حرکت کنند، به دنبال ایشان راه می افتادند. اما وقتی حضرت امام متوجه می شد، می ایستاد و می گفت: «آقایان بفرمایند و بروند».

مرحوم حضرت محدث قمی رحمه ا... علیه حدیث اخلاص بود و آیه زهد. ایشان  در مسیری که می رفت، اگر کوچک ترین شبهه ای در دلش رخنه می کرد که قدمش برای خدا نیست و یا وسوسه ای قلبش را می لرزاند، بدون هیچ تأملی از مسیر بازمی گشت. حتی اگر جمعیت بسیار نمازگزار، در قلبش او را متوجه خود می ساخت، ازامامت جماعت خودداری می کرد. یکی از دانشمندان معاصر حکایت می کند:

من از همان اوقات که به تحصیل مقدمات اشتغال داشته ام، نام محدث قمی را در محضر مبارک پدر بزرگوارم زیاد و توأم با تجلیل می شنیدم. وقتی برای تحصیل به مشهد مشرف شدم، زیارت ایشان را بسیار مغتنم می شمردم. چند سالی که با این دانشمند باایمان معاشرت داشتم و از نزدیک به مراتب علم و عمل و پارسایی و پرهیزکاری ایشان آشنا شدم، روز به روز بر ارادتم می افزود. در یکی از ماه های رمضان با چند تن از دوستان از ایشان خواهش کردیم که در مسجد گوهرشاد با اقامه جماعت بر علاقه مندان منت نهند که با اصرار و پا فشاری، این خواهش پذیرفته شد و چند روز نماز ظهر و عصر در یکی از شبستان های آنجا اقامه شد و بر جمعیت این جماعت روز به روز افزوده می شد. هنوز به ده روز نرسیده بود که اشخاص زیادی اطلاع یافتند و جمعیت فراوانی گرد آمدند. یک روز پس از اتمام نماز ظهر، به من که نزدیک ایشان بودم، گفت: من امروز نماز عصر را نمی خوانم، رفت و دیگر آن سال را برای نماز جماعت نیامد. در موقع ملاقات و سؤال از علت ترک نماز جماعت، گفت: حقیقت این است در رکوع رکعت چهارم متوجه شدم که صدای اقتدا کنندگان که پشت سر من می گویند: «یا الله، یا الله، ان الله مع الصابرین»، از محلی بسیار دور به گوش می رسد. این، مرا به زیادتی جمعیت متوجه کرد و در من شادی و فرحی تولید کرد و خلاصه خوشم آمد که جمعیت این اندازه است؛ بنابراین من برای امامت اهلیت ندارم.

 (مناجات)

الهـی

چراغ دل مریدانی و انس جان غریبانی، کریما آسایش سینه محبانی و نهایت همت قاصدانی

الهـی

جرم من زیر حلم تو پنهان است و تو پرده عفو خود بر من گستران

الهـی

این چیست که با دوستان خود را کردی که هر که ایشان را جست ترا یافت و تا ترا ندید ایشان را نشناخت

الهـی

عاجز و سرگردانم ، نه آنچه دانم دارم و نه آنچه دارم دانم

الهـی

بر تارک ما خاک خجالت نثار مکن و ما را به بلای خود گرفتار مکن

 

 

 


  • رادیو بدون شایعه
  • ۰
  • ۰

افق- قلب سلیم

گروه فرهنگ و اندیشه رادیو ایران تقدیم میکند.

******************************************************

به افق آفتاب

*****************************************************

به نام ِ خدایی که قلبهای ِ ما ... جایگاه ِ اوست.

****************************************************

با امید ِ به گذران ِ اوقاتی خیر و خوش در بهترین اوقات ِ روز میهمان ِ دلهای ِ شما هستیم.

****************************************************

میهمان ِ دلی که اگر عاری از گناه و کدروت باشه .. بهترین جایگاه ِ خداست.

دلی که به شرط ِ سرشاری ِ از ایمان ... فرمانده عقل ِ و عنان ِ زندگی ِ ما به اختیار ِ اونه.

*************************************************

دلی که هر روز و هر لحظه .... و به حسب ِ شرایط ِ زندگی ... رنگ و بوی ِ متفاوتی پیدا میکنه . رنگ وبویی که اگر خدایی باشه سعادت ِ دنیا و آخرته.

***********************************************

به نظر ِشما بهترین حالتی که قلب میتونه داشته باشه چیه؟

و اون قلبی که مامن ِ خدا میشه چه شکلی ِ؟

************************************************

بزرگان ِ ما دل ِ پاک و عاری از گناه رُ مامن ِ خدا میدونن ، دلی سفید و سلیم

که چراغ ِ راه ِ بندگان ِ خوب ِ خداست.

*************************************************

شاید بعضیا فکر کنن که داشتنه یه زندگی ِ پاک و سفید و عاری از گناه و تاریکی ، تنها در حد ِ حرف و لفظه  اما واقعیت اینه که تجربه این زندگی ِ بی گناه ممکن و شدنی ِ  و در حقیقت اصل و اساس ِ زندگی ِ و بودنه همه ماست.

********************************************

پاک شدنه از گناه،  اصل و اساس ِ یه زندگیه خوبه چون .... زندگی ِ همه ما مثل ِ یه کاسه ای میمونه که اگه تمیز باشه میتونیم توش چیزای ِ خوب بریزیم و اگه خدایی نکرده آلوده و کثیف باشه جایی برای ِ خوبی و خیر نداره.

***********************************************

پاک شدنه از گناه و پاک زندگی کردن آسون نیست چون همه ما در لحظه لحظه زندگیهامون با دنیایی از وسوسه ها و گناهها در کشاکش و کلنجاریم ، یه معرکه سخت که اگه کمک ِ خدا نباشه معلوم نیست که بتونیم ازش روسفید بیرون بیایم.

*******************************************

پس بیاین توی ِ این فرصتهای ِ کیمیای ِ ماه رمضون از خدا بخوایم که دل و زندگیهای ِ ما رُ از زنگار ِ خدا پاک کنه و خودش کمکمون کنه که بعد از این پاک و عاری از گناه زندگی کنیم.

*********************************************

به نظر ِشما قلب ِ سلیم چه قلبی ِ و چطور میتونیم صاحب ِ قلبی سلیم باشیم ؟؟

شماره تماس:

شماره پیامک:

*****************************************************

واسه خیلی از ماها قصه اینجوره که وقتی به بهترینها فکر میکنیم

تمکن ِ مالی

خونه و ماشین

و تن ِ سلامت توی ِ فکرمون میاد که البته این طور هم هست

اما واقعیت اینه که .... در قصه بهترینها .. چیزهای ِ دیگه ای هم وجود داره

که اگه بهشون دقیق بشیم

از قصه بهترینهای ِ دنیایی و حتی سلامت ِ جسم هم مهم تره

مقدمه و شرطی که اگر بهش دست پیدا کنیم

بقیه چیزها هم بدست اومدنی هستن

در همین رابطه

حضرت امیرمومنان(ع) فرمودند: آگاه باشید که تنگدستی بلا است و و بدتر از تنگدستی بیماری تن و بدتر از بیماری تن بیماری دل است. آگاه باشید که از جمله نعمت ها، گستردگی ثروت است و برتر از فراوانی ثروت و تندرستی و برتر از تندرستی سلامتی دل است

و همان گرامی فرمودند: هیچ دردی بر دل ها دردناک تر از گناهان نیست

همون طور واضح و مشخصه

سلامت ِ دل و یا قلب ِ سلیم

همون مقدمه و شرط و نعمت ِ بزرگی ِ که از اون بالاتر چیزی نیست

***********************************************************

شاید با این وصف برامون این سوال پیش بیاد که این قلب ِ سلیم چه شکلی ِ

با رجوع به کلام ِ بزرگان و اسناد و روایات مشخص شده که

قلب ِ سلیم .... قلبی که جز خدا در آن نیست

قلبی که پیرو راهنمای حق توبه کننده از گناه و تسلیم حق باشد

قلبی که از حب دنیا سالم باشد.

قلبی که با یاد خدا آرام گیرد.

قلبی که در برابر خداوند خاشع است

و البته که  قلب مومن هم با یاد خدا آرام می گیرهو هم از قهر او می ترسه مثل ِ  کودکی که هم در کنار پدر و مادر آرامش داره و هم از اونها حساب می بره

**********************************************************

حضرت امام صادق (علیه‌السلام) درباره این آیه فرمود:

دلِ سالم، دلی است که پروردگارش را دیدار کند، در حالی که جز او، در خود نداشته باشد، هر دلی که در آن شرک یا شک باشد، ساقط است. «2» یا فرمود: قلب سالم، قلبی است که از دنیا دوستی، سالم باشد. کسی که صداقتِ نیت داشته باشد، قلب سلیم دارد؛ زیرا پاک و سالم بودن دل از هواجس نفسانی، نیت را در همه کارها برای خدا خالص می‌گرداند

********************************************************

در برخی روایات، ذکر خداوند به عنوان یک سپر دفاعی در برابر حوادث، برای سلامتی دل برشمرده شده است.

روزی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به یارانش فرمود: سپرهایی برای خود فراهم کنید؛ گفتند: ای رسول خدا، آیا در برابر دشمنان اطراف خود سپر بسازیم؟

پیامبر فرمود: نه، از آتش دوزخ،

و بگویید: سُبْحانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُلِلَّهِ وَ لا الهَ الَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ اکْبَرُ

در این راستا، امام سجاد (علیه‌السلام) هم در دعای خویش صفای دل خاصی را از درگاه حق، طلب می‌کند:

خدایا! بر محمد و آل محمد درود فرست؛ و ما را از کسانی قرار ده که پرده‌های عصمت اولیا را بر روی آن‌ها کشیدی و دل‌هایشان را به پاکی و صفا، ویژه گردانیدی و در سر منزل برگزیدگان، آن دل‌ها را به زیور فهم و شرم آراستی.

*****************************************************

در نقلی زیبا حضرت امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید:

حرکات دل‌ها چهار نوع است رفع و فتح و جرّ و وقف. رفع دل یاد خداست، فتح دل خشنودی از خداست، جرّ دل پرداختن به غیر خداست و وقف دل غفلت از خداست.

و در حدیث قدسی آمده است: هر گاه به دل بنده‌ام سر بزنم و ببینم که یاد من بر آن چیره گشته است، اداره و تربیت او را خود به عهده گیرم و همنشین و هم‌سخن و همدم او شوم

*******************************************************

در مقابل ِ قلب ِ سلیم .. قلب ِ مریض وجود داره که در شرح ِ ویژگیهاش

بیان میکنن که قلب ِ مریض

قلبی که از خدا غافل است و لایق رهبری نیست

دلی که دنبال فتنه و دستاویز شبهه ها می شود.

دلی که قساوت دارد.

دلی که زنگار گرفته است.

دلی که مهر خورده است.

در همین رابطه حضرت امام باقر (ع) فرمودند: هیچ دانشی همانند دانش تامین کننده سلامت نیست و هیچ سلامتی همانند سلامت دل نیست

و همچنین

خداوند در قرآن می فرماید: روزی نه مال برای انسان سودمند است و نه پسران؛ اما کسی که با دلی پاک از شرک و گناه نزد خدا آمده است، قطعا از آن پاکی بهره می برد.

رسول خدا (ص) فرمودند: خدا به چهره ها و اموالتان نمی نگرد، بلکه به دل ها و کردارتان مینگرد

******************************************************

استاد شهید حضرت آیت ا... مطهری در کتاب حکمتها و اندرزها میفرمایند:

قرآن کریم آنجا که قیامت را وصف می کند میفرماید:

«روزی که نه مال ونه فرزندان به حال کسی سود نمی بخشد» زیرا مال وفرزندان زینت و کمال و مایه رونق همین زندگی دنیا می باشند و بس؛ آنچه در آن جهان برای بشر سودمند است و موجب سعادت وی است چیز دیگر است و آن قلب سلیم است.

قلب سالم یعنی دلی که هیچ نوع بیماری از قبیل کینه و حسادت و سایر صفات مذموم نداشته باشد.

دلی که منور باشد به نور معرفت خدا و در آن شکی و شرکی وجود نداشته باشد،دلی که گواهی دهد که جهان را صاحبی باشد خدا نام،دلی که حس کند لغو و عبث و بیهوده در جهان وجود ندارد و هیچ گونه نیکی درآن کم نمی شود و بی پاداش نمی ماند و هیچ ظلم و بدی فراموش نمی شود و بدون کیفر نمی ماند، دلی که احساس نماید اگر فرضا تأخیری در انتقام هست ولی هرگز اصل انتقام محو و نابود نمی شود

*******************************************************

قلب سلیم و نیت پاک و دل نورانی سعادت دنیا رُ به سعادت آخرت متصل می کنه، آدمی رُ از دایره محدود خود بینی خارج می کنه و خالص برای خدا میکنه، اون وقته که از همین مال و جاه و ابزارهای دنیوی خانه آخرت  رُ می سازه. رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: چه بهتر از اینکه مال حلال و پاک در دست آدم صالح و شایسته باشد.

مال را گر بهر دین باشی حمول *** نعم مال صالح خواندش رسول

چیست دنیا؟ از خدا غافل شدن *** نی قماش و خانه و فرزند و زن

آب در کشتی هلاک کشتی است *** لیک آن در زیر کشتی پشتی است

********************************************************

شاید واژه قلب ِ سلیم برای ِ خیلی از ماها چندان آشنا نباشه

اما معنای ِ این کلمه در ذره ذره زندگیهای ِ ما ساری و جاری ِ

قلب ِ سلیم یعنی نگاهت به خدا باشه و بس

یعنی رضایت ِ خدا رُ به هیچی نفروشی

یعنی اذیت و آزارت به کسی نرسه

یعنی دست ِ خیر داشته باشی و به قدر ِ توانت برای ِ بازکردنه گره های ِ دیگران تلاش کنی

یعنی عالم رُ محضر ِ خدا ببینی و گناه نکنی

یعنی جوری زندگی کنی که قلب لایق ِ خونه خدا شدن باشه

*******************************************************

یه حقیقتی برای ِ همه ماها واضح و روشنه اونم این که

لطف و رحمت بی‌نهایت خداوند به بنده هاش تا جایی ِ  که بواسطه کوچکترین عمل نیک از گناهها و معاصی اونها میگذره ؛ خوبیها رُ مضاعف می کند و بدیها رُ نه تنها مضاعف نمیکنه که حتی اونا رو به وسیله توبه و استغفار و اعمال نیک پاک میکنه

شاهد ِ این کلام آیه 114 سوره هود ِ که میفرماید:

بدرستیکه حسنات ونیکیها، گناهان و بدیها را پاک می‌کنند.

*******************************************************

بر اساس آیات و روایات ذکر، ساده‌ترین و آسونترین عبادتی ِ که باعث ِ پاک شدن گناهان میشه، ذکری که گفتنش  برای زبون سهل و آسون امّا اجر و ثواب اون در میزان حسنات زیاد و سنگینه .

به عنوان ِ مثال  ذکرِ " سُبْحَانَ اللَّهِ ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ ، وَلاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ ، وَاللَّهُ أَکْبَرُ "

حضرت رسول اکرم  صلی ا.... علیه و آله و سلم  میفرمایندد: (این ذکر) گناهان را فرومی‌ریزد، همانطوری که درخت برگهایش را فرومی‌ریزد.

***********************************************

(داستان کوتاه)

صبح زود همین که از خانه بیرون زد گفت :

مسابقه می دیم از الان تا شب

همون موقع ، چشمش به دختری که از سر کوچه می اومد افتاد

نگاهش رُ کج کرد و به شیطان گفت :

فعلا یک هیچ - به نفع من

******************************************

لقمان به پسرش گفت: اى پسرم! خودت را به غصّه‏‌ها بند نکن، و دلت را به اندوه‏‌ها مشغول نساز، و از طمع بپرهیز.
و به قضا خشنود باش، و به آنچه خدا براى تو قسمت فرموده، قانع باش تا زندگانى‏‌ات پاک شود و نفْست شادمان گردد و زندگى‏‌ات لذّت‏‌بخش شود.
اگر خواستى ثروت دنیا برایت گرد آید، طمعت را از آنچه در اختیار مردم است، قطع کن؛ چرا که پیامبران و صدّیقان، به چنان درجاتى نایل نشدند، مگر با قطع طمعشان از آنچه در دستان مردم بود

*************************************************

حواسمون باشه که

بازی زندگی؛  بازی بومرنگ هاســـ
و رفتار . کارامون ؛ دیر یا زود، با دقتی حیرت انگیــــز ، به سمت ِ خودمون
برمیگردن

پس .. خوب و سفید و تمیز و عاری از غبار ِ گناه زندگی کنیم

*****************************************

حضرت رسول ا...   صلی ا.... علیه و آله و سلم  میفرمایند: «اگر شخصی که مرتکب گناه شده است، خوب وضو بگیرد و سپس 2 رکعت نماز بخواند و بعد از آن استغفار کند و از الله عزّوجّل طلب مغفرت نماید؛ خداوند او را می‌بخشد.»

********************************************************* 

به عالم بزرگوار مرحوم حضرت آیت الله بهجت گفتند :

چه کار کنیم تا آدم بشیم ؟

فرمودند: نگین چکار کنیم! بلکه بگین چه کار نکنیم تا آدم بشیم.

**************************************

رسول اکرم  صلی ا.... علیه و آله و سلم  میفرمایند: « مردی در راهی قدم‌زنان می‌رفت، در راه شاخه‌ای خار یافت، پس آن را به کناری زد؛ خداوند اینکار او را قدردانی فرموده و بدین سبب گناهان او را بخشید. »

***************************************** 

برای ِ گناه نکردن و خوب بودن نگاهتون به بقیه نباشه،

همون جوری که برای عطر زدن به کسی نگاه نمی کنین ،

اصلا براتون مهم نیست که دیگران عطر می زنن یا نه .

 " گناه نکردن و خوب شدن " هم مثل عطرزدنه، چکار داریم که دیگران خوبن یا نه ؟  خوبی می کنن یا نه ؟

ما خوب باشیم

********************************************

حضرت امام باقر (علیه السّلام) فرمودند: کسی که شب قدر را [با دعا و عبادت خدا] زنده دارد، گناهانش آمرزیده شود، گرچه به عدد ستارگان آسمان و سنگینی کوهها و وزن دریاها باشد.

**************************************************** 

گناه هر جا و هر شکلی که باشه آسیب زننده اس و به شدت مسری و آلوده کننده

حضرت پیامبر اکرم  صلی ا.... علیه و آله و سلم  میفرمایند: گناه براى غیر گناهکار نیز شوم است ، اگر گنهکار را سرزنش کند به آن مبتلا مى ‏شود، اگر از او غیبت کند گنهکار شود و اگر به گناه او راضى باشد، شریک وى است

************************************************

رسول اکرم  صلی ا.... علیه و آله و سلم  میفرمایند: اگر مقابل خانه‌ی شما نهر آبی جاری باشد و شما روزی پنج بار خود را بشوئید، آیا چرکی بر بدن شما باقی می‌ماند؟ گفتند: خیر، چرکی باقی نمی‌ماند. رسول اکرم   فرمود: پس نمازهای پنج وقت همچنین است؛ خداوند بوسیله آن گناهان را پاک کرده و از بین میبرد.

**************************************************

(مناجات)

الهی؛ ای خدایی که بنده گناه کند و تو را شرم، کرم بُوَد

الهی؛ تو دوست می داری که من تو را دوست دارم با آن که بی نیازی از من. پس من چگونه دوست ندارم که تو مرا دوست داری با این همه احتیاج که به تو دارم.

الهی؛ من غریبم و ذکر تو غریب. ومن با ذکر تو اِلف گرفته ام؛ زیرا که غریب با غریب اِلفت بگیرد.

الهی؛ شیرین ترین عطاها در دل من رجای تو خداوند است و خوش ترین سخن ها بر زبان این گنهکار، ثنای توست و دوست ترین وقت ها بر این بنده ی مسکینِ گنهکار ، لقای توست.

الهی؛ مرا عملِ بهشت نیست و طاقت دوزخ ندارم. اکنون کار با فضل تو افتاد. پس مرا بپذیر .  

 


  • رادیو بدون شایعه
  • ۰
  • ۰

افق- تواضع

گروه فرهنگ و اندیشه رادیو ایران تقدیم میکند.

**************************************************

به افق آفتاب

************************************************

به نام ِ خدایی که بزرگترین قدرت ِ عالمِ و اهل ِ خضوع و فروتنی رُ دوست داره.

*************************************************

با سلام و امید اوقاتی خیر ، در فرصت ِ امروز میهمان ِ شما هستیم ، لطفا در این مهمونی آسمونی با ما همراه باشید.

*******************************************

خوشبختانه یکی از چیزهایی که دربین ِ مردم ِ ما بسیارمورد توجه قرار داره

حفظ روحیه فروتنی و تواضع ِ ، مساله مهمی که شاید گاهی در حاشیه قرار بگیره اما هیچ وقت از نظرها پنهان نمیشه.

*****************************************

تواضع و فروتنی ِ یکی از مهم ترین عواملیِ که باعث ِ سلامت ِ فضاهای ِ موجود در جامعه میشه ، مثل ِ فضاهای ِ علمی ، کاری ، خانوادگی و حتی دوستانه . چون تواضع ِ به جا و مناسب باعث ِ بهبود ِ تعاملات ِ بین فردی .

**********************************************

تواضع یه رفتار ِ مهم ِ که بیشتر از اون که ذاتی باشه اکتسابیه. رفتار ِ مهمی که میتونه زمینه سازه رشد و تعالی و یا خدایی نکرده سقوط و شکست ما باشه.

************************************************

تواضع یکی از اون رفتارهایی که حفظ ِ تعادل در اون خیلی مهمه چون به فاصله کوتاهی ممکنه که ما در فروتنی نسبته به دیگران دچار ِ افراط و تفریط بشیم و دیگه در مسیر ِ درست و سلامت نمونیم.

******************************************

به نظر ِشما برای ِ ایجاد روحیه تواضع در جامعه چه باید کرد و نتیجه و تاثیر ِ  این رفتار چی میتونه باشه؟

شماره تماس:

شماره پیامک:

*******************************************

در معنی ِ تواضع گفته شده که ، واژه تواضع از ریشه «وضع» گرفته شده و در اصل به معنای افتادگی و فروتنی ِ. عالمان اخلاق، تواضع رُ به معنای ناچیز شمردن نفس میدون در برابر خداوند به اطاعت از اوامر و در برابر مردم به رفتار فروتنانه و رعایت انصاف معنا میکنن. خواجه نصیرالدین طوسی مینویسد: «تواضع آن بُوَد که خود را مزیتی نشمرد بر کسانی که در جاه، از او نازل تر باشند.

و در کلام امامان معصوم (علیهم السلام) تواضع به معنای اظهار کوچکی، افتادگی، خاک ساری و فروتنی در برابر خدا و خلق آمده است. حضرت امام علی (علیه السلام) می فرماید: به وسیله تواضع با تکبر مبارزه کنید.»

و البته در درک ِ بهتر  تواضع گذری بر سیره بزرگان داریم که اونها

از هر نوع تواضعی که نشونه تحقیر شخصیت آدم و تضعیف کرامت انسانی باشه، به شدت منع نموده و با اون برخورد کردن ، حضرت امام علی (ع) هنگامی که به سوی کوفه می آمد، وارد شهر انبار شد که مردمش ایرانی بودند. کدخدایان و کشاورزان آن جا خرسند شدند که خلیفه محبوبشان از شهر آنها عبور می کند، به استقبالش شتافتند. هنگامی که مرکب امام علی (ع) به راه افتاد آنان در جلوی مرکب دویدند. حضرت آنها را طلبید و پرسید: چرا می دوید؟ این چه کاری است که می کنید؟ گفتند: این یک نوع احترامی است که ما به بزرگان خود می کنیم. حضرت فرمود: این کار، شما را در دنیا به رنج می اندازد و در آخرت به شقاوت می کشاند. همواره از این گونه کارها که پست و خوارتان می کند، خودداری کنید و حتی

پس از آن که آن حضرت زمام جامعه اسلامی را به دست گرفت، طی بخش نامه ای فرمود: «از بوسه بر خاک و غیر آن و افتادن در پای رکاب و مانند آن که از رفتار مشرکان و از اخلاق جباران، ستم کاران و متکبران است، پرهیز کنید.»

************************************************

استادی داشتم که میگفت :

هیچگاه ، هیچگاه و هیچگاه " به خویش متکبر مباش "

و به یاد داشته باش : مرغان دیگری هم هستند که بالاتر می پرند!!

***********************************************

تواضع حقیقتی ِ که بیشتر از کلام در عمل ِ ما باید هویدا و ظاهر باشه

مرحوم شیخ عباس قمى نویسنده کتاب مفاتیح الجنان در خاطرات خود برای پسرش آورده است که:

وقتى کتاب منازل الاخرة را نوشته و به چاپ رساندم، در قم شخصى بود به نام «عبدالرزاق مسأله گو» که همیشه قبل از ظهر در صحن مطهر حضرت معصومه احکام شرعی را برای مردم مى گفت.

مرحوم پدرم «کربلائى محمد رضا» از علاقه مندان منبر شیخ عبدالرزاق بود به حدى که هر روز در مجلس او حاضر مى شد و شیخ هم بعد از مسأله گفتن، کتاب منازل الاخرٍة مرا مى گشود و از آن براى شنوندگان و حاضران از روایات و احادیث آن مى خواند.

روزى پدرم به خانه آمد و مرا صدا زد و گفت شیخ عباس! کاش مثل عبدالرزاقِ مسئله گو مى شدى و مى توانستى منبر بروى و از این کتاب که او براى ما مى خواند، تو هم مى خواندى.

چند بار خواستم بگویم پدرجان! این کتاب از آثار و تألیفات من است اما هر بار خوددارى کردم و چیزى نگفتم و فقط عرض کردم دعا بفرمائید خداوند توفیقى مرحمت نماید.

********************************************

حضرت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و اله وسلم فرموده اند :خداوند در برابر گذشت بنده بر عزت او می افزاید و کسی که برای خدا تواضع نکرد مگر این که خداوند مقام او را بالا برد

*************************************

عالم وارسته حضرت آیت الله العظمی بهجت رحمه ا.. علیه فرمودند: کلامی از  شیخ انصاری نقل شده است که بر علوّ مقام او دلالت دارد.

و آن این که : یکی از اهل علم حاجتی داشته و مدت ها به حرم مشرف می شده و توسل می کرده است، تا این که روزی، عربی را می بیند که وارد حرم شد و عرض حاجت کرد (فرزندش بیمار بوده) و فوراً همان جا حاجتش برآورده شد؛ از این رو، خیلی ناراحت می شود و به اصطلاح، قهر می کند و تصمیم می گیرد از عراق برود. وقتی به محل اقامتش بر می گردد، به او می گویند: «چندین بار، خادم شیخ به سراغ شما آمد و شما نبودید». در همین وقت، دوباره خادم سر می رسد. (او را به نزد شیخ فرا می خواند و او به خدمت شیخ شرفیاب می شود) سرانجام بعد از آن که شیخ، حوائج او (هزینه حج، منزل و عیال) را برآورد، به او می فرماید: «شما نگاه نکنید به این مردم. این ها را این طور عادت داده اند؛ اما شماها اگر خواستید حاجتتان برآورده شود، بر خشوع و خضوع خود در نماز بیفزایید.

****************************************************

حضرت امام حسن علیه السلام می فرمایند :فروتنی آن است که به مردم آن دهی که دوست داری به تو بدهند.

*****************************************

مردم، افراد متواضع رُ به دیده عظمت و بزرگی نگاه میکنن.  حضرت پیامبر اسلام (ص) می فرماید: «کسی که برای خدا فروتنی کند، خداوند او را بلند مرتبه گرداند. او در پیش خود، ناتوان و در دیدگان مردم، بزرگ و ارج مند است و کسی که بزرگی ورزد، خدا او را پست و حقیر سازد و در نظر مردم کوچک و بی مقدار است.»

یکی قطره باران زابری چکید

خجل شد چو پهنای دریا بدید

که جایی که دریاست من کیستم

گر او هست حقا که من نیستم

چو خود را به چشم حقارت بدید

صدف در کنارش به جان پرورید

سپهرش به جایی رسانید کار

که شد نامور لؤلؤ شاه وار

بلندی از او یافت کو پست شد

درِ نیستی کوفت تا هست شد

******************************************************

در سیره امام علی بن موسی الرضا (ع) نوشته اند که در سفر خراسان، روزی سفره ای گستراند و همه خادمان را کنار آن نشاند و خود در کنار آنان نشست و غذا تناول کرد. یکی از یاران امام (ع) عرض کرد: اگر سفره ای جدا از سفره خویش برای آنها آماده کند، بهتر است. حضرت فرمود: ساکت باش! پروردگار ما یکی است، همه از یک پدر و مادر آفریده شده ایم، ارزش و احترام افراد در گرو اعمال آنهاست

*********************************************************

تکبر زائیده قدرت مادی است و تواضع زاییده قدرت معنوی

**********************************************

در اهمیت تواضع مروری بر واقیتهایی تاثیر پذیر از این خصلت ِ حسنه داریم

تواضع، از ویژگی های واقعی بندگان شایسته خداست: قرآن مجید می فرماید: «بندگان خدای رحمان کسانی اند که روی زمین به نرمی گام بر می دارند و آن گاه که نادان ها ایشان را خطاب کنند، به ملایمت پاسخ می دهند و بر آنان سلام می کنند.»

خداوند در این ایه، دوازده فضیلت بزرگ برای مؤمنان خالص ذکر کرده و جالب این که نخستین آنها، صفت تواضع است.

  - تواضع، نشانه بندگی و روح اعمال عبادی مؤمنان است: رسول اکرم (ص) به جمعی که مشغول نماز و نیایش بودند، فرمود: چه شده است که شیرینی و حقیقت عبادت را در شما نمی بینم؟ گفتند: شیرینی عبادت چیست؟ فرمود: تواضع.

  - تواضع، علامت تشیّع راستین است: از امام حسن عسکری (ع) نقل شده است: «کسی که به برادران خود تواضع کند، در نزد خدا از صدّیقین محسوب می شود و از شیعیان علی بن ابی طالب خواهد بود.»

- تواضع، عبادت است: امیر المؤمنین (ع) می فرماید: «بر تو باد به تواضع که از برترین عبادات است.»

  - تواضع، منشأ مباهات خدا به ملائکه است: پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «خداوند به پنج دسته از انسان ها نسبت به فرشتگان افتخار می کند: مجاهدان، نیازمندان، آنها که برای خدا تواضع می کنند، ثروت مندانی که بدون منّت به مستمندان کمک می نمایند و کسی که در خلوت از خوف خدا گریه می کند.»

  - تواضع، رمز پیامبرگزینی است: خداوند به موسی (ع) وحی کرد: ای موسی! آیا می دانی چرا از میان همه آفریدگانم تو را برای سخن گفتن با خود برگزیدم؟ موسی عرض کرد: علت آن چه بود؟ فرمود: ای موسی! من در میان بندگانم کسی را از تو متواضع تر در برابر خود ندیدم. ای موسی! تو چون نماز می گزاری گونه خویش را بر خاک می نهی.

**************************************************

(مناجات)

خدایا!

ما بنده توئیم و بنده را جز اطاعت نشاید! به ما الفبای بندگی بیاموز.

خدایا!

بی نگاه لطف تو، هیچ کار به سامان نمی رسد.

نگاهت را از ما دریغ نکن.

خدایا!

عنانمان را از دست نفسمان بستان

و یاد خودت را چنان در دلمان بنشان که تو از چشممان ببینی

و از گوشمان بشنوی و از زبانمان بگویی.

خدایا!

نگاهمان را از غیر خودت بگردان و ما را نگران خودت بگردان.

خدایا!

در قیامت با چه رویی به چشمهای تو نگاه کنیم که در مقابل عمری نعمت،

جز گناه و معصیت نیاورده ایم. شرمساریِ آن روز از هر عذابی دردناک تر است.

دستمان بگیر.

خدایا!

به چشم، گریه بیاموز و به دل، اِنکسار و به همه اعضا و جوارح، بندگی.

خدایا!

به دست حجت خاتم، گره از کار فرو بسته ی عالم بگشا.

آمیـــــــــن یا رب العالمیـــــن

 

 


  • رادیو بدون شایعه
  • ۰
  • ۰

گروه فرهنگ و اندیشه رادیو ایران تقدیم میکند

به افق آفتاب

به نام ِ خدایی که با یادش میشه دل و روحی آرام داشت.

با تبریک سالروز ِ میلاد امام کرامت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام ، خدمت ِ همه شما عرض ِ سلام داریم و در آستانه اذان ظهر با شما هم زمزمهء  نام ِ خدا میشیم.

نام ِ خدایی که به حقیقت ِ آرامش ِ دلهاست

بخصوص برای ِ

همه کسایی که دلاشون جایگاه ِ خداست و روحشون آرومه

کسایی که میدونن به حُکم ِ بنده خدا بودن

صاحب ِ عزت و ارزشن

عزت و و ارزشی که حرمت ِ زیادی داره.

کسایی که میدونن این خود ِ وجودی

روحی از خدا که ودیعه او در وجود ِ ماست و وصل کننده ما به منبع ِ فیض ِ الهی. روحی که مثل ِ آینه اس و منعکس کننده نورِ الهی و دقیقا برای ِ همینم هست که باید از هر کدورت و غباری عاری باشه.

کدورت و غباری که روی ِ آینه دلهامون میشینه ، همون، گناه های ِ کوچیک و بزرگی که گاهی دلامونو تاریک میکنه.

روح و وجود ِ همه ما انسانها کرامت داره و باید مراقبش بود

مراقب تا با انجام ِ هیچ گناهی حقیر و بی ارزش نشه

مراقب تا حرمت و احترامش حفظ بشه.

به نظر ِ شما چطور میتونیم حرمت ِ وجود ِ خودمونو حفظ کنیم و کرامت ِ وجود داشته باشیم؟

شماره تماس:

شماره پیامک:

با استناد ِ به ایات و روایات ، کرامت و شرافت خدادادی انسان، وقتی به فعلیت و کمال می‌رسه که انسان در مسیر فطری ای که خداوند انسان رُ بر اون خلق کرده، حرکت کنه، در همین رابطه خداوند در قرآن کریم میفرمایند: پس روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن. این فطرتی است که خداوند انسان¬ها را بر آن آفریده؛ دگرگونی در آفرینش الهی نیست؛ این است آیین استوار، ولی اکثر مردم نمی‌دانند.

و همچنین در کلام حضرت پیامبر(صلی ا... علیه و آله و سلم) می‌فرماید: کرامت و بزرگواری انسان در دین اوست.

بدون شک داشتن یه روح ِ پاک و یه دل ِ بزرگ مثل ِ داشتنه هر چیز ِ دیگه ای توی ِ این دنیا واسه خودش آدابی داره

چیزی که داشتنش معمول و رایج نیست

و اگه خواهانش هستیم باید خودمونو مهیاش کنیم

مهیا کردنی که حتما تمرین میخواد ......

همه ما دور و برمون پر ِ از آدمهای مختلف

از کسایی که یه وقتایی تو زبون هم میگیم آدمای ِ بزرگی دارن

و یا کسایی که میگیم روح ِ بزرگی دارن

اون چیزی که مشخص ِاینه که اگه به ما باشه ما همه دوست داریم دل و روحی بزرگ داشته باشیم و صاحب ِ حرمت بشیم

و مثل ِ کسایی باشیم که دلاشون بی انتهاست

با ما بمونین تا خدمتتون عرض کنم که با توجه به آیات و روایات و کلام ِ بزرگان چطور میشه به این ثروت ِ ابدی دست پیدا  کرد.

در آیات و روایات، تقوا رُ از مهمترین معیارهای کرامت معرفی می‌کنن:

و آمده است که : گرامی ترین شما نزد خدا، با تقواترین شماست.

حضرت علیه علیه السلام در همین رابطه میفرمایند:  کرامت و بزرگواری طلب کردم، پس نیافتم آن را مگر در تقوا؛ لذا با تقوا شوید تا بزرگوار گردید.

خدای متعال در قرآن می‌فرماید که مرد یا زن بودن، اختلاف نژاد، لهجه، زبان و رنگها هیچ یک موجب کرامت یا مانع آن نیست، بلکه معیار کرامت نزد خدا، همانا تقوا است. انسان با تقوا کریم است و در نتیجه هر که أتقی باشد، اکرم است.  حضرت امام(رحمه ا... علیه )  نیز می‌فرمایند: هر که تقوایش بیشتر است، پیش خدا کرامتش زیادتر است؛ آن کارمند که در کار اداری تقوا دارد؛ آن نخست وزیری که در نخست وزیریش تقوا دارد، تقوای سیاسی دارد، آن رئیس‌جمهور که تقوا دارد، الهی است. این‌ها کریم اند؛ آن روزی که بر ملت تقوا پیدا شود، ملت برومند است، کریم است، پیش خدا اکرم است.

یکی از راه های ِ رسیدنه به کرامت ِ نفس و دل و روحی  وسیع و بزرگ اینه که خودتو به یه منبع و سرچشمه بی انتها وصل کنی

یعی کسی یا چیزی رُ پیدا کنی که بتونی توی ِ لحظه های ِ سخت و دقیقا همون جاهایی که دیگه طاقتی برات نمیمونه بهش تکیه کنی

کسی که بتونی بهش مطمئن باشی

مطمئن از این که از تکیه کردن و اعتماد ِ بهش پشیمون نمیشی

خیلی از ماها تکیه مون به خودمونه

خیلیامون به پدر و مادرمون

و خیلیای ِ دیگه مون به دوست و اشنا و رفیق ِ قدیمی

اما بین ِ همه ماها اندازه دل ِ اونایی که تکیه شون به خداست

از بقیه بزرگتره

چون اونا به کسی وصلن که بزرگترین و بالاترین حقیقته عالمه.

حضرت امام علی علیه السلام میفرمایند: از آثار و نتایج کرامت، کوچک شدن دنیا در نظر شخص کریم است. کسی که نفس او نزدش گرامی است، دنیا در نظرش کوچک است.

میگن اگه خواستین اندازه کرامت ِ  دل و روح ِ آدما رُ اندازه بگیرین

ببینین

کدوماشون از بقیه آروم ترن

چون هر چی اندازه دل ِ آدما بزرگتر میشه

آرامششون هم بیشتره

چون هر غصه و سختی و گرفتاری رُ که جلوی ِ دلشون میذارن

میبینن که در برابر ِ خدایی که توی ِ دلهاشون جای داره

عجیب کوچیک و بی مقداره.

تا حالا به این فکر کردیم که چرا میگن خدا توی ِ دل ِ بنده هاش ِ

چون این دل ..... شروع ِ همه چیه

و همه اتفاقای ِ زندگی گره خورده به همین دل

به دلی که باید توی ِ غصه ها صبور باشه

توی ِ سختیها محکم باشه

به دلی که باید تویِ کارای ِ خوب پیش قدم بشه و توی ِ خطا و گناه عقب بشینه

انگار این دل ِ که حتی به عقل ِ آدمم فرمون میده

دلی که اگه هدایتش دست ِ خدا باشه

همه چی درست میشه

هم این دنیا و هم اون دنیا

و برای ِ این که دلمون جایگاه ِ خدا باشه

باید بزرگش کنیم.

یه نشونه برای ِ اونایی که صاحب ِ کرامت هستن دل ِ آرومه  ...

یه روح ِ متصل به خدا

چون  اونا میدونن که خدا همه چی رو میبینه و میشنوه.

فکر نکنین داشتنه وجود ِ با حرمت و با کرامت فقط سهم ِ بعضی از آدمهاست

نه

دلهای ِ همه ما بزرگ میشه اگه توی ِ عصبانیتهامون چشمامونو روی ِ همه چی نبندیم

دلامون بزرگ میشه اگه انقدر از هم توقع نداشته باشیم

دلامون بزرگ میشه اگه  انقدر دنبال ِ مقصر نباشیم

دلامون بزرگ میشه اگه گاهی خودمونو جای ِ بقیه بذاریم

دلامون بزرگ میشه اگه شعله غرورمونو کم کنیم

دلامون بزرگ میشه اگه باور کنیم که محور ِ همه چی ما نیستیم و ما هم جزئی از این عالمیم.

همین

دل سپردن به رضایت ِ خدا مهم ترین شرط ِ صاحبدلی ِ

اونم صاحب ِ دلی بزرگ بودن.

فکر کنم داشتنه یه روح ِ با کرامت اونقدر ارزش داشته باشه که بخاطرش حاضر بشیم دیگران ُ ببخشیم

فکر کنم داشتنه یه روح ِ با کرامت اونقدر ارزش داشته باشه که بخاطرش حاضر بشیم گاهی از خودمون بگذریم

فکر کنم داشتنه یه روح ِ با کرامت اونقدر ارزش داشته باشه که بخاطرش حاضر بشیم دیگران ُ واقعا دوست داشته باشیم

فکر کنم داشتنه یه روح ِ با کرامت اونقدر ارزش داشته باشه که بخاطرش حاضر بشیم کمی بار ِ غصه دیگران ُ به دوش بگیریم و شریکشون بشیم

فکر کنم داشتنه یه روح ِ با کرامت اونقدر ارزش داشته باشه که بخاطرش حاضر بشیم جز رضای ِ خدا به چیزی فکر نکنیم.

 (مناجات)

خدایا

به عزتت سوگند که جز تو مر گناهان خویش را بخشنده ای نمی‌یابم و شکستگی خویش را جز تو پیوندی نمی‌بینم.

من اینک با بالهای تواضع به بارگاه تو باز گشته ام و پیشانی خشوع و خواری خویش بر درگاه قدرتت نهاده ام .

اگر از در رحمت خویش برانیم به کدامین در پناهنده شوم و اگر از قلّه رافتت فرو افکنیم به کدامین دامنه بگریزم؟... که صد  افسوس از خجلت و رسوائیم و... هزار افغان از توشه راهم.

ای بزرگ بخشاینده گناهان بزرگ ، از عظیم گناهانم هلاک کننده هایش را ببخش

واز قبیح رازهایم رسوا کننده ها یش را بپوش

و مرا در گرمای حضور قیامتت از خنک گوارای عفوت بنوش

 

 


  • رادیو بدون شایعه
  • ۰
  • ۰

سحر سی ام 96

این دقایق بامداد  چهارم تیرماه سال 1396

و آخرین قرار ِ سحری رمضان است

به نام ِ خدایی که این شبها باهاش انس گرفتیم

و حالا سخته وداع با ماهی که میهمان ِ خدا بودیم

با آرزوی ِ احساس ِ رمضانی دوباره

سلام

امشب سلاممون رنگ خداحافظی داره و انصافا سخته

سخته چون سی شب انس گرفتیم به بیداری ِ شبها

سخته چون سی شب انس گرفتیم به صحبت با خدایی که مشتاق ِ حرفهامون بود

سخته چون میدونیم که حساب ِ روزها و شبهای ِ رمضان تکرار نشدنی ِ 

سخته چون واقعا دلمون برای ِ این لحظه ها تنگ میشه

دلتنگی ای که از خود ِ خدا میخوایم برای ِ ما آسونش کنه

آسون با موندگار کردنه یادش در دلهامون 

و این که همیشه در کنار ِ خودمون احساسش کنیم 

مثل ِ همه اوقات ِ ماه رمضون

امشب از خدا میخوایم که حال ِ این ماه ِ آسمونی رُ در همه  روزها و شبهای ِ ما همیشگی کنه

دقایق ِ با قی مونده از آخرین موعد سحر  رُ با ما باشید 

کلام ِ آغاز این سحرمون 

کلامی از جنس ِ وداع ِ 

وداع و بدرود با ماهی که دوستش داشتیم 

بدرود ای بزرگ ترین ماه خداوند و ای عید اولیای خدا.

بدرود ای ماهی که تا تو بودی، امن و سلامت بود.

بدرود ای آنکه نه در مصاحبت تو کراهت بود و نه در معاشرتت ناپسندی.

بدرود که سرشار از برکات بر ما درآمدی و ما را از آلودگی های گناه شست وشو دادی.

بدرود که چه بدی ها با آمدنت از ما دور شد و چه خیرات که ما را نصیب آمد.

بدرود تو را و آن شب قدرت را که از هزار ماه بهتر است.

بدرود تو را و آن فضل و کرم تو را که اینک از آن محروم مانده ایم.

بدرود ای ماه دست یافتن به آرزوها 

در وصف وداع ِ با رمضان دل به کلام حضرت امام سجاد ع میسپاریم که فرمودند:

امام سجاد علیه السلام در بخشی از دعای وداع ماه رمضان می فرماید: «سلام بر تو که در هنگام وداع، ما احساس خستگی نکردیم». ایشان در بخش دیگری از این دعا می فرماید: «سلام بر تو! پیش از آنکه بیایی، ما انتظارت را می کشیدیم و اکنون هم که می خواهی بروی، ما را غمگین کرده ای. سلام بر این مهمان گران قدری که به برکت آن، خداوند بسیاری از بلاها را از ما برداشت و خیلی از برکات را به ما بخشید

جابر بن عبدالله انصاری، می گوید: در جمعه آخر ماه رمضان نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله رفتم، هنگامی که چشم آن حضرت بر من افتاد فرمود: ای جابر! این جمعه آخر ماه رمضان است. پس با آن وداع کن و بگو:«خدایا! این رمضان را آخرین روزه ما قرار نده و اگر چنین مقرّر کردی، ما را مورد رحمت خود قرار ده و محروممان مساز». هر کس این را بگوید، به یکی از دو امر نیکو می رسد: یا آنکه طول عمر می یابد و ماه رمضان بعدی را درک می کند، و یا آنکه مورد بخشش و رحمت خدا قرار می گیرد

در روایتی است که خداوند در هر شب از ماه مبارک رمضان، هنگام افطار هفتاد هزار هزار شخص را که همه مستوجب آتش هستند از آتش نجات می‌دهد، شب آخر ماه رمضان که می‌شود،  شب آخر ماه رمضان به مقدار تمام آنچه که در ماه رمضان از آتش نجات داده است، نجات می‌‌دهد.

یکی از آداب ماه مبارک رمضان، وداع با این ماه عزیز در پایان آن است. آیت الله ملکی تبریزی در این باره می نویسد:

«بدان که زمان و مکان، گرچه از نگاه ظاهر، بی جان هستند، دارای حیات و شعور می باشند، و حتی از حب و بغض برخوردار هستند. و چون زمان، دارای ادراک، حیات و شعور می باشد، دستور داده شده است که با ماه رمضان خداحافظی و وداع نمایید. دراین باره چیزی که اهمیت دارد این است که شخص وداع کننده، در سخنانی را که بر زبان می آورد، صادق باشد و راست بگوید، تا ماه رمضان او با دروغ و نفاق پایان نیابد؛ چرا که در بخشی از جمله هایی که برای وداع ـ از سوی اهل بیت علیهم السلام آمده است می گوییم:

«سلام بر تو ای هم نشینی که دوری ات ناپسند و ناگوار است» و به خداوند می گویی: «ما ماه رمضان را وداع می کنیم درحالی که وداع او بر ما گران بوده، ما را غمگین نموده، و رفتن او موجب وحشت ما شده است.» و چنین وداعی، شکل راست و درست به خود نمی گیرد مگر برای کسی که ماه رمضان را با شوق و محبت به پایان رسانده باشد، نه با تکلف و کراهت. و همچنین چنین وداعی، برای کسی که در ماه رمضان، با آنچه این ماه، اقتضا می کرد، رفتاری مخالف داشت درست نیست؛ زیرا او در حقیقت رفیق و هم نشین با ماه مبارک رمضان نبوده، تا اکنون با آن خداحافظی کند. و به هرحال، در حقیقت، شرط وداع این است که وداع کننده، از فراق وداع شونده اندوهگین و محزون باشد، و وداع کننده، اندوهگین و محزون نخواهد بود، مگر آنکه آن رفیق و هم نشین خود را دوست بدارد، و او را دوست نخواهد داشت مگر اینکه با او مخالفت نکند، و مراقب باشد که در آنچه مورد رضا و محبوب اوست، مطیع و فرمان بر باشد. باری اگر تو به حرمت ماه رمضان و به جایگاه آن نزد پروردگار آگاه باشی، و رفتار نیک و کریمانه اش با خودت را بشناسی، و بدانی که حضور چنین مهمانی شریفی، موجب می شود تا تو گرامی شوی و به سودهای بی پایان دست یابی و به اعلی علیین راه یافته، هم نشین پیامبران و رسولان و ملائکه مقربین گردی، با آمدنش بسی خرسند و شادمان خواهی شد، و با رفتنش بسی اندوهگین و افسرده خواهی گشت. در این موقع است که وداع تو با ماه مبارک رمضان همانند وداع امام سجاد علیه السلام خواهد شد. و از آن سو نیز ماه رمضان همان گونه که تو با او وداع کردی، با تو وداع خواهد کرد، بلکه او در وداع خویش با تو، بیش از آنچه تو در وداع خود از اندوه و غم آشکار کردی، ظاهر خواهد ساخت؛ چرا که عنایت از جانب مقام عالی، تمام تر و کامل تر از عنایت از سوی مقام دانی و پایین خواهد بود.

ذکر ِ استغفرا.... ذکر ِ این اوقات ِ

آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) می‌فرمودند:

هرکجا کم آوردی؛ حوصله نداشتی؛ گرفته بودی؛ پول نداشتی؛ کار نداشتی؛ باطریت تموم شده بود؛

تسبیحت رو بردار و صد بار بگو: "استغفرالله ربی و اتوب الیه"

آروم میشی...

استغفار آثار فوق‌العاده زیادی دارد و فقط برای آمرزش گناه و توبه نیست.

بعضیا غصه دارن از این که ماه رمضون تموم بشه و این حال ِ خوبشون با خدا رُ از دست بدن

اما ... اگه دستی رُ که تویِ دست ِ خداست رها نکنیم

حال ِ ما و خدا همین جوری که هست میمونه

تا آخر عمر و تا ابد

ما مثل بچه ای هستیم که پدرش دست او رُ گرفته تا جایی ببره و در طول مسیر از بازاری عبور می کنن. بچه جلب ویترین مغازه ها می شه  و دست پدر رُ  رها می کنه و در بازار گم می شه و وقتی متوجه می شه که دیگه پدر رُ نمی بینه. اون وقته که فکر میکنه پدرش گم شده  در حالی که در واقع خودش گم شده. انبیاء و اولیاء علیهم السلام پدران خلقند و دست خلایق رُ می گیرن  تا اونها رُ به سلامت از بازار دنیا عبور بدن. غالب خلایق جلب متاع های دنیا شدن  و دست پدر رُ رها کردن و در بازار دنیا گم شدن

در حالی که اگه دستمون تو دست ِ خدا بمونه از دنیا به سلامت میگذریم و به اون سرمنزل ِ مقصود میرسیم

مرحوم حضرت آیت ا.. بهجت میفرمایند: در بین ِ اذکار ذکری برتر از صلوات نیافتم

و در کلام بزرگان است که :

پنج اصل دین در صلوات وجود دارد. «اللّهم» توحید است. «صلّ علی محمد» نبوت است. « و آل محمد » یعنی امیرالمؤمنین و اولادش. این هم امامت. توحید را که قائل شدیم، معاد هم قائلیم. و چون حق محمد و آل محمد را ادا کردید عدالت است.

شگفت از  این مستحب که با اون هر پنج اصل دین رُ اقرار کردیم

این دنیا چه ما بخوایم و چه نخوایم دار ِ امتحان ِ

امتحانی که برای ِ همه ما قطعی و حتمی ِ

و نتیجه همین آزمونهاست که تکلیف ِ اون دنیا رُ معلوم میکنه

حربن یزید ریاحی اولین کسی بود که آب را به روی امام بست و اولین کسی شد که خونش را برای او داد. عمر سعد اولین کسی بود که به امام نامه نوشت و دعوتش کرد و اولین کسی شد که تیر را به سمت او پرتاب کرد. کی می داند آخر کارش به کجا می رسد؟ دنیا دار ابتلاست. با هر امتحانی چهره ای از ما آشکار می شود، چهره ای که گاهی خودمان را شگفت زده می کند، چطور می شود در این دنیا بر کسی خرده گرفت و خود را ندید؟

میگن خداوند داستان ابلیس رُ تعریف کرد تا بدونی که نمی شه به عبادتت، به تقربت، به جایگاهت اطمینان کنی. خدا هیچ تعهدی برای این که تو همون که هستی بمونی، نداده

شاید برای ِ همینه که سفارش شده، وقتی حال خوبی داری و می خواهی دعا کنی، یادت نره عافیت و عاقبت به خیری بخوای

مرحوم دولابی می فرمودند: در باب محبت ، زبان هم تأثیر دارد. به خودت تلقین کن که خدا من را دوست دارد. و قرص و محکم و استوار بگو. اگر دوست نداشت خلق نمی کرد و به خودت تلقین کن آن وقت می بینی در به روی تو باز می شود .

(مناجات)

الهی؛ ای خدایی که بنده گناه کند و تو را شرم، کرم بُوَد

الهی؛ تو دوست می داری که من تو را دوست دارم با آن که بی نیازی از من. پس من چگونه دوست ندارم که تو مرا دوست داری با این همه احتیاج که به تو دارم.

الهی؛ من غریبم و ذکر تو غریب. ومن با ذکر تو اِلف گرفته ام؛ زیرا که غریب با غریب اِلفت بگیرد.

الهی؛ شیرین ترین عطاها در دل من رجای تو خداوند است و خوش ترین سخن ها بر زبان این گنهکار، ثنای توست و دوست ترین وقت ها بر این بنده ی مسکینِ گنهکار ، لقای توست.

الهی؛ مرا عملِ بهشت نیست و طاقت دوزخ ندارم. اکنون کار با فضل تو افتاد. پس مرا بپذیر

 سبد زندگی ما ... هیچ وقت ... از شادی های کوچیک و بزرگ خالی نمیشه ....

پس ... اگه گاهی ... احساس کردیم  که ... رنگ شادی ... تو زندگیمون بی رنگ شده ..... باید... به یاد بیاریم ...که درک شادی... یه مهارته ... یه مهارت که تمرین می خواد ....

مثل تمرینه درک شادی های کوچیک ...

چون .... کسی که ... شادی های کوچیک ... خوشحالش نکنه .... هیچ وقت نمی تونه .... طعم شیرینه  شادی های بزرگ رو ... بچشه

شادی تنها حقیقته این عالمه که کوچیک و

بزرگیش اصلا مهم نیست

و فقط خود شادیه که مهمه

این اندازه های کوچیک و بزرگ معیارهاییه که

ما به شادیها میدیم

و گرنه شادی اصلا کوچیک و بزرگ نداره

میگن یه راهی هست که با اون میشه شادیها رو بزرگتر

کرد 

راهی که توی شریک شدنه شادیها با دیگرانه

چون با این شریک شدن دیگه نه فقط یک دل

که دو  دل و گاهی حتی صدها و هزاران دل

توی یه شادی شریک میشن

خدا وقتی ما رو آفرید سهم دل ما رو

شادیهای بزرگ قرارداد

سهمی که برای هرکدوم از ما محفوظه

پس بیاین دلمونو با شادیهای کوچیک و سطحی

سرگرم نکنیم

دنیای ما

مثل یه سبده بزرگ میمونه که توش انواع و اقسام شادیها هست

فقط مساله اینجاست که هرکسی به اندازه دلش

میتونه از سبد دنیا شادی برداره

پس اگه دوست داریم که به شادیهای بزرگ برسیم

اندازه دلمونو بزرگ کنیم

یه قانون بزرگ و غیر قابل انکار...  توی  دنیا ...  وجود داره ...اونم اینه که ... هیچ کس نمیتونه ... همه شادیها و خوشیها رو... با هم ... د اشته باشه.

دلیلشم اینه که ...اندازه  دستها و دلهای ما ..  کوچیکه .... اون قدر کوچیک که  خیلی زود ... پر میشن.

پس ... اگه دوست داریم  که  توی زندگی هامون ...   شادی ها و خوبی های بیشتری رو تجربه کنیم ... باید ... اندازه دستها و دلها مونو بزرگتر کنیم ... اون قدر بزرگ ... که شادی های بی پایانه خدا ... توش جا بشه.

برای این بزرگ شدن ... فقط دو تا راه وجود  داره ...........

یکی این که ... قدردان خدا باشیم و شکر گذاره شادی های کوچیک و بزرگش ...

و دوم  این که ... هیچ چیز رو فقط  برای خودمون نخوایم ... و اگه  شادی و خوشبختی ای  هست ... برای همه آرزوش کنیم.

خدا این جوری بیشتر از همیشه ... بهمون نگاه میکنه

و زودتر از همیشه دلهامونو به شادی میرسونه

شادیها هرچی بزرگتر و عمیق تر میشن

بیشتر به دل میشینن و البته

سختتر هم به دست میان

مثل شادیه بزرگه امروز که بعد از بیست و نه قرار

به تولد رسیده یه شادیه واقعی

که به خدا میرسه 

شادیهای کوچیک و بزرگه این دنیا

همه بهونه ان

یه بهونه برای درک یه شادیه بزرگ شادی ای که

از اون بزرگتر وجودنداره

و اون رسیدن به خدا و معرفت پیداکردن

نسبته به خداست که اگر اتفاق بیفته

تو سایه معرفته به خدا گلستان میشه این عالم

به شکرانه این لحظه های شاد

دیگران رو هم توی شادیمون شریک کنیم

با یه لبخند با دست نوازش با نگاهی گرم و صمیمی

با کلامی از جنس محبت

و با شادباش عیدی بزرگ به نام عید نوروز 

آرزو میکنم

زندگی هاتون ... به شادی های واقعی ... روشن ...

و دلهاتون  .... به لبخند رضایت خدا گرم ....

(مناجات)

خدایا

بعزتت سوگند که جز تو بر گناهان خویش بخشنده ای نمی یابم

وشکستگی خویش را جز تو پیوندی نمی بینم

خدایا

من اینک با بالهای تواضع

به بارگاه تو بازگشته ام

وپیشانی خشوع وخواری خویش بر درگاه قدرتت نهاده ام .

خدایا

اگر از در رحمت خویش برانیم

به کدامین در پناهنده شوم

واگر از قله رأفتت فر افکنیم به کدامین دامنه بگریزم ؟

که صد افسوس از خجلت ورسوائیم و

هزار افغان از توشه راهم

خدایا

از خیل ِ گناهانم

هلاک کننده هایش را ببخش

واز قبیح رازهایم

رسوا کننده هایش را بپوش

ومرا در گرمای حضور قیامتت

از خنک گوارای عفوت بنوش

 

 

 


 

 


  • رادیو بدون شایعه