رادیو بدون شایعه

بایگانی
  • ۰
  • ۰

برنامه

گروه معارف و مناسبتهای رادیوایران تقدیم میکند.

************************************************

به افق آفتاب

************************************************

به نام ِ خدایی که همراهی همیشگی ِ و دلها به یادش آرومه

***************************************************

در نیم روز نیمه آذر ماه

و به امید ِ دلهایی گرم

مهمون ِ دقایق ِ شما هستیم و دوستدار ِ همراهی ِ شما

*****************************************************

به قراری همیشگی به وقت و به موقع حاضر شدیم تا با هم به زمزمه کلامی که دوستش داره از خوبیها و خوب زندگی کردن صحبت کنیم

*************************************************

از راه و رسم ِ زندگیهایی که یه وقتایی توش سردرگم میشیم

چیزهایی که سرگردونمون میکنن و نمیذارن که درست تصمیم بگیریم

*************************************************

مثل ِ اون وقتایی که بین ِ سادگی ِ در رفتار و اهل ِ تکلف بودن شک میکنیم. شک ِ به این که کدومش درسته و کدومش غلط

*************************************************

بین ِ این که همه طرفدار ِ سادگی هستن اما در عمل بعضی وقتها با تکلف رفتار میکنن

**************************************************

بین این که تا قبل از این سادگی یه حُسن ِ بزرگ بود و حالا  بعضی وقتها ، متاسفانه بی عرضگی به حساب میاد

***************************************************

بین ِ این که همه از سادگی تعریف میکنن اما وقتی نوبت به انتخاب برسه ... تکلف و تشریفات یه گزینه مهم به نظر میاد

****************************************************

بین این که واقعا ... کدومش درسته؟

****************************************************

به نظر ِ شما مهم ترین حُسن ِ با سادگی رفتار کردن چیه؟

شماره تماس:

شماره پیامک:

******************************************************  

واقعیت اینه که سادگی ِ در رفتار و پرهیز از تکلّفات بی‌جا و بی‌مورد، یکی از مسائلی است که توجّه ویژه‌ای در روایات به اون شده. در سیره پیامبر عظیم‌الشأن اسلام(صلی ا... علیه و اله و سلم) وارد شده، که یکی از ویژگی‌های حضرت این بود که ساده و بی‌تکلّف زندگی می‌کردند، ساده و بی‌تکلّف سخن می‌گفت و ساده و بی‌تکلّف غذا می‌خورد. پیامبر(صلی ا... علیه و اله و سلم) در عین اینکه مقیّد بود همیشه پاکیزه، نظیف، مرتّب و معطّر باشد، بسیار ساده و بی‌تکلّف لباس می‌پوشید؛ یکی از اصول زندگی آن حضرت، سادگی و پرهیز از تکلّف بود. تردیدی نیست که زندگی، دارای اصول و حدودی است که انسان باید آنها را رعایت کند؛ ولی انسان نباید با یک سلسله حدود و قیود و تکلّفات بی‌مورد، زندگی را بر خود و دیگران سخت و دشوار کند؛ انسان در زندگی باید همواره جانب اعتدال را نگه دارد.

************************************************

با این همه بعضی از مردم، جانب افراط رُ و برخی دیگه جانب تفریط رُ در پیش می‌گیرن. بعضیا اون چنان پشت پا به قیود و حدود میزنن که یکباره نسبت به همه چیز بی‌قید و لاابالی شده و تنبلی و بی‌کاری رُشعار خودشون قرار میدن ؛ در مقابل، برخی دیگه خودشون رُ در میان آداب و رسوم و عادات بی‌جا و بی‌مورد، محبوس میکنن. هزارها قید برای غذا خوردن و هزارها قید برای لباس پوشیدن و هزارها قید برای رفت و آمدها، پذیرایی‌ها، مهمانی‌ها، عروسی‌ها و مسافرت‌ها ساخته و  زندگی رُ برای خودشون سخت و دشوار میکنن، به طوری که همه زندگی اونها رُ تکلّفات دست و پاگیر فرا میگیره.  اونها نه تنها زندگی رُ برای خودشون سخت میکنن، بلکه دوستان و اطرافیانشون رُ هم  به تکلّف و سختی میندازن.

*************************************************

در روایتی وارد شده که ، مردی امیرالمؤمنین(علیه السلام) را به میهمانی دعوت کرد. حضرت فرمودند: می‌پذیرم به شرط این که سه قول به من بدهی. عرض کرد: چه قولی ای امیرالمؤمنین؟ فرمود: از بیرون چیزی برای من تهیه نکنی، آن‌چه را در خانه داری از من دریغ نکنی و در حقّ زن و بچّه‌ات اجحاف ننمایی. [یعنی این‌که در حق آنها ستم روانداری و آنها را به سختی و تکلّف نیندازی] عرض کرد: قبول می‌کنم ای امیرالمؤمنین. پس علی بن ابی طالب(علیه السلام) دعوت او را پذیرفت.

*******************************************

حضرت امام صادق(علیه السلام) می‌فرمایند:

سنگین‌ترین دوستان من کسی است که به‌خاطر من خودش را به مشقّت و تکلف بیندازد. من از معاشرت با چنین دوستانی، خودم را حفظ می‌کنم و سبک‌ترین دوستان بر قلب من کسی است که وقتی با آنها هستم مثل اینکه خودم به تنهایی هستم [یعنی اینکه وقتی با آنها هستم، احساس بیگانه بودن ندارم].

*****************************************

از آفات بزرگی که در زندگی ما انسانها فراوان دیده می‌شود، آفت تکلّف است. وقتی کاری را که می‌توان به راحتی و آسانی انجام داد، با مشقّت و کُلفَت همراه می‌کنیم، در حقیقت خود و دیگران را به سختی انداخته‌ایم. تولید شرطهای خیالی و وَهمی و کش دادن عرض و طول کارها، یعنی افتادن به دام خطرناک تکلُّف!

   ما، در جریان زندگی دنیایی خود به صورت طبیعی و معمول با گرفتاریهای فراوانی روبه‌رو هستیم. چقدر احمقانه است اگر خود نیز با عدم پای‌بندی به قواعد خِرَد، کار را بر خویش سخت‌تر کنیم!

   و همگان به اندک تأمّلی در می‌یابند که: انجام دقیق، مُتقَن، منظّم و با کیفیت هر کار، با پیچیده کردن، سخت کردن و تکلّف، زمین تا آسمان متفاوت است.

*********************************************

از جمله اموری که در جامعه‌ی ما در میان بسیاری از خانواده‌ها، به این آفت خطرناک ( تکلّف) مبتلا شده است، مسأله‌ی مهم و سرنوشت ساز ازدواج است. به بهانه‌ی انجام آداب و رسوم، آبروداری، حفظ حیثیّت و ارزش نهادن بر دختر و پسر و... این شیرین‌ترین حادثه‌ی زندگی جوانان را به کابوسی وحشتناک تبدیل کرده‌ایم. نتایج تلخ این نگاه بیمار، تعداد زیادی از جوانان را از تشکیل زندگی ناامید کرده است و تعداد فراوان دیگری را با مشکلات فراوانی در آغاز راه روبه‌رو کرده است.

   خانواده‌های زیادی با نزدیک شدن به زمان ازدواج فرزندشان، به جای جشن و شادی عزا می‌گیرند. آسیبهای فرهنگی، تربیتی و اخلاقیِ ناشی از تجرّدِ طولانی مدّت و تأخیر در ازدواج، غیر قابل محاسبهاست. نتایج شوم یک شروع پُر مشقّت و پُردردسر، چه بسیار کام جوانان را در آغاز زندگی تلخ می‌کند. در این آفتِ بزرگِ اجتماعی، همه مقصّریم و البته از همه بیشتر خانواده‌های متکلّف باید در پیشگاه خداوند پاسخگو باشند!  و در رفع این معضل خانمان سوز، همه باید به میدان بیایند و این سنّت الهی و آسمانی را از قید و بند زنجیرهای جاهلی نجات بخشند و میدان زندگی را برای خوشبختی جوانان هموار سازند

**************************************************

   تکلّف، فرصت سوز است، عمر را بر باد می‌دهد؛امکان موفقیّت را کاهش می‌دهد، دلسردی و افسردگی را دامن می‌زند، سرمایه‌ها را نابود می‌کند و زندگی را به کام آدم تلخ می‌سازد.

*****************************************

(مناجات)

پروردگارا، سه خصلت است که مرا از درخواست از تو باز می دارد، ولی یک خصلت است که مرا در آن ترغیب می کند ( آن سه، این است): امری که به آن فرمان داده ای، ولی من در انجامش درنگ کردم و کاری که مرا از آن نهی نمود، ولی به سویش شتافتم و نعمتی که به من بخشیدی، ولی در سپاس گزاری کوتاهی نمودم.

 تفضل و احسانت به کسی که رو به سوی تو آورد و با گمان نیک به بارگاهت آید، مرا به درخواست از تو وا می داد، زیرا تمام احسانهایت از روی تفضل است و همه نعمت هایت، بی سبب و ابتدایی می باشد.

 

  • ۹۸/۰۹/۱۲
  • رادیو بدون شایعه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی