برنامه
گروه معارف و مناسبتهای رادیو ایران تقدیم میکند.
*****************************************
به افق آفتاب
******************************************
به نام خدا و سلام
امروز هم در این ساعات ِ تکرار نشدنی با ما همراه باشین.
*************************************
اوقات ِ همگی بخیر و الهی که هیچ کسی نه الان و نه هیچ وقت ِ دیگه بد اخلاق و ابرو گره کرده نباشه ، که خداییش این بداخلاقی گرفتاری ِ بزرگیه ، اونم یه گرفتاری ای که واقعا اذیت کننده و آزاردهنده اس.
**********************************************
فکر نمیکنم کسی پیدا بشه که دلش نخواد آرامش توی ِ زندگیش همیشگی باشه.
آرامش و دور شدن از خیلی از تنشها و دغدغه های ِ که واقعا خود ساخته اس ، یعنی خودمون ، خودمونو گرفتارش میکنیم.
*************************************
بعضی وقتها ماها خودمونو درگیر ِ یه دغدغه هایی میکنیم که راه ِ نفس ِ زندگیهامونو میگیره و نمیذاره که یه آب ِ خوش از گلوی ِ خودمونو و بقیه پایین بره. دغدغه هایی مثل ِ بداخلاقی و عصبانی شدن و زودجوش آوردنهایی که گاهی اونقدر واسمون عادی میشه که اگه یه روزی دچارش نشیم ، حس میکنیم یه چیزی کمه.
*************************************
مثلا توی ِ مترو اگه مسافر ِ جلویی یه کم معطل کنه و دیرتر پیاده و سوار بشه ، خیلی زود عصبانی میشیم.
توی ِ خیابون اگه ماشین جلویی یه کم دیرتر بپیچه یا بد بپبچه ، دادمون بالا میره.
*************************************
یا این که اگه توی ِ خونه همین که یکی خلاف ِ حرف ِ ما حرفی بزنه ، میخوایم دنیا رُ زیر و رو کنیم.
پشت ِ فرمون اگه یکی یه بوق ِ اضافه بزنه ، با قفل فرمون میایم پایین و تو یه چشم به هم زدن دست به یقه میشیم.
*************************************
اگه مسافر یه کم سر ِ کرایه اش چونه بزنه ، یدفعه وسط ِ بزرگراه زدیم رو ترمز و داد و بیداد.
****************************************
اگه مشتری یه کم جنسامونو زیر و رو کنه و دوتا سوال ِ زیادتر بپرسه ، از مغازه بیرونش کردیم. اگه بچه مون یه کم موقع ِ بازی سرو صدا کنه ، با کلی داد و فریاد میفرستیمش تو اتاقش.
**********************************
اگه جوونمون یه کم مثل ِ روزگار ِ جوونی ِ خودمون ساز ِ مخالف بزنه ، از همه چی محرومش میکنیم . واقعا چی شده چرا ماها اینجوری شدیم. اونم سر ِ مسائلی که وقتی آتیشمون فروکش میکنه وبهش فکر میکنیم میبینیم چقدر بی اهمیت بودن.
و اینجاست که یه عذاب وجدان و پشیموی ِ تلخ و دردناک میاد سراغمون.
*************************************************
به نظر ِ شما بهترین راه علاج برای ِ این که انقدر بداخلاقی نکنیم و بیشتر خوش رو باشیم چیه؟
شماره تماس:
شماره پیامک:
*****************************************
شاید گیراتر از «حُسن خلق»، واژه ای نباشه که ترسیم کننده روحی زلال و طبعی بلند و رفتاری جاذبه دار باشه. چیزی که عنوان برجسته رفتار یک مسلمان ِ و معیار کمالِ ایمان یک مؤمن، آنگونه که رسول خدا(صلی ا... علیه و آله و سلم) نیز، به این فضیلت متعالی آراسته بود.
بخشی از اخلاق نیکو، در «خوشرویی» متجلّی ِ ، بخشی در «خوشخویی» و بخشی هم در «خوشگویی». و چه خوب ِ دنیا که به این سه «خوش» مبارک و مقدس، بپردازیم و از اونها کلیدی برای گشودن قلعه دلها و عاملی برای تحکیم رابطه ها بسازیم.
**********************************************
در مواجهه دو نفر با همدیگه، پیش از هر سخن و عمل، دو صورت با هم روبه رو می شه. مواجهه دو انسان با هم و کیفیت این رویارویی چهره ها، نقش عمده در نحوه گفتار و رفتار داره و رمز گشایش قفل دلهاست.
"خوشرویی"، هم در نگاه مطرح است، هم در لبخند.
هم در گفتار آشکار می شود، هم در رفتار.
چه بسا رابطه ها و دوستیهایی که با «ترشرویی» و «اخم کردن» و «عبوس شدن» به هم خورده. از سوی دیگه مبدأ بسیاری از آشناییها هم یک «تبسّم» بوده.
وقتی با چهره شکفته و باز با کسی روبه رو می شیم، در واقع کلید محبت و دوستی رُ به دستِ او دادیم . برعکس، چهره اخمو و ابروهای گره خورده و صورتِ درهم و بسته، دریچه ارتباط و صمیمیّت رُ میبنده.
اگه این خوشرویی و خنده رویی با نیّت پاک و الهی انجام بگیره ، علاوه بر تأثیر محبّت آفرین، «حسنه» و «عبادت» به حساب میاد.
***************************************
از حضرت امام باقر(علیه السلام) سخن بیاریم که ایشان فرمودند:
"لبخند انسان به چهره برادر دینی اش «حسنه» است"
تبسّم، مبدأ بسیاری از آشناییها و زداینده بسیاری از غمها و کدورتهاست. و حقیقتا تعجب از کسایی ِ که از این کار بی زحمت و رنج و خرج، که برکات فراوان داره، طفره می رن و به سختی حاضرن «گُلخنده» مسرّت رُ بر لبان خود و چهره دیگران خلق کنند.
***************************************************
از حضرت امام صادق(علیه السلام):
کسی که از چهره برادر دینی اش، رنج و اندوهی را بزداید، خداوند به پاداش آن، ده «حسنه» در نامه اعمالش می نویسد.
واقعا مگه این کار نیک، چه اندازه زحمت داره؟
البته این رفتار، نوعی هنرمندی در معاشرت ِ ، قلبی مهربون می خواد و عاطفه ای سرشار و خصلتی نوع دوستانه. شاد کردن دیگران، چهره دیگه ای از همین «غمزدایی» ِ . گاهی با توجّهی، نگاهی، محبتی، کلامی، هدیه ای و ... میشه انسانی رُ مسرور ساخت و در نتیجه خدا رُ از خودمون راضی کنیم.
در این زمینه، باز هم سخنی از پیشوای صادق شیعه بیاریم که فرمودند:
«هر مسلمانی که با مسلمانی دیدار کند و در برخورد، او را شادمان سازد، خدای متعال نیز او را خوشحال و مسرور خواهد ساخت.»
برخورد با چهره باز با دیگران، اونها رُ آماده تر میکنه تا دل به دوستی با شما بسپارن . خنده رویی و بشّاش بودن، دیگران رُ دل و جرأت می بخشه، تا بی هیچ هراس و نگرانی، با شما باب آشنایی رُ باز کنن و سفره دلشون رُ پیشتون باز کنن.
*****************************************
اگه با خوشرویی، بتونید بار سنگین غم دوستان رُسبک کنید، کارتون عبادت ِ و اگه با یک تبسّم، بتونید خاطری رُ شاد کنید، به خدا نزدیک تر شدید. به قول حافظ:
دایم گل این بستان، شاداب نمی ماند
دریاب ضعیفان را، در وقت توانایی
*******************************************
حضرت امام صادق(علیه السلام) فرمودند: مدارا با مردم نصف ایمان و رفق با آنان نیمی از زندگی است و سپس به عنوان راهکاری برای آسیب ندیدن معنوی از معاشرت با مردم فاسق فرمود:در آشکار با این افراد بدی که مجبورید با آنان باشید معاشرت کنید اما در نهان با نیکان باشید و بر آنان اعتراض نکنید تا به شما ظلم نکنند.
**********************************************
حضرت امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «بد اخلاقی عمل و عبادت انسان را باطل می نماید همان گونه که سرکه عسل را فاسد می کند.
حضرت امام علی (علیه السلام) فرمودند: «اخلاق بد، بدترین همنشین انسان است، دوستان انسان را فراری می دهد و چیزی وحشتناک تر از بداخلاقی نیست.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «شما را سفارش می کنم از بداخلاقی بپرهیزید که بداخلاق بدون شک در جهنم است.
حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: «بداخلاقی روزی انسان را کم می نماید."
واقعا با این همه زشتی چطور یک فرد عاقل می تونه بد اخلاق باشه؟
*************************************************
(مناجات)
خدایا
پاک و منزهی تو، هرگز از تو ناامید نمی شوم، در حالی که در توبه و بازگشت به سویت را به رویم گشوده ای، بلکه سخن بنده ذلیلی را به زبان می آورم که به خود ظلم و ستم کرده و حرمت پروردگارش را سبک شمرده است؛ کسی که گناهانش بزرگ و رو به زیادی است و روزگارش به او پشت کرده و عمرش سپری شده است، چون بنگرد، وقت عمل گذشته و به پایان عمر رسیده و یقین حاصل کند که پناهنگاه و گریزگاهی از [عذاب و انتقام] تو برایش نیست، به سوی تو روی می آورد و توبه اش را برایت خالص نماید. پس با دلی پاک و پاکیزه به سویت برخیزد. سپس تو را با صدایی سوزناک و آهسته بخواند
- ۹۸/۰۹/۱۲