افق- جمعه- برکت صداقت

گروه فرهنگ و اندیشه رادیو ایران تقدیم میکند.

******************************************************

به افق آفتاب

********************************************************

در مَطلع ِ آسمونی ترین دقایق ِ روز و به زمزمه نام و یاد ِ خدا با شما همراه هستیم.

***********************************************************

با شماییم و از خدای ِ بزرگ درخواست میکنیم که ما رُ در زمره کسانی قرار بده

که جز به مدار ِ  خیر و خوبی زندگی نمیکنن.

*****************************************************

کسایی که هر چیزی توی ِ زندگیشون سر ِ جای ِ خودش ِ ، و جای ِ خیلی چیزا با هم عوض نشده.

*************************************************

همه ماها دوست داریم یه زندگی ِ خوبو تجربه کنیم ، یه زندگی پر از رضایته خدا، رضایتی که بی تردید نور و روشنی و برکته ِ عمر و زندگیمون میشه.

***************************************************

داشتنه یه زندگی ِ خوب ، نتیجه رفتار و کارهای ِ خوبه ،  نتیجه همه خوبیهایی که برای ِ هیچ کدوممون غریبه نیست ، نتیجه دور بودن از بدیهایی که هیچ کدوممون در شر بودنشون تردیدی نداریم.

*******************************************

سلام  امروز ِ ما به اونایی که وقتی باهاشون حرف میزنی میتونی مطمئن باشی که همه چی همون جوری ِ که میگن. به اونایی که وقتی باهاشون حرف میزنی، گیج نمیشی که کجای ِ حرفشون راست بود و کجاش دروغ.

*******************************************************

همه ماها تجربه دروغ و راستگویی رُ داریم و اگه با خودمون تعارف نداشته باشیم به خوبی متوجه اثراتش توی ِ زندگیهامون شدیم.

***************************************************

صداقت برکته زندگیهاست چون مثل ِ نور میمونه و محال ِ که جایی نور باشه و تاریکی غلبه پیدا کنه.

***************************************************

و دورغ که جز کدورت نیست و حتی اگه با ظاهری خوب هم به سراغمون بیاد نتیجه ای جز پشیمونی و شکست نداره.

************************************************

به نظر ِشما چرا صداقت مایه خیر و برکته؟

شماره تماس:

شماره پیامک:

******************************************************

راستش دیروز یه اتفاقی افتاد که با بچه ها تصمیم گرفتیم امروز درباره این موضوع عوض شدنه جای ِ صداقت با دروغ  صحبت کنیم

دیروز عصر از خونه زدم بیرون و رفتم پارک ... توی ِ پارک روی ِ یه نیمکت نشسته بودم و به اطرافم نگاه میکردم

نگاهم به دختر بچه سه یا چهار ساله افتاد که از پدر و مادرش کمی فاصله گرفته بود و داشت منو نگاه میکرد . اونقدر چهره زیبا و بانمکی داشت که بی اختیار با دستم اشاره کردم به طرفم بیاید اما در حالتی از شک و ترس از جاش تکون نخورد . دو سه بار دیگه هم تکرار کردم اما نیومد . به عادت همیشگی ، دستمو که خا لی بود مشت کردم و به سمتش گرفتم تا احساس کنه چیزی براش دارم

 

با این کار بلافاصله به سمتم حـرکت کرد . توی ِ همین لحظه پدرش که انگار دورادور مواظبش بود بسرعت به سمت من اومد و یک شکلات رُ مخفیانه توی ِ  مشتم گذاشت بچه اومد و شکلات رُ گرفت . به پدرش گفتم من قصد اذیتش ُ نداشتم . گفت میدونم و مطمئنم که میخواستی بهش محبت کنی اما وقتی مشتتو باز میکردی و اون میدید که خالی ِ متوجه میشد که اعتمادش به تو بیهوده بوده  و این کار تو باعث میشد که بچه ، دروغ رُ تجربه کنه و دیگه تا آخر عمرش به کسی اعتماد نکنه .

 

راستش با این حرفش خیلی رفتم تو فکر و با خودم گفتم توی ِ خونه خیلی از ماها  بابا میشینه و جلوی بچه کوچیکش به خانمش میگه ، فلانی زنگ زد بگو من نیستم . مامانه به بچه میگه اگه غذاتو بخوری برات فلان چیزو میخرم بعد انگار نه انگار . بابا به بچه اش میگه مامانت اومد نگو من به مامان بزرگ زنگ زدم

 بعد این بچه بزرگ میشه میره تو جامعه . معلمش میگه چرا مشق ننوشتی براحتی دروغ میگه که خاله ام مرده بود نبودیم .

فروشنده میشه مثل آب خوردن جنس بنجل رُ بدروغ جای اصلی میفروشه

مهندس میشه بجای دو متر ، یک متر فونداسیون میریزه ،

دکتر میشه ، اهمال در عمل جراحی رُ ایست قلبی گزارش میکنه ،

تولید کننده محصولات پروتئینی میشه ، گوشت نامناسب مصرف میکنه ،

و اینجوری کم کم  دروغ به اولین ابزار هر کسی  برای دست پیدا کردنه به هدفش بدل میشه

***********************************************

من نمیدونم چی میشه که آدما دروغ میگن

حتما شما هم مثل ِ ما بعضی از دروغا رُ شنیدین ، دروغایی که انگار یه جورایی جز حرفهای ِ هر روزمون شده ، البته متاسفانه،

چندتا از دروغ های مشهورمون :

فقط امضای رئیس مونده

این لباس جنسش ترک اصله

همه بچه ها خوشگلن

از فکر تو تا خود صبح بیدار بودم

این آخرین سیگاریه که میکشم

منو تو جوونیام ندیدی

این بهترین کادوییه که تو زندگیم گرفتم

مرسی من نمیخورم، رژیم دارم

از این همه یه دونه مونده، همش رو فروختم

عموم فوت کرده بود نتونستم بیام

مادر نزاییده کسی رو که چپ نگام کنه

خونه رو تخلیه کنین پسرم ازدواج کرده

شما فرم رو پر کنین ما باهاتون تماس میگیریم

و .......

اگه بخوام بگم تا فردا همین موقع کلی براش مثال دارم

******************************************************

دروغ فساد و تباهی جامعه رُ ببار میاره . اعتمادها رُ زایل میکنه . لذت زندگی جمعی و مدنی رُ از بین میبره . ظلم و بیعدالتی رُ گسترش میده .

منشا خیلی از معضلات اجتماعی دروغ ِ . دروغ ریشه جامعه رُ خشک میکنه

******************************************************

متاسفانه بعضی مواقع  ما خیلی از گناهان کوچیک رو به راحتی مرتکب می شیم ، درحالی که همونها زمینه ساز گناهان بزرگتر میشن . از طرف دیگه وقتی میخوایم از خدا طلب آمرزش کنیم به ندرت از گناهان کوچیکمون عذرخواهی و طلب مغفرت می کنیم.

دروغ رو چطور میشه گناه کوچیکی نامید؛ وقتی دروغگو رو دشمن خدا می دونیم

******************************************************

دروغ گفتن زرنگی نیست

هر وقت در خیانت و فریب دادن کسى موفق شدى،

به این فکرنکن که اون چقدر ساده بوده،

به این فکرکن که اون چقدر به تواعتماد داشته .

***************************************************

همه ما در طلب ِ بهترینها هستیم

بهترین زندگی

بهترین دوست

و این چقدر دردناک ِ

که

که ما  به راحتی بهم دروغ میگیم

ولی بزرگترین  معیارمون برای دوستی

صداقته

******************************************************

شرافتمندانه زیستن یعنی خوردن چوب صداقت

به جای بلعیدن نان رذالت

******************************************************

بعضیا میگن ما از صداقتمون ضرر دیدیم

یادتون باشه

وقتی حرف راست می زنین

فقط کسایی از دستتون عصبانی می شن

که تموم زندگیشون به دروغ استوار بوده .

******************************************************

یه چیزی که توی ِ دروغ نگفتن مهمه

اینه که ظرفیت ِ راست شنیدن رُ توی ِ مردم بالا ببریم

من یادمه ابتدایی بودم که یه روز

عکاس سر کلاس ِ  درس اومده بود تا از بچه های کلاس عکس یادگاری بگیره.معلممون هم داشت همه بچه ها رُ تشویق می کرد که دور هم جمع بشن.

معلم گفت: ببینید چقدر قشنگه که سال ها بعد وقتی همه تون بزرگ شدید به این عکس نگاه کنید و بگین: این احمده، الان دکتره یا اون مهرداده، الان وکیله،

این وسط یکی از بچه ها از ته کلاس گفت: این هم آقا معلمه، الان مرده!

هیچی دیگه .... دو روز یک لنگ ِ پا بیرون ِ کلاس وایساده بود و تا آخر ِ سال معلممون باهاش چپ بود

اونم واسه حرفی که راست بود

*******************************************************

توجه کردی با هر کی که مثه خودش رفتار می کنی و صادقانه حرف میزنی  اعصابش میریزه به هم، این نشون دهنده اینه که هیچکس نمی تونه خودشو تحمل کنه. و همه ذاتا دوست دارن که تو بهشون دروغ بگی

******************************************************

برای ِ تنبیه ِ یک دروغگو

سکوت ابزار ِ خوببیه

چون

آزاردهنده ترین سکوت وقتی ِ که دروغ بگی و

مخاطبت در سکوتی سنگین فقط نگاهت کنه

 **********************************************

شاید باورش کمی سخت باشه اما هنوز هم صداقت بهترین راه ِ

برای به دست آوردن یک دل ، همانطور که هستی باش ...!

صداقت موثرترین تیری هستش که به قلب هدف میشینه ...

هدفت رو با نقشه های جور وا جور آلوده نکن ...!

*********************************************

آخه دروغ تا کجا ...... طرف متولد سال ِ 1320 موهاش ُ رنگ کرده و رفته خاستگاریِ  یه دختر بیست ساله و میگه من اصلا سن ِ همسرم واسم مهم نیست مهم تفاهم ِ

*******

یا اون یکی ریز ِ حساب ِ بانکی ِ رفیقش ُ درآورده و میگه واسه من رفاقت قیمت نداره

********

یا اون یکی .... که حاضر نیست یه لباس ُ توی ِ دو تا مجلس بپوشه و میگه که لباس شخصیت نمیاره

*******

واقعا خوبه که دروغ کُنتُر نمیندازه چون اینجوری قبض ِ بعضیا سر به فلک میکشید

******

از همه بدتر این خونسردی و اعتماد به نفسش ... طرف یه جوری دروغ میگه که انگار خلاف ِ حرفش ممکن نیست

******

خیلی از ماها دنبال ِ آرامشیم و برای ِ داشتنش هر  کاری میکنیم

و غافلیم از این که آرامش شاید همین راست گوییها و دروغ نگفتن ها باشه

**********************************************************

 (مناجات)

الهی! دیده ده که جز تماشای ربوبیت نه بیند و دلی ده که غیر از مهر عبودیت تو.

الهی! پایی ده که با آن کوی مهر تو پوییم و زبانی ده که با آن شکر آلای تو گوییم.

الهی! در آتش حسرت آویختیم چون پروانه در چراغ، نه جان رنج دیده نه دل آلم داغ.

الهی! در سر آب دارم، در دل آتش، در باطن ناز دارم، در باطن خواهش در دریایی نشستم که آن را اکران نیست، به جان من دردیست که آن را درمان نیست. دیده من بر چیزی آید که وصف آن به زبان نیست.

الهی! ای کریمی که بخشنده عطایی و ای حکیمی که پوشنده خطایی و ای احدی که در ذات و صفات بی همتایی و ای خالقی که راهنمایی و ای قادری که خدایی را سزایی، به ذات لایزال خود و به صفات با کمال خود و به عزت جلال خود و به عظمت جمال خود که جان ما را صافی خود ده، دل ما را هوای خود ده، چشم ما را ضیاء خود ده و ما را آن ده که آن به.