رادیو بدون شایعه

بایگانی
  • ۰
  • ۰


راه شب

 

به نام ِ خدا و سلام

****************************************************

اگه دوست دارین توی ِ این گپ ِ شبونه و  دلچسب ِ تابستونی ، دلاتون گرم بشه و مهمون ِ لحظات ِ خوبی باشین

پیچ ِ رادیوتونو نچرخونین و همین جا

با ما  بمونین

****************************************************

امشب  نُقل ِ شیرینی ِ حرفامون از آدمایی ِ که هر روز  حداقل یکی و دوبار میبینیمشون

آدمایی ِ نه چندان دلچسب که باید باهاشون کنار اومد و ....  یه جورایی تحملشون کرد

**************************************************************

همه ماها توی ِ گذر ِ زندگیهامون ناچار از تحمل ِ بعضی از آدمها هستیم ، کسایی که یه وقتایی اتفاقا اصلا غریبه هم نیستن و خیلی هم آشنان

کسایی مثل ِ همسایه ، همکار و یا حتی یه رفیقی که همیشه فکر میکردی بهتر از اون کسی نیست

**************************************************************

من امشب میخوام از یه واقعیتی حرف بزنم که ، یه خودخواهی ِ  ، یه خودخواهی با یه ظاهرِ ،  تر و تمیز و مودب و حتی دوستانه با لبخندی  ملیح

یه خودخواهی واسه اونایی ِ که دنیا رُ همون جوری که خودشون میخوان میبینن و با عیار ِ خودشون همه چی رُ اندازه میگیرن ، فارغ از این که کار ِ درست چیه.

**************************************************************

کسایی مثل ِ

شهناز خانم همسایه مون .. که تاقبل از این که دخترش عروس بشه .. هر جا واسه جاهاز بُرون دعوتش میکردن هی با ایما و اشاره میگفت : توی ِ این گرونی درست نیست به خدا این جاهازهای ِ آنچنانی

اما وقتی نوبت ِ دختر ِ خودش شد .... سه تا کانتینر اثاث فرستاد خونه دامادش

ما که نبودیم اما میگن یخچالش ُ باچرثقیل بردن توی ِ خونه.

"که این یعنی بی انصافی"

**************************************************************

یا همین آقا فرهاد ..... که  صدای ِ تلویزیونشون همیشه انقدر بلند ِ که از سر ِ کوچه هم میشه فهمید کدوم کانال چی داره، اون وقت بچه ها که میرن توی ِ حیاط  ِ خونه بازی کنن

مدام کله اش از پنجره بیرونه و سخنرانی ِ روانشناسی میکنه با موضوع ِ تربیت ِ کودکان و پدر و مادرهای ِ بی مسئولیت.

"که این یعنی بی انصافی"

**************************************************************

یا این آقا سیاوش .... که همیشه صبحها با صدای ِ ناله و نفرینش در حق ِ اونایی که بهداشت ِ کوچه رُ رعایت نمیکنن از خواب بیدار میشم ... ولی من چند بار دیدمش که یواشکی آشغالاشو میذاره جلوی ِ در خونه بقیه همسایه ها

"که این یعنی بی انصافی"

**************************************************************

آخه این وسط یکی نیست که بگه

بابا .... اگه قراره حرفی هم باشه ، جانب ِ انصاف ُ رعایت کنیم .

**************************************************************

به نظر ِ شما با انصاف بودن یعنی چی ؟ و منصف ترین کسی که توی ِ زندگیتون دیدین کی بوده؟

شماره تماس:

شماره پیامک:

******************************************************

از هر کجای ِ ایران ِ عزیز که شنونده ما هستین با ما بمونین که امشب کلی گپ و گفت داریم با هم

********************************************************

بعضیا میگن انصاف  یعنی درک کردن

اما

اما نمیگن که درک کردنه چی

انصاف یعنی درک ِ تفاوتها

یعنی باور ِ این که توی ِ این دنیا هیچ کس شبیه ِ دیگری نیست

و قرار هم نیست که باشه

یعنی این که باور کنیم خوشبختی به معنی ِ موافقتهای ِ همیشگی نیست

به معنی ِ اینه که ما بدونیم با هم فرق داریم

و به این تفاوتها احترام بگذاریم

چون دقیقا بخاطر ِ همین تفاوتهاست که ما همدیگه رُ دوست داریم

به خاطر ی این که هیچ کدوم از ما به تنهایی کامل نیستیم و باهم کامل میشیم

انصاف یعنی فهمیدنه این که ما اینجاییم تا به همه کمک کنیم

برای ِ بهتر و بهترین شدن

************************************************

نقطه مقابل ِ انصاف

 بی انصافی ِ

کلمه ای که گاهی خیلی شنیده میشه

کلمه ای شاید نباید انقدر راحت به زبون بیاد اما میاد

یه کلمه برای ِ توجیه مسئولیتی که به عهده ما بوده و ما خوب انجامش ندادیم

زندگی بازی نیست

شوخی هم نیست

و قرار هم نیست که به روالی اتفاقی و تصادفی سپری بشه

زندگی یه جریان ِ حقیقی از بودنه

یک جریان ِ واقعی که باید بهش فکر کرد

در برابرش متعهد بود و برای ِ خوب سپری شدنش تلاش کرد

هیچ خوبی و خوشبختی ای  تصادفی نیست

راحت هم بدست نمیاد

برای ِ رسیدنه به یک زندگیه سرشار ِ از انصاف باید زحمت کشید

باید راه و رسم ِ زندگی رُ شناخت

باید صبور بود

*******************************************

برای ِ رسیدنه به انصاف باید به همدیگه اطمینان بدیم که دلیل ِ مخالفتهای ِ کوچیک و بزرگ ِ ما در بعضی از موارد

لجاجت نیست

باید به هم حق ِ تصمیم بدیم

باید باور کنیم که هیچ کدوم از ما مبرای ِ از اشتباه نیستیم

باید باور کنیم که دو فکر بهتر از یک فکر تصمیم میگیرن

باید باور داشته باشیم

که زندگیه مشترک یعنی شریک بودنه در همه چیز

*****************************************

انصاف یعنی این که اگر گاهی صددر صد هم با هم موافق نیستیم

باز هم حامی ِ هم باشیم

این احساس ِ داشتنه پشتیبان

از بزرگترین رازهای ِ خوشبختیه

 

گاهی همین حمایت

باعث میشه که یکی کوتاه بیاد و از مخالفت به موافقت برسیم

*******************************************

راز ِ انصاف دوست داشتنه و عشق ورزیدن

و البته فهمیدنه این که عشق همیشه به دست آوردن نیست

بلکه گاهی هم فداکاری و بخشیدنه

 **********************************************

همیشه اولین قدم شناختنه

هر چقدر همدیگه رُ بهتر بشناسیم

زودتر و بهتر به داشتنه انصاف نسبته به هم میرسیم

******************************************

یادمون نره که زندگی جای ِ غرور و لجبازی نیست

همیشه حق با کسی ِ که حرف ِ درست رُ میزنه و این عین ِ انصافه

انصافی که نتیجهء خوبش

  به زندگیه هر دوی ِ ما برمیگرده

*****************************************

(برای ِ شهدا)

در سرزمین من ... تنها ... خاطره هاست... که به قاب جاودانگی میرسد .....

و شاید ...

و شاید .... برای همین است ... که ما ... نام ِ  خاطره های ... جاوید وطنمان را .... بر کوچه های شهرمان ... گذاشته ایم .....

تا ....

تا ... همه بدانند ... که گذر به گذر  این  شهر ... به نام و خاطره جوانمردانش  شهره  است ....

به نام و خاطره  ... جوانمردانی ... که اعتبار این خاک ... در ... گذرهای  آسمانند ....

*************************************

(حضرت امام رضاع)

وقتی نام ِ تو می آید ... من دستهای ِ خالی خود را میبینم و مهربانی ِ تو را که نهایتی ندارد

وقتی نام ِ تو می آید .. من .. کوچکی ِِ خودم را میبینم و بزرگی تو را که در اوجی اعلاست

وقتی نام ِ تو می آید .. من کسانی را میبینم که در طریق ِ مهر از من جلوترند

 و قدم های ِ من هیچ وقت به آنها نمیرسد

اما .. اما تو بگو .....

وقتی آهوهای ِ گریز پای ِ صحرا هم از محبت ِ تو بی نصیب نمیمانند

میشود که سهم ِ من از محبت ِ تو هیچ باشد ؟؟!!!

نه ...... به مهربانی ِ تو قسم که نمیشود ....

پس سلام ِ من بر تو که  میدانم بی جواب نیست و آغاز ِ باران ِ محبت ِ توست

*****************************************

(حضرت مهدی عج)

ما میدانیم ... که سرنوشت عالم... به مقصدی بی مثال و کامل میرسد.... و می دانیم که این رسیدن ... بهانه ای می خواهد و دلیلی.....

ما میدانیم ... که بهانه این رسیدن ... و رمز کمال عالم و آدم تویی....

ما می دانیم ... که دنیا بی تو .... حقیقتی بزرگ را  کم دارد....

ما میدانیم ... یعنی همه می دانند ... و شاید برای همین است که سالهاست همه منتظرند .... منتظر تو .... که آمدنت نهایت آفرینش عالم ... و نهایت معنای انسانی ست.

**************************************

(خداحافظی )

برای آخر حرفی نیست جر امید ِ این که

با امید به خدای ِ مهربان

با هم

به خوبی

به آرامش

و با خوشبختی ِ زندگی کنیم

 

تا قراری دوباره خداحافظ

******************************************************

دیروز عصر خسته و کوفته از سر ِ کار رفتم خونه ... تا خانمم چایی بریزه روی ِ کاناپه دراز کشیدم .. یدفعه یه صدای ِ بلندی اومد که چسبیدم به سقف

تا به خودم اومدم دیدم همسایه طبقه بالایی مونه که صدای ِ موسیقیش ُ بلند کرده و خودشم داره در حد ِ فریاد باهاش میخونه

خانمم از توی ِ آشپزخونه گفت : "میبینیش این همون اقایی ِ که توی ِ جلسه ساختمون تذکر میداد که از طبقات آروم تردد کنین و مزاحم بقیه نشین .. آخه یکی نیست بهش بگه مرد ِ حسابی یه سوزن به خودت بزن یه جوالدوز به بقیه"

حق با خانمم بود .. یه چند دیقه ای صبر کردم اما انگار قصه تمومی نداشت انگار از صدای ِ خودش خیلی خوشش اومده بود

رفتم بالا و در ِ خونه شونو زدم ... با سر و کله خیس اومد بیرون و گفت : بله؟

سلام کردم و گفتم : ببخشید خواستم خواهش کنم یه کم رعایت ِ انصاف ُ بفرمایید ، با عرض ِ پوزش صدای ِ خودتون و موسیقی تون یه کم آزار دهنده اس

تو چشمام نگاه کرد و گفت : از نظر ِ من آدم صداش هر چی هست باس یه جوری باشه که وقتی خودش می خونه حال کنه ... بقیه مشکلشونو بندازن توی صندوق انتقادات"

بعدشم در ُ و بست و رفت

************************************************************

دیروز تولد ِ پسرخواهرم بود .. رفتیم خونه شون ، خانمم واسش یه تی شرت خریده بود

نمیدونین خواهرم از وقتی به محتویات ِ کادوی ِ ما پی برد چه قیافه ای میاومد

باور کنین اگه روش میشد میگفت: میوه و شیرینی هم نخوریم

منم نگه داشتم تا موقع  باز کردنه کادوها ... هدیه مار ُ که باز کردن به پسرخواهرم گفتم: باز خوبه مال ِ تو تیشرت ِ چون خیلیا  واسه کادوی ِ تولد ِ بچه ... پارچ و لیوان هدیه میدن.

هیچی دیگه .. خواهرم تا آخر ِ مهمونی هیچی نگفت ، فکر کنم ترسیده بود که طی ِ یه مرحله دیگه واسه همه فاش کنم که اون کسی که توی ِ تولد ِ شیش سالگی ِ پسرم یه دست پارچ و لیوان بهش داد خودش بوده

دلم خنک شده بود .. یکی نبود بهش بگه آخه انصافت کجا رفته ، قشنگی ِ هدیه که به کم و زیادش نیست .

***************************************************

 (برای ِ حضرت امام رضاع)

وقتی نام ِ تو می آید ... من دستهای ِ خالی خود را میبینم و مهربانی ِ تو را که نهایتی ندارد

وقتی نام ِ تو می آید .. من .. کوچکی ِِ خودم را میبینم و بزرگی تو را که در اوجی اعلاست

وقتی نام ِ تو می آید .. من کسانی را میبینم که در طریق ِ مهر از من جلوترند

و قدم های ِ من هیچ وقت به آنها نمیرسد

اما .. اما تو بگو .....

وقتی آهوهای ِ گریز پای ِ صحرا هم از محبت ِ تو بی نصیب نمیمانند

میشود که سهم ِ من از محبت ِ تو هیچ باشد ؟؟!!!

نه ...... به مهربانی ِ تو قسم که نمیشود ....

پس سلام ِ من بر تو که میدانم بی جواب نیست و آغاز ِ باران ِ محبت ِ توست

*****************************************

(برای ِ حضرت مهدی عج)

رسم ِ ما با تو ..از ازل رسم ِ محبت بوده است

رسم ِ محبت ِ معشوقی که عاشقانی بسیار دارد و به محک ِ این عشق .. سهمشان هجران شده است

هجران ... تا از میان ِ این خیل ِ عاشق ..تنها .. کسانی بمانند که محبتشان حقیقی ست

کسانی که پس از ظهور .... رفیق ِ نیمه راه نمیوشند و تا ابد ... تا وصال ِ راستین میمانند

خدایا به سختی ِ این روزهای ِ انتظار .. محبت ِ ما را حقیقی کن

***************************************

(خاداحافظی)

برای آخر حرفی نیست جز امید ِ این که بدونیم

فقط گوشه چشمی از نگاه خدا برای خوشبختی همه ی انسانها کافیه ، ما همه شما و خودمونو فقط  به نگاه او میسپاریم

پس

تا قراری دوباره

خداحافظ

*****************************************

 

 

 

 

 

  • ۹۵/۰۶/۲۰
  • رادیو بدون شایعه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی