رادیو بدون شایعه

بایگانی
  • ۰
  • ۰

راه شب 

امشب اگه شمام دوست دارین که دلتونو شرین کنین و قند ِ خنده روی ِ لبهاتون موندنی بشه ، مهمون ِ ما بشین به صرف ِ چای و شیرینی توی ِ یه جشن ِ بزرگ به اندازه همه مردم ِ ایران

جشن ِ میلاد ِ مولای ِ طوس .. امام رئوف حضرت رضا علیه السلام

****************************************************

به شگون و مبارکی ِ این عید ِ بزرگ

به نام ِ خدا

 سلام

******************************************************

این شبا که میرسه واسه هممون یه شادی ِ واقعی ِ

یه شادی که دلمونو گرم میکنه و قلبمون تاپ تاپ باهاش میزنه

این شبا واسه خیلی از ماها مبارک ِ

اونقدر که دوست داریم شادیهای ِ بزرگ و کوچیکمون توی ِ یه همچین اوقاتی رقم بخورن

*****************************************************

امشب شما هم به بقیه عیدی بدین

عیدی ای که میتونه شاد کردنه دلهای ِ دیگران باشه

شما تا امروز از آستان محبت آقا امام رضا علیه السلام چه هدیه ای گرفتین؟؟؟

شماره تماس:

شماره پیامک:

****************************************************** 

(داستان)

امشب که رفته بودم خونه آقاجون اینا خواهرم هم اونجا بود

وقتی داشتیم با آقاجون و عزیز چایی میخوردیم میگفت .. خیلی دلم میخواد واسه عید میلاد آقا امام رضا علیه السلام همه رُ دعوت کنم اما از حرف و حدیثش میترسم

آقاجون گفت: چه حرف و حدیثی

خواهرم گفت : من نمیتونم خیلی تشریفاتی برگزار کنم ... واسه همین خیلیا هی میخوان تیکه بندازن و منم حوصله ندارم

آقاجون سری تکون داد و گفت : تو گوشت ُ روی ِ این حرفا ببند .... کار ِ خودت ُ بکن .... مهم دور ِ هم بودنه

نه این حرف و حدیثا

کاش ماها باور کنیم که بیشتر از سور و سات ِ مهمونی .... این با هم بودن هاست که ارزش داره

با هم بودنی که خوش گذشتنش نه به غذاها ربط داره

نه به این که چند قلم میوه جلوی ِ مهمون میذاری

به قول ِ قدیمیا آدم به روی ِ باز مهمون ِ هم میشن ... نه به سفره باز

مطمئن باش که این تشریفات هیچ انتهایی نداره و همیشه دست بالای ِ دست بسیاره

و این قصه میشه مثال ِ یه مسابقه ای که تموم شدنی نیست و کلی هم عوارض داره

درسرهایی مثل ِ

خیلی از جوونایی که برای ِ نداشتنه خرج ِ یه جشن ِ عروسی ... هنوز سر ِ خونه و زندگیشون نرفتن

و خیلی از فامیلهایی سال به سال همدیگه رُ نمیبینن چون نمیتونن سفره آنچنانی ای بندازن

واقعا جای ِ فکر داره که ماها خودمون ... واسه خودمون .... دست انداز میسازیم باباجون

از من میشنوی ... یه سفره ساده  پهن کن و همه رُ دعوت کن و گوشتم به حرف ِ هیچ کسی بدهکار نباشه


شما تا امروز از آستان محبت آقا امام رضا علیه السلام چه هدیه ای گرفتین؟؟؟

شماره تماس:

شماره پیامک:

****************************************************** 

این روزا شلوغ ترین خونه ها .... خونه بابابزرگها و مامان بزرگهاست

خونه مادربزرگهایی که از صبح قیمه و قورمه شونو بار گذاشتن و عطر ِ خوب ِ غذاشون همه جار ُ پر کرده

خونه بابابزرگهایی که  خیلیاشون امروز هم مثلِ همه روزای ِ عید ... لای ِ قرآن پول گذاشتن و برای ِ تبرک به دختر و پشر و عروس و داماد و نوه ها میدن

خونه بابابزرگها و مامان بزرگهایی که هنوزم بهترین جا برای ِ گذروندنه یه روز ِ خوب عیدِ

اگه به محبت ِ خدا سایه پدر و مادراتون هنوز رویِ سرتونه

قدر ِ این روزا و شبا رو خیلی  بدونین

***************************************************

شادیهای واقعی

همشون یه علامت دارن

یه علامت که میتونیم از روش

عیار شادیهامونو بفهمیم

شادیهای واقعی

به دل مینشینن

و دل رو

آروم میکنن

آرامشی که تداعی یاد خداست

که شادی

اگر شادی باشد

رضایته خدا رو

با خودش داره

*********************************************

بعضی از جشنها رُ آدم دوست داره ... اما بعضیاش به دلش نمیشینه

نمونه اش جشن ِ عمه خانم ِ من که همه فامیل ُ دعوت میکنه

اونم چه دعوتی زورکی ... چون اگه یه وقت خدایی نکرده یه بنده خدایی کاری داشته باشه و نتونه که بره .... تا عید ِ سال ِ دیگه مورد ِ خشم ِ عمه خانم ِ و تحریم ِ

یه جشنی که توش همه چی در حد ِ فوق العاده اس

از میوه و شیرینیش گرفته تا غذا و شربتش

بنده توی ِ این عمری که از خدا گرفتم ... بزرگترین موزهای ِ زندگیم و درشت ترین سیبها رُ توی ِ خونه عمه خانم خوردم

و هیچ جا اندازه خونه عمه خانم .... از اندازه غذایی که برام ریختن راضی نبودم

اما .. اما اونجا خیلی بهم خوش نمیگذره

چون ... چون همه چی تعارفی ِ ... تشریفاتی ِ ....

اونجا به ازای ِ هر یه لقمه ای که میخوری باید ده بار از عمه تشکر کنی و از همه چی تعریف کنی

اخه این چه جور مهمونی و جشنی ِ

اسیری که نیست

واسه همین من امسال یه تصمیم ِ اساسی گرفتم .... با خودم گفتم .. میرم به عمه سر میزنم ... ولی نمیمونم

به جاش میرم خونه خاله اینا ... اونجا شبای ِ عید غذای ِ نذری میدن ..... یه عالمه غذا میپزن و میدن به مردم

اونم نه فقط به فامیل به همه اونایی که بیان و سر ِ سفره شون بشینن

************************************************************

سبد زندگی ما ... هیچ وقت ... از شادی های کوچیک و بزرگ خالی نمیشه ....

پس ... اگه گاهی ... احساس کردیم  که ... رنگ شادی ... تو زندگیمون بی رنگ شده ..... باید... به یاد بیاریم ...که درک شادی... یه مهارته ... یه مهارت که تمرین می خواد ....

مثل تمرینه درک شادی های کوچیک ...

چون .... کسی که ... شادی های کوچیک ... خوشحالش نکنه .... هیچ وقت نمی تونه .... طعم شیرینه  شادی های بزرگ رو ... بچشه

**************************************************************

شادی تنها حقیقته این عالمه که کوچیک و

بزرگیش اصلا مهم نیست

و فقط خود شادیه که مهمه

این اندازه های کوچیک و بزرگ معیارهاییه که

ما به شادیها میدیم

و گرنه شادی اصلا کوچیک و بزرگ نداره

*********************************************

میگن یه راهی هست که با اون میشه شادیها رو بزرگتر کرد

راهی که توی شریک شدنه شادیها با دیگرانه

چون با این شریک شدن دیگه نه فقط یک دل

که دو  دل و گاهی حتی صدها و هزاران دل

توی یه شادی شریک میشن

*********************************************

خواهرم دیروز میگفت .. خیلی دلم میخواد واسه عید همه رُ دعوت کنم اما از حرف و حدیثش میترسم

گفتم: چه حرف و حدیثی

گفت : من نمیتونم خیلی تشریفاتی برگزار کنم ... واسه همین خیلیا هی میخوان تیکه بندازن و منم حوصله ندارم

به خواهرم گفتم : تو گوشت ُ روی ِ این حرفا ببند .... کار ِ خودت ُ بکن .... مهم دور ِ هم بودنه

نه این حرف و حدیثا

کاش ماها باور کنیم که بیشتر از سور و سات ِ مهمونی .... این با هم بودن هاست که ارزش داره

با هم بودنی که خوش گذشتنش نه به غذاها ربط داره

نه به این که چند قلم میوه جلوی ِ مهمون میذاری

به قول ِ قدیمیا آدم به روی ِ باز مهمون ِ هم میشن ... نه به سفره باز

*************************************************************

خدا وقتی ما رو آفرید سهم دل ما رو

شادیهای بزرگ قرارداد

سهمی که برای هرکدوم از ما محفوظه

پس بیاین دلمونو با شادیهای کوچیک و سطحی

سرگرم نکنیم

*********************************************

مطمئن باشیم که تشریفات هیچ انتهایی نداره و همیشه دست بالای ِ دست بسیاره

خواهش میکنم با این مسابقه تموم نشدنی

جلوی ِ خیلی از اتفاق های ِ مهم ِ زندگی رُ نگیریم

خیلی از جوونا برای ِ نداشتنه خرج ِ یه جشن ِ عروسی ... هنوز سر ِ خونه و زندگیشون نرفتن

وخیلی از فامیلها سال به سال همدیگه رُ نمیبینن چون نمیتونن سفره آنچنانی ای بندازن

واقعا جای ِ فکر داره که ماها خودمون ... واسه خودمون .... دست انداز میسازیم

**************************************************************

دنیای ما

مثل یه سبده بزرگ میمونه که توش انواع و اقسام شادیها هست

فقط مساله اینجاست که هرکسی به اندازه دلش

میتونه از سبد دنیا شادی برداره

پس اگه دوست داریم که به شادیهای بزرگ برسیم

اندازه دلمونو بزرگ کنیم

*********************************************

یه قانون بزرگ و غیر قابل انکار...  توی  دنیا ...  وجود داره ...اونم اینه که ... هیچ کس نمیتونه ... همه شادیها و خوشیها رو... با هم ... د اشته باشه.

دلیلشم اینه که ...اندازه  دستها و دلهای ما ..  کوچیکه .... اون قدر کوچیک که  خیلی زود ... پر میشن.

پس ... اگه دوست داریم  که  توی زندگی هامون ...   شادی ها و خوبی های بیشتری رو تجربه کنیم ... باید ... اندازه دستها و دلها مونو بزرگتر کنیم ... اون قدر بزرگ ... که شادی های بی پایانه خدا ... توش جا بشه.

برای این بزرگ شدن ... فقط دو تا راه وجود  داره ...........

یکی این که ... قدردان خدا باشیم و شکر گذاره شادی های کوچیک و بزرگش ...

و دوم  این که ... هیچ چیز رو فقط  برای خودمون نخوایم ... و اگه  شادی و خوشبختی ای  هست ... برای همه آرزوش کنیم.

خدا این جوری بیشتر از همیشه ... بهمون نگاه میکنه

و زودتر از همیشه دلهامونو به شادی میرسونه

*********************************************

شادیها هرچی بزرگتر و عمیق تر میشن

بیشتر به دل میشینن و البته

سختتر هم به دست میان

مثل شادیه بزرگه امروز که بعد از بیست و نه قرار

به تولد رسیده یه شادیه واقعی

که به خدا میرسه

*********************************************

شادیهای کوچیک و بزرگه این دنیا

همه بهونه ان

یه بهونه برای درک یه شادیه بزرگ شادی ای که

از اون بزرگتر وجودنداره

و اون رسیدن به خدا و معرفت پیداکردن

نسبته به خداست که اگر اتفاق بیفته

تو سایه معرفته به خدا گلستان میشه این عالم

******************************************************

شهدا))

در سرزمین من ... تنها ... خاطره هاست... که به قاب جاودانگی میرسد .....

و شاید ...   و شاید .... برای همین است ... که ما ... نام ِ  خاطره های ... جاوید وطنمان را .... بر کوچه های شهرمان ... گذاشته ایم

تا ....

تا ... همه بدانند ... که گذر به گذر  این  شهر ... به نام و خاطره جوانمردانش  شهره  است ....

به نام و خاطره  ... جوانمردانی ... که اعتبار این خاک ... در ... گذرهای  آسمانند ....

****************************************************

(حضرت امام رضا ع)

من امشب با کوله باری از  آرزوهای ِ  کسانی که میشناسمشان

و کسانی که  نمیشناسمشان دستهایم را  تا ضریحت

بالا می آورم

بالا  تا رشته های ِ گره خورده  به پنجره فولاد

بالا

تا سقاخانه

بالا

تا ایوان ِ طلا

و بالا

تا  آسمان ِ حَرَمَت که میدانم آرزوهایم را  به خدا  می رساند

سلام بر تو فاصله مرا تا خدا به هیچ میرسانی

سلام برتو ای

علی بن موسی الرضا

************************************************

(حضرت مهدی عج)

هرچه زمان میگذرد  اُمیدها  رنگ میبازند

و  یقین  جای ِ خود را به تردید میدهد

اما اما کسی  در  دل ِ من  آرام زمزمه میکند که تو  در پس ِ  تمام ِ زمانها و تردیدها می آیی

******************************************

 (خداحافظی)

 برای آخر حرفی نیست ...

 جز

 امید این که ...

شاد باشیم و برای ِ دیگران هم شادی بسازیم

تا قراری  دوباره ....

 خداحافظ .... 

***********************************************


 




 



 



 



 



 



 



 



 

  • ۹۵/۰۵/۲۳
  • رادیو بدون شایعه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی