افق- سه شنبه- آسان گیری در ازدواج

افق

گروه فرهنگ و اندیشه رادیو ایران تقدیم میکند

***********************************************************

به افق آفتاب

***********************************************************

به نام ِ خدایی که عزیز ِ

و جاش توی ِ دل ِ بنده هاش ِ

************************************************************

در بهترین دقایق ِ روز .. میزبان ِ محبت و همراهی ِ شما هستیم

*******************************************************

راستش امروز توی ِ راه که میاومدم ... یکی از بچه ها بهم زنگ زد

اگه خدا بخواد قراره تا چند روز ِ دیگه داماد بشه و من فکر میکردم که این روزایی که در تدارک ِ جشن ِ عروسیش ِ خیلی داره بهش خوش میگذره

اما چشمتون روز ِ بد نبینه

پشت ِ تلفن ف صداش انقدر خسته و داغون بود که معاوم بود حال ِ خوبی نداره

خیلی خسته بود

خسته از حاشیه هایی که میگفت اصل نیست اما همه ام اصرار دارن که انجام بشه

*********************************************

راستش من وقتی به حاشیه ها و قصه های ِ فرعی ِ  که سر ِ راه ِ ازدواج ِ جوونها قرار داره فکر میکنم، دلم براشون خیلی میسوزه چون میبینم، این روزایی که باید براشون خاطره انگیز ترین روزها باشه

میشه سخت ترین و تلخ ترین روزایی که فقط دلشون میخواد زودتر تموم بشه، یه

تلخی ِ غیر ِ قابل ِ تحمل که نتیجه سخت گیریهای ِ بی مورده

***********************************************

شما چطور

نکنه  شمام جز ء این آدمای ِ سخت گیری هستین که همیشه دارن  واسه خودشونو و بقیه ،  بخصوص خاستگار ِ دختر و همسر ِ آینده پسرشون ، مو رُ از ماست میکشن بیرون اونم یه موی ِ سفید ُ

*************************************

نکنه  شمام از اونایی هستین که هر اتفاق ِ کوچیک ِ زندگی واسشون یه پروژه اس چه برسه به ازدواج ِ بچه هاشون

*************************************

نکنه حتی نفس کشیدنم واسه شما قاعده و قانون داره و محال ِ تحت ِ هیچ شرایطی خلاف ِ ریزه کاریتون قدمی بردارین

*************************************

نکنه جز اونایی هستین که تا کارت ِ دعوت ِ عروسی واستون نیارن پاتونو توی ِ هیچ عروسی ای نمیذارین و اسمش ُ گذاشتین احترام به شخصیت ِ خودتون

*************************************

نکنه توی ِ عروسی ... متراژ سالن و سفره عقد ، از شادی ِ عروسی و داماد براتون مهم تره

*************************************

نکنه خاستگار ِ دخترتون باید صد تا فرم پر کنه و آزمون بده تا بهش اجازه بدین زنگ ِ در خونه تونو بزنه

*************************************

نکنه قانون ِ زندگیتون صفر و یک ِ و این وسط هیچ چیز ِ دیگه ای وجود نداره

****************************************

نکنه واسه پذیرایی عروسی ، کلی اما و اگر دارین و جز با چند قلم میوه و شیرینی و غذا راضی نمیشین؟

*************************************

خداییش اگه اینجوری هستین ... حالتون خوبه؟؟؟

**********************************

فشارخون و چربی و قند عصبی ندارین؟؟؟

************************************

اصلا آب ِ خوش از گلوتون پایین میره و میذارین این آب ِ خوش از گلوی ِ بقیه پاین بره؟؟؟

*************************************

اصلا شما

با این اخلاقتون اجازه میدین که عروس و دامادتون هم از جشن و زندگیشون اون جوری که خودشون میخوان لذت ببرن؟

***************************************

واقعا این همه سخت گرفتن و پیچیدگی لازمه؟؟؟

*************************************************

یعنی کسایی که اینجوری زندگی نمیکنن همه بدبخت شدن

******************************************

معلومه که نه ..... مگه میشه با این همه اما و اگر راحت هم زندگی کرد

نخیر اقا نمیشه

البته ناگفته نمونه که کسی با دقت و احتیاط و بررسی امور مشکلی نداره

اونی که مایه گرفتاری ِ سخت گیری ِ بیش از حد ِ

*************************************************

شما چی فکر میکنین

به نظر ِ شما اونایی که انقدر سخت میگیرن خوشبختر زندگی میکنن؟

آرامش دارن؟

و ازدواجهاشون موفق تره؟؟؟؟

به نظر ِشما آسون گرفتنه توی ِ ازدواج یعنی چی و چه نتیجه ای داره؟؟؟

شماره تماس:

شماره پیامک:

*****************************************

یکی از جاهایی که این سخت گیریا فاجعه شده

توی ِ ازدواج

پدر و مادر هار ُ که میبینی همه نالان و گریان که آقا نه پسرمون زن میگیره نه دخترمون شوهر میکنه

همش میگن جوونا توقعشون رفته بالا

اولا کی توقع ِ این بچه هار ُ برد بالا

دوما .. اصلا این توقع ِ رفته بالا چرا همین جوری دست روی  دست گذاشتیم و نگاش میکنیم

من اینو هم به جوونا میگم هم پدر و مادرا

آقا نیست اون خیالی که از همسر آینده تون واسه خودتون ساختین .. نیست .. پیدا هم نمیشه

یه کم تشریفتونو بیارین پایین تا شاید یه اتفاقی بیفته

حجت الاسلام قرائتی جایی یه مطلبی رُ تعریف کردن که من هم شنیدنش ُ خالی از لطف نمیدونم

ایشون میگفتن که:

من یک کارت عروسی از یک دختر خانمی که خانه پدرش رفته بودم  به دستم رسید و از بس جذب این کارت شدم کارتش رُ با خودم آوردم قم. یکی از افراد محترم تبریز دخترش را عروس میکند بعد در کارت عروسیش می نویسد که: باسمه تعالی دوشیزه فلانی و آقای فلانی به ازدواج هم در آوردند بنا داشتیم جشن با شکوهی بگیریم شما را هم دعوت کنیم اما تصمیم گرفتیم بودجه جشن را بدهیم به یک خواهر و برادر و آنها هم ازدواج کنند.

بنابراین جشنی نداریم کارت را فرستادیم که بدانید ما عروس شدیم ولی تشریف نیاورید. این کارت کارت اطلاع بود که بدانید که ازدواج انجام شد گرچه از دیدارتان محرومیم ولی امیدوارم کار ِ ما را بپسندید......

خداییش اگه یک سال تشریفات ازدواج کم بشه هیچ دختر و پسری بی زن و بی شوهر نمی مونن و اگه یک سال پولهایی که در ساختمانها خرج دکور سازی می شه کم بشه کسی بی خونه نمیمونه
***************************************

گاهی وقتها بین ِ همه شوخی و خنده ها

بعضیا یه حرفایی میزنن که جدی ِ

یه حرفایی که واقعا آدم ُ به فکر فرو میبره

مثل ِ همین چند روز ِ پیش

که همین جا با همکارام داشتیم با هم صحبت میکردیم

حرفمون روی ِ ازدواج بود آخه یکی از همکارها  .. میخواست پسرش ُ داماد کنه

یکی از دوستان گفت : باریک ا.. خیلی کار ِ خوبی کردی ، ازدواج سنت رسول خداست ...

هنوز حرفش تموم نشده بود که یکی دیگه گفت : آره ازدواج سنت ِ رسول ِ خداست ولی آیا مراسم و جشن ِ ازدواجهای ِ ما هم مثل ِ سنت رسول خداست؟؟؟

اونم واسه ماهایی که وقتی دست به زمین می زنیم  و میخوایم  بلند شیم  ، میگیم: یا علی ،

وقتی می خوایم از دوستامون خداحافظی کنیم میگیم: یا علی ،

می خوایم براشون آرزوی موفقیت کنیم میگیم: دست علی به همرات،

میخوایم دلگرمی بهشون بدیم میگیم: علی یارت

 

از طرف دیگه آش حضرت زهرا سلام ا... علیها  می پزیم ، روضه ی حضرت زهرا (ع) میریم ، اسم حضرت زهرا (ع) روی بچه هامون میذاریم ، نذری ِ حضرت زهرا (ع) میگیریم

ولی خداییش مراسم ِ ازدواج ِ کدوم یکی از ماها عین ِ مراسم ِ ازدواج ِ حضرت ِ علی و دختر ِ رسول ِ خدا بوده

پیغمبر خدا (ص) از حضرت علی (ع) این چیزهایی که ما از داماد می خوایم رو خواسته ؟!

خداییش ماها

با این سخت گیری های بی موردمون تشکیل زندگی بچه های ِ  جوونمون رو با مشکلات جدی مواجه کردیم ،

و خودمون با دستای ِ خودمون راه ِ خوشبختی شونو بستیم

*****************************************************************

بعضی از ماها فکر میکنیم بعضی از اتفاقات اونقدر مهمن که میتونه زندگیهامونو زیر و رو کنه ولی واقعیت اینه که این طور نیست و این وسواس ساخته ذهن ِ خسته و تحت ِ فشار ِ خود ِ ماست

مثلا

این که دامادمون تحصیل کرده اس اما خونه ای از خودش نداره

این که دخترمون با هزار امید و آرزو زندگیش ُ از یه خونه اجاره ای شروع کنه

این که اگه خودمون ماشین نداریم دامادمون داشته باشه اونم مدل بالا

این که به هرقیمت و زیر ِ بار ِ هر قسط و قرضی ، عروسی ِ بچه مون توی ِ گرون ترین سالن باشه

این که جاهاز ِ بچه مون همش مارک باشه

این که مهریه دخترمون توی ِ همه فامیل تک باشه

و ..... کلی حرف دیگه که میدونم توی ِ زندگیهای ِ خیلیامون گره شده

اما .. واقعا واقعا ... این حرفا یعنی چی و ما با این قصه ها به کجا قراره برسیم

اصلا این حرفا جز سردرگمی و گرفتاری مقصدی هم داره

********************************************

تا حرف میزنی میگن مردم چی میگن

آقا مردم هر چی میخوان بگن

مگه همون مردم وقتی میخوان کاری انجام بدن نظر ِ منو و شما رُ میپرسن

کار ِ ما همین که خدایی و عقلی و اخلاقی درست باشه کافیه

دیگه بقیه اش اصلا مهم نیست

باور کنین که مهم نیست

پسانقدر سخت نگیرین

بخصوص واسه جوونها سخت نگیرین

اونا واقعا گناه دارن

*****************************************

راستش من کلا با سخت گرفتنه زندگی مخالفم

و جالب اینه که  فهمیدم ، معمولا کسایی زندگی رُ آسون میگیرن که یه تجربه خیلی خیلی سخت رُ پشت سر گذاشتن

مثلا اونایی که یه کسی رُ خیلی دوست داشتن و از دستش دادن

یا کسایی که از بستر یه بیماری ِ سخت بلند شدن

کسایی که یه غصه خیلی بزرگ ُ پشت سر گذاشتن

کسایی که از زیر ِ یه بار ِ سنگین بیرون اومدن

کسایی که بعد از مدتها فشار .. استرش و اضطراب حالا روزای ِ آرومی رُ میگذرونن...

این جور آدما سخت نمیگیرن

میدونین چرا؟

چون یه جورایی توی ِ زندگی به اون آخرش رسیدن و حالا فقط چیزای ِ مهم واسشون ارزش داره

 

تا حالا شده با یکی از این آدما حرف بزنین

من زدم

من یه مدتی بسته به شرایطی که برام پیش اومد یه مدتی رُ توی ِ یکی از دادگاه های ِ خانواده بودم

جایی  که توش از همه سن و سال و شغل و تحصیلاتی آدم میدیدی

از جوون گرفته تا پیر

کارگر و نقاش گرفته تا استاد دانشگاه

آدم ِ فقیر گرفته تا یه کسی که حساب ِ ثروتش از دستش در رفته بود

کسایی که یه جاهایی تویِ زندگی ِ مشترکشون به آخر رسیده بودن و حالا میخواستن همه چی رُ تموم کنن و راحت بشن

میدونین فکر کنم گفتن حرفای ِ اونا واسه هممون تکراری باشه

چون خوب میدونیم که دلیل اکثر ِ مشکلات ِ ماها توی ِ زندگیهامون سخت گیریهای ِ بیجاست

سخت گیریهایی که اتفاقا تویِ خاستگاری و ازدواجهای ِ ما هم خودش ُ خیلی نشون میده

*******************************************

قبل از این که توی ِ قصه ازدواج به  چیزی یا کسی سخت بگیریم به این فکر کنیم که اگه سخت نگیریم چی میشه

اگه جوابتون منجر به فاجعه و اتفاق ِ غیر ِ قابل ِ جبرانی نمیشد

سخت نگیرین

***************************************************

پنجاه سال ِ تمام هر روز صبح دعوا کرد که چرا این خمیر دندون ُ از بالا فشار میدین

باید از پایین یواش یواش بیاد بالا

من همه افتخارم اینه که خدایی دارم که سهل گیره.... خدایی جز توی ِ خط قرمزها سخت گیر نیست

من همه افتخارم اینه  که خدای ِ من هم آسون گرفتن ُ دوست داره... این که هم به خودم و به بقیه آسون بگیرم

من همه افتخارم اینه  که بهم یاد دادن که خوشبختی تو سادگی ِ و هر چی ساده تر راحت تر

من همه افتخارم اینه  که دین ِ من ... آسون ترینه دینه و هیچ حرف ِ سختی از من نخواسته

من همه افتخارم اینه که راه رسیدنه بهشت در دین ِ من راه ِ سختی نیست راهی ساده به اندازه بندگی کردن و بس

*******************************************************

واقعا یه وقتایی یه چیزایی کلافه کننده اس .. یه سخت گیریهایی که میشه از کنارش آسون گذشت اما نمیگذریم

مثلا یعنی چی که سه سال ِ خونه مادرخانمتون نمیرین چون توی ِ جشن ِ عروسیتون به خیال ِ شما سنگ ِ تموم نذاشته

یعنی چی که ده جا کار میکنین تا بعد از عروسی توی ِ یه محله آنچنانی خونه اجاره کنین و بقیه نگن که اینا وضعشون خوب نیست

یعنی چی که واسه مخلفات ِ یه عروسی .... سه سال حقوق ِ شوهرتونو پیش پیش خرج میکنین

یعنی چی که حتما سر ِ عقد ِ خواهرتون باید  حتما یه سکه طلا بدین اون وقت قسطتتون عقب افتاده

یعنی چی که مدرک ِ تحصیلی دامادتون باید از دخترتون بالاتر باشه

واقعا اینام دغدغه اس که بعضیا دارن

باور کنین من که میگم از بیکاری ِ

و گرنه کسی که مشغول باشه وقتی برای ِ این فکر و خیالا نداره

تازه اونم یه فکر و خیالی که به جای ِ آرامش بیشتر حرص و جوش و استرش به آدم میده

**********************************************

 (مناجات)

بار الها!

در پیشگاه تو ایستاده ام،

و دست هایم را به سوى تو بلند کرده ام،

آگاهم که در بندگیت کوتاهى نموده و در فرمان بردنت سستى کرده ام،

پروردگارا!

خواسته ام در این جایگاه، یعنى جایگاه بنده فقیر نا امید، آن است که ...

گناهان گذشته ام را بیامرزى،

و در باقیمانده عمرم مرا از گناه بازدارى،