رادیو بدون شایعه

بایگانی
  • ۰
  • ۰

راه شب- کار خیر

راه شب

به نام خدا و سلام  

و طاعات و عبادات ِ همگی مقبول ِ درگاه خدای ِ مهربون ایشالا

******************************************

امشب دنبال ِ یه حس ِ واقعی ِ خوبیم .. دنبال ِ یه کار ِ خوب که حال و احوالمونو شیرین تر کنه

********************************************

یه کار و حس ِ خوب که شاید مدتهاست که دلمون براش تنگ شده

*******************************************

یه کار ِ خوب که شاید مدتهاست فکر میکنیم برایِ انجام داشتنش خیلی باید خودمونو به سختی بندازیم

***************************************

کاری که گاهی فکر میکنیم چندان در توانِ ماها نیست و یه جورایی از عهده اش بر نمیایم

*****************************************

میدونین یه واقعیت مهمی هست که ماها باید تویِ لحظه لحظه زندگیمون تمرینش کنیم

تمرین انجام دادنه کارایِ خوب و خیری که  شاید اونقدر کوچیک وساده باشن که اصلابه چشممون هم نیاد

*************************************

از کارایی که یه وقتایی اونقدر ساده ودم ِ دستی  هستن که باورمون نمیشه بتونن خوشحالمون کنن

و باورمون نمیشه که اصلا یه کار ِ خوب به حساب بیاد

************************************

ساده به اندازه کارایی که شاید ارزششونو ندونیم

*************************************

کارایی که شاید یه وقتایی فکر کنیم  ارزششون به خاطر ِ ساده و کوچیک بودنشون زیاد نیست

***************************************

یه کارایی که وقتی کوچیک به نظرمون میان دیگه خیلی واسمون مهم نیستن و فکر هم نمیکنیم که بتونن بقیه رم خوشحال کنن

****************************************

و این اول ِ دلواپسی ِ

چون تو وقتی نتونی ارزش ِ هر کاری رُ اونقدری  که باید بدونی

کم کم احساس میکنی که یه جاهایی داری کم میاری......

یه کم آوردنی ِ که مضطربت میکنه

*************************************

نمیدونم میتونین باور کنین یا نه

اما خیلی از اونایی که دور و برمون هستن و ماها به عنوان ِ آدمای ِ خوب و راضی از زندگی میشناسیمشون

وقت ِ زیادی از عمرشون صرف ِ انجام ِ همین کارای ِ کوچیک میشه

کارای ِ کوچیک و ساده ای که شاید هیچ کس فکر نکنه که مهم باشن

اما مهمن و اثر گذار

اثرگذار به اندازه تغییر دادنه رنگ ِ زندگی به سمت ِ خوشی و شادی و خوشبختی

***************************************

شما اگه بخواین همدیگه رو دعوت به یه کار ِ خوب بکنین ، اون کاره خوب چیه؟؟؟

شماره تماس:

شماره پیامک:

***************************************** 

این شب ِ خوب ِ بهاری - زمستونی رُ با ما همراه باشین

*****************************************

(داستان)
فکر میکنم امشب برای گفتن حرفی که سالهاست توی دلم مونده بهترین فرصت باشه  حرفی که خیلی وقته دلم میخواد به آقاجون بگم اما  هر بار یه جوری  شرایطش فراهم نمیشه
و  شاید اصلی ترین دلیلش خود ِ آقاجون باشه که  هر بار یه جوری از گفتنش منصرفم میکنه

حرفی که یه تشکر ِ
یه تشکر ِ بزرگ از آقاجونی که توی بچگی درس ِ بزرگی بهم داد آقاجونی که یادم داد کار ِخوب  یعنی چی و  یادم داد که بزرگی و کوچکیه کار خوب  در برابر خود ِ اون کار اصلا مهم نیست و اون چیزی که مهمه خود ِ  کار ِ خوبه
آقاجون ِ من نجار ِ
و همه عمرشو توی نقش و نگار ِ چوب گذرونده گل و بوته هایی که با همه عشقش نقش میزنه  و با همه دلِش رنگشون میکنه نقش هایی که هنوز هم موندگاره
یادمه توی روزگار بچگی  خیلیا آرزو داشتن که شاگرد آقاجون بشن
و  هنر ی کار ِ با چوب ُ ازش  یاد بگیرن  یادمه ..  خیلی از کسایی که سراغِ ِ آقاجون می اومدن سن و سالی ازشون گذشته بود و واسه خودشون استادی بودن
اما .. اما .. بازهم دوست داشتن که پای درس نقش ِ آقاجون بشینن
آقاجون تا جایی که میتونست دست رد به سینه کسی نمیزد
یادمه
 خیلی شبا تا دیروقت پا به پای شاگردهاش نقش میزد ، و وقتی عزیز بهش گله میکرد که با این قلب مریضش چرا تا دیروقت کار میکنه با یه لبخند مهربون میگفت

" خدا رو چه دیدی زن  شاید همین کارای کوچیک  یه کار ِ خوبی بشه توی دفتر زندگیم یه کار خوب که منو شرمنده خدا نکنه"
عزیز راست میگفت آقاجون به خاطر مشکل قلبش نباید خودشو خسته میکرد
اما .... اما آقاجون راضی بود که خودش ُ به زحمت بندازه  اما  دل کسی رو نشکنه
تا اینجاش خیلی سخت نبود .. اما .. اما یه روز یه اتفاقی افتاد که باورش دیگه خیلی هم راحت نبود .. این دیگه مال سالهای بچگیم نبود .. یه جورایی به همین چند سال ِ پیش برمیگرده .. و به روزی که عزیز جون تو محل کارم بهم زنگ زد  و  گفت که هرجوری شده خودمو برسونم خونه
دلم هری ریخت پایین ، تا برسم هزار بار مُردمُ زنده شدم فکر کردم زبونم لال
بلایی سر ِ آقاجونم اومده
آقاجون منو که دید ، به عزیز گفت " دِ آخه زن این بچه رو چرا زا براه کردی؟"
عزیز گفت " برای این که من حریفت نمیشم"
گفتم " چی شده آقاجون؟"
آقاجون اومد جواب بده که عزیز پرید تو حرفش ُ گفت " علی تو خودت شاهدی که تو این همه سال هر کاری که کرده من نه نگفتم دکتر گفت نباید کار کنه... کرد گفت نباید دیگه نجاری کنه .... که دست برنداشته گفت نباید شاگرد داشته باشه ..... که تا دیروقت شاگرد داره
اما ... اما من این یکی رو دیگه نیستم چون مطمئنم جون ِ این یکی رو نداره
یه بلایی سر خودش میاره آخه تو بهش بگو  مگه اون قلب ِ مرض کَفاف ِ این کارها رو میده؟؟؟ "
هاج و واج نگاه کردمو و گفتم "ولی من هنوزم نفهمیدم چی شده"
این بار خود آقاجون گفت " هیچی باباجون .... سعید ُ که میشناسی؟"
گفتم "کدوم سعید؟"
عزیز گفت " پسر ِ مریم خانم"
گفتم "همون که معلولیت داره؟"
عزیز گفت " آره"
گفتم "خوب ... چی شده"
عزیز گفت" بعد از ظهر اومده بود اینجا میخواست شاگرد آقاجون بشه میخواد که آقاجون  نجاری بهش یاد بده"
گفتم " ولی اون که نمیتونه"
این بار آقاجون گفت" میتونه .. اما .. نه به سرعت ِ بقیه"
گفتم " ولی آقاجون میدونی چقدر سخته؟ میدونی چه توانی ازت میگیره؟  آخه شما که دیگه جوون نیستی"

آقاجون نگام کرد  و با یه نفس عمیق بازهم همون جمله همیشگیش ُ گفت  این که همه اینارو میذاره به حساب این که شاید  خدا ازش قبول کنه  و توی دفتر اعمالش یه کار ِ خوب  براش بنویسه کاری که فردای قیامت شرمنده محبت خدا نباشه"
الان سه سال ِ
سه سال ِ که سعید شاگرد ِ آقاجون ِ و آقاجون واقعا همه توانشو براش گذاشت
توانی که  حالا بعد از سه سال به ثمر نشسته  و کاری که برای همه حتی خود ِ من  باورکردنی نبود اتفاق افتاد و حالا بعد از سه سال  سعید علارغم ِ  کم توانیش نقش هایی روی چوب میزنه که قشنگی و ظرافتش بی نظیره
من نمیدونم که خدا چه حساب و کتابس با بنده هاش داره  اما  .. اما احساس میکنم که سعید توی دفتر عمر ِ آقاجون ِ من  یه کار ِ خوب ِ یه کار ِ خوب که خدا هم
 از انجامش راضی و خوشحاله   

شما اگه بخواین همدیگه رو دعوت به یه کار ِ خوب بکنین ، اون کاره خوب چیه؟؟؟

شماره تماس:

شماره پیامک:

**************************************************

شاید با شنیدنه حرفایی که زدم با خودتون بگین که اینا اصلا چه ربطی به حال ِ خوب ِ خودمونو و زندگیهامون داره

ولی واقعیت اینه که خیلی هم مربوط میشه چون هر کدوم از ماها یه توان و وقت و انرژی ای داریم

یه انرژی ای که  بالاخره یه وقتی تموم میشه

و این یعنی

اگه ندونیم که کجا و چقدر باید خرجش کنیم ... مهار ِ زندگی از دستمون درمیاد

خیلی وقتا ماها درگیر ِ کارای ِ کوچیکی میشیم که شاید به ظاهر هیچ اهمیتی نداشته باشن اما همین کارای ِ کوچیک فردا روز گرفتارمون میکنن

یا یه وقتایی که بعضی کارا به نظرمون بزرگ میان اما اونقدر ها هم که فکر کنیم  مهم نیستن

مثلا به نظر ِ شما توجه کردن به یه بچه 3 ساله که دوست داره توی ِ جمع شعر بخونه چقدر مهمه ..... ؟

خیلی مهمه چون خوندنه همون شعر ِ ساده همه دنیای ِ خوشحالی ِ اون بچه اس

به نظر ِشما لبخند زدنه به یه پیرمرد که روی ِ پله جلوی ِ خونه اش  نشسته و به عصاش تکیه داده چقد مهمه؟

خیلی مهمه چون همون یک لبخند هم میتونه برای ِ لحظه ای دنیایی از امید رُ به قلب ِ اون سرازیر کنه

به نظر ِشما بلند شدنه از روی ِ صندلی توی ِ یه اتوبوس شلوغ و دادنه جات به کسی که از تو خسته تره چقدر مهمه ؟

خیلی مهمه چون ... اون آدم احساس میکنه که هنوز محبت هست

مثالش زیاده

مثال ِ کارای ِ ساده و کوچیکی که به نظر نمیان اما خیلی مهمن

خیلی خیلی مهم

************************************************

هیچ دقت کردی که :

وقتی به عیادت مریضی میری ،

وقتی به فقیری کمک میکنی ،

وقتی باعث ازدواج دو جوان میشی ،

وقتی دست نوازش بر سر یتیمی می کشی،

وقتی انفاق میکنی زکات و خمس میدی،

وقتی پرستاری بیماری رو میکنی،

وقتی قرضی به کسی میدی،

وقتی قربونی میکنی و بین فقرا پخش میکنی،

وقتی جاتو تو اتوبوس به یه بزرگتر یا خانم میدی،

وقتی از زحمات دیگران قدردانی و تشکر میکنی،

وقتی با روی خوش سلام میکنی ،

وقتی خوش قولی ،

وقتی زکات دانشت رو با نشر اون می پردازی

وقتی عذرخواهی رو قبول میکنی و خطای دیگران رو میبخشی و از انتقام صرف نظر میکنی ...

داری فرد یا افرادی رو شاد میکنی !

شادی که خیلی ساده اتفاق میافته

امیدوارم همیشه شاد باشید و شادمانی هدیه کنید

**************************************************

برای ِ این که ارزش ِ انجام ِ هر کاری واسمون معلوم بشه

نباید چشممون به بقیه باشه

چون این دقیقا برمیگرده به رنگ و بویی که هر کدوم از ماها به زندگیمون دادیم

زندگی ای که واسه هرکدوممون منحصر به فرد ِ

و این یعنی الزاما هر چیزی که بقیه واسش خیلی وقت میذارن چیز ِ خوبی نیست

و اگه بقیه ازش چشم پوشی کردن اینجوری نیست که ماها هم نباید واسش وقتی بذاریم

اینایی که گفتم تو حرف ساده اس ولی باور کنین آرامش ِ زندگی ِ خیلی از ماها رُ خراب کرده

*****************************************

(نکته های ساده و کوچیک ، اما مهم )

_ وقتی به شدت عصبانی شدی دستهات رُ  توی ِ جیبهات بذار.

_ یادت باشه بهترین رابطه بین ِ  تو و همسرت اون وقتی ِ که  میزان عشق و علاقه تون به هم بیشتر از میزان نیازتون به همدیگه باشه

_ هیچوقت به کسی که غم سنگینی داره نگو " می دونم چه حالی داری " چون در واقع نمی دونی .

_ یادت باشه گاهی اوقات بدست نیاوردن اون چیزی که میخوای یه جور شانس و اقبال ِ

-        هیچوقت به یه مرد نگو موهاش در حال ریختنه. خودش اینو میدونه.

-        از صمیم قلب عشق بورز. ممکنه کمی لطمه ببینی، اما تنها راه استفاده بهینه از حیات همینه

-        در مورد موضوعی که درست متوجه نشدی ،  قضاوت نکن.

-        هیچوقت پایان فیلم ها و کتابهای خوب رُ  برای بقیه تعریف نکن.

-        راحتی و خوشبختی رُ با هم اشتباه نکن.

-        هیچوقت از بازار کهنه فروشها وسیله برقی نخر.

_ شغلی رُ  انتخاب کن که روحت رُ هم به اندازه حساب بانکی ات غنی کنه

_ هر وقت فرصت کردی دست فرزندانت رُ در دست بگیر. به زودی زمانی میرسه که اون اجازه این کار رُ  به تو نمیده

***************************************************

بعضیا میگن آدم باید واسه کارایی وقت بذاری که تو ظاهر مهم تر به نظر میرسن

بعضیا میگن : اتفاقا برعکس آدم باید واسه کارایی وقت بذاره که تو نظر ِ بقیه خیلی هم مهم به نظر نمیرسن

بعضای ِ دیگه میگن : ارزش ِ هر کاری بیشتر از قد و اندازه اش به اثری که روی ِ ما و بقیه داره

بعضیا معتقدن : معیار ِ ارزش ِ هر کاری خود ِ آدم ِ و این که تویِ رسیدنه به هدفایی که داری چقدر مهمه

بعضیام میگن : ارزش ِ هر کاری .. غیر از اندازه اثرش تویِ زندگی ِ آدم به اندازه اثرش توی ِ زندگی ِ بقیه هم هست

بعضای ِ دیگه نظرشون اینه که: حالا اصلا این که بدونی ارزش ِ هر کاری چقدره چه اهمیتی داره

و بعضیا که باورشون اینه که : اهمیتش اینه که تو وقتی به اندازه کافی واسه کارای ِ کوچیک و بزرگت وقت میدازی نه کم میاری و نه زیاد

و این یعنی رسیدنه به حالی خوب در زندگی

************************************************

 (نکته های ساده و کوچیک ، اما مهم )

چتری با رنگ روشن بخر تا پیدا کردنش در میان چتر های مشکی آسون باشه و به روزهای غمگین بارونی شادی و نشاط میده.

وقتی کت و شلوار تیره به تن داری شیرینی شکری نخور.

هیچوقت در محل کار درمورد مشکلات خانوادگی ات صحبت نکن.

در روز تولدت درختی بکار.

طوری زندگی کن که هر وقت فرزندانت خوبی، مهربانی و بزرگواری دیدن، به یاد تو بیفتن.

بچه ها رُ بعد از تنبیه در آغوش بگیر.

ساعتت رُ پنج دقیقه جلوتر تنظیم کن.

هنگام بازی با بچه ها بذار تا اونها برنده بشن

شیر کم چرب بنوش.

هرگز موقع ِ  گرسنگی به خرید مواد غذایی نرو. اضافه بر احتیاج خرید خواهی کرد.

فروتن باش، چون  قبل از این  تو به دنیا بیایی خیلی از کارها انجام شده بود.

از کسی که چیزی برای از دست دادن نداره، بترس.

فراموش نکن که خوشبختی به سراغ کسانی می ره که برای رسیدن به اون تلاش می کنن.

***********************************************

واقعیت اینه که همه ماها وقتی با کارای ِ هر روزه مون روبرو میشیم

باید به جای ِ یه شروع ِ طوفانی و بدون ِ فکر و از سر ِ عادت

به این فکر کنیم که ارزش ِ این کارا توی ِ زندگی ِ ما چقدره

اصلا میارزه که واسش انرژی بذاریم

یا بهتره که ازش بگذریم و وقتمونو صرف ِ یه چیز ِ دیگه ای  کنیم

فهمیدنه این چیزا و رسیدنه به یه جواب ِ درست  ممکن نیست مگه این که تو بدونی از زندگیت چی میخوای و قراره به کجا برسی

************************************************

یه وقتایی واسه ماها یه سوتفاهم هایی پیش میاد

یه سوتفاهم هایی که شاید تا بهش دقیق نشی نفهمی که یعنی چی

یعنی چی که یه وقتایی ارزش ِ کارها واسه مون  میشه قد ِ حرف ِ مردم

یعنی چی که یه وقتایی ارزش ِ کارا واسه مون میشه اون چیزایی که مُد ِ روزه

یعنی چی که یه وقتایی ارزش ِ کارا واسه مون  میشه اندازه ظاهری ِ بزرگ و کوچیکشون

یعنی چی که یه وقتایی ماها فکر میکنیم  خوشبختی  یعنی گذشتن از کارای ِ کوچیکی که خیلی ساده به نظر میان ، و به همون اندازه وقت گذاشتن واسه کارایی که مثلا بزرگ به نظر میرسن

نخیر ..... هیچ کدومش درست نیست

چون کار ِ درست یعنی زندگی در لحظه حال و انجام دادنه کارهای ِ کوچیک و شاید دم دستی ای که خوشحالت میکنه

چون اینجوری کم کم به کارای ِ بزرگ هم میرسی

***********************************************

توی ِ توجه کردن به کارای ِ کوچیک و مهم

باید به یه چیزی دقت کنیم

اونم این که بعضی از کارایی که بزرگ به نظر میان در واقعیت انقدر بزرگ نیستن و یه جورایی مردم یعنی خود ِ ماها بزرگش کردیم

البته یه بزرگ کردنی که اونقدرها هم واقعی

مثلا آیا کنکور و دانشگاه به اندازه ای که مردم بزرگش کردن مهمه

آیا داشتنه خونه و ماشین و حساب ِ بانکی واسه ازدواج واقعا اهمیت داره

به نظر ِ شما وقت گذاشتن و قصه گفتن واسه بچه هامون مساله کوچیک و بی اهمیتیه

به نظر ِشما این که ماها هر روز از همسرمون برای ِ کار ِ روزانه تشکر کنیم

کوچیک و بیفایده اس

مطمئنم که پاسخ ِ شما هم منفی ِ

چون باور ِ این مساله اصلا سخت نیست که آرامش ِ زندگی ِ ما تشخیص ِ کوچیک و بزرگ بودن و مهم و بی اهمیت بودنه همین مسائل ِ روزمره در زندگی ِ ماست

***************************************************

(برای شهدا)

جایی در این دیار آسمان به تلاقی با زمین میرسد  

جایی که در آن کسانی آرام گرفته اند که به عهدی دیرین وفادار بوده اند

 به عهدی که سالها قبل از امروز با مردم سرزمینشان بسته اند  

عهدی که آرامششان آرامش مردم و بی قراریشان بی قراریه این مردم باشد

 آنها به بهای جان بر وفای به این عهد ماندند و وطن تا همیشه به یاد آنها

وفادار است

***********************************************************

(برای حضرت امام رضا ع)

ما گاهی خسته میشویم

خسته از قدم هایمان در راهی که راه ی زندگیست

 ما گاهی بیراهه میرویم

بیراهه در راهی که راه ِ زندگیست

ما گاهی فراموش میکنیم

فراموش که اینجا گذرگاه ِ موقت ِ زندگیست

 شاید برای ِ همین است که گاهی دستهایمان حلق میشود در ضریح ِ مقدس ِ تو

که آستانت آسمان است و به یادمان می آورد

که ما مسافر ِ آسمانیم و برای ِ زندگی در آسمان آمده ایم

سلام ِ ما به تو

سلام ِ کسی ست که دوست دارد با یاد ِ تو همیشه آسمانی زندگی کند

 سلام برتو ای راضی به رضای ِ خدا

ای علی بن موسی الرضا

*********************************************

(برای حضرت مهدی عج )

به ما گفته اند و ما در گذر ِ زمانها

حالا باوری از جنس ِ ایمان داریم

باور به ان که آن زندگی ِ راستین تنها در روزگار ِ با تو بودن است که محقق میشود

در روزگاری که غیبتت به آخر رسیده است و تو میآیی

می آیی و آهسته اهسته آشنایمان میکنی

با راه و رسم ی زندگی ای که خدا آن را دوست دارد

***************************************************

(خداحافظی)

برای آخر حرفی نیست جز امید ِ این که با همین کارهای ِ ساده و کوچیک قدم به قدم به خدای ِ مهربون نزدیک و نزدیک تر بشیم

که این یعنی خوشبختی

 تا قراری دوباره

خداحافظ

 


 

  • ۹۵/۰۳/۲۹
  • رادیو بدون شایعه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی