رادیو بدون شایعه

بایگانی
  • ۰
  • ۰

برنامه سحر نهم

برنامه

به قرار ِ این چند سحر .. بسم ا.. میگیم و قدم به آستان ِ محبت ِ خدایی میگذاریم که توی ِ  سی قرار

درِ  آستان ِ کبریاییش

به روی ِ همه باز ِ

***************************

بسم ا.. الرحمن ارحیم

 و  سلام

*****************************

امشب ..... هم .. پرده خواب رُ از پنجره چشمهامون کنار زدیم و به امید ِ دیدنه طلوع ِ خورشید ِ رحمت ِ الهی

چشم انتظار ِ طلوع ِ سحریم

***************************

امشب هم بیداریم تا به خدای ِ خودمون بگیم که اگر مار ُ به میهمانی پذیرفته

ما هم قدر ِ این اوقات رُ میدونیم

و حتی به اندازه چشم بر هم گذاشتنی هم از او غافل نمیشیم

****************************

امشب هم بیداریم تا به خدا بگیم

که حقیقتا جز او کسی رُ نداریم

به اون بگیم که درسته دنیامون شلوغ ِ و پر از آدمهاست

اما ....

اما ... باز هم کسی رُ جز او نداریم

****************************

کسی که ما رُ فقط برای ِ خودمون بخواد و بس

کسی که مار ُ برای ِ خودمون دوست داشته باشه

کسی که محرم ِ رازهامون باشه

و کسی که بتونیم در سخت ترین اوقات و بزرگترین غصه ها بهش تکیه کنیم

*****************************

اما امشب بیداریم تا به خدا بگیم که دوست داریم .. این با خدا بودنهای ِ رمضان

مستدام ِ در همه زندگی مون باشه

********************************

فرصت این سحر رُ هم با ما همراه باشید

*************************

ما این سحر هم    در دقایقی قرین به بهترین اوقات ِ روز با شما همراه هستیم و از خدای ِ مهربان درخواست میکنیم

که مار ُ بی بهره از برکات و رحمت ِ این لحظات قرار نده

خدایی که همیشه با ما هست و اگه ما هم با او باشیم

همه چی بهترینه

خدا رُ شکر که ما امسال هم به روزهای ِ ماه رمضون رسیدیم

به روزایی که هیچ مثل و مانندی براش نیست و

خدا کنه که ما هم مهمونای ِ خوبی باشیم و حق ِ این مهمان بودنه به درگاه ِ  خدار ُ ادا کنیم

 

خدایی که همیشه روزن ِ امید ِ ما در اوج ِ سختیها و تاریکیهاست

خدایی که هر وقت در ِ آستان ِ کریمانه اش رُ زدیم  با محبتش به استقبالمون اومده

با این اوصاف

واقعا چرا ماها یه جاهایی لقمه رُ دور ِ سر ِ خودمون میچرخونیم؟؟؟

چرا یه جاهایی یادمون میره که باید سراغ ِ کی بریم؟؟؟

چرا یه جاهایی راه ُ گم میکنیم؟؟؟

چرا با وجود ِ خدا ... باز هم نگران و دلواپسیم

چرا با وجود ِ این که میدونیم خدا هست باز هم یه جاهایی احساس ِ تنهایی میکنیم؟؟

چرا با وجود ِ این که خدا در همه سالها و روزهای ِ عمرمون  بهمون روزی داده باز هم نگران فردا و فرداهای ِ دیگه ایم ؟؟؟

چرا با وجود ِ این که میدونیم خدا حکیم ِ باز هم توی ِ بعضی از اتفاق های ِ زندگی چرا میگیم و گله مندیم؟؟؟

چرا با وجود ِ این که میدونیم خدا محال ِ برای ِ بنده اش جز خیر و خوبی بخواد

بازم یه جاهایی مردد میشیم
چرا گاهی باورهامون کمرنگ میشه و خودمونو دل و روح و فکرمونو آشفته میکنیم؟؟؟

چرا گاهی یادمون میره که حقیقت ِ ما نیاز ِ

و حقیقت ِ خدا

بی نیازی

و این که آیا این نیاز ما جز با بی نیازی مثل ِ خدا به سر و سامون میرسه

نظرِ شما چیه؟؟؟

واقعا .. آیا خدا برای ِ ما کافی نیست؟؟؟؟

آیا بودنه با خدا تضمین ِ خوشبختی ِ دنیا و سعادت ِ آخرتمون نیست؟؟

شماره تماس:

شماره پیامک:

*****************************************************

سحر

هنگامهء  وزش ِ نسیمی ست که از مطلع ِ خویش

 عاشق وار بر عالمیان  وارد میشود

و این همان

 زمانی ست که درهاى ِ بهشت باز میشود

 و آن

باد ِ سحرگاهى

 با آن لطافت و راحت از جانب بهشت عَدَن

به زمین و زمینیان

 روان است

*************************

زرگان ِ ما میگن که ما هر روز و هر لحظه ء زندگیمون میتونیم بریم پیش ِ خدا و در ِ خونه شُ بزنیم

و این فقط و فقط با به یاد ِ او بودن میسر و امکان پذیره

اونها میگن بهترین وقت برای ِاین دق الباب ... موعدِ نماز ِ

که خدا خیلی دوستش داره

اون وقتی که ما از همه عالم فارغ میشیم و در برابر ِ خدا به بندگی به نماز میایستیم

وقتی که میشه راحت و بی هیچ کم و کاستی با خدا حرف زد از گفته ها و ناگفته ها صحبت کرد

و از اون برای ِ مشکلات گره گشایی خواست

آستان ِ خدا تنها جایی در این عالم ِ که هیچ کس ناامید و با دستهایِ خالی از اون برنمیگرده

****************************************************

در روایات آمده است که خداوند تعالی،

هنگام سحر درهاى آسمانها را می‌گشاید

 و مقرّبان

به درگاه خداوند آیند

 تسبیح و تهلیل و تکبیر گویند

 و نغمات ذکر ایشان عالم قدس را بگیرد

 

 در این ساعت است که خداوند هر حاجتى از او خواسته شود اجابت مى‌کند

 و وقت انتشار برکات بر زمین است

*************************

 خداى تعالى فرمودند:

هرگاه به دل بنده‌اى سر زنم و ببینم که یاد من بر آن چیره گشته است، اداره و تربیت او را خود به‌عهده گیرم و هم‌نشین و هم‌سخن و هم‌دم او شوم.

و نیز فرمودند:

بنده‌ام! اگر مرا در تنهایى یاد کنى تو را در تنهایى یاد کنم و اگر در میان جماعتى یادم کنى تو را در میان جماعتى بهتر و فراوان‌تر از جمع تو، یاد کنم.

********************************************************

عارفان دل سوخته وشوریده دل

همواره انتظار می کشند که شب فرا رسد

و

پرد ه ظلمت میان آنان و یکتای هستی حایل گردد

تا

بتواند در خلوت خانهء انس ِ با دلدار

به نجوای ِ عاشقانه و شبانه پردازند

 

*************************

حجت الاسلام و المسلمین آقای قرائتی در توضیح ِ رفتن به در خونه خدا میگفتن :

ماها معمولا ً وقتى میخوایم  یک جایى بریم .. چیزی به عنوان ِ هدیه میبریم که البته سفارش هم شده .. چیزی که تهیه ش برای ِ ما چندان هم سخت نباشه

ایشون میگفتن سعی کنید چیزی ببرین که طرف نداشته باشه

چیزی که دوستش داشته باشه
در مورد ِ رفتن به در خونه خدا هم همین طوره
یه چیزى ببرین که خدا نداشته باشه.  یه چیزى که خدا دوست داشته باشه  و اون چیزى نیست جز عجز. خدا عاجز نیست. خدا دوست داره که بنده‏اش بیاد و بگه که خدایا من ذلت و عجزم رُ براى تو آوُردم  من اقرار براى تو آوُردم. اشک براى تو آوُردم.

پس این طوحضرت امام على علیه‌السلام میفرمایند:

یاد خدا مایه هدایت خردها و بصیرت جان‌هاست.

ثمره یاد خدا نورانى‌شدن دل‌هاست.

هر که دل خویش را با یاد پیوسته خدا آباد کند، در نهان و آشکار نیک‌کردار شود.

ریشه صلاح و پاکى دل، پرداختن آن به ذکر خداست.

کسى که در نهان به یاد خدا باشد، خدا را بسیار یاد کرده است.

مؤمن پیوسته به یاد خداست و بسیار اندیشه مى‌کند.

یاد (خدا) لذت محبان است.

***************************************************

در خونه خدا رفتن نباید تنها به صرف ِ وظیفه باشه  همه ما باید بدونیم که آخر  این دق الباب کجاست

مى‏گویند شاهى تصمیم گرفته بود دو گروه هنرمند را بیاورد ببیند کدام یک هنرشان بیشتر است. یک سالن داد به اینها گفت یک گروه آن طرف سالن، یک گروه هم این طرف نقاشى کنید تا من ببینم و مقایسه کنم. یک گروه هنرمندها نقشه کشیدند و یک گروه دیگر فقط صاف کردند آن طرف را. مثل سنگ مرمر صیقل دادند. بعد پرده را کنار کشیدند دیدند هر چه که آن طرف با سختى کشیده‏اند عکسش افتاده روى دیوار این طرف. یعنى اگر دل آئیه شود.

ما در تکرار ِ این دق البابها باید به دلی برسیم که جز خدا ، به هیچ کس دلبسته نیست

********************************************************

اگر ما یک بار در ِ خونه خدا رُ زده باشیم و محبت ِ خدا رُ دیده باشیم

محال ِ که در خونه کس ِ دیگه ای رُ بزنیم

محال ِ که برای ِ رزق ِ بیشتر چشممون به دست ِ رییسمون باشه

محال ِ وقتی مریضی داریم و دکترا خیلی به بهبودش امیدوار نیستن ... از خدا ناامید بشیم

محال ِ توی ِ غصه ها حس کنیم تنهاییم و کسی رُ نداریم

محال ِ توی ِ سختیها احساس کنیم که بار ِ مشکلات فقط روی ِ شونه های ِ خودمونه

و محال ِ دنیا و گذر از دنیا برامون سخت بشه تا

وقتی خدایی هست

**********************************************************

خدای ِ بزرگ در سوره مبارکه زمر آیه شریفه 36 میفرمایند:
آیا خداوند براى بنده‏اش کافى نیست؟ و مردم تو را از غیر خدا مى‏ترسانند و هر که را خدا گمراه کند پس هیچ راهنمایى براى او نخواهد بود.
در شرح ِ معنی ِ این آیه

آورده اند که بت پرستان به پیامبر اسلام می‌گفتند: اگر بت‌های ما را تحقیر کنی، به تو بلا و آزار می‌رسد. این آیه نازل شد و به حضرت دلداری داد که: آیا خداوند براى بنده‏اش کافى نیست؟

و ما وقتی خوب نگاه میکنیم میبینیم که واقعیت هم جز این نیست

واقعیت اینه که وظیفهٔ ما در هر شرایطی بندگی خداست چنانکه در حدیث می‌خونیم: کسی که همهٔ تلاش و همتش بندگی خدا باشد، خداوند خواسته‌های دنیا و آخرتش را برآورده می‌کند واگر انسان بنده‏ خدا شد، خداوند امور او را کفایت و کفالت می‏کند

  این آیه  به ساده ترین کلام بیانگر نقش اطمینان انسان به خداوند در تحقق کفایت الهی ِ

*****************************************************

در «دعاى ابوحمزه»، عبارتى بسیار تکان‌دهنده وجود داره؛ که عرض مى‌کند: «اى خداى من! من امید به تو را بر امید به غیر تو ترجیح دادم. پناه آوردن به تو را جایگزینِ پناه بردن به دیگران کردم و مى‌دانم اگر کسى به سوى تو بیاید، راه نزدیک است...»

 بزرگی میگفت: اگر یک لحظه دلتان را به خدا متوجّه کنید؛ جواب را خواهید شنید. ممکن نیست کسى با خدا از روى دل حرف بزند، ولى جواب الهى را نشنود! خدا به ما جواب مى‌دهد. وقتى دیدید دلِ شما ناگهان منقلب شد، این همان جوابِ خداست. وقتى دیدید اشکِ شما جارى شد، وقتى دیدید روح شما به اهتزار در آمد، وقتى دیدید طلب، با همه‌ى وجود از سر تا پاى شما جارى شد، بدانید این همان پاسخ الهى است ... پاسخی که از باور .. به دل میرسد

*****************************************************

به نظر ِ شما خدایی که همه امور ِ عالم از بزرگترین تا کوچکترینش رُ مقدر کرده

خدایی که اداره همه  کائنات در دست ِ اونه

خدایی که حتی یه برگ بدون ِ اراده او به زمین نمیافته

ممکنه بنده ای رُ بیافرینه

و اون رُ به حال ِ خودش رها کنه

اونم بنده ای که اشرف ِ مخلوقاتش ِ و براش عزیزه

واقعیت اینه که به ممکن نیست

محال ِ که خدا مار ُ به حال ِ خودمون رها کنه

و محال ِ که حواسش به امور ِ زندگی ِ ما نباشه

خدا .... برای ِ همه بنده هاش کافی ِ

که به نظر ِ من توجه و محبت ِ او به بنده هاش خیلی بیشتر از اونیه که باید باشه

خیلی خیلی خیلی بیشتر

*****************************************************

باور داشتن به خدا بیشتر از روزهای ِ خوب .. مال ِ اون روزاییه که طاقت ِ آدم تموم میشه ... مال ِ اون روزایی که هیچ کس برای آدم نمیمونه ... و تو دقیقا احساس میکنی که همه چی برات به  آخر رسیده

خدا رحمت کنه مجتهد بزرگ آیت ا... تهرانی  رحمه ا.. علیه ُ که فرمودن: دقیقا همون جایی که امید ِ بنده از همه ناامید میشه و جز خدا کسی براش نمیمونه .. موقع ِ اجابتِ دعاست

*****************************************************

خدا برای ِ بنده هاش کافیه و این از روز هم روشن تره

اما اگه گاهی توی ِ دل ِ بعضیامون یه شک و تردید میافته

واسه اینه که .. اشکال ِ کار از ماست

اشکال از ماست که دچار ِ فراموشی میشیم

دچار ِ فراموشی میشیم و نگران ِ رزق و روزی و یادمون میره که رزاق بودنه خدا ازلی و ابدیِ

دچار ِ فراموشی میشیم و نگران ِ غصه هایی که بی طاقتمون میکنن و یادمون میره که یاد ِ خدا آرامش ِ دلهاست

دچار ِ فراموشی میشیم و نگران ِ سختیهایی که گاهی طاقتشونو نداریم و یادمون میره که توکل ِ به خدا محکم ترین تکیه گاه ِ

دچار ِ فراموشی میشیم و نگران دنیا و زندگی و آخرتمون و یادمون میره که خدا برای ِ همه زندگی ِ این دنیا و اون دنیای ِ بنده هاش کافیه

*****************************************************

دلواپسی و اضطراب ، گرفتاری ِ خیلی از ماهاست

اونقدر که داشتنه یه لحظه ء آروم و بی دغدغه .. آرزومون شده

آرزویی که برای ِ پدرها و مادرها مون انقدر دست نیافتنی نبود

و برای ِ پدربزرگها و مادربزرگهامون ... کاملا ممکن و شُدنی

 

ما خیلی از سالهای ِ زندگیه پدر و مادر و پدربزرگها و مادربزرگهامون دور نشدیم

اما... از اعتقادهای ِ ساده و صمیمی و باورهای ِ محکمشون به خدا .. خیلی دور شدیم

سهم ِ خدا ... توی ِ زندگیهای ِ اونها ... خیلی بیشتر از زندگیهای ِ ما بود

*****************************************************

میگن آدمها به اون چیزایی که میبینن بیشتر اعتماد میکنن تا به نادیده ها ... اعتمادی که خیلی جاها چندان درست هم از آب درنمیاد

مثل ِ ....

 اون وقتایی که ما از بین ِ خدای ِ نادیدنی و بنده های ِ دیدنی ... به آدمها تکیه میزنیم و فکر میکنیم که انتخاب ِ خوبی کردیم

غافل از این که سهم ِ ما با این انتخاب یه باخت ِ بزرگه ... چون ... چون  خدا ... ما رُ ... به همون بنده ها  واگذار میکنه

و قطعا اونچه که اتفاق میافته با اون چیزی که از اعتمادِ  به خدا عایدمون میشد ... خیلی فرق داره

*****************************************************

بزرگی میگفت: خدای ِ برگ هیچگاه از احوال ِ بندگانش غافل نیست و حتی زمانی که بندگان او را از یاد میبرند در اندیشه آنهاست .. در اندیشه تا  ... امور ِ خیرشان را ثوابی دو چندان بخشد و به بهانه ای از خطایشان بگذرد

*****************************************************

قرآن، در توصیف کسانى که

اهل  نماز شب ند، چنین می‌‏فرماید

که آنها

استغفارکندگان ِ به سحرند

*************************

 

یه وقتایی ماها از زدنه در ِ خونه خدا خسته میشیم و دیگه سری بهش نمیزنیم

این واقعتیه که گاهى دعاهای ِ ما  مستجاب نمى‏شه اما ای کاش ما به روال  ِ دیگه ای به این مساله نگاه میکردیم

میگن کسی در دکان نوشته بود نسیه نمى‏دهیم چون دوست داریم ما شما را ملاقات کنیم. یعنى وقتى نسیه گرفتى مى‏روى و ما دیگر تو را ملاقات نمى‏کنیم.

خدا هم مى‏دونه که بعضی از ماها اگه دعامون مستجاب بشه میریم و دیگه برنمیگردیم

و شاید برای ِ همینه که همیشه یه گوشه‏اش رُ نگه مى‏داره.

*******************************************************

از ملتزمان ِ راستین ِ به نماز ِ شب

استاد ِ شهید مرتضی مطهری ست که

در همین رابطه فرزند ایشان می‌گوید:

 در آن شبی که ایشان به شهادت رسیدند،

پس از آنکه ما

با هزار حسرت و اندوه به منزل بازگشتیم

ساعت دو بعد از نیمه شب بود که زنگ ساعت ایشان به صدا درآمد.

معلوم شد که استاد برای اقامه نماز شب قبلا ساعت را کوک کرده بودند.
*************************

داشتنه باور به خدا ... یعنی این که مطمئن باشی روزی ِ تو میرسه و انقدر برای ِ تامین ِ زندگی .. به در و دیوار نزنی

 

داشتنه باور به خدا .. یعنی این که مطمئن باشی ...بعد از هر سختی .. آسونیه ... و انقدر توی ِ مشکلات  خودتُ گرفتار ِ دلهره و پریشونی نکنی  

 

داشتنه باور به خدا .. یعنی این که ... همیشه به کار ِ درستی که انجام میدی .. ایمان داشته باشی و حتی اگه همه دنیا بهت پشت کردن .. مطمئن باشی که خدا  رُ داری

 

داشتنه باور به خدا .. یعنی یه زندگیه  آروم ... یعنی .. تکیه زدن به یه پناه ِ محکم ... یعنی داشتنه خدایی  بی همتا برای ِ عمر

****************************************************

اى پیر خرابات دل، آبــــادم کن    از بنـدگى خویشتن، آزادم کن

شادى بجز از دیدن او، رنج بود   شادى بزداى از دلم، شادم کن

*************************

(مناجات)

خدایا تو همانی که هر که بر او توکل کند

 کفایتش کند

خدایا کیست که بر درگاه تو بار اندازد و میهمان‏نوازیت خواهد

و تو پذیرائیش نکنى

و کیست که مرکب نیاز ِ خود به دربارت خواباند

 و امید بخششت داشته باشد

و تو احسانش‏ نکنى

*************************

امام صادق (ع) فرمودند: در روز قیامت همه چشمها گریان است مگر سه چشم:
چشمی که از (دیدن و نظر به) آنچه خداوند حرام کرده بر هم نهاده شده.

چشمی که در راه طاعت خداوند بیداری کشیده.

چشمی که در دل شب از ترس خدا گریسته است

*************************

بهترین زمان

 برای تسبیح حق تعالی

 سحرگاهان است . چرا که نیایش بندگان در سحرگاهان

 از ویژ گی های بندگان شایسته ء  خداوند است

*************************

(مناجات)

خدایا

چگونه به جز تو امید داشته باشم

با اینکه هر چه خیر است

 بدست تو است

و

چگونه‏ به جز تو آرزومند باشم

 با اینکه خلقت و فرمان از آن تو است

آیا براستى امیدم را از تو قطع کنم

 با اینکه تو

از فضل خویش به من عطا کردى چیزى را

که من درخواست نکرده بودم

یا

مرا بمانند خودم نیازمند سازى

 با اینکه من

 به رشته تو

چنگ زدم

پس ای خدای ِ بی همتا

تو خود مرا کفایت کن

*************************

(غزل)

عشـــــــــــق نگـــار، سرِّ سویداى جان ماست 

        ما خاکســــــــار کــوى تو، تا در توان ماست

با خلـــــــــــــدیان بگو که، شما و قصور خویش   

      آرام مـــــــا به ســـــــــایه سرو روان ماست

فردوس و هــر چه هست در آن، قسمت رقیب     

    رنج و غمى که مى رسـد از او، از آن ماست

بــــــــــا مدعى بگــــــو که تو و "جنت النعیم"      

     دیدار یار، حــــــــاصل ســـــرّ نهــــان ماست

ساغـــــــــــــــــر بیار و باده بریز و کرشمه کن       

    کـــــــــاین غمزه، روح‏پرور جان و روان ماست

این با هُشـــــــــــان و علم فروشان و صوفیان       

     مــــــــــــى‏نشنوند آنچه که ورد زبان ماست

************************

خواجه عبداللّه انصاری میگوید:

ماه رمضان آمده است که هم بسوزد و هم بشوید،

به آتش گرسنگی تن ما را بسوزاند

و به آب ِ توبه دل های گناهکاران را بشوید.

ماه رمضان که شریف ترین ِ ماههاست

ماهی که در آن گناهان آمرزیده، دیوها رانده، درب بهشت گشوده و درهای دوزخ بسته می شود.

************************

رسول اکرم(ص) فرمودند:

 روزه سپر و پوششی است از آفت های دنیا و مانع عذاب آخرت است، پس هرگاه قصد روزه کردی، نیّت کن که به روزه خود نفس را از خواهش های آن بازداری و همت و اندیشه را از پیروی شیاطین جدا کنی

************************

خدای تعالی می فرماید: روزه برای من و مختص به من است و من ثواب درخور آن را خواهم داد

************************

 

  • ۹۵/۰۳/۲۵
  • رادیو بدون شایعه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی