نسیم وصال- برنامه 22 اردیبهشت

نسیم وصال

 

(1)

به نام ِ خدایی که نور ِ

و سلام

***************************************************

سحر با باد می گفتم حدیث آرزومندی

خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی

دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است

بدین راه و روش می رو که با دلدار پیوندی

*****************************************************

در بهترین دقایق روز و در آستانه طلوع فجر

میهمان ِ دلهای ِ به شوق نشسته شما هستیم

****************************************************

دلهایی مشتاق برای ِ گفتگوی ِ با خدای ِ بزرگ که خواب رُ از چشم ها ربوده و لحظه شماری میکنن برای ِ موعد ِ نماز ِ سحر

****************************************************

با ما بمونید که این مهمونی با شما شیرین تر میگذره

******************************************************

امروز ... بیست و دومین روز از دومین ماه ِ بهار ِ

روزی که امیدوارم به کام ِ دل ِ همتون خوش باشه

***************************************************

(ربط اعلام اذان)

طنین ِ اذان ِ امروز، در ساعت ...... به گوش ِ جان ِ هممون شنیده میشه

****************************************************

بیداری ِ سحر شاید کمی سخت به نظر برسه

اما وقتی شیرینی ِ این بیداری به دلهامون میشینه ... بار ِ کسالت و خستگی رُ برامون سبک میکنه

استاد اخلاق مرحوم دولابی میفرمودند: مومن با نماز و روزه و عباداتی که انجام می دهد به خدا می گوید که گرچه در طریق تو فشار زیادی به من وارد می شود و درد می کشم ولی با وجود همه اینها باز هم خواهان توأم

ما سحرها از خواب ِ ناز بیدار میشیم تا به خدا بگیم که به عشق ِ اون خواب  رُ به چشمهامون حروم میکنیم

چون چشم ِ دلمون به روشنای ِ طلوع ِ معرفت باز میشه

********************************************************

(داستان)

شب مردان خدا روز جهان افروز است

عارفان را به حقیقت شب ظلمانی نیست

علامه طباطبائی می فرمایند:

چون به نجف اشرف برای تحصیل مشرف شدم، به لحاظ خویشاوندی گاه گاهی به محضر مرحوم قاضی شرفیاب می شدم، تا یک روز دَرِ مدرسه ای ایستاده بودم که مرحوم قاضی از آن جا عبور می کردند. چون به من رسیدند دست خود را روی شانه من گذاردند و گفتند: « ای فرزند! دنیا می خواهی نماز شب بخوان، آخرت می خواهی نماز شب بخوان». این سخن آن قدر در من اثر کرد که از به بعد تا زمانی که به ایران مراجعت کردم، پنج سال تمام، در محضر قاضی به سر می بردم و آنی از ادراک فیض ایشان دریغ نمی کردم و از آن وقتی که به وطن مألوف بازگشتم تا وقت رحلت استاد، پیوسته روابط ما برقرار بود و مرحوم قاضی دستوراتی می دادند و مکاتبات از طرفین برقرار بود و ما هر چه داریم از مرحوم قاضی داریم.

**************************************************

(ربط تفسیر)

گاهی شنیدنه یه تفسیر ِ ساده .. معنی ِ بزرگی رُ در دل و ذهن ِ ما جاودانه میکنه

در این لحظه ما هم پای ِ صحبت حجه الاسلام قرائتی میشینیم

*****************************************************  

(ربط اذان)

موعد گلبانگ ِ اذان .......

******************************************************  

امروز سحر با خودمون قرار بذاریم که بیشتر از همیشه یادمون بمونه که خدا داره نگاهمون میکنه

پدری فرزند خود را خواند

دفتر مشق او را که بسیار تمیز و مرتب بود نگاه کرد و گفت:

فرزندم چرا در این دفتر کلمات زشت و ناپسند ننوشتی و آن را کثیف نکردی؟

پسر با تعجب پاسخ داد:

چون معلم هر روز آن را نگاه می کند و نمره می دهد.

پدر گفت: دفتر زندگی خود را نیز پاک نگاه دار، چون معلم هستی

 هر لحظه آن را می نگرد و به تو نمره می دهد.

ألَم یَعلَم بأنَّ اللهَ یَری

سوره: علق آیه: ۱۴

 «  آیا انسان نمی داند که خدا او را می بیند  »

*******************************************************  

توی ِ این ساعات ِ اول ِ روز از خدا بخوایم که امروز بهترینها رُ به همه هدیه کنه

روزی مردی از خدا دو چیز درخواست کرد، یک گل و یک پروانه ، اما چیزی که

خدا در عوض به او بخشید، یک کاکتوس و یک کرم بود.

مرد غمگین شد،او نمی توانست درک کند که چرا درخواستش به

 درستی اجابت نشده است.

با خود اندیشید و گفت: خدا بندگان زیادی داردکه باید به همه آن ها هم توجه کند

و مراقبتشان باشد، سپس تصمیم گرفت که دیگر در این باره سوالی نپرسید.

بعد از مدتی ، مرد تصمیم گرفت به سراغ همان چیز هایی برود که از خدا

خواسته بود و حالا به کلی فراموش شده بودند.

در کمال ناباوری مشاهده کرد که از آن کاکتوس و پراز خار ، گلی بسیار زیبا روئیده

و آن کرم زشت هم به پروانه ای زیبا تبدیل شده است.

پس قدردانه اونچه خدا به ما اعطا میکنه باشیم

*****************************************************

(مناجات)

الهی ؛ اگر چه درویشم ولی داراتر از من کیست، که تو دارایی منی...

الهی ، در  بسته نیست ، ما دست و پا بسته ایم...

الهی! گفتی کریمم؛ امید برآن تمام است. که چون کَرَم تو در میان است، نا امیدی حرام است.

الهی! دانایی ده که از راه نیفتیم و بینایی ده تا در چاه نیفتیم. دست گیر که دستاویزی نداریم، بپذیر که پای گریزی نداریم ...

الهی الهی الهی ...

*******************************************************