برنامه
به نام ِ خدایی که تنها در سایه محبت ِ او میشه به سعادت رسید
********************************************
با تبریک میلاد حضرت قمر بنی هاشم ابالفضل العباس علیه السلام اوقات ِ خوش ِ امشب با شما همراه هستیم
*************************************************
امشب به قصد ِ ارادت از ادب و ولایتمداری ِ کسی صحبت میکنیم که شهره عالم در تاسی ِ از مولای ِ خودش ِ
در اطاعت ِ از مولا حضرت امام حسین ع که دل آرام بودن به وجود ِ برادری مثل ِ حضرت ابالفضل علیه اسلام
***********************************************
مطمئنا خیلی کم هستن اونایی که از آزمون های سخت به سلامت بیرون میان و توی ِ فتنه ها اهل بصیرتن و راه خودشون رُ در تاریکی فتنه ها پیدا میکنن و از شبهات بیرون میان و باطل رُ با همه جلوه گری هاش میشناسن و کف روی آب حقیقت رُ به کنار میزنن و در ژرفای اون شنا میکنن و خودشون رُ به ساحل رستگاری میرسونن
از جمله کسانی که با بصیرت نافذ و ژرف خودشون، در امواج سهمگین و فضای تیره و تاریک فتنه ها حقیقت رُ شناخت و از آزمون اون به سلامت بیرون اومد و ستایش امامان معصومی مثل ِ امام سجاد(ع) و باقر(ع) و صادق(ع) رُ برانگیخت، حضرت ابوالفضل عباس بن علی بن ابی طالب(ع)، برادر باوفای امام حسین(ع) و پرچمدار ارتش عدالت خواه روز عاشورای حسینی ِ
*************************************************
شهید حاج سیدمجتبی علمدار در توجه به اصل ولایت مداری این طور بیان میکنن که:دشمنان اسلام کمرهمت بسته اندتاولایت فقیه راازمابگیرندوشماهمت کنید،متحدویکدل باشید تاکمر دشمنان بشکند و ولایت فقیه باقی بماند.
*********************************************
از نظر آموزه های قرآنی فقط اونهایی می تونن مدعی ایمان بشن که فراتر از اسلام ظاهری، باطن دین اسلام رُ پیدا کنن و با تمام وجود از اون پاسداری و حمایت کنن. همون طور که در بسیاری از روایات حقیقت اسلام و دینداری و باطن اون ، ولایت معرفی شده به این معنا که هر عمل عبادی، زمانی معنای واقعی خودش رُ پیدا میکنه که ولایت شناخته شده و اطاعت بشه ؛ چرا که خداوند در آیاتی چند از سوره مائده، ولایت رُ عامل اتمام و اکمال دین اسلام دونستن
**********************************************
شهیدمحمد طاهرگرامی در فرازی از وصیت نامه شون این طور مینوسین که:پیام ماشهیدان ،خون ماست.شماراسفارش می کنم که پشتیبان ولایت فقیه باشید،چون ولایت فقیه استمرارخط سرخ امامت است .
********************************************
در شب عاشورا حضرت عباس(ع) در خدمت اباعبدالله(ع) نشسته بود. در همان وقت یکی از سران دشمن می آید و فریاد می زند: عباس بن علی و برادرانش را بگویید، بیایند. عباس می شنود؛ ولی اعتنا نمی کند، مثل این که ابدا نشنیده است. آن چنان در حضور امام حسین(ع) مودب بود که آقا به او فرمود: جوابش را بده، هرچند فاسق است! اباالفضل العباس(ع) می آید، می بیند شمربن ذی الجوشن است، که به خیال خود، میخواست خدمتی کرده باشد؛ و برای حضرت امان نامه ای آورد . او تا حرف خودش را گفت، عباس پرخاش مردانه ای به او کرد و فرمود: «خدا تو را و آن کسی که این نامه را به دست تو داده است، لعنت کند. تو مرا چه شناخته ای و درباره من چه فکر کرده ای؟
تو خیال کرده ای من آدمی هستم که برای حفظ جان خودم، امامم، برادرم حسین بن علی(ع) را این جا بگذارم و بیایم دنبال تو؟ آن دامنی که ما، در آن تربیت شده ایم و آن سینه ای که از آن شیر خورده ایم، این طور ما را تربیت نکرده است.»
و در روز عاشورا وقتی به سوی دشمن هجوم می برد، رجز می خواند: «من از مرگ، آن هنگام که بانگ برمی آورد بیمی ندارم، تا این که پیکرم در میان دلیرمردان به خاک افتد. جانم فدای جان پاک پیامبر(ص) باد!
**************************************************
امام حسین(ع) در شب عاشورا در میان بنی هاشم و یاران خویش قرار گرفت و خطبه ای چنین خواند:
من اصحاب و یارانی بهتر از یاران خود ندیدم و اهل بیت و خاندانی باوفاتر و صدیق تر از اهل بیت خود سراغ ندارم. خداوند به همه شما جزای خیر دهد
*************************************************
- ۹۵/۰۲/۱۸