افق- شنبه- افزایش دوستی - مدارا با مردم

افق

 

گروه فرهنگ و اندیشه رادیو ایران تقدیم میکند

***********************************************

به افق آفتاب

***********************************************

به نام ِ خدایی که رفیق ِ بنده هاش ِ و با اونها اهل ِ مداراست

*************************************************

با سلام و امید اوقاتی خیر ... برای ِ همه شما

در دقایقی نزدیک به اذان ظهر میهمان ِ شما هستیم

لطفا در این میهمانی آسمانی با ما همراه باشید

*******************************************

مطمئنا شما هم با من موافقین که یکی از بزرگترین آرزوهای ِ ما ... زندگی کردن ِ خوب و خوش در کنار ِ همدیگه اس

اون هم به روال و قراری که هیچ آزار و اذیتی برای ِ هم نداشته باشیم که برعکس مایه آرامش و کمک ِ هم باشیم

********************************************

شاید بعضیاتون بگین توی ِ این دوره زمونه ... آدم اگه خیلی زرنگ باشه فقط میتونه زندگی ِ خودش ُ جمع و جور کنه

اما .... اما واقعیت اینه که قصه چیزی جز اینه

ماها به چشیدنه طعم ِ شیرینه زندگی نمیرسیم مگه این که برای ِ دیگران هم زندگی ِ خوبی بسازیم و رسممون به مردم رسم ِ دوستی و رفاقت و مدارا باشه

**********************************************

یکی از اون چیزهایی که در زندگی ِ بزرگان ِ ما بسیار دیده میشه

رعایت ِ مدارا با مردم و دنیاست

مدارایی که اونها رُ در برابر ِ خیلی از مشکلات و خطرها و گناهان بیمه میکنه

***********************************************

حتما شما کسایی رُ دیدین که برای ِ یک لحظه عصبانیت و مسلط نبودنه به خودشون فاجعه ای بزرگ رُ رقم زدن

************************************************

فاجعه ای به بزرگی ِ مرگ ِ یه آدم

از هم پاشیدنه یه زندگی

از بین بردنه آبروی ِ یک نفر

نرسیدنه به آرزو و ایجاد حسرتی همیشگی

و ......

***********************************************

من مطمئنم که هر کدوم از ماها اگه توی ِ احوالات ِ خودمون دقیق بشیم

مصداقهای ِ کوچیک و بزرگ ِ زیادی رُ پیدا میکنیم که بخاطر نداشتنه صبر

مجبور به پذیرش ِ گرفتاری و مشکلات ِ زیادی شدیم

***************************************************

اینجا وقت ِ خوبی برای ِ گفتنه اتفاقهای ِ تلخ نیست

چون با کمی درنگ و برداشتنه قدمی درست میشه این تلخیهارُ به شیرینیهای ِ همیشگی بدل کرد

***********************************************

به نظر ِشما ماها چه جوری میتونیم خودمونو عادت بدیم به مدارا و رفاقت ِ با مردم و این که بهترین و مهم ترین نتیجه این مدارا چیه؟؟؟؟

شما کجاها با بقیه مدارا کردین و نتیجه شُ دیدین؟؟؟؟

شماره تماس:

شماره پیامک:

*******************************************

نمیدونم که تصور و نظر ِ شما از مدارا کردنه یا بقیه چیه

شما تا حالا به خودروهای ِ شخصی دقت کردین

خودروهای شخصی ای  که میلیون ها انسان رُ از جایی به جای دیگه منتقل ماشین هایی که  قطعا بدون وجود انعطاف توی ِ لاستیک های چرخ هاشون، نمیتونن حرکتی داشته باشن. زندگی ما هم محتاج مدارا کردن و رفق و انعطاف ِ. شاید بهتره اینجوری بگم که : هر چقدر فنرهای یه خودرو، قوی تر و سالم تر باشه، بهتر و راحت تر، از دست اندازها رد میشه . ولی اگه فنرهای همون ماشین، انعطاف ِ خودش ُ از دست بده توی ِ برخورد با یه دست انداز کوچیک هم دچار مشکل می شه. این دقیقا همون مساله مهمی ِ که توی ِ روابط اجتماعی اتفاق میافته این که اگه روحیه ی مداراگری وجود نداشته باشه برخوردها تند و شکننده  میشن  در حالی که خیلی از تنش ها، قهرها، دوری ها و جبهه گرفتن ها، با مدارا، هیچ وقت اتفاق نمیافتن و بذر عاطفه و مهربونی در جامعه کاشته شده و شکوفه میده

********************************************

پیامبر اسلام(ص) مدارا رُ هم سنگ انجام واجبات میدونستن و فرمودن: ما گروه پیامبران مأموریت داریم با مردم مدارا کنیم؛ همان گونه که به انجام فرایض الهی مأموریم

و حضرت امام صادق (ع) فرمودند: جبرئیل خدمت رسول خدا(ص) رسید و عرض کرد: ای محمد! پروردگارت به تو سلام می رساند و به تو پیام می دهد که با مردم مدارا کن

********************************************   

مدارا با مردم سیره و روش ِ رسول ِ خدا صلی ا... علیه و آله و سلم بود

ما هم باید با مردم مدارا کنیم همونطور که پیغمبرخدا مدارا میکرد و از کسی عصبانی نمیشد
وقتی میخواستن به مسجد برن  یهودیه خاکستر رو سرشون میریخت
دو سه روز  که خاکستر نریخت 
فرمودن این دوست ما که هر روز یاد ِ ما میکرد ، کجاست ؟

ایشون اون یهودی رُ دوست خطاب کردن و این یعنی مدار
بهشون گفتن یهودی مریض شده 
فرمودن  به عیادتش بریم

بلند شدن و  با اصحاب ، رفتن خونه ش ..... در زدن 
یهودیه نگاه کرد دید رسول خدا دارن تشریف میارن ، از خجالتش میخواست ، زمین دهن وا کنه فرو بره 
یهودیه هم از روسای ِ  قبائل بود ، شخصیتی بود برای خودش  

وقتی دید  پیامبر به عیادتش اومده ، خیلی شرمنده شد ، اسلام اختیار کرد و فورا گفت :
اشهد ان لا اله الا الله 
اشهد انّک رسول الله 
شهادت به رسالت رسول خدا داد و یک قبیله زیادی به برکت اسلام این فرد  مسلمون شدن 
پیامبر اهل مدارا بود

و این مدارا کردن با خلق خوبه این که با مردم درگیر نباشی و دعوا نکنی 
چرا که  مدارا با مردم ، این روش رسول خداست 

پس به عشق ِ پیامبر مدارا کنیم

*****************************************

رسول اکرم صلى الله علیه و آله :
مدارا با چیزى همراه نشد مگر آن که آن را زینت بخشید.

*************************************

یکی از دوستان شهید ابراهیم هادی تعریف میکنن که یه روزی

از خیابان 17 شهریور عبور می کردیم. من روی موتور پشت سر ابراهیم بودم. یدفعه  یه موتور سوار دیگر با سرعت از داخل کوچه وارد خیابون شد. و  داد زد سر ِ ما : که ! چیکار می کنی؟ تو رُ چه به موتورسواری

 همه می دونستن که اون مقصرِ

راستش من خیلی دوست داشتم که ابراهیم پایین بیاید و جوابش رُ بده. ولی با لبخندی که روی لب داشت در جواب عمل زشت اون گفت: سلام، خسته نباشید!

موتور سوار که جا خورده بود، کمی مکث کرد و گفت: سلام، معذرت می خوام، شرمنده.

شهید هادی به من گفت: اگه من هم می خواستم داد بزنم و دعوا کنم، جز اینکه اعصاب و اخلاقم رُ به هم به ریزم هیچ کار دیگری نمی کردم

و واقعیت هم اینه که

وقتی که انسان (به مقتضای دین و انسانیتش)، عاشق مردم شد دیگه مدارای با اونها براش کار سختی نیست. صفتی که به قول حافظ آسایش دو گیتی رُ در پی داره:

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است

با دوستان مروت با دشمنان مدارا

*************************************************

حضرت پیامبر اکرم(ص) فرمود: کسی که از مدارا محروم باشد، از خیر دنیا و آخرت محروم خواهد بود.

و حضرت امام صادق (ع) می فرماید: خداوند متعال، ملایم است و ملایمت را دوست دارد و پاداشی که به آن می دهد، به خشونت و سخت گیری نمی دهد

************************************************

همونطور که صدقه از انسان دفع بلا می کنه. (چنانکه حضرت رسول در مورد صدقه می فرماید: یعنی بیماری‌ها و بلایا و پیشامدها را از شما دفع می کند)؛ مدارا کردن با مردم هم نوعی صدقه اس  و بلایا و اضطراب‌ها و آشفتگی‌ها رُ از انسان دفع می کنه و آرامش و آسودگی رُ برای آدمی به ارمغان میاره

************************************************

یکی ازافرادی که در مدینه با پیامبر صلی الله علیه وآله و مسلمانان مخالف بود و از هر فرصتی برای کارشکنی در امور مسلمانان البته به صورت مخفیانه خود داری نمی کرد عبدالله بن ابی بود . این فرد رئیس قبیله خزرج و رهبر منافقان در مدینه بود با وجود این زمانی که از دنیا رفت اطرافیان او از پیامبر خواستند که پیراهن خود را دراختیار آنان قرار دهد، تا عبدالله بن ابی را با آن کفن کنند تا شاید بدان سبب مورد رحمت خدا قرار گیرد . پیامبر اکرم خواسته آنان را اجابت کرد .برخی از اصحاب به وی اعتراض کردند که چرا با آنکه وی کافر است چنین کردی . آن حضرت فرمود: پیراهن من مانع عذاب او درآخرت نیست ، و من با این کارامید دارم جمع کثیری اسلام بیاورند .

گفته شده که هزار نفر از خزرج زمانی که دیدند عبدالله بن ابی به لباس پیامبر صلی الله علیه وآله متوسل شده است اسلام آوردند

*******************************************

روزی بیرون از مدینه مردی امام زین العابدین علیه السلام را دید و به او ناسزا گفت. یاران امام علیه السلام به او حمله کردند. حضرت فرمود: دست بردارید. سپس رو به آن مرد کرد و گفت: آنچه از کارهای ما برتو پوشیده است بیش از آن است که تو می‌دانی. آیا نیازی داری تا آن را برآورده سازم؟ مرد شرمنده شد. امام علیه‌السلام لباس خویش را به او بخشید و دستور داد هزار درهم به او بدهند. مرد پس ازآن واقعه همیشه می‌گفت شهادت می‌دهم که تو از فرزندان رسول خدایی

***************************************************

(مناجات)

پروردگارا

مرا بینشی عطا فرما تا تو را بشناسم

و دانش عطا فرما تا خود را بشناسم

مرا صحتی عطا فرما تا از کار لذت ببرم

و ثروتی عطا فرما تا محتاج نباشم

مرا نیرویی عطا فرما تا در نبرد زندگی فائق شوم

و همتی عطا فرما تا گناه نکنیم

مرا صبری عطا فرما تا سختی ها رو تحمل کنم

و طبعی عطا فرما که با مردم بسازم

مرا بزرگواری عطا فرما که با دشمنم مدارا کنم

و بینشی عطا فرما تا زیباییهای جهان را ببینم

مرا عشقی عطا فرما تا تو و همه را دوست بدارم

سعادتی عطا فرما تا خدمتگذار دیگران باشم

مرا ایمانی عطا فرما تا اوامرت را اطاعت کنم

امیدی عطا فرما تا از ترس و اضطراب بر کنار باشم

مرا عقلی عطا فرما تا از خود نگویم

و معنویتی عطا فرما تا زندگی معنی داشته باشد