رادیو بدون شایعه

بایگانی
  • ۰
  • ۰

راه شب

از همین حالا

تا

دو و سی دقیقه بامداد

تنها

یک صدا

روی ِ موج  رادیو ایران

شنیده میشود

*******************************

صدایی از دورهای ِ دور

از دیروز

تا

همین حوالی

همین امروز

*******************************

صدایی از خاطره

از زندگی

از

راه شب ِ پنج شنبه شبها

*******************************

به نام ِ خدا

و

همین اول برنامه و دست به نقد

خداحافظ

*******************************

اگه امروز حداقل یه بار سَر ِ بقیه داد زدین

خداحافظ

*******************************

اگه امروز به جای ِ لبخند

اَبروهای گره زدتونو به بقیه هدیه دادین

خداحافظ

*******************************

اگه امروز توی خونه

مغازه

اتوبوس

ترافیک

توی خیابون

حسابی گرد و خاک به پا کردین

خداحافظ

*******************************

اگه بعد از

این همه سال زندگی

هنوز نمیدونین

که حداقل ِ سهم ِ دیگران از شما

یه روی ِ خوش ِ

خداحافظ

*******************************

خداحافظ

چون سلام ِ ما به روی ِ ماه ِ اوناییه که

روی  ِ خوش دارن

و البته ویژه و مخصو تر به اونایی که ضمن ِ روی ِ خوش

زبون ِ شیرین هم دارن

یه زبون که  حرفاش عین ِ نقل و نبات شیرینه

*******************************

با همهء عشق

این برنامه

تقدیم میشه به

مردم ِ وطنم

به

ایران و اهالی ِ ایران که

شُهران به روی ِ خوش و زبون ِ مثل ِ قند شیرین

**************************

داستان

شاید باور ِ حرفی که امشب میخوام بزنم براتون کمی سخت باشه وشاید خیلی بیشتر از کمی سخت

چون وقتی من خودم  چیزی رُ که برای ِ شما میخوام بگم فهمیدم تا یه چند روزی مات و مبهوت بودم

من از وقتی خودمو شناختم آقاجون برام مهبونترین و آرومترین و صبورترین و خوش رو ترین کسی بوده که دیدم

کسی که یه وقتایی با خودم فکر میکردم اصلا داد زدن ُ بلده؟؟!!  میتونه عصبانی بشه؟؟؟

بداخلاقیش چه جوریه؟؟؟ .....

 

اینا همه گذشت تا پارسال یه همچین موقع هایی

.. آره .. وَسَطای ِ مرداد بود که

آقاجون  نزدیک ِ ظهر بهم زنگ زد .. من سر ِ کار بودم .. بهم گفت "میتونی عصر بیای اینجا ...  باهات کار دارم"

راستش کمتر پیش میاومد که آقاجون از من چیزی بخواد.. با خودم گفتم حتما مساله مهمی پیش اومده و واسه همین هم به آقاجون گفتم:" یکی ... دو ساعت دیگه پیش ِ شمام"

وقتی رسیدم آقاجون کت و شلوار پوشیده توی ِ حیاط با عصاش قدم میزد منو که دید حتی فرصت ِ سلام هم بهم نداد و گفت "بریم"

عزیزجون توی ِ ایوون بود نگاهی بهش کردم ..... خندید و گفت:" برو .. خیلی عجله داره"

آقاجون زودتر از من رسید به ماشین گفتم : آقاجون نمیخواین بگین چی شده

در ماشین ُ باز کرد و گفت" بشین میگم"

اولش ... با آقاجون رفتیم شیرینی فروشی ..... 5 کیلو شیرینی خرید بعد رفتیم  محله بازار .. و از توی ِ دالونهای ِ شلوغ سر از یه مسجد ِ قدیمی درآوردیم ... بعد آقاجون از خادم ِ اون مسجد یه سینی گرفت ... از خادمی که انگار آقاجونُ خیلی خوب میشناخت

شیرینیها رُ چیدیم توِی ِ سینیها و گذاشتیم سر ِ راه ِ مردم

بهش گفتم : آقاجون نمخواین بگین این کارا واسه چیه

هاج و واج بودم که آقاجون دستمو گرفت و نشوند کنار ِ خودش

و  گفت" اینا محض ِ خدا بیامرزی ِ آقا رحمان ِ"

امسال آوردمت تا بعد از من تو این کار ُانجام بدی

گفتم: آقا رحمان کیه؟

گفت" کسی که روی ِ خوشش زندگی منو زیر و رو کرد"

آقاجون گفت " من توی ِ زورخونه  بازار یکه تاز بودم اونقدر که وَهم بَرم داشته  بود که واسه خودم کسی هستم

غروری که باعث شده بود .. شیطون زیر ِ جلدم بره و اسباب ِ آزار و اذیت ِ مردم بشم

مردمی که زورشون به من نمیرسید و چیزی هم نمیتونستن بگن"

با ناباوری گفتم" شما آقاجون؟؟؟؟"

جوابم و نداد و گفت" تا اون روزی که گذرم به میرزا رحمان افتاد .. داشت توی ِ بازار باربری میکرد... از  غرور ِ جوونی ....  جلوی ِ چشم ِ همه اذیتش کردم تا مثلا با رفقام  تفریح کرده باشیم"

بار ِ روی ِ کولش پهن ِ زمین شد

سرش پایین بود ..

بهم گفت" نگات نمیکنم تا هیچ وقت شرمنده نشی"

فردای ِ اون روز توی ِ زورخونه گلریزون  بود

همه پهلوونها جمع بودن

یدفعه چشمم به در افتاد و دیدم  که همون باربر ِ دیروزی از در اومد تو

مرشد بلند زنگ ُ زد و یدفعه همه زورخونه به پای ِ اون کسی که اومده بود بلند شدن

باورم نمیشد ... تو یه چشم به هم زدن فهمیدم  که اون باربر ِ دیروزی از پهلوونهای ِ بزرگ شهر ِ

یه تاجر ِ بزرگ ِ

یه کسی که دیروز بار ِ یه بنده خدای ِ دیگه رُ از روی ِ مرام و بزرگیش یه دوش میکشیده

توی ِ اون جمعیت اومد و کنار ِ من نشست با خودم گفتم " الان قصه رُ به همه میگه .. با تته پته اومدم معذرت خواهی کنم که گفت" من دیروز چیزی ندیدم که اسباب ِ شرمندیگه تو باشه"

حرفش عین ِ قند تو دلم آب شد و خیالمو راحت کرد

از همون جا دلم به دل ِ میرزا رحمان گره خورد شیفته اخلاق ِ خوبش شدم

اخلاق ِ خوبی که واقعی بود"

این نذر ِ شیرینی مال ِ میرزا رحمان ِ که از بعد از مرگش .. من اداش کردم بعد از منم با توا ِ

نذر کرده بود هر شب ِ جمعه کام ِ مردم ُ شیرین کنه

حالا یا با حرفاش یا به همین نقل و شیرینی"

 

راستش من مات بودم و فقط به این فکر میکردم که میرزا رحمان چه اخلاقی داشته که آقاجون انقدر عوض شده

اونقدر که باور ِ حرفاش و اون کسی که میگه بوده .. واسه من ممکن نیست"

 

شما چی فکر میکنین

به نظر ِ شما بزرگترین فایده داشتنه روی ِ خوش و زبون ِ شیرین چیه؟؟

شماره تماس:

شماره پیامک:

 

**************************

حضرت محمد ص که فرمودند: اخلاق خود را نیکو کنید و با همسایگان خود مهربان باشید و زنان خود را گرامى بدارید تا بى حساب وارد بهشت شوید

********************************

به نظر ِ ما ...  روی ِ خوش و زبون ِ شیرین  ... بالاترین و بزرگترین نعمتی ِ که خدا به کسی میده

و از اون بالاتر و بزرگتر اینه که ... یه مرد خوش اخلاق

و همین طور یه زن ِ خوش اخلاق ...  شریکه زندگیه آدم بشه ... چون ... بدونه تعارف و به استناد ِ زندگیه همه پدربزرگها و مادربزرگها

و البته همه  پدرها و مادرها

با  نداری ُ کم و زیاد ِ زندگی میشه ساخت

اما با یه زن  یا مرد ِ بداخلاق  اصلا

 

البته خیلی از ماها ... و خیلی از کسایی که میشناسیمشون یه جورایی ... توی زندگیهامون شریکه یکی از این آدمهای بداخلاق هستیم

شریک ِ کسایی که زندگی کردن باهاشون سخته اما .. اما مطمئن باشیم که شکیبایی و روی خوش ِ ما

بالاخره یه روزی اثر میکنه

و اون شریکه بداخلاق ِ زندگیه ما رُ هم

خوش اخلاق میکنه

 

شک نکنین .... چون این مساله ...  توی زندگیه خیلیا ثابت شده

**************************

واقعا دلم ِ ما برای ِ اونایی که روی ِ خوش و زبون شیرین ندارن میسوزه چون

پیامبر گرامی ِ اسلام درباره بدخلقی میفرمایند:" هر کس بد اخلاق باشد، خودش را عذاب مى دهد و هر کس غم و غصه اش زیاد شود، تنش رنجور مى گردد" .......

پس مطمئن باشید که از بداخلاقی شما بیشتر از همه خودتون اذیت و آزار میبینیم

*******************************

بعضیا میگن توی ِ سختیها و مشکلات جایی برای ِ  روی ِ خوش و زبون ِ شیرین  باقی نمیمونه

امام علی ع  فرموده اند که: گوش خود را به شنیدن خوبى‏ها عادت بده و به آنچه که به صلاح و درستى تو نمى‏افزاید گوش مسپار، زیرا این کار، دل‏ها را زنگار مى‏زند و موجب سرزنش مى‏شود ... تو خودت را به کارهاى زیبا عادت بده که اگر به آنها عادت کنى، برایت لذت بخش مى‏شوند" ....

پس به خوبیها فکر کنیم و خوش رو باشیم

*********************************

بنده همین جا

خدمت ِ اونایی که فکر میکنن با اخم ... خوش قیافه تَرَن

و خدمت ِ  اونایی که فکر میکنن بداخلاقی کلاسِ کارشونو بالاتر میبره

و خدمت ِ اونایی که فکر میکنن با عصبانیت و داد و فریاد کارشون بیشتر پیش میره عرض میکنم که .... این عزیزان

با عرض ِ شرمندگی

یه عمر ِ که اشتباه فکر میکنن

 

اگه توی درستی ِ حرفای ِ ما شک  دارین

فردا صبح  ... برای ِ اولین بار و متفاوت با هر روز

و با رویی خوش ... روزتونو شروع کنین

 

نتیجه فردا رو نمیخواد به ما بگین ... فقط با خودتون صادق باشین ... صادق به این که کدومش بهتره ... خوش اخلاقی یا بد اخلاقی

*************************

پیامبر گرامی اسلا فرموده اند که: نزدیک ترین شما به من در قیامت، راستگوترین، امانتدارترین، وفادارترین به عهد، خوش اخلاق ترین و نزدیک ترین شما به مردم است

****************************

" آقا ! میگن ثابت شده که روی ِ تلخ و تند مال ِ  آدمای ِ ضعیف ِ

آدمایی که اونقدر ضعیفن  که برای حل مشکلاتشون

راهی جز بداخلاقی بلد نیستن"

خود دانید .. اما .. من فکر میکنم هیچ کس دوست نداره اونقدر ضعیف باشه که بداخلاق بشه

*************************

حضرت محمد مصطفی ص فرموده اند که: با دارایی خود نمی توانید دل مردم را به دست بیاورید پس دلشان را با اخلاق (نیک) به دست آورید

****************************

"بعضیا میگن ما توی زندگیمون همیشه  خوش روییم  

الا

اون وقتایی که شرایط سخت میشه"

 

بنده ضمن ِ تشکر عرض میکنم که آقا

هنر ِ

داشتنه روی ِ خوش و زبون ِ شیرین  توی همون شرایط ِ سخت و مشکلات ِ

وگرنه

توی شراطیه عادی همه خوش اخلاقن

*****************************

همه چیز به سادگی اونچه که ما فکر میکنیم نیست ..و بداخلاقی عواقب ِ سنگینی داره

حضرت محد ص میفرمایند: هر که مومنی را اندوهگین کند و در مقابل همه دنیا را به او بدهد، کفاره گناه او نبوده و پاداشی بر کارش نمی گیرد

***********************************

کاشکی

 

کاشکی

کاشکی حواسمون بود که خیلی وقتا توی این بداخلاقیها

خیلی حُرمتها

ندیده گرفته میشه

 

کاشکی

کاشکی ما باور میکردیم

که خیلیا سالهاست توی سایه بداخلاقی طعم شیرین و خوش ی زندگی رو نچشیدن

 

 

کاشکی

کاشکی ما باور میکردیم که

بچه ها

همسر

مادر

و

پدر

هیچ گناهی برای ِ گرفتار شدن  توی  بداخلاقیهای ِِ ما

 

 

کاشکی

کاشکی

میشد نگیم که بداخلاقی

یکی از شایع ترین دردهای امروز ِ زندگیه ماست

 

 

کاشکی

کاشکی

ما باور میکردیم که بچه ها

با سادگیه تمام

رفتارهای ما رو ناخواسته تکرار میکنن

و

هیچ گناهی ندارن

اگر

بی تقصیر  بداخلاقی  رو یاد میگیرن

 

 

کاشکی

کاشکی ما باور میکردیم که فاصله بداخلاقی و خوش اخلاقی

فاصله ای کوتاه به اندازه

لحظه ای صبر و مکث ِ

به اندازه یک تصمیم

برای خوب بودن

و برای ِ این که

خاطره ای خوب باشیم  برای ِ دیگران

****************************************

اگه همسر و بچه هاتونو دوست دارین خوش روی ِ خوش داشته باشین چون حضرت علی ع میفرمایند: هر کس بد اخلاق باشد، خانواده ‏اش از او دلتنگ و خسته مى‏شوند

*******************************

(برای شهدا)

محبت کردن .. کم و زیاد دارد

سهم ِ بعضیها از بذل ِ محبت کوچک است  .... سهم ِ بعضی زیاد

و خدا همه چیز را میبیند

او میداند که کدام یک از بنده هایش میخواهد به بهای ِ خریدنه محبت ِ او .. تمام ِ زندگی را ببخشد

خدا میداند و از بین ِ همه این آدمها .. کسانی را انتخاب میکند

انتخاب به این که تمام ِ بودن و وجودشان را به بهای ِ محبت ِ خدا صرف ِ عشق ِ به دیگران کنند

عشقی که در امتداد ِ محبت ِ به خداست

و عاشقانش در آسمان و زمین شهره میشوند به نام ِ شهید

****************************************

حضرت محمد ص در معنای ِ خوش اخلاقی میفرمایند: تفسیر خوش اخلاقى این است که اگر دنیا به انسان رو کرد، راضى و خشنود باشد و اگر رو نکرد خشمگین و ناراحت نشود

*******************************

(برای ِ حضرت امام رضا ع)

وقتی نام ِ محبت می آید ... من دستهای ِ خالی خود  را میبینم و مهربانی ِ تو را که نهایتی ندارد

وقتی نام ِ محبت می آید .. من .. کوچکی ِِ خود را میبینم و بزرگی تو را که در اوجی اعلاست

وقتی نام ِ محبت می آید .. من کسانی را میبینم که در طریق ِ مهر از من پیش ترند و قدم های ِ من هیچ گاه به آنها نمیرسد

اما .. اما تو .. تو  آشنایی به محبت و همه تو را به نام ِ مهربانی ات میشناسند

تو بگو .....

وقتی آهوهای ِ گریز پای ِ صحرا هم از محبت ِ تو بی نصیب نمیمانند میشود که سهم ِ من از محبت ِ تو هیچ باشد ؟؟!!!

نه ...... به مهربانی ِ تو قسم که نمیشود ....

پس سلام ِ من بر تو که  میدانم بی جواب نیست و آغاز ِ باران ِ محبت ِ است

*****************************************

(برای ِ حضرت مهدی عج)

رسم ِ ما با تو ..از ازل  رسم ِ محبت بوده است

رسم ِ محبت ِ معشوقی که عاشقانی بسیار دارد و به محک ِ این عشق .. سهمشان هجران شده است

هجران ... تا .... از میان ِ این خیل ِ عاشق ..تنها .. کسانی بمانند که محبتشان حقیقی ست

کسانی که پس از ظهور .... رفیق ِ نیمه راه نمیشوند و تا ابد ... تا وصال ِ راستین میمانند

خدایا به سختی ِ این روزهای ِ انتظار .. محبت ِ ما را حقیقی کن

****************************************

خداحافظی

 

برای آخر حرفی نیست جز

امید این که بدونیم

خدا بنده های ِ خوش رو و شیرین سخنش ُ

یه جور ِ دیگه ای دوست داره

 

تا قراری دوباره خداحافظ

 

************************

 


  


  • ۹۴/۰۵/۱۶
  • رادیو بدون شایعه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی