سرمشق
(1) راستش بچه که بودم وقتی میشنیدم که یکی میگفت مرغ ِ همسایه غازه خیلی نمیفهمیدم یعنی چی
اما الان وقتی به اوضاع و احوال ِ خودمون نگاه میکنم میبینم که واقعا واسه خیلی از ماها مرغ ِ همسایه غازه
واسه خیلی از ماهایی که بازارمون پر ِ از جنسای ِ ایرانی اما تا قراره برای ِ دخترمون جاهاز بگیریم زنگ میزنیم به این و اون که مارک ِ روز چیه
واقعا من نمیفهمم که چطور یه مادری غصه بیکاری پسر ِ جوونش ُ میخوره اما نوبت یه خرید که میرسه
چشمش دنبال ِ مارک ِ خارجی ِ ... حالا هر مارکی جز جنس ِ ایرونی
***********************************************************
(2)
هرکدوم ازماها وقتی قراره درباره کسی یا چیزی نظری بدیم
یه معیارهایی برای ِ خودمون داریم
بعضیامون به مدرک ِ تحصیلی نگاه میکنیم
بعضیامون دنبال ِ اصالت ِ خانواده ایم
نگاه ِ بعضیامونم به جیب و پول ِ طرف ِ
خلاصه هر کدوممون خیالمون یه جوری راحت میشه
ولی پدربزرگ ِ من واسه سنجیدنه آدما به هیچ کدوم از این چیزا نگاه نمیکنه
اون فقط میگه ببینین طرف اهل ِ خدا و پیغمبر هست یا نه
که اگه باشه
کار و زندگی و اصالت و اخلاق و رزقش.. همه چیش درسته
درست ِ درست
**************************************************
(3)
چند وقت پیش که با خودم فکر میکردم یه چیز ِ جالبی فهمیدم اونم این که همیشه خبرای ِ مهم ُ توی ِ تاکسی و مترو و اتوبوس میشنوم
از بین ِ حرفای ِ مردم که معمولا با مسافر ِ بغل دستیشون مشغول ِ صحبت میشن
دیروز توی ِ اتوبوس .. دو تا مسافری که صندلی ِ جلو نشسته بودن باهم از گرونی حرف میزدن
از این که حساب ِ جیبشون به دخل و خرجشون نمیرسه
میدونین من نمیخوام نظری بدم اما جیب ِ ما ... با کالای ِ خارجی سازگار نیست
و اگه دخل و خرجمون با هم نمیخونه واسه اینه که از هر چی خارجیشُ میخوایم
و گرنه اگه همه مایحتاجمون برسه به جنسِ ایرانی مطمئنا دیگه دخل و خرجمون که جور میشه هیچ .... پس اندازم میکنیم
*******************************************************
(4)
دیروز توی ِ راه گوشم به رادیو بود .... که داشتن با یه کار افرین صحبت میکردن
من همیشه فکر میکردم کارآفرینا یه عالمه کارخونه و کارگاه دارن
اما اونی که باهاش حرف میزدن
کارگاه ِ حصیر بافی داشت
اونم کجا توی ِ یه روستای ِ دور .... جنوب ِ ایران
حصیرایی که از لیف ِ خرما میبافت
میگفت 100 نفر کنار ِ دستش کار میکنن و واسه زن و بچه شون نون میبرن
میدونین با خودم فکر کردم .... کار پیدا کردنی نیست ساختنی ِ
اونم توی ِ مملکتی مثل ِ ما .... که این همه نعمت داره
******************************************************
(5)
توی ِ دنیا یه قصه هایی هست که باورش اگه غیرممکن نباشه .... سخته
یه چیزایی که انگار فقط بعضیا از عهده انجامش برمیان
بعضیایی که امتحانایی سختی به خدا پس دادن و روسفید شدن
بعضیایی که مطمئنا همه چیشون خداست که اگه نبود نمیتونستن از یه چیزایی و یه کسایی بگذرن
مثل ِ مادرای ِ شهیدی که با دنیایی از عشق از بچه هاشون ... از امید و آزوهای ِ زندگیشون گذشتن برای ِ خدا
***********************************************
- ۹۴/۰۵/۱۳