رادیو بدون شایعه

بایگانی
  • ۰
  • ۰


برنامه افطار بیست و پنجم

 

در 21 تیرماه سال 1394

سر ِ بیست و پنجمین سفره افطار ماه ِ مبارک رمضان میشینیم

*******************************************

به نام ِ خدایی که حلیم ِ و با بندگانش به رِفق و مدارا رفتار میکنه

*******************************************

میگن کسی که سلام میکنه ..... اولین پیام ِ دوستی رُ به بقیه میده

پس سلام

*********************************

میگن کسی که سلام میکنه ..... با همه میونه ش .. میونه آشتی ِ

پس سلام

*********************************

میگن کسی که سلام میکنه ..... دلش با هیچ غبار و کدورتی سنگین نیست

پس سلام

*******************************

میگن کسی که سلام میکنه ..... محبتش به دل ِ همه میشینه

پس سلام

***********************************

میگن کسی که سلام میکنه ..... ِ دلش آروم ِ آروم ِ

پس سلام

**************************************

امروز هم توی ِ این ساعات ِ تکرار نشدنی با ما همراه باشین

*************************************

گفته بودم که قصه افطار ِ امسالمون قصه .... آرامشی که خیلیامون دوست داریم توی ِ زندگیمون همیشگی بشه

*************************************

گفته بودم که خیلی از تنشها و دغدغه های ِ ما خود ساخته اس .. یعنی خودمون ، خودمونو گرفتارش میکنیم

*************************************

یه دغدغه هایی که گاهی راه ِ نفس ِ زندگیهامونو میگیره و نمیذاره که یه آب ِ خوش از گلومون پایین بره

*************************************

دغدغه هایی مثل ِ عصبانی شدن و زودجوش آوردنهایی که دیگه انقدر واسمون عادی شده که اگه یه روزی دچارش نشیم .. حس میکنیمیه چیزی کمه

*************************************

توی ِ مترو اگه مسافر ِ جلویی یه کم معطل کنه و دیرتر .. پیاده و سوار بشه ، دود از کله مون بلند میشه

*************************************

توی ِ خیابون اگه ماشین جلویی یه کم دیرتر بپیچه یا بد بپبچه .. دادمون بالا میره

*************************************

توی ِ خونه همین که یکی خلاف ِ حرف ِ ما حرفی بزنه .... میخوایم دنیا رُ زیر و رو کنیم

*************************************

پشت ِ فرمون اگه یکی یه بوق ِ اضافه بزنه .. با قفل فرمون میایم پایین و تو یه چشم به هم زدن دست به یقه میشیم

*************************************

اگه مسافر یه کم سر ِ کرایه اش چونه بزنه ... یدفعه وسط ِ بزرگراه زدیم رو ترمز و داد و بیداد

****************************************

اگه مشتری یه کم جنسامونو زیر و رو کنه و دوتا سوال ِ زیادتر بپرسه .... از مغازه بیرونش کردیم

*************************************

اگه بچه مون یه کم موقع ِ بازی سرو صدا کنه ... با کلی داد و فریاد میفرستیمش تو اتاقش

**********************************

اگه جوونمون یه کم مثل ِ روزگار ِ جوونی ِ خودمون ساز ِ مخالف بزنه ... از همه چی محرومه

************************************

واقعا چه خبره و ماها چرا اینجوری شدیم

*************************************

اونم سر ِ مسائلی که وقتی آتیشمون فروکش میکنه وبهش فکر میکنیم میبینیم چقدر بی اهمیت بودن

***************************************

و اینجاست که یه عذاب وجدان و پشیموی ِ تلخ و دردناک میاد سراغمون

*************************************************

به نظر ِ شما بهترین راه برای ِ این که انقدر زود جوش نیاریم و کمتر عصبانی بشیم چیه؟؟؟

و این که بدترین ضرر ِ این زود عصبانی شدن و از کوره دررفتنها چیه؟؟؟

شماره تماس:

شماره پیامک:

*****************************************

(حدیث ماه رمضان)

حضرت علی علیه السلام به نقل از حضرت پیامبر صلی ا... علیه و آله و سلم در اهمیت ِ ماه ِ مبارک رمضان فرمودند:

در این ماه شما به میهمانى خدا دعوت شده‏اید و در زمره بهره‏مندان از کرامت خداوند قرار گرفته‏اید . در این ماه نفسهاى شما تسبیح خداست و خواب شما عبادت است و اعمال شما پذیرفته و دعایتان به اجابت مى‏رسد ... من برخاستم و عرض کردم : اى رسول خدا ! برترین کارها در این ماه چیست ؟ پیامبر فرمود : اى اباالحسن ! برترین کارها در این ماه خویشتندارى از حرامهاى خداوند عز و جل است .

*****************************************

چند روز ِ پیش از دست ِ یکی از دوستام حسابی کُفری شده بودم ، از حرفی که زده بود و کاری که کرده بود شدیداً عصبانی شده بودم.... انقدر حالم بد بود که تصمیم گرفتم برم در ِ خونه شون

توی راه یکی از دوستای ِ دیگه مو دیدم. یکی از اون دوستایی که یه دونه اش واقعا کمهِ

یه دوست خوب و یه همراه ِ همیشگی عین ِ همیشه قیافه اش آروم بود و روی ِ صورتش لبخند داشت.

با دیدنش از شتاب راه رفتنم کم کردم. وقتی قیافه ی برافروخته ام رو دید، با تعجب علتش رو پرسید.

ماجرا رو براش توضیح دادم و درحالی که از عصبانیتم چیزی کم نشده بود. بهش  گفتم، باید برم جوابش رو بدم و حقش رو کف دستش بزارم.

دوستم  گفت: یه کم صبر کن باهات حرف دارم

با تندی گفتم :  الان نه ، بعدن ، بعدن و خواستم حرکت کنم که با یه حرکت ِ سریع دستم رو گرفت تا مانع رفتنم بشه. با سرعت و قدرتِ تمام خواستم دستم رو از دستش بکشم بیرون. اما نتونستم حتی از جام تکون بخورم و تلاشم بیفایده بود.

با تعجب نگاش کردم

بهم گفت یه سوال : گفتم چی ؟ گفت تو به باغ وحش یا سیرک رفتی ؟ گفتم به باغ وحش نه ، اما توی ِ تلویزیون سیرک دیدم

گفت : چه چیز بیشتر از همه باعث معروف شدنه یک سیرک میشه ؟ گفتم مطمئن نیستم ولی شاید اون قسمتی که رام کننده شیرها با شیرهاش وارد میشه، از همه هیجان انگیز تر باشه. خصوصن وقتی بفهمی دندونهای شیر واقعیه .

با لبخندی گفت : آفرین . ولی اگه رام کننده نتونه شیرها رو رام و مطیع خودش کنه اونوقت چی میشه ؟

با بی حوصلگی گفتم : چه میدونم ، لابد شیرها میخورنش دیگه. حالا اینها چه ربطی به من داره؟

دوستم گفت : خب ارتباطش اینه که الان شیرِ ... رام کننده رو خورده ! و به من اشاره کرد.

گفتم : یعنی چی

بهم گفت: عصبانیت تو مثل ِ همون شیری ِ که نمیتونی کنترلش کنی و همین موضوع میتونه بدترین آسیب رو اول از همه به خودت بزنه . نزار بخوردت ...

 

راستش یدفعه رفتم تو فکر ..... صادقانه اش این بود که حق با اون بود

یه نفس عمیق کشیدم و بهش گفتم : افطار مهمون ِ من میشی

خندید و گفت : نیکی و پرسش؟؟؟

*******************************************

مادر ِ من همیشه میگفت: وقتی عصبانی هستی مواظب حرف زدنت باش چون عصبانیت تو فروکش میکنه ولی حرفهات  یک جایی باقی می مونه برای همیشه

********************************************

خشم .. عصبانیت و زود جوش آوردن واقعا درد ِ بدی ِ

من مطمئنم همه ماهایی که دچارش هستیم خودمون بیشتر از بقیه عذاب میکشیم

عذاب ِ این که یه وقتایی با ساده ترین و کمترین مساله خودمونو داغون میکنیم

تازه نه فقط خودمون که به بقیه هم آسیب میزنیم

آسیبی که در تلافیش یا بقیه هم مثل ِ خودمون باهامون رفتار میکنن

یا بدتر از خودمون

و یا این که سکوت میکنن

که این آخری ِ از همه بدتره

چون شاید به ظاهر مساله رُ ختم ِ به خیر کنه اما کم کم دیگران ُ از ما متنفر میکنه و اونها ازمون دور میشن

من که باورم نمیشد اما چند وقت قبل توی ِ پرونده های ِ دادگاه یه چیزایی دیدم که چشمامو گرد کرد

این که یکی .... سر ِ پیچیدنه یکی دیگه جلوی ِ ماشینش باهاش دیت به یقه شده و زد و خورد و یدفعه وسط ِ دعوا ..... سر ِ طرف خورده به ماشین ُ و تمام .. فوت شده

و حالا پدر و مادر و زن و بچه اش التماس به خانواده طرف که قصه عمدی نبوده و یک لحظه عصبانیت بوده

یا یه پرونده دیگه که یه آقایی خسته از سر ِ کار اومده و خانمش هم شاکی از این که چرا خرید نکرده و همین مساله ساده مقدمه یه دعوای ِ آنچنانی شده ... یه دعوایی که به زد و خورد کشیده و آقا محکم زده روی ِ میز ِ شیشه ای و دستش بریده و عصبش قطع شده و حالا از کار افتاده به حساب میاد

یا یکی دیگه ... که دو تا جوون بودن که روز ِ عروسیشون ... توی ِ ماشین عروس ... سر ِ همون حرفای ِ الکی ِ فامیل ِ من و فامیل ِ شما ... عروس  و داماد دعواشون میشه و دامادم عصبانیتش ُ میذاره روی ِ پدال ِ گاز و میزنه به یه بنده خدا و تمام ..... و به جای ِ جشن عروسی میره زندان

ببخشیدا  قصد ِ ناراحتی نیست اما این چیزا واقعیت ِ و درصد ِ زیادی از زندگیهای ِ ما ....

سر ِ همین مصیبتها از هم پاشیده

تازه بگذریم از اون عصبانیتهای ِ مثلا کوچیکی که جَوی از ترس و دلهره و دلواپسی رُ توی ِ خونه ها  ایجاد میکنه

از اون جَوهای ِ سنگینی که هیشکی جرات ِ حرف زدن نداره و حال ِ هیشکی خوب نیست

از همون کسایی که با یه عالمه گره روحی میان تو جامعه و حالا اونجا میخوان که تلافی کنن

واقعا ببینین چه بازار ِ آشفته ای میشه

بازاری که میشد با یه کم خویشتنداری و مدارا و کوتاه اومدن .... به جای ِ تلخی به سمت ِ شیرینی بره

*****************************************

فتیله خشم را پایین بکشید
 تا شیشه دلتان دودی نشود

***************************************
همه گرفتاریهایِ عصبانیت .. مال ِ یک لحظه اس

مال ِ همون یه لحظه ای که همه چی در اوج ِ

همون اوجی که از فرط ِ دود و بخاری که از کله مون بلند میشه

نمیتونیم فکر کنیم و هیچی جلوی ِ چشممون نمیاد

همون موقعی که اگه بتونیم جلوی ِ جوش آوردنمونو بگیریم همه چی حل میشه

کنترل عصبانیت یه پروسه دو- سه ساعته نیست

یه مهار ِ لحظه ای

عین ِ بمبی که درست یک ثانیه مونده به انفجار خنثی اش میکنی

و جلوی ِ کلی خرابی و آسیب و تلفات رُ میگیری

*****************************************

عصبانیت مثل ِ طوفان ِ

بعد از یه مدتی  فرومیشینه

اما حتما یه شاخه هایی رُ میشکنه

مواظب شاخه های ِ زندگیمون باشیم

********************************************

یکی از اون جاهایی که این عصبانیت ِ خیلی آزاردهنده و آسیب زننده میشه توی ِ خونواده اس

با زن و بچه

خدمت ِ آقایونی که یه همچین هنر ِ بزرگی دارن و حتی خدمت بعضی از خانم هایی که توی ِ قصه این عصبانیت ید ِ طولایی دارن عرض میکنم

که هیچ مدال و تقدیرنامه ای بابت ِ این عصبانیت و مثلا قدرتنمایی ِ بهتون نمیدن

که اتفاقا بازخواست ِ خدا هم چشم انتظارتونه

که البته قبل از اون به قول ِ پدر ِ خدا بیامرز ِ من

حتما تو این دنیا هم جواب میبینین چون دست بالای ِ دست بسیار ِ

***************************************************

اگه بقیه هم واستون مهم نیستن به خودتون فکر کنین

چون بین ِ عصبانیت و مشکلات ِ جسمی اونم از نوع ِ خطرناکش ارتباط ِ خیلی خیلی نزدیکی وجود داره

عصبانیت و خطر آریتمی یا همون ضربان ِ غیر ِ طبیعی قلب

عصبانیت و دردهای عضلانی

عصبانیت و ورم معده

عصبانیت و التهاب پوست

مطمئن باشین که عصبانیت به سلامتی رحم نمیکنه

*********************************************** 

(دین من مکتب من)

من مسلمانم و افتخارم به اینه که در شعله ورترین دقایق ِ خشم ... دل آروم میشم به بسم ا.. الرحمن الرحیم

من مسلمانم و افتخارم به اینه که در خشم سکوت میکنم تا این آتش درونی به جای ِ بیرون دل ِ خامم رُ پخته کنه

من مسلمان و افتخارم به امامی ِ که برای ِ کسایی که آزرده ش میکردن دعا میکرد  

من مسلمان و افتخارم به اینه که در دین ِ من ... هر کی بیشتر به خشمش غلبه کنه قویتره

من مسلمان و افتخارم به اینه که خشم به ضعیف شجاعت نیست

من مسلمان و افتخارم به این که خدای ِ من بیشتر از اون که غضب داشته باشه .. رحیم ِ صبور و اهل ِ گذشت ِ

خدایی که دوست داره من هم نشانی از اون داشته باشم و خشمم در دلم خاموش بشه

خدایی که دوست نداره دود ِ خشمم شیشه هیچ دلی رُ سیاه کنه

*******************************************************

(یعنی چی)

واقعا یعنی چی که ما به خودمون اجازه میدیم که هر جا و هروقتی که دلمون خواست  سر ِ هر قصه ای عصبانی بشیم

یعنی چی که فکر میکنیم هر وقت یه چیزی خلاف ِ میلمون بود میتونیم صدامونو بلند کنیم و بقیه هم باید ساکت باشن

یعنی چی که توی ِ لحظه عصبانیت هر کاری دلمون خواست میکنیم و بعدشم با یه ببخشید میخوایم که همه چی تموم بشه ... مگه هر خرابی ای با ببخشید درست میشه

یعنی چی که با یه دست ِ خودم نیست ... خودمونو از مسئولیت پذیری  نسبت به خشممون راحت میکنیم

یعنی چی که به خودمون اجازه میدیم با عصبانیتمون اعصاب ِ آدمای ِ دور و برمونو بریزیم به هم

یعنی چی که وقتی عصبانی میشین تقصیر ُ گردن ِ طرف ِ مقابلتون میندازین و میگین که اون شما رُ عصبانی کرده

یعنی چی که هیچ وقت نمیخوایم فکر کنیم که این جوش آوردنه یه رفتار ِ قدیمی و از مُد افتاده اس و این روزا همه آدمای ِ باکلاس دنبال ِ راه حلهای ِ آروم و موثرن

*********************************************

ببخشیدا ولی اگه عصبانی میشید و میگین که دست ِ خودم نیست هیچ آدم ِ عاقلی ازتون قبول نمیکنه

و نگین که من اینجوری ام و نمیتونم خودمو عوض کنم

چون ثابت شده که خیلی راحت تر از اونی که بشه فکر کرد

میشه به خشم و جوش آوردن غلبه رد

**********************************************

( قبل از اذان)

خدایا مار ُ از همه اون چیزهایی دل ِ خودمونو و بقیه رُ به در میاره نجات بده

****************************************

 

 

  • ۹۴/۰۴/۲۱
  • رادیو بدون شایعه

نظرات (۲)

بسته ی ویژه ی سایت بازدید بازان(سایت ارسال نظر انبوه به صورت دستی)
تبلیغ حرفه ای وبلاگ شما روزانه در 100 وبلاگ به روز
تبلیغ وبلاگ شما در چت روم لوکس بلاگ روزانه برای 200 نفر
تضمین روزانه حداقل 120 نفر بازدید کننده حقیقی برای وبلاگ شما
تضمین برگشت پول در صورت عدم تحقق بازدید کننده مورد توافق
قیمت برای یک هفته فقط 5 هزار تومان
تخفیف 20% برای وبلاگ نویسان نوجوان 
http://www.bazdidbazan.ir
  • شهریار صامت
  • وهو....
    بسیار جالب بود..
    همه رو خوندما...
    موفق باشین...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی