بالهای قنوت
(3)
خود ممکن آن نیست که بردارم دل
آن به که به سودای تو بسپارم دل
گر من به غم عشق تو نسپارم دل
دل را چه کنم بهر چه میدارم دل
حضرن مولانا خیلی ساده از دوستی ِ با خدا حرف میزنه
از شرو شروطهایی که این دوستی و رفاقت داره
میگن حساب ِ دوستی ِ با خدا با بقیه دوستیهای ِ عالم فرق داره
چون خدا دوستاش ُ امتحان میکنه که ببینه چقدر سر ِ قرار ِ رفاقتشون با خدا میمونن
امتحانیایی که بعضیا سخته و بعضیاش آسون
امتحانی که هر چی توش بالاتر بری سختر میشن
اما .... اما اونایی که از این امتحانای ِ سخت روسفید بیرون میان ... خدا بهشون چنان آرامش وخوشیهایی میده که هر چی غم و غصه و سختی رُ از یادشون میبره
فقط توی ِ رفاقت ِ با خدا نباید یادت بره که شرط صبوری و تسلیم بودنه
تسلیمی از جنس ِ رضایت
*****************************************************
خداوند نور است و جایی که نور هست تاریکی نیست ؛
چشم و دلتان روشن ...
*************************************************
خدایا ...!
گاهی تو را بزرگ می بینم و گاهی کوچک ،
این تو نیستی که بزرگ می شوی و کوچک ...
این منم که گاهی نزدیک می شوم و گاه دور ...!
************************************************
کسی که در برابر خداوند زانو می زند؛
می تواند در برابر هر کسی ایستادگی کند ...
- ۹۴/۰۳/۰۲