رادیو بدون شایعه

بایگانی

۴۵ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

راه شب- دعا

راه شب

به نام ِ خدایی که همیشه منتظر ِ بنده هاش ِ و سلام

********************************************

بعضی وقتا حساب ِ تقویم ِ زندگیمهامون یه جوری میشه که نگاهمونو به

زندگی عوض میکنه

نمیدونم چرا اما بعضی روزا به زندگیهامون یه رنگ وبوی ِ دیگه ای میده

یه روزا و شبایی .. عین ِ همین ماه ِ محرم که اصلا یه جوری که متوجهش نمیشی .. همه چی عوض میشه

*************************************

توی ِ محرم .. حتی اگه کسی بهت اصرار هم نکنه ... دلت یه جوری تو رُ راهی ِ تکیه ها و هیات امام حسین میکنه

محال این روزا بگذره و تو غذای ِ نذری ِ امام حسین ُ نخوری

محال ِ این روزا بگذره و تو لباس سیاهت ُ نپوشی

این روزا یه وقتایی با خودت خلوت میکنی و ته دلت به خودت قول میدی که امسال بهتر باشی

***********************************************

به خودت قول میدی که امسال مرام ِ امام حسین توی ِ زندگیت بیشتر باشه و سال ِ دیگه وقتی دوباره سیاه پوش ِ عزای ِ امام حسین میشی

از خودت راضی باشی که به اون چیزایی  که آقا دوست داره نزدیک تر شدی

چون حالا خوب میفهمی که قصه عاشورا و کربلا قصه یه زندگی ِ درسته

یه زندگی به روالی که خدا دوستش داره و تو هر چقدر بهش شبیه تر بشی

به حقیقت ِ واقعی ِ زندگی نزدیک تر شدی

میدونم که این روزها حال ِ دل ِ همتون یه جور ِ دیگه اس

***********************************************

این لحظات ، اولین دقایق از سالروز ِ  شهادت ِ امام عابدان ، سید السجادین حضرت زین العابدین علیه السلام ِ

امامی که به ما یاد داد چه جوری با خدا حرف بزنیم

امامی که به ما یاد داد

دعا .. کلید ِ همه غصه های ِ عالم ِ

کلید ِ همه سختیها و شاید همون گمشده ای که خیلی از ماها دنبالش میگردیم

******************************************

با عرض ِ تسلیت به مناسبتِ شهادت ِ این نور ِ درخشان ِ آسمانی

فرصت ِ

امشب ُ با ما باشین چون مطمئنم که حرفای ِ امشب .. حرف ِ دل ِ خیلی از شماهاست

سوال :به نظر ِشما چرا دعا کردنه برای ِ دیگران بهتر از دعا کردنه برای ِ خودمونه؟؟؟؟؟

و این که بهترین دعایی که میشه در حق ِ دیگران کرد چیه؟؟؟

(م) شماره تماس:

(ق)شماره پیامک:

*************************************************

(داستان)

بین همه آدمهایی که من میشناسم

قصه برای آقاجونم

یه جورایی فرق میکنه

چون

آقاجون یه جوره دیگه به همه چی نگاه میکرد

آقاجون جز اون کسایی بود که واقعا خدا رو باور داشت و از اون بیشتر

باور به

این که خدا

بنده هاش رو دوست داره

 

بچه که بودم باور این نوع نگاه آقاجون برام ساده تر بود اما

اما هرچی بزرگتر شدم و بیشتر درگیره زندگی

سختر

تونستم به چیزایی که آقاجون میگفت باور داشته باشم

 

یکیش از اون چیزا

این بود که آقاجون

هیچ وقت برای حرف زدنه با خدا دنبال بهونه نبود

منتظر وقت خاصی نمیشد و هروقت دلش میخواست با خدا حرف میزد

حرفهایی که هیچ وقت

تکراری نشد

 

براش فرقی نمیکرد کجا باشه

سر سجاده

توی حیاط موقع آب دادن به گلها

توی صف نونوایی

یا حتی

وقتی که داشت خیاطی میکرد

 

من

یادمه که

آقاجون خیلی دعا میکرد

اما نه اونجوری که ماها دعا میکنیم

آقاجون یه اطمینان عجیبی داشت

یه اطمینان که انگار اجابت دعاش درست کنار دستشه

 

همیشه موقع دعاکردن خوشحال بود

خوشحال و امیدوار

 

 آقاجون میگفت خدا دوست داره صدای بنده هاشو بشنوه

میگفت خدا انقدر بنده هاشو دوست داره که دلش نمیخواد هیچ کدومشونو

ناراحت ببینه

اون میگفت دعا کردن فقط خواستنه آرزوها از خدا نیست

میگفت دعاکردن یه جور حرف زدنه

حرف زدنی که دل آدمو سبک میکنه

می گفت واسه همینه که وقتی برای دیگران دعا میکنی و غصه شونو میخوری

دلت آروم تر میشه

 

توی این دنیا هیچ وقت هیچ اتفاقی آقاجونو بی قرار نکرد

حتی وقتی عزیزجون که انقدر دوستش داشت مریض شد

 

آقاجون میگفت خدا راه و رسم دعا کردن رو به بنده هاش یاد داده

تا بنده هاش بدونن

که خدا همیشه باهاشونه

و تا وقتی خدا هست همه چی خوب و رو به راهه

 

من باور دارم که ما همه زندگیمونو مدیونه دعاهای آقاجونیم

دعای آقاجون و خدایی که آقاجون باهاش حرف میزد

 

نمیدونم چه جوری بگم

اما

دعا برای آقاجون یه چیزی عین نفس کشیدن بود

یه چیزی که توی همه لحظه های زندگیش وجود داشت

 

دعا برای آقاجون خواستنه آرزوهای کوچیک و بزرگ نبود

دعا براش

مثل یه احساس بود

احساس این که کسی دوستش داره

و با دعا کردن آقاجون هم بهش نشون میداد که دوستش داره

آقاجون همیشه به خدا مطمئن بود

و

شاید برای همین بود که همیشه دعا میکرد

نه فقط برای خودش

که برای همه

و باز

شاید

برای همین بود که همیشه

دعا

آرومش میکرد

و نمیذاشت لبخند روی لبهاش

حتی برای یه لحظه

کنار بره

من وقتی به آقاجون فکر میکنم  یاد زندگیه خوبی میافتم که از همراهیش با خدا داشت

سوال :به نظر ِشما چرا دعا کردنه برای ِ دیگران بهتر از دعا کردنه برای ِ خودمونه؟؟؟؟؟

و این که بهترین دعایی که میشه در حق ِ دیگران کرد چیه؟؟؟

(م) شماره تماس:

(ق)شماره پیامک:

*********************************************************

به بزرگمردی گفته شد: با زبانی دعا کن که با آن گناه نکردی ، تا دعایت مستجاب شود.

بزرگمرد پرسید چگونه؟

به او گفته شد: به دیگران بگو برایت دعا کنند چون تو با زبان آنها گناه نکرده ای

**********************************************************

یکی میگفت :

بیشتر مردم دعا نمی کنند فقط التماس می کنند ........

کاش راه و رسم ِ دعا کردن رُ یاد بگیریم چون خدا بیشتر از التماسهای ِ ما دوست داره حرفامونو بشنوه

**********************************************************

ناراحتید ؟ غمگینید ؟ احساس نا امیدی می کنید ؟

خدا با ما  فقط به انداره ى یک دعا فاصله داره،  پس باهاش حرف بزنیم

*************************************************************

شاید خیلیها فکر کنن که دعا کردن دست خودشونه

اما حقیقت چیزی غیر از اینه

چون دعا

یه جور دعوته

و این یعنی

تا خدا از کسی دعوت نکنه اون آدم نمیتونه دستی به دعا بلند کنه

و حقیقتی بزرگتر اینه که

خدا به هر کسی اجازه دعا کردن نمیده

چون دعا فقط مال بنده های خوبشه

اون بنده هایی که دوست داره صداشونو بشنوه

 

پس

اگه بعد از این بهونه ای

برای دعا پیدا کردین خوشحال باشین

چون این بهونه ها

همون دعوت خداست

و نشونه ای برای این که

دل خدا

برای شنیدنه صداتون تنگ شده

************************************************************

همه ماها یه جاهایی به یه محرم راز

به یه مونس

به یه کسی که براش حرف بزنیم و درد دل کنیم نیاز داریم

و این یه چیزیه که

نه کوچیک و بزرگ می شناسه

و نه پیر و جوون

حساب این محرم راز

برای هرکدوم از ما

خیلی مهمه

چون

همه ما دوست داریم با کسی حرف بزنیم

که راز دلمونو

پیش خودش نگه داره

و اگه میتونه باری از سنگینیه دلمون

سبک کنه

شما بگید

توی این عالم رازدارتر از خدا کسی هست؟؟؟

و

کسی هست که از خدا قویتر باشه؟؟؟

فکر میکنید بشه برای رازهای دلمون خدا رو محرم کرد؟؟؟

قصه این درد دلها

همون قصه دعاهای ما با خداست

دعاهایی که تا حالا

هیچ کس ازش ناامید نشده

و خدایی که همیشه چشم به راهه بنده هاشه

چشم به راه

برای

اجابت

********************************************************

بعضی از ماها از دعا کردن خسته ایم و از خدا گله داریم که چرا جوابی به دعاهامون نمیده

اولا قرار نیست که ما هر چی بگیم خدا بگه چشم

چون ...... اون یه چیزایی رُ میدونه که ما نمیدونیم

یه چیزایی که شاید ظاهرش به چشم ِ ما خوب باشه اما در اصل .. ضررمون بشه

یه چیزایی شاید ظاهرش تلخ باشه اما در باطن ... به نفعمون باشه

برنده .. دعا .. اونایی هستن که از ته ِ قلبشون باور دارن که خدا هیچ وقت براشون بد نمیخواد

اونایی که میدونن ... دیر یا زود ... کم یا زیاد .... هر چی از خدا برسه

خیر ِ

یه عزیزی رُ میشناسم که همیشه میگه

نمی ترسم اگه گاهی دعامون بی اثر میشه ؛

همیشه لحظه آخر خدا نزدیک تر میشه ...


************************************

خیلی از ماها  سالهای عمرمون میاد و میره  و هیچ وقت

به این فکر نمیکنیم  که بین ما و خدا چی میگذره

خیلی از ماها  سالهای عمرمون میاد و میره و توی این سالها  با یه ترس بی معنی  همیشه خودمونو از خدا

قایم میکنیم

خیلی از ماها  سالهای عمرمون میاد و میره  و هیچ وقت  حتی برای یه لحظه  با خودمون فکر نمیکنیم  که  خدایی که ما رو آفریده  حتما دوستمون داشته

خیلی از ماها  سالهای عمرمون میاد و میره  و هیچ وقت  باور  نمیکنیم  که خدای بزرگ  نه فقط به اندازه دوست داشتن  که تمام این سالها  عاشق ما بوده

و سخت تر اینه که خیلی از ماها سالهای عمرمون میاد و میره و تازه

توی اون لحظه آخر میفهمیم که چه خبر بوده

*************************************

میدونین من وقتی به این روزا فکر میکنم به یه چیزی میرسم

به یه چیزی که شاید  واسه خودمونم عجیب باشه

عجیب از این نظر که غصه امام حسین هیچ وقت برامون قدیمی نمیشه

همیشه هست و هر سال برامون زنده تر میشه

همه ماها از دلمون باخبریم و خوب میدونیم که

توی ِ این روزا و شبا دلامون بیشتر از همیشه آسمونی ِ

شاید چون ... به کسایی فکر میکنیم که به خدا خیلی نزدیکن

اونقدر که فکر کردن ِ بهشون ... عین ِ فکر کردنه به خداست

شاید واسه همینه که این  روزا و شبار ُ بهونه میکنیم برای ِ حرفایی که تویِ دلمون بوده

برای ِ حرفایی که دوست داشتیم به خدا بگیم

برای ِ یه چیزایی که شاید هیچ جا و هیچ وقت ِ دیگه ای نشه زد

برای ِ حرفایی که شاید خیلیا بهش بگن دعا

دعایی که توی ِ این روز و شبا .. انگار راحت تر میشه به خداگفت

*****************************************************

یه وقتایی پیش میاد که اوضاع ِ خودمونو و زندگیهامون اون جوری که باید نیست یه جوری که شاید دلمونو یه کم تنگ کنه

اونقدر تنگ که دوست داشته باشیم با یکی حرف بزنیم و باهاش درد و دل کنیم

اما ..... اما توی ِ این دوره و زمونه

نه میتونی و نه میشه که حرف ِ دلت ُ به هر کسی بگی

تازه اگه یکی رم پیدا کنی که باهاش حرف بزنی ... شاید اونقدر دوستش داشته باشی که دلت نخواد با غصه خودت غصه دارش کنی

تازه اومدیم و حرفتم بهش زدی ... از کجا معلوم که بتونه کاری برات کنه و گره ای از زندگیت باز کنه

واسه همین خیلیا نگاهشون میره به یه سمت ِ دیگه

میره به یه جایی که بهترین ِ

میره پیش ِ کسی که بهترین کس ِ برای ِ درد و دل

بهترینی که ما رُ حتی از خودمونم بیشتر میشناسه و بهتر از خودمون میدونه که چی به دردمون میخوره و چه به صلاحمونه

کسی که به راحتی ِ زمزمه یه دعا میتونی باهاش حرف بزنی

و همه چی رُ بگی

بگی و مطمئن باشی که اون بهتر از اونچه رُ که فکر میکنی واست رقم میزنه

میگن خوشبخت ترین و دل آروم ترین آدمهای ِ این دنیا اونایی هستن که خوب میتونن دعا کنن

اونایی که خوب بلدن با خدا حرف بزنن و اینجوری .... هیچ غم و غصه ای واسشون نمیمونه

***********************************************************

  

کاشکی

کاشکی ما باور میکردیم

که

هیچ دعایی

بی جواب نیست

حتی آرومترین دعاها

اون وقت شاید این همه آدم تنها و غصه دار

توی دنیا نبود

 

کاشکی

کاشکی ما باور میکردیم

که کرم و بخشش خدا

از بزرگترین آرزوهای ما هم بزرگتره

اون وقت شاید

نه فقط برای

خودمون

که با خیالی راحت

برای همه دعا میکردیم

کاشکی

کاشکی ما باور میکردیم

که خدا

به هیچ دعایی نه نمیگه

و باور میکردیم که

خدا

جز اجابت نیست

اون وقت

شاید کمی صبورتر

و با آرامشی بیشتر زندگی میکردیم

 

کاشکی

کاشکی ما باور میکردیم

که دعای کسایی مثل مادر

مثل پدر

و مثل کسی که دلشکسته اس

به چشم به هم زدنی به اجابت میرسه

اون وقت

شاید

به حرمت همون دعا

کمی حریم ها رو حفظ میکردیم

 

کاشکی

کاشکی ما

فارغ از کلام و ظاهر

به اصل دعا

باور داشتیم

 

*************************************************************

(حضرت امام رضا ع

من

برای دعاهایم

به کسی پناه میبرم

 

به کسی که آستان آسمان رنگش دری به سوی آسمان است

و از او تا خدا فاصله ای نیست

تا آنجا که در آستانش

آرزوها

امیدها

صداها

و دعاها

به قدر لحظه ای

و شاید کمتر از لحظه به خدا میرسد

 

به کسی که دست دلم را میگیرد

و برایم مهربانانه هجی میکند

که چگونه

خدایم را

به دعا بخوانم

 

 

به کسی که به مِهر شهره است

و

آسمانیان او را

امام رئوف میخوانند

 

امامی که نامش

اجابت تمام دعاهای گفته و ناگفته است

 

امام رئوف علی ابن موسی الرضا

 

سلام برتو ای آرام دل من

سلام بر تو که

راضی به رضای خدایی

*****************************************************

(حضرت امام زمان عج

ساده میگویم

تا حرفهایم

به ابهام نرسد

کوتاه میگویم

تا حرفهایم

کسی را خسته نکند

من

در تمام عالم

و در تمام روزها و شبهایی که برایم میگذرد

و در میان تمام آنچه که برایم آشنا و ناآشنایند

و در میان تمام امیدها و آرزوهایم

و در میان تمام صداها و سکوتهایم

تنها

به

اشتیاق اجابته یک دعاست

که چشم هایم به آسمان است

و دستهایم امیدوار

به اشتیاق آن که

تمام شود این روزها و شبهای بی او

و دلم آرام شود

به بودنه کسی

که دنیای انتظار است

من

میدانم

که دعایم

به اجابت میرسد

*************************************************************

خداحافظی

 

برای آخر حرفی نیست

جز امید این که

یک بار خالصانه و از ته ته دل  این دعا رو زمزمه کنیم که :

خدایا! تو اون جوری هستی که من دوست دارم، منم اون جوری کن که خودت دوست داری!

تا قراری دوباره

خداحافظ

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • رادیو بدون شایعه
  • ۰
  • ۰

برنامه بوی سیب

  • رادیو بدون شایعه
  • ۰
  • ۰

برنامه

  • رادیو بدون شایعه
  • ۰
  • ۰

صدای راهبران

  • رادیو بدون شایعه
  • ۰
  • ۰

افق

  • رادیو بدون شایعه
  • ۰
  • ۰

افق سه شنبه

  • رادیو بدون شایعه
  • ۰
  • ۰

افق

  • رادیو بدون شایعه
  • ۰
  • ۰

افق

  • رادیو بدون شایعه
  • ۰
  • ۰

افق

  • رادیو بدون شایعه
  • ۰
  • ۰

افق

  • رادیو بدون شایعه