رادیو بدون شایعه

بایگانی
  • ۰
  • ۰

سحر یازدهم 96

امروز 16 خردادماه سال 1396

و گذر از یازدهمین  قرار ِ سحری

به نام ِ خدا

 سلام

در آخرین ساعات ِ مونده تا طلوع ِ فجر

و در نزدیک ترین فاصله زمین تا آسمون

میشه بهترین قرار ِ عالم رُ گذاشت

قرار با کسی که همه این دنیا تو دستاش ِ

و هیچی بی اجازه اون اتفاق نمیافته

کسی که اگر اراده به انجام ِ کاری بکنه ... ناممکنی براش نیست

و اگر نخواد ... ممکن ترینها هم ناممکنن

کسی که عاشقِ ماست

نه فقط ما که عاشق ِ همه بنده هاش ِ

همون خدایی که گفت :

ای بنده ی من اگر مرا اطاعت کنی مطیع تو می شوم و وقتی مطیع من شدی تو را دوست خواهم داشت و این گونه عاشقت می شوم و هر کسی را که من عاشق او شوم شهیدش می کنم و خودم خون بهای او می شوم(یعنی بهشت را از آن او می کنم).

فکر کردنه به این حدیث قدسی همیشه منو متحیر میکنه

و برای ِ این تحیر و تامل چه اوقاتی بهتر از این اوقات سحر

لطفا در فصل عاشقانه این سحر با ما همراه باشید

واقعیت اینه که ماها تا حالا یه عالمه از این حرفا و حدیثا شنیدیم

که البته خوب نشنیدیم چون اگه درست میشنیدیم از کنارش راحت و بی تفاوت نمی گذشتیم

خدای ِ بزرگ توی ِ این حدیث میگه:

تو اطاعت کن مرا،عاشقت می شوم...

باورتون میشه .. این که خدا با این همه عظمت عاشق ِ بنده هاش بشه؟

شاید ماها سخت باور کنیم ولی حقیقته

خدا عاشق بنده هاش ِ  و این ماییم که متوجه نیستیم،غفلت داریم ،خودمونو به یه راه دیگه می زنیم و ...

حالا که خدا عاشق بنده هاشه چرا ما عاشقش نباشیم؟

اونم وقتی بی نیاز خداست و ما بهش نیازمندیم

چیز زیادی که ازمون نخواسته فقط خواسته اطاعتش کنیم .

راهشم نشونمون داده!

به اطرافت نگاه کن ....  ببین دور و برمون پُره از راه هایی ِ که میتونه مار ُ به خدا برسونه

حضرت امام باقر(ع) در مورد اهمیت دعاى سحر مى‏فرماید: اگر مردم عظمت این دعا را در نزد خدا بدانند و از اجابت سریعِ آن آگاه باشند، خود را براى آن به کشتن مى‏دهند، گر چه با شمشیر باشد. آن حضرت، اسم اعظم خدا را در این دعا مى‏داند و از آن به عنوان«رمز بزرگ» یاد نموده و خواستار کتمانش از نامحرمانى چون منافقان، دروغگویان و منکران مى‏گردد

خدای بزرگ در حدیثی قدسی میفرمایند:

وقتی هفت ویژگی در بنده ی من جمع بشود او عبد می شود:

تقوا داشته باشد،

سکوت نسبت به حرفهای بیهوده داشته باشد،

ترسی از خدا داشته باشد،

به اندازه ی نیاز بخورد،

دنیا را هدف قرار ندهد زیرا من این را دوست ندارم

و از خوبان خوشش بیاید چون من از این کار خوشم می آید

و در خلوتها از من حیا داشته باشد.

حاج شیخ کریم حائری می فرمودند که اگر من در خواب هم نامحرمی را ببینم چشم فرومی بندم

میگن آدم اون راهی رُمیره که دلش میگه

این سحرها با خودمون فکر کنیم که دلمون جای ِ کیه

خدای ِ بزرگ میفرمایند:

من در زمین و آسمانم نمیگنجم ،

ولی قلب بندۀ مؤمنم مرا در خود جای می دهد

حضرت سید ابن طاووس رحمه ا.. علیه فرمودند: عدّه‏اى اوّل سالشان، اوّل فروردین است. مثل یک نو جوان که تلاش مى‏کند اوّل فروردین لباس نو در بر کند. درخت ها هم اوّل سالشان فروردین است که لباس هاى نو و تازه در بر مى‏کنند. یک کشاورز، اوّل سالش اوّل پاییز است که در آمد مزرعه را حساب مى‏کند. تاجرى که کارگاه تولیدى دارد هم اوّل سالى را براى خود تعیین مى‏کند. امّا آن ها که اهل سیر و سلوکند، اوّل سالشان ماه مبارک رمضان است و حساب ها را از ماه مبارک تا ماه مبارک بعدى بررسى مى‏کنند

بعضیا  یه همچین وقتایی میگن بار ِ گناهای ِ ما اونقدر سنگینه که هیچ جوری نمیتونیم باور کنیم که خدا بهمون نگاه بکنه چه برسه به این که دوستمون داشته باشه ......

من هیچی نمیگم جز کلام صادق ِ کتاب ِ خدا در سوره زمر , آیه 53  که :

بگو: «ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است .

حضرت امام باقر(علیه السلام) مى‏فرماید: براى هر چیزى بهارى است و بهار قرآن، ماه رمضان است.

حضرت امام خمینى ‏رحمه الله ملاقات هاى خود را در ماه مبارک رمضان لغو مى‏کرد. تا بیشتر به دعا و قرآن برسند و مى‏فرمود: خودِ ماهِ رمضان، کارى است. امام ‏در نجف بودند، در ماه رمضان، هر روز ده جزء قرآن مى‏خواند. یعنى هر سه روز، یک مرتبه قرآن را ختم مى‏کرد. بعضی ها خوشحال بودند که در این ماه دو دوره قرآن را خوانده‏اند، ولى بعد متوجّه شدند که امام، یازده دور قرآن را در طول این ماه شریف خوانده‏اند

ای فرزند آدم

راست نمی گوید آنکه از عشق من دم می زند

اما چون شب بر دیارش پرده می کشد ،

سر به بالین می گذارد و می خوابد

آیا هر عاشقی دوست ندارد که با معشوق خود تنها باشد؟

آیا هر عاشقی انتظار نمی کشد که فرصتی برای گفت و گوی معشوق در خلوت بیابد؟

آنکه مرا دوست دارد فراموشم نمی کند.

من هر شب به سراغ دوستان و یاران خود می آیم

و چشمانشان را بر دلهایشان می گشایم

تا با من رو در رو سخن بگویند

و در تاریکی شب با من حرف بزنند

و مرا نزدیک خود بیابند

و پاسخ مرا به پرسش های خود بشنوند

حضرت موسی(ع) به خداوند متعال عرض کرد: خداوندا! آیا به من نزدیک هستی که با صدای آهسته تو را صدا کنم یا از من دوری که با صدای بلند تو را بخوانم؟ خطاب آمد: ای موسی، من همنشین کسی هستم که مرا یاد کند.

اگه باور کنیم فاصله ما با خدا هیچ ِ

با خدایی که فرمود: ای آدم! آن‌چه بین من و توست دعاست، تو دعا کن و من اجابت .

یکی از جاهایی که اصرار کارساز میشه

توبه و طلب ِ بخشش از خداست

از رسول اکرم (ص) نقل شده که خداوند متعال فرمود:

وقتی که بنده می گوید: خداوندا! مرا ببخش، خدا از او روگردان می شود و اگر دفعه ی دوم هم بگوید، باز خداوند به وی اعتنا نمی کند. امّا در دفعه ی سوم، خداوند به ملائکه می فرماید:نمی بینید بنده ی مرا که از من مغفرت خواست و من به او اعتنا نکردم، دوباره خواست باز اعتنا نکردم، دفعه ی سوم هم خواست. پس این بنده ام معتقد است که کسی غیر از من نمی تواند گناهان را ببخشد. لذا من شما را شاهد می گیرم که گناهان این بنده ام را بخشیدم.

خداوند به حضرت داوود (ع) وحی فرمود:

ای داوود! آنچه را می گویم از من بشنو:

هر کس به سوی من بیاید در حالیکه از گناهانش خجالت می کشد، او را می بخشم و از حافظه ی او هم بیرون می کنم (تا دیگر خجالت نکشد)

ای داوود! هر کس یک عمل خیر به خاطر من انجام دهد، او را وارد بهشت می کنم. داوود عرض کرد: خداوندا! آن عمل خیر چیست؟ خداوند فرمود: بردن غم از دل بنده ی مسلمان. داوود عرض کرد: خداوندا!

پس سزاوار است کسی که تو را شناخت امیدش را از تو قطع نکند.

بعضیا دلگیرن  حرفشون اینه که خدا صداشونو نمیشنوه

حضرت امام صادق (ع) فرمودند:

هنگامی که داوود در عرفات توقف کرد و به مردم نگاه نمود و از کثرت تعداد آن ها آگاه شد، بالای کوه عرفات رفته، شروع به دعا نمود. وقتی که مراسمش به پایان رسید، جبرئیل بر وی نازل شد و گفت: ای داوود! خداوند می فرماید: چرا بالای کوه رفتی و مناجات کردی؟ ترسیدی که من صدای تو را در پایین کوه نشنوم؟

بعد جبرئیل داوود را با خود، به کنار رودخانه برد و با وی به اعماق دریا فرو رفت. در آنجا یک صخره ای بود آن را کندند و از داخل آن یک کرمی بیرون آمد. جبرئیل به داوود گفت:

ای داوود! خداوند می فرماید: من صدای این کرم را که در میان سنگ و در داخل دریا قرار گرفته می شنوم. پس تو گمان کردی صدای کسی که مرا بخواند به گوش من نمی رسد؟

از امام صادق (ع) نقل شده که خداوند فرمود:

وقتی یکی از بندگان مؤمنم گناه بزرگی را مرتکب شود که مستوجب جزا، هم در دنیا و هم در آخرت باشد، پس من صلاح آخرت او را رعایت می کنم. لذا در مجازات او در دنیا تعجیل می کنم تا او را مجازات کنم و با این که قادرم او را مجازات کنم ولی مجازات او را متوقف می کنم. در اجرای مجازات او تردید می کنم در نتیجه برای این که بنده ی مؤمنم ناراحت نشود آن مجازات را انجام نمی دهم بلکه با عفو و چشم پوشی به وی احسان می کنم تا جبران آن نماز های نافله اش باشد که می خواند. و بلا را از وی بر می گردانم در صورتی که تقدیر کرده بودم و بعد هم اجر نزول آن بلا را برایش می نویسم و اجر او را زیادتر می کنم به طوری که بنده ام احساس نمی کند و آزاری به وی نمی رسد.

بلی، من خداوند کریم و رئوف هستم

دیروز پای  درس  یکی از بزرگان بودن و ایشون میفرمودن که :

حضرت مولوی در ابیاتی شیرین بیان میکنن

روزها فکر من این است و همه شب سخنم

که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

ز کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود

به کجا مى روم آخر ننمایى وطنم

و این

یکى از پرسش هاى مهم آدمى  که واقعا براى چی اومده؟ چرا خداوند اونو آفریده  و به عبارتى، چرا هست و براى چه باید زندگى کنه؟

حضرت امیر المؤمنین على(علیه السلام)مى فرماید:

خداوند رحمت کند آن انسانى را که آن چه لازم است، براى نفس خود تهیه و خویشتن را براى قبر مستعد و آماده سازد. آن انسانى که بداند از کجا آمده و در کدام راه است و به سوى کدام مقصد باز مى گردد.

و

به گفته ى ژان فوارستى، دانشمند آلمانى: هر چه بشریت ترقى مى کند این سؤال بیش تر مطرح مى شود که چرا باید بمیرد و منظور از این آمدن و رفتن چیست؟ و به قول سقراط: «زندگىِ بررسى نشده، ارزش زیستن ندارد»

در حقیقت سوال  این که مقصد و مقصود  ما چیه ... یه سوال  ریشه دار به اندازه همه تاریخ

«فلسفه حیات» یا «هدف زندگی» از مسائل مهم انسان‏شناسی به شمار می‏ره و یکی از اساسی‏ترین موضوعات زندگی انسان  که اگه نتونه بهش پاسخی بده

زندگی براش مفهومی نخواهد داشت

(مناجات)

خداوندا

مرا بی نیاز کن از حلالت

تا از حرام بی نیاز شوم

و به طاعتت تا از معصیت روی گردان گردم

و از فضلت تا محتاج به غیر "تو" نگردم

 میگن بزرگی و کوچیکی  آدمهاست که بزرگی و کوچیکی  مقصدهاشونو تعیین میکنه.

هر چی طرف حکیم‌تر باشه کارش اهمیت بیشتری داره. یعنی مثلا بچه یک هدفی داره، سرگرمی. ولی جوون هدفش یک خرده عمیقتر می شه ،  بزرگتر می شه، هدفش بالاتر می شه. کلاس اولی یک هدفی داره و  استاد دانشگاه هدف والاتر. این یعنی هر چی عقل و حکمت در انسان بیشتر بشه، هر چه علم بیشتر بشه هدف هم باید بالاتر باشه.

یکی از مهم ترین راه ها برای  انتخاب و رسیدنه به یه مقصود  درست

شناخت

شناخت باعث میشه آدم به هدفش ایمان پیدا کنه

و استوار پاش وایسه

یادی از شهید عراقی

دادستان زمان شاه در دادخواست خو د برای او  تقاضای  حکم اعدام می کند،  و جرمی  را که برای عراقی  ذکر می کند این است،  که آقای عراقی و دوستانش  به دنبال تشکیل حکومت اسلامی هستند . یعنی تلاش برای تشکیل حکومت اسلامی  حکمش از نظر آنان اعدام است . شهید عراقی در بی دادگاه شاه با صراحت اعلام می کند که: من بر اساس وظیفه اسلامی و انسانی خود این کار را می کردم.زیرا  من دیدم که هر کارخانه ای که صنعتی و تولیدی دارد  و محصولی را ارائه می دهد،  کاتالوگ طرز استفاده از  آن محصول را خودش  می نویسد . مثلاً ضبط صوت گراندیت کاتالوگش را خود گراندیت نوشته است  . کاتالوگ محصولات سونی را کارخانه ژاپنی آن  نوشته است . من دیدم این مسئله یک امر طبیعی و بدیهی است که کاتالوک همه محصولات را شرکت یا کارخانه سازنده اش می نویسند . گفتم خوب اگر این طور است که کاتالوک هر کالا و محصولی را باید کارخانه تولید کننده و مسؤلین آن بنویسند ، خدا هم( بلا تشبیه)  مثل همین کارخانه ها هرچه را که او ساخته و آفریده است ، خود او باید کاتالوگش را بنویسد.

ما به کاتالوگی که خدای سازنده و تولید کننده انسان برای انسان نوشته است ،  می گوییم« دین»

مولوی در مثوی خود این حقیقت را که بعثت انبیا برای دعوت به سوی حضرت حق است و آنان همچون چراغی تابناک، روشنگر راه آدمی در رسیدن به مقصود و هدف زندگی‏اند، به طرززیبایی بیان کرده است.

چون رسید اندر سبا این نور شرق    غلغلی افتاد در بلقیس و خلق

روح های مرده جمله پر زدند     مردگان از گور تن سر بر زدند

یکدگر را مژده می‏دادند، هان     نک ندایی می‏رسد از آسمان

زان ندا دینها همی گردند گبز     شاخ و برگ دل همی گردند سبز

از سلیمان آن نفس چون نفخ صور     مردگان را وا رهانید از قبور

ناگفته نمونه که قرآن کریم، ایمان و عمل صالح را دو رکن اساسی و دو ره توشه مهم برای رسیدن به هدف حقیقی و اصلی انسان در زندگی تلقی کرده

و از جمله این آیات

این کلام خداست که فرمود:  براستی انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم. سپس او را به پست‏ترین [مراتب ]پستی بازگردانیدیم، مگر کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‏اند که پاداشی بی‏منت خواهند داشت

یادمون باشه

با استناد به ایات  روشنی بخش قران کریم

اول : هدف زندگی خارج از آن و در پایان راه  قرار داره، نه در متن اون.

دوم، هدف زندگی رسیدن و بازگشت به حقیقت اصلی خود یعنی «حقیقت انسان» و «روح خدا» است.

سوم،  این که چگونگی و کیفیت رسیدن به هدف زندگی تنها در صلاحیت خداوند

و  خداوند چطور  رسیدن به این هدف رُ  توسط انبیاء الهی برای ما روشن کرده

وچهارم، ایمان و عمل صالح دو رکن اصلی و مهم برای نیل به هدف حقیقی زندگی تلقی شده  

(مناجات)

پروردگارا

مرا بینشی عطا فرما تا تو را بشناسم

و دانش عطا فرما تا خود را بشناسم

مرا صحتی عطا فرما تا از کار لذت ببرم

و ثروتی عطا فرما تا محتاج نباشم

مرا نیرویی عطا فرما تا در نبرد زندگی فائق شوم

و همتی عطا فرما تا گناه نکنیم

مرا صبری عطا فرما تا سختی ها رو تحمل کنم

و طبعی عطا فرما که با مردم بسازم

مرا بزرگواری عطا فرما که با دشمنم مدارا کنم

و بینشی عطا فرما تا زیباییهای جهان را ببینم

مرا عشقی عطا فرما تا تو و همه را دوست بدارم

  سعادتی عطا فرما تا خدمتگذار دیگران باشم

مرا ایمانی عطا فرما تا اوامرت را اطاعت کنم

  امیدی عطا فرما تا از ترس و اضطراب بر کنار باشم

مرا عقلی عطا فرما تا از خود نگویم

 و معنویتی عطا فرما تا زندگی معنی داشته باشد

 

 

 

 

 

 


  • ۹۶/۰۳/۰۸
  • رادیو بدون شایعه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی