رادیو بدون شایعه

بایگانی

۶ مطلب در مرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

برنامه-آوا

برنامه

به نام ِ خدا و سلام

********************************************

به همراهی ِ شما عزیزان، دقایق ِ این فصل از رادیو آوا رُ در کنار ِ هم خواهیم بود.

******************************************

امیدوارم سهم ِ همه ما از زندگی خوشبختی باشه،

خوشبختی

همیشه داشتنِ چیزی نیست.

خوشبختی گاهی لذت عمیق

از نداشته‌هاست!

«یک نوع رهایی» که شبیه به هیچ چیز نیست؛ و گاهی ساده و غیرقابل تصور است.

***************************************

زندگی به من یاد داده

برای داشتن آرامش و آسایش

امروز را با خدا قدم بر دارم

و فردا را به او بسپارم

****************************************

خدا زمین رو گرد آفرید تا به انسان بگه

همون لحظه ای که فکر می کنی به آخر دنیا رسیده ای

درست در نقطه آغاز هستی

*******************************************

شما همین حالا روی ِ موج ِ زندگی

موج ِ رادیو آوا هستین.

*****************************************

من گمان می‌کنم هر آدمی
باید پشت پنجره اتاقش.
یک گلدان گل شمعدانی داشته باشد؛ که هر بار گل‌هایش خشک می‌شود و دوباره گل می‌دهد.
یادش بیفتد که روز‌های غم هم به پایان می‌رسند!

*******************************************

زندگی پر از زیبایی است، به آن توجه کن

به زنبور عسل، به کودک کوچک و چهره‌های خندان دقت کن

باران را نفس بکش و باد را احساس کن

زندگی‌ات را زندگی کن و برای رویاهایت مبارزه کن.

*******************************************

آرزو می‌کنم

کتاب‌های خوب بخوانی

آهنگ‌های خوب گوش کنی

عطر‌های خوب ببویی

با آدم‌های خوب حرف بزنی

و فراموش نکنی

که هیچ وقت دیر نیست

بودن چیزی که دوست داری باشی.

**************************************

زندگی شما حاصل انتخابهای شماست!

اگر زندگی تان را دوست ندارید

زمان آن است که شروع به انتخاب های بهتری نمایید

***************************************

هرگاه از دست کسی خشمگین و یا ناراحت شدید.

بدانید که این قوانین فردی شماست که ناراحت‌تان کرده است

نه رفتار طرف مقابل

*************************************

    هر کسی مرکز جهان خویشتن است

    مولانا چقدر زیبا فرمودند:

    ای نسخه نامه الهی که تویی‌ای

    آینه جمال شاهی که تویی

    بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست

    از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی

**********************************

اگر نمیتونی پرواز کنی بدو

اگر نمیتونی بدویی راه برو

اگر نمیتونی راه بری سینه خیز برو

مهم نیست چطوری اما همیشه به سمت جلو حرکت کن

**********************************

خوشبختی

همان

لحظه ایست

که

احساس میکنی

خـــدا کنارت

نشسته و تو

به احترامش

از اشتباه و گناه

فاصــله میگیری

************************************

زندگی سخت نیست، زندگی تلخ نیست

زندگی همچون نت های موسیقی بالا و پایین دارد

گاهی آرام و دلنواز

گاهی سخت و خشن

گاهی شاد و رقص آور

گاهی پر از غم

زندگی را باید احساس کرد

***********************************

آرزویت را بر آورده می کند

آن خدایی که

آسمان را برای خنداندن گلی می گریاند

***********************************

هر باخت مقدمه اى براى پیروزیه

بعدها می فهمى که آدم هیچ وقت

از بردن چیزى یاد نمی گیره

***********************************

    زندگی کوتاه است. روی چیزی که واقعا بیشترین اهمیت را دارد تمرکز کنید

 

    زندگی همیشه بی نقص نیست

    مانند یک جاده، زندگی هم پیچ و خم و فراز و نشیب های زیادی دارد اما زیبایی اش به همین است

 

    آن چه درباره زندگی یاد گرفته ام را در سه کلمه می توانم خلاصه کنم

    زندگی ادامه دارد

**************************************

 

  • رادیو بدون شایعه
  • ۰
  • ۰

برنامه

گروه معارف و مناسبتهای رادیو ایران تقدیم میکند.

******************************************

به نام خدا و سلام

به نام ِ خدایی که به ما نعمتهای ِ زیادی هدیه کرد

نعمتهایی بزرگ مثل ِ زندگی و مثل ِ لحظه لحظه عمر

**************************************************

نمیدونم واسه شما هم اینجوریه یا نه

این که وقت و زمان مثل ِ برق و باد میگذره و تا به خودت میای یک سال و دو سال که سهله ، ده سال و یه عمر ، گذشته

***********************************************

لحظه هایی که هر کدومشون واسه ماها کلی قیمت دارن

چون ، قراره سرمایه بشن

با ارزش ترین سرمایه ای داریم

سرمایه ای که به گرون ترون قیمت هم نمیشه خریدش.

*************************************************

اوقات و عمر و لحظه هایی که اگه بگذرن دیگه برنمیگردن و شاید گرون قیمت بودنشون واسه همین بی بازگشت بودنشونه.

******************************************

توی ِ این دنیا هر چیزی واسه خودش یه قیمتی داره اما یکی از اون چیزایی که هیچ وقت نمیتونی واسش بهایی بذاری، همین عمر و روزهایی که میگذرونیمشون

روزهایی که خدا کنه به روالی بگذرن که هم به درد ِ خودمون بخورن هم بقیه.

*********************************************

راستی به نظر ِشما چرا عمر ِ آدم انقدر باارزشه و این که چرا فرصت ِ خوب بودن و مهربونی کردن انقدر کوتاهه؟

به نظر شما  بهترین استفاده ای که از این فرصت ِ  کوتاه ِ عمر میشه کرد چیه؟

شماره تماس:

شماره پیامک:

*********************************************

توی ِقرار ِ امروز هم با ما همراه باشین . با ما و همه هم وطنهای ِ عزیزم در سرتاسر ِ ایران.

*********************************************

میگن آدم تا نفهمه که چی داره و تا به ارزش ِ داشته هاش پی نبره نمیتونه اونچنان که باید قدردانش باشه و ازش استفاده کنه

من فکر میکنم ما برای ِ این که بفهمیم دقیقه دقیقه زندگیمون چقدر قیمت دارن

باید بریم سراغ ِ اون کسی که بهش گفتن فقط چند روز ِ دیگه زنده اس

یا سراغ ِ اون کسی که دکترا گفتن دیگه امیدی به زنده بودنش نیست

سراغ ِ اون کسایی که کلی کار ِ عقب افتاده دارن ، اما دیگه وقتی برای ِ انجامش ندارن.

سراغ ِ کسایی که یه عالمه آدم از دستشون دلگیر و ناراحتن اما اونا حتی اگه بخوان هم فرصت ِ طلب ِ بخشش ندارن

سراغ ِ اون کسایی که خیلی دلشون میخواست واسه همسر و بچه هاشون ، واسه مادر و پدر و خواهر و برادرشون

واسه دوست و فامیلشون کاری انجام بدن اما دیگه وقت و فرصتی ندارن

و مهم تر اونایی که کلی به خدا بدهکارن و خیلی دلشون میخواست که یه جورایی این بدهی ها رُ صاف کنن

اما دیگه وقتی ندارن

گفتنیها زیاده ولی من فکر میکنم به هر کدوم از این چیزایی که گفتم میشه ساعتها فکر کرد

******************************************************

حضرت امام على علیه السلام میفرمایند:

برکت عمر در خوب انجام دادنِ کارهاست.

******************************************************

یکی میگفت :

درصد کمی از انسانها نود سال زندگی می کنند ؛

مابقی یک سال را ، نود بار تکرار می کنند .

**************************************************

میگن رنگ  زندگی هر آدمی مثل رنگ چراغ راهنمای چهارراه میمونه.

از تولد تا سن بلوغ سبزه ، از سن بلوغ به بعد زرده و در حالت هشدار قرار داره و از اون به بعد هر لحظه باید مراقب باشیم

چون چراغ بعدی قرمزه و توقف

هر روز چراغهای زیادی سبز و زرد و قرمز میشن،کاش درعوض شیون  برای ِ چراغ های قرمز دیگران، کمی هم بفکر چراغ قرمز خودمون بودیم .

*********************************************

حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله میفرمایند:

اى فرزند آدم! به پدر و مادرت نیکى کن و صله رحم داشته باش تا خداوند، کارت راآسان و عمرت را طولانى بگرداند. پروردگارت را فرمان ببر تا خردمند به شمار آیى و از اونافرمانى نکن که نادان شمرده مى شوى.

*****************************************************

یه اتفاقِ سختی که همیشه درباره وقت و عمر میافته اینه که  همه ماها دائم در حال ِ حسرت خوردنیم که چرا وقت و عمرمونو از دست دادیم

غافل از این که اگه از همین حالا هم حواسمون به اوقاتمون باشه کلی جلوییم

یکی از دوستای ِ من همیشه میگه:

"یک سال بعد، جناب‌عالی حسرت میخوری که کاش از امروز شروع کرده بودی"

***********************************************

حضرت امام صادق علیه السلام میفرمایند؛

اگر دوست دارى که خداوند عمرت را زیاد کند، پدر و مادرت را شاد کن.

و نیز فرمودند: از فتنه ها و بدى ها کناره بگیرید، تا عمرتان طولانى شود

************************************************

حال دنیا را چو پرسیدم، من از فرزانه ای

گفت یا باد است، یا خواب است یا افسانه ای

گفتم آنها را چه می گویی، که دل بر او نهند

گفت یا مستند، یا کورند، یا دیوانه ای

گفتم از احوال عمرم گو که بازم، عمر چیست ؟

گفت یا برق است یا شمع است یا پروانه ای

**********************************************

در کلام و سفارشهای ِ دینی ِ ما وقت همون عمر انسان ِ که سرمایه ای بالاتر از اون نیست، مشروط بر این که از این سرمایه برای رشد و ترقی ظاهر و باطن استفاده بشه، یعنی وقت نردبان ترقی بشه، و گرنه نه تنها سرمایه نیست بلکه شرمایه، و وسیله شرّ و تیره بختی ِ . بر همین اساس امام سجّاد(علیه السلام) در فرازی از دعای خود به خداوند عرض می کند: عمر طولانی تا هنگامی که عمرم در راه اطاعت تو صرف شود به من عطا کن، و هرگاه عمرم چراگاه شیطان گردد، جانم را قبل از پیشی گرفتن عذابت بگیر.

**************************************************

حضرت امیرمؤمنان علی(علیه السلام) برای استفاده از ساعات شبانه روز و چگونگی بهره مندی از آن ساعت ها در سخنی می فرماید:«انسان با ایمان ساعت های زندگیش را به سه بخش تقسیم می کند، اول، بخشی را به مناجات با خدا و برقراری ارتباط با آفریدگار جهان می پردازد. دوم،بخشی را در طریق تأمین هزینه زندگی و سامان دادن به معاش(مانند غذا، لباس، مسکن و مرکب) به کار می گیرد و بخش دیگر را برای استراحت و بهره گیری از لذّت های حلال و آرامش بخش روح و روان برمی گزیند، و برای خردمند صحیح نیست که حرکتش جز در یکی از این سه مورد باشد، یعنی تأمین معاش، و عبادت و آباد نمودن آخرت یا بهره گیری از لذّت و آسایش غیر حرام.

*************************************************

 

 

(سفارشهای ِ بزرگان)

حضرت امیرمؤمنان علی(علیه السلام) فرمودند: « از امروزت برای فردایت توشه برگیر، و فراهم شدن وقت را غنیمت شمار، و از فرصت و مهلت و امکانات استفاده کن.»

و نیز فرمودند: همه وقت مؤمن پراست، و او در همه وقتش به کارهای مثبت اشتغال دارد.»

و نیز در ضمن نامه ای به یکی از اصحاب فرمود: «با آن چه از عمرت باقی مانده از گذشته جبران کن، فردا و پس فردانگو( و کار امروز را به فردا وانگذار) زیرا گذشتگانی که به هلاکت رسیدند، به خاطر پایداری در آرزوها و امروز و فردا کردن بود، تا آنگاه که ناگهان فرمان خدا(مرگ) به سویشان آمد، در حالی که غافل بودند.»

************************************************

یکی از چیزایی که میتونه آفت ِ استفاده درست از عمر باشه

نگرانی ِ بیش از حد برای ِ تلف نکردنه وقت ِ که خودش مثل ِ یه مانع عمل میکنه

ماها باید یه چیزی رُ باور کنیم اونم این که خدا هیچ وقت نخواسته به ما سخت بگیره و هیچ وقت کارای ِ بزرگ و غیرممکن هم ازمون نخواسته. توی ِ استفاده و قدرشناسی ِ از عمر هم همینه. ماها با ساده ترین کارها میتونیم قدردان ِ این نعمت ِ پربرکت ِ الهی باشیم. با کارهایی ساده مثل ِ این که بخشی از وقتمون رُ در روز ، در هفته و حتی در ماه صرف ِ دیدنه و پرسیدنه حال و احوال ِ پدرو مادرمون و نشستن پای ِ حرفاشون کنیم

این که یه بخشی از وقتمون صرف ِ اونایی بشه که جز ما هیشکی نمیتونه گره از کارشون باز کنه

این که همیشه برکت ِ وقت به زیاد دوییدن نیست ، گاهی اتفاقا استفاده درست از وقت لحظه ای توقفه.

این که یه وقتایی همه عمرمون به کاری میگذره که نه تنها دردی ازمون دوا نمیکنه که برعکس گرفتارترمون هم میکنه.

مثل ِ اونایی که همش دارن پشت ِ این و اون حرف میزنن

یا اونایی که همه وقتشون صرف ِ فریب دادنه بقیه میشه

یا اونایی که همش دارن دروغ میگن

خلاصه این عمر ِ به هیچ دردی نمیخوره اگه نتونه خیری به خودمونو وبقیه برسونه.

**************************************************

(مناجات)

ای پروردگار من، به احسانِ خویش دَرِ آسایش به روی من بگشا، و به نیروی خود، سختیِ اندوهم را درهم شکن، و در آنچه زبان شکایت بدان گشوده‌ام، به نیکی بنگر، و مرا در آنچه از تو خواسته‌ام، شیرینیِ استجابت بچشان، و از پیشِ خود، رحمت و گشایشی دلخواه به من ده، و راه بیرون شدن از این گرفتاری را پیش پایم نِه؛ و مرا به سبب گرفتاری، از انجام دادنِ واجبات و پیروی آیین خود بازمدار.‌ای پروردگارِ من، از آنچه بر سرم آمده، دلتنگ و بی‌طاقتم، و جانم از آن اندوه که نصیب من گردیده، آکنده است؛ و این در حالی است که تنها تو می‌توانی آن اندوه را از میان برداری و آنچه را بدان گرفتار آمده‌ام دور کنی. پس با من چنین کن، اگر چه شایسته‌ی آن نباشم،‌ای صاحب عرش بزرگ.

  • رادیو بدون شایعه
  • ۰
  • ۰

افق- امانتداری

افق

گروه معارف و مناسبتهای رادیو ایران تقدیم میکند

http://77.36.165.231/Images/musicRow.png

به افق آفتاب

http://77.36.165.231/Images/musicRow.png

به نام ِ خدایی که امانتدارو رازدار ِ بنده هاشه

و سلام

http://77.36.165.231/Images/musicRow.png

در نیم روز ِ بیستم مردادماه و با تبریک ِ سالروز ِ میلاد ِ حضرت امام موسی کاظم علیه السلام و در اوقاتی ِ نزدیک به اذان ظهر میهمان ِ همراهیِ شما هستیم

http://77.36.165.231/Images/musicRow.png

در این لحظات دل به کلامی میسپاریم که کلام ِ خداست

و ما رُ به او نزدیک و نزدیک تر میکنه

http://77.36.165.231/Images/musicRow.png

امروز از تعهدی بزرگ و انسانی صحبت میکنیم

از قراری بین ِ آدمها که شاید چندان به چشم نیاد اما تاثیری بزرگ در روال ِ زندگی و آرامشمون داره

http://77.36.165.231/Images/musicRow.png

از قصه و وظیفه ای که اگه به ما سپرده بشه

نمیتونیم در ادای ِ اون کوتاهی کنیم

که کوتاهی و غفلت از این تعهد گناهی نابخشوده به درگاهِ خداست

http://77.36.165.231/Images/musicRow.png

امروز با هم از امانت و امانتداری صحبت میکنیم

از قصه ای که شاید برای ِ خیلی از ما تنها در دامنه مال و وسیله و اسبابی مادی خلاصه بشه اما

وسعت ِ معنای ِ اون دریاست

http://77.36.165.231/Images/musicRow.png

خوبه که ما مثل ِ صندوقچه ای امن باشیم و در امانت خیانت نکنیم

http://77.36.165.231/Images/musicRow.png

خیانتی که گاهی به سادگی گفتن ِ حرفی امانت گذاشته شده پیش ِ ما ، به دیگرانه

مساله ای که گاهی مقدمه تنش ها و مشکلاتِ بزرگی میشه

دردسرهایی که گاهی هیچ راهی برای ِ حل و جبرانش نیست

http://77.36.165.231/Images/musicRow.png

به نظر ِ شما .... چطور میتونیم امانتدار ِ دیگران باشیم و خیانت ِ در امانت مسبب ِ چه گرفتاریهایی میشه ؟

شماره تماس:

شماره پیامک:

http://77.36.165.231/Images/musicRow.png

واقعیت اینه که امانتداری از خصلت های زیبا و پسندیده اس و همه ما  به نحوی در زندگی به افرادِ امانتدار نیاز پیدا میکنیم. به این که به حسب ِ شرایط  در موقعیتی قرار میگیریم که گاهی به میل و اراده و گاهی هم از اجبار مال، وسیله، راز یا مطلب مهمی رُ پیش شخصی امین به امانت بگذاریم. امانت گذاری نتیجه اعتماد به امانت گیرنده اس و حفظ امانت مراعات اعتماد دیگران و احترام به احساسات پاک انسانی ِ اونهاست.

امانت و امانتداری از موضوعاتی ِ که در فرهنگ دینی  ما بسیار مورد تاکیده  و در قرآن کریم در آیات متعددی به رعایت امانت توصیه شده  که از جمله در سوره نساء آیه 58 که میفرماید: (خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به اهلش برگردانید.)

امانت‌ از جمله صفات ِ پرارج‌ و ممتازی‌ ِ که‌ قوام‌ اجتماع‌ و جامعه‌ انسانیت‌ به‌ اون‌ بستگی‌ داره تا جایی که حضرت امام زین العابدین علیه ‌السلام‌ می ‌فرماید: اگر قاتل‌ حضرت حسین‌ ابن‌ علی‌ علیه ‌السلام‌ همان‌ شمشیری‌ را که‌ با آن‌ حسین‌ علیه‌ السلام‌ را به شهادت رسانده است‌ به‌ من‌ امانت‌ بسپارد و بعد از چندی‌ مطالبه‌ کند، به‌ او خواهم‌ داد و خیانت‌ نخواهم‌ کرد.

http://77.36.165.231/Images/musicRow.png

امانتداری از خصلت‌هاى الهى و جزو اوصاف مؤمنین کامل، نشانه کمال عقل و منبع خیرات شناخته میشه. انسان رازدار، وفادار و امینه و با حفظ اسرار، موقعیت خودش رُ حفظ میکنه و آبرو و ناموس دیگران رُ هم  محترم مىدونه. حضرت امیر مؤمنان علی علیه السلام مى‌فرماید: خیر دنیا و آخرت در پنهان داشتن راز نهفته است و در جاى دیگر مى‌فرماید : نسبت به رازهاى خود بخیل باش.

http://77.36.165.231/Images/musicRow.png

امانتداری‌ یکی از اساسی‌ترین اخلاق اسلام است‌.

یکی از اقسام و مظاهر راستگویی و صداقت، امانتداری است؛ امانتداری از فضیلت‌های بسیار باارزش است و پایه‌ی بسیار نیرومندی برای جامعه‌ای پیشرفته و سالم به‌شمار می‌آید و باعث جلب خیر و برکت برای همه است. به همین خاطر است که ‌می‌بینیم اسلام اهمیت فراوانی به آن داده و آن را جزو صفات مؤمنان بشمار ‌می‌آورد‌.

خداوند ‌می‌فرماید:

و آن‌ها که امانت‌ها و عهد خود را رعایت می‌کنند‌.

امانت مسئولیت بسیار مهمی ‌است که تنها انسان آن را پذیرفت و به حمل آن همت گماشته و توانایی تحمل و ادای آن را داشته است‌.

*********************************************  

حضرت امـام خـمـینی(رحمه ا... علیه) در این باره می فرماید: (و باید دانست که حق تـبـارک و تـعـالـی تمام قوا و اعضای ظاهریه و باطنیه را به ما مـرحـمـت فـرمـوده و بـسط نعمت و رحمت در مملکت ظاهر و باطن ما فـرمـوده و در تـحت قدرت ما تمام آن ها پاک و پاکیزه و طاهر از قـذارات صـوریـه و مـعنویه بودند، و آن چه از عالم غیب برای ما نـازل فـرموده تمام آن ها مطهر از آلایش بوده اند; پس اگر ما در وقت ملاقات آن ذات مقدس، آن امانات را بدون آلایشی به عالم طبیعت و قـذارات مـلـک دنیا به او رد کردیم، امین در امانات بوده ایم والا خـیـانـت کـار بوده ایم; از اسلام حقیقی خارج و از ملت رسول اکرم(صلی ا... علیه و اله و سلم) بیرون هستیم.  

******************************************

عبدالرحمن بن سیاسبه می گوید: هنگامی که پدرم از دنیا رفت، یکی از دوستان او به منزل ما آمد و پس از تسلیت گفتن، پرسید: آیا پدرت از مال و ثروت چیزی گذاشته؟ گفتیم: نه . کیسه ای به من داد که در آن هزار درهم بود و گفت: این پول رابگیر و در خرید و فروش، سرمایه خود قرار ده . این پول به رسم امانت در دست تو باشد . سود آن را به مصرف احتیاجات زندگی برسان و اصل پول را به من برگردان . بسیار خوشحال شدم . نزد مادرم آمده، جریان را شرح دادم . شبانگاه نزد شخصی از دوستان پدرم رفتم . او سرمایه مرا پارچه های مخصوصی خرید و مغازه ای برایم تهیه کرد . در آن جا به کسب مشغول شدم . اتفاقا خداوند سود زیادی روزی من فرمود تا این که ایام موسم حج فرا رسید . به دلم افتاد امسال به زیارت خانه خدا بروم . پیش مادرم رفتم و قصد خود را به او گفتم . او گفت: اگر چنین خیالی داری، اول امانت آن مرد را رد کن و پول او را بده و بعد برو . من چنین کردم . پس از آن به مکه رفتم . در باز گشت، خدمت حضرت صادق ( علیه السلام) در مدینه رسیدم و عرض کردم: فدایت شوم! من عبدالرحمن پسر سیابه هستم . از پدرم پرسید . گفتم: چیزی به جا نگذاشته . سؤال کرد: پس چطور به حج رفتی؟ من داستان رفیق پدرم و هزار درهمی که داده بود را به عرض ایشان رساندم، ولی آن حضرت اجازه نداد همه جریان را نقل کنم . در بین پرسید: آیا هزار درهم او را داده ای؟ عرض کردم: بلی، به صاحبش رد کردم . فرمود: احسنت! خوب کردی، اینک تو را وصیتی کنم . عرض کردم: بفرمایید . فرمود: بر تو باد به راستگویی و رد امانت که اگر چنین کنی، در اموال مردم شریک خواهی شد . این سخن را که گفت، انگشتان مبارک خویش را درهم داخل نموده و فرمود: این چنین شریک آن ها می شوی . من دستور آن جانب را مراعات نموده و عمل کردم . وضع مالی ام به جایی رسید که زکات یک سال من سه صدهزار درهم می شد.

************************************************

 (مناجات)

الهی؛ ای خدایی که بنده گناه کند و تو را شرم، کرم بُوَد

الهی؛ تو دوست می داری که من تو را دوست دارم با آن که بی نیازی از من. پس من چگونه دوست ندارم که تو مرا دوست داری با این همه احتیاج که به تو دارم.

الهی؛ من غریبم و ذکر تو غریب. ومن با ذکر تو اِلف گرفته ام؛ زیرا که غریب با غریب اِلفت بگیرد.

الهی؛ شیرین ترین عطاها در دل من رجای تو خداوند است و خوش ترین سخن ها بر زبان این گنهکار، ثنای توست و دوست ترین وقت ها بر این بنده ی مسکینِ گنهکار ، لقای توست.

الهی؛ مرا عملِ بهشت نیست و طاقت دوزخ ندارم. اکنون کار با فضل تو افتاد. پس مرا بپذیر 

 

  • رادیو بدون شایعه
  • ۰
  • ۰

افق آداب سخن گفتن

برنامه

گروه معارف و مناسبتهای رادیو ایران تقدیم میکند.

*****************************************************

به افق آفتاب

***************************************************

به نام ِ خدایی که عزیزه و سلام

************************************************

آرزو میکنم در روزهای خوب ِ خدا ، زندگیهاتونو سرشار ِ از رحمت ِ الهی باشه

**********************************************

امروز میخوام از یه واقعیته مهم ِ رفتاری صحبت کنیم. از خودِ حرف زدن و آدابی که داره.

**********************************************

از این که چه جوری میشه با درست صحبت کردن جلوی ِ خیلی از بدیها رُگرفت و دلیل ِ خیلی از اتفاق های ِ خوب شد.

************************************************

از آداب ِ صحبت کردنی که هم میدونیم و هم بهمون گفتن که واسمون سرنوشت سازه. آدابی که میتونه زندگیمونو زیر و رو کنه و آخرتمونو تحت تاثیر قرار بده.

**********************************************

امروز میخوام با هم قرار بذاریم که بعد از این هوای ِ زبونمونو بیشتر داشته باشیم و کمی آداب ِ چطور صحبت کردن رُ با هم مرور کنیم و باورکنیم که این زبون میتونه مار ُ بهشتی و یا جهنمی کنه.

********************************************

زبونی که میتونه کلامی نرم و مهربون رُ ادا کنه و از طرفی میتونه اونقدر سخت و آزاردهنده باشه که هیچ کسی ازش در امان و سلامت نباشه.

*************************************************

که البته همه ماها هم دیدیم و هم باور داریم که گاهی این زبون ِ نرم و مهربون میتونه مشکلاتی رُ برطرف کنه که ناممکن به نظر میاومدن و میتونه ما رُ در برابر ِ خیلی از دردسرها و مشکلات بیمه کنه

************************************************

به نظر ِشما مهم ترین آداب ِ صحبت کردن چیه و چرا نرم و ارام صحبت کردن خیلی بیشتر از صدای بلند ، موثر و نتیجه بخشه؟

شماره تماس:

شماره پیامک:

*********************************************

در اهمیت ِ توجه به زبان و نیکو و نرم سخن گفتن

در حدیث معروفی از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله آمده است: ؛ زبان انسان با ایمان در پشت قلب او قرار دارد، هنگامی که اراده سخن گفتن کند، نخست در آن می اندیشد، سپس با زبانش آن را امضا می کند؛ ولی زبان منافق در جلو قلب اوست، هنگامی که تصمیم به گفتن چیزی بگیرد نحست آن را با زبانش امضا می کند و در آن نمی اندیشد

و حضرت امام زین العابدین علیه السلام ، در همین رابطه میفرمایند:

سخن زیبا مال و ثروت را زیاد می کند؛ روزی را افزایش می دهد، مرگ را به تأخیر می اندازد؛ آدمی را محبوب خانواده اش می سازد و او را وارد بهشت می کند.

***************************************************

عثمان بن عیسى مى ‏گوید: خدمت حضرت ابو الحسن علیه السلام بودم که مردى به آن جناب گفت: به من توصیه‏ایى بنما. حضرت فرمود: زبانت را نگهدار تا عزیز باشى، ومهار خود را به دست مردم مده، تا از خوارى و ذلّت دور بمانى.

************************************************

این که میگن زبان نرم میتونه ما رُ در برابر ِ خیلی از مشکلات بیمه کنه یه حقیقته

در حکایتی زیبا از سعدی این طور بیان شده که

جالینوس ابلهی را دید دست در گریبان دانشمندی زده بود و بی حرمتی همی کرد. گفت: اگر این دانا بودی، کار وی با نادان بدینجا نرسیدی.

دو عاقل را نباشد کین و پیکار         نه دانایی ستیزد با سبک سار

اگر نادان به وحشت سخت گرید       خردمندش به نرمی دل بجوید

****************************************************

ساده و خلاصه اش اینه که ما باید حرفامونو دسته بندی کنیم و فقط در موارد لزوم صحبت کنیم و  موارد غیرضرورى حرفی به زبون نیاریم  مثلاً اگه سخن گفتن ِ ما  براى هدایت کسى یا براى ابراز محبت به همسر و فرزند باشد، خیلی خوبه همین طور اگه واسه احوال‏پرسى از دیگران  باشه اما اگه حرفامون  سخن لغو و بیهوده و یا خداى ناکرده گناه باشه باید همون جا یه ورود ممنوع بهش بگیم و تمام

سعدی شیرین سخن هم  در این باب سروده است که :

اگر چه پیش خردمند خامشی ادب است

به وقت مصلحت آن به که در سخن کوشی

دو چیز طیره عقل است: دم فرو بستن

به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی

 

و در کلامی دیگه که بیان میکنه:

سخن گرچه دلبند و شیرین بود

سزاوار تصدیق و تحسین بود

چو یکبار گفتی، مگو باز پس

که حلوا چو یکبار خوردند، بس

************************************************ 

حضرت امام علی علیه السلام هم  خوش زبونی و نیک گفتاری رُ موجب زیاد شدن دوستان و کم شدن دشمنان می دونن و می فرمایند:

زبانت را به نرم گویی و سلام دادن عادت ده تا دوستان تو بسیار و دشمنانت اندک شود.

***************************************************

یه رفیقی دارم که همیشه میگه:

سکوت کردن عیب نیست

نظر دادن در مورد همه‌ی مسائل عیبه.

***********************************************

رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله به مردى که براى زیارت آن حضرت آمده بود فرمود :

تو را به چیزى راهنمایى نکنم که به خاطر آن خداوند تو را به بهشت برد ؟ عرضه داشت : چرا یا رسول اللّه . فرمود : از آنچه خدا به تو مرحمت فرموده ، بپرداز .

گفت : اگر خودم محتاج‏تر باشم چه کنم ؟ فرمود : ستمدیده‏اى را یارى کن . گفت :

اگر ناتوان‏تر از آن ستمدیده باشم . فرمود : بیخردى را هدایت کن . گفتم :

اگر خود بدبخت و بیخرد باشم بیش از آن که محتاج به راهنمایى است . فرمود : زبانت را جز از خیر حفظ کن ، آیا شاد نیستى که یکى از این صفات در تو باشد و تو را به بهشت کشد

***************************************************

حضرت امام خمینی رحمه ا... علیه در نامه ای به یکی از عزیزانشون این طور مینویسن که

عزیزم.... به بعض آفات این عنصر کوچک و این زبان سرخ که سر سبز را به باد دهد. از این دشمن بزرگ انسانیت و معنویت غافل مشو.
گاهی که در جلسات أنس با دوستان هستی. خطاهای بزرگ این عضو کوچک را آن قدر که می‌توانی شمارش کن و ببین با یک ساعت عمر تو که باید صرف جلب رضای دوست شود، چه می‌کند و چه مصیبت‌ها به بار می‌آورد که یکی از آنها غیبت برادران و خواهران است.
ببین با آبروی چه کسی بازی می‌کنی و چه اسراری را از مسلمانان روی دایره می‌ریزی و چه حیثیّاتی را خدشه‌دار می‌کنی و چه شخصیت‌هایی را می‌شکنی؟
آن گاه این جلسه شیطانی، مقیاس بگیر و ملاحظه کن که در یک سال در همین امر پیش‌پا افتاده چه کردی و در پنجاه، شست سال دیگر چه خواهی کرد و چه مصیبت‌ها برای خود به بار خواهی آورد و در عین حال آن را کوچک می‌شماری و این کوچک شمردن از حیله‌های ابلیس است که خداوند به لطف خود، ما را همگی از آن مصون دارد

***************************************************

یکی از راه های حفظ ِ زبان سکوته که در دین ِ ما بسیار بسیار به اون سفارش شده.

سکوت طولانی را رعایت کن چون شیطان را از تو می راند و در امر دین یاور و مددکار توست.

سکوت دری از درهای حکمت است؛ سکوت محبت می آورد و راهنما به هر کار خیر است.

انسان ساکت هیبتش زیاد است.

اگر سخن گفتن نشانه سخنوری است در سکوت سلامت و ایمنی از لغزش است.

هیچ نگهبانی چون سکوت نیست

***************************************************

حضرت امام علی علیه السلام میفرمایند:

بخدا سوگند بنده باتقوایی را نمی بینم که از تقوایش بهره مند گردد مگر آنکه زبانش را نگه دارد.

***********************************************

تا حالا به این فکر کردین که گناهای ِ زبان چیه؟

حضرت رسول اکرم(صلی ا... علیه و آله و سلم) فرمودند:بیشترین گناهان فرزندان آدم زبان اوست.

هرکه مردم از زبان او بترسند از اهل جهنم است.

هرکس زبان خویش را حفظ کند به همه قرآن و سخنان من عمل کرده است.

و گناهان زبان این که

خبری را ندانسته گفتن ، عیبجویی از دیگران، مسخره کردن  ،  تهمت زدن

فاش کردن اسرار مردم ،  رنجاندن مومن ،  سرزنش بیجا ،  دروغ گفتن

وعده دروغ ،  قسم دروغ ، شهادت ناحق ،  تحریف مسائل دینی

حکم ناحق ،  لعنت کردن مردم ،  طعنه زدن ،  دل شکستن

امر به منکر ،  نهی از معروف ،  بدخلقی ،  تصدیق کفر و شرک

غیبت کردن کردن ،  شایعه پراکنی و  به نام بد صدا زدن ، تملق و چاپلوسی

با مکرو حیله سخن گفتن ، مزاح زیاد ، زخم زبان زدن

آبرو ریزی ، کبر در گفتار ، ادای صدای کسی را درآوردن

بدعت در دین ، اظهار بخل و حسد ، بد زبانی در معاشرت

خشونت در گفتار ، فحش و ناسزا گفتن ، سخن چینی کردن

ناامید کردن ، شوخی با نامحرم ، ریا در گفتار

و .... فریاد زدن بیجا

**********************************************

حضرت امام محمد باقر علیه السلام میفرمایند:

هیچکس از گناه سالم نمی ماند مگر آنکه زبانش را نگه دارد.

************************************************

حضرت امام علی علیه السلام میفرمایند:

«سخن در اختیار تو بوده مادامى که آن را بر زبان جارى نکرده‏اى، ولى هرگاه سخن گفتى تو در بند آن گرفتار مى‏شوی؛ اکنون زبانت را همانند طلا و نقره ات حفظ کن؛ بسا سخنى که نعمتى را از انسان سلب مى‏کند. پس هر چه نمى‏دانى از گفتن آن خوددارى کن. خداوند بر اعضا و جوارحت چیزهایى واجب کرده که روز قیامت از آنها سؤال خواهد کرد، در آن روز خوار خواهد شد کسى که زبانش بر او حکومت کند. هر کس پر حرف شد خطایش هم زیادتر مى‏شود، و هر کس این چنین باشد حیائش کم می شود، و هرکس حیائش کم شد، ورعش [دوری از گناهان و امور شبهه ناک] کم شد، دلش مى‏میرد و هر کس دلش مرد، وارد دوزخ مى‏شود».

*********************************************

حضرت پیامبر اعظم صلی ا... علیه و آله و سلم میفرمایند: بهترین کارها در نزد خداوند نگهداری زبان است.

********************************************

حضرت امام هادی علیه السلام میفرمایند:

جاهل، اسیر زبان خویش است.

*********************************************

ما اگه بخوایم میتونیم زبونمونو کنترل کنیم و به نرمی و ملاطفت صحبت کنیم ، میتونیم

چون این کار فقط تمرین میخواد

تمرین این که مثلا

هر روز صبح با خودمون شرط کنیم که کمتر حرف بزنیم

در پایان روز هم حسابرسی کنیم که ببینیم چقدر موفق بودیم

برای خودمون  پاداش و جریمه بذاریم

با آدمهای ِ خوب و کم حرف بیشتر رفت و آمد کنیم

از آدمایی که خوب  گزیده حرف میزنن الگو بگیریم

به ارزش و اهمیت ِ سکوت پی ببریم

و یادمون باشه که هر کی کمتر حرف بزنه گناهش هم کمتره

*************************************************

 (مناجات)

خدایا!

ای که به تو بی نیاز شوند و از تو بی نیاز نباشند،

به تو رو آورند و از تو رو بر نتابند،

از سر شور و شوق،آهنگ تو کرده ام

و با دلی مطمئن، به تو امید بسته ام

تمنای من از تو هر چند زیاده باشد،

در برابر غنای تو ناچیز و اندک است،

که دست عطایت از هر دستی گشاده تر و برتر است

 

  • رادیو بدون شایعه
  • ۰
  • ۰

افق- شرافت

برنامه

گروه معارف و مناسبتهای رادیو ایران تقدیم میکند.

*********************************************

به افق آفتاب

*******************************************

به نام ِ خدایی که مهربونه و رسم ِ شرافت و جوونمردی رُ دوست داره

سلام

*******************************************

سر ِ قرار ِ همیشگی با شماییم و آرزومند ِ خیر و خوبی برای ِ همه شما عزیزان هستیم.

*******************************************

امروز همراه با شمایی هستیم که میدونین با زندگی شرافت مندانه لبخند ِ رضایت ِ خدا رُ میخرین.

*******************************************

به نظر ِ شما زندگی شرافت مندانه یعنی چی؟

******************************************

به نظر ِ شما این که توی ِ زندگی آزار و اذیتی برای ِ کسی نداشته باشیم، شرافت مندانه نیست؟

*******************************************

این که اگه کاری از دستمون برای ِ کسی براومد ، و انجامش بدیم، شرافت مندانه نیست؟

*******************************************

این که سعی کنیم توی ِ زندگیمون دروغ و غرور و ریا جایی نداشته باشه شرافت مندانه نیست؟

*******************************************

این که خوب زندگی کنیم و سعی کنیم از بدیها دور باشیم شرافت مندانه نیست؟

*******************************************

شما چی فکر میکنین به نظر ِ شما مصادیق ِ زندگیه شرافت مندانه چیه؟

شماره تماس:

شماره پیامک:

*******************************************  

هیچ چیز برای انسان شایسته تر از این نیست که بدونه حقیقت وجودش چیه و برای چی آفریده شده و و ملاک عزت و افتخارش چیه؟ انسان دو جنبه داره، یکی جنبه روحانیت که به وسیله اون با ارواح طیبه و ملائکه ارتباط داره و دیگری جنبه جسمانیت که به جهت اون با حیوانات از بهائم و سباع شباهت داره. در حقیقت به وسیله جنبه روحانیه که انسان شرف و عزت پیدا میکنه و اون چیزی نیست جز عقل آدمی. و همین شرافته که موجب شرافت سایر امور هم میشه.

حضرت امیر المۆمنین على (علیه السلام) مى‏فرمایند: جبریل پیش آدم (علیه السلام) آمد و گفت: به من فرمان داده شده است ترا مختار قرار دهم که از این سه چیزى که عرضه مى‏کنم یکى را برگزینى و دو تاى دیگر را رها کنى. آدم پرسید آن سه چیز چیست؟ گفت: عقل، حیا، دین. آدم گفت من عقل را برگزیدم. جبریل به حیا و دین گفت شما برگردید. گفتند: اى جبریل به ما فرمان داده شده است هر جا عقل باشد با او همراه باشیم. جبریل گفت خود دانید و به آسمان بر شد.

*********************************************

یکی از مصادیق ِ رفتار ِ شرافت مندانه حفظ ِ آبروی ِ دیگرانه. آبروی مؤمن به مثابه تمام سرمایه و اعتباریه که در طول زندگی با سختی اون رُ به‌دست آورده. اما این امر مهم که در آیات و روایات اسلامی تأکید بسیاری به اون شده ممکنه در اثر جهالت و یا غرض‌ورزی عده‌ای در یک لحظه از دست بره ، چیزی که جبران اون بسیار مشکله و حتی ممکنه هیچ‌ وقت جبران نشه.

در حدیثی آمده است: عیب‌های مؤمنان را نجویید؛ زیرا هر که عیب‌های مؤمنان را بجوید خداوند نیز در پی عیب‌های او باشد و هر که خداوند عیب‌هایش را بجوید رسوایش سازد هر چند درون خانه‌اش باشد.

پیامبر اکرم(صلی ا... علیه و آله و سلم) درباره اهمیت این موضوع می‌فرمایند: «همه چیز مسلمان، از مال، آبرو و خونش بر مسلمان دیگر حرام است. هرگاه مؤمن برادر دینی خود را متهم نماید، ایمان او آب می‌شود و از بین می‌رود همان طوری که نمک در آب حل می‌شود و از بین می‌رود".

امام صادق(علیه السلام) هم در جایی به نقل از رسول خدا(صلی ا... علیه و آله و سلم) فرمودند: خداوند تبارک و تعالی امر کرده است: «هر کس دوستی از دوستان مرا خوار کند، در کمین جنگ با من نشسته است».

********************************************

(داستان کوتاه)

مردی نابینا زیر درختی بر سر دو راهی نشسته بود!

پادشاهی نزد او آمد، از اسب پیاده شد و ادای احترام کرد و گفت:قربان، از چه راهی میتوان به پایتخت رفت؟»

پس از او وزیر پادشاه نزد مرد نابینا رسید و بدون ادای احترام گفت:آقا، راهی که به پایتخت می رود کدام است؟‌

سپس سربازی نزد نابینا آمد، ضربه ای به سر او زد و پرسید:‌‌ احمق،‌راهی که به پایتخت می رود کدامست؟؟؟

هنگامی که همه آنها مرد نابینا را ترک کردند، او شروع به خندیدن کرد. مرد دیگری که کنار نابینا نشسته بود، از او پرسید: به چه می خندی؟ نابینا پاسخ داد: اولین مردی که از من سووال کرد، پادشاه بود. مرد دوم وزیر او بود و مرد سوم فقط یک نگهبان ساده بود.

مرد با تعجب از نابینا پرسید:چگونه متوجه شدی؟ مگر تو نابینا نیستی؟ نابینا پاسخ داد: فرق است میان آنها … پادشاه از بزرگی خود اطمینان داشت و به همین دلیل ادای احترام کرد… ولی نگهبان به قدری از حقارت خود رنج می برد که حتی مرا کتک زد.

طرز رفتار هر کس نشانه شخصیت اوست...

نه سفیدی بیانگر زیبایی است و نه سیاهی نشانه زشتی شرافت انسان به اخلاقش هست.

*************************************

یکی از مصادیق ِ شرافت ، بی نیازی از دیگرانه. حضرت امام صادق علیه السلام میفرمایند: شرافت مومن به شب زنده داری و عزتش به بی نیازی از مردم است. حاجت خواستن از مردم موجب سلب عزت و رفتن حیا می شود و نومیدی از آن چه در دست مردم است موجب عزت مومن در دینش است و طمع فقری است حاضر و آماده.

هم چنین حضرت امام باقر علیه السلام میفرمایند: نومیدی و چشم نداشتن به دست مردم عزت دینی مومن است مگر گفتار حاتم را نشنیدی که می گوید چون بنومیدی تصمیم گیری و دلت به آن آشنا گردد آن را بی نیازی یابی و طمع را فقر دانی.

******************************************

(مناجات)

خدایا!….

از خیمه‌گاه رحمتت بیرونمان مکن.

از آستان مهرت نومیدمان مساز .

آرزوها و انتظارهایمان را به حرمان مکشان.

از درگاه خویشت ما را مران.

خدای من!….

چگونه ناامید باشم، در حالی که تو امید منی!

چگونه سستی بگیرم، چگونه خواری پذیرم

که تو تکیه‌گاه منی!

ای آنکه با کمال زیبایی و نورانیت خویش،

آنچنان تجلی کرده‌ای که عظمتت بر تمامی ما سایه افکنده

نگاه خود را از ما مگیر.

 

  • رادیو بدون شایعه
  • ۰
  • ۰

افق- سختیها

برنامه

گروه معارف و مناسبتهای رادیو ایران تقدیم میکند.

*******************************************************

به افق آفتاب

*****************************************************

به نام ِ خدایی که در سختیها و تنگناها، بهترین همراهه

و سلام

***************************************************

با توکل ِ به خدای ِ بزرگ

به استقبال ِ اوقات ِ آسمانی ِ اذان ظهر میریم

و از خدای ِ بزرگ درخواست میکنیم که دست و دل ِ مار ُ از رحمت ِ این دقایق سرشار کنه

***********************************************

از رحمتی که سختیها رُ آسون و تلخی ِ غصه ها رُ شیرین و قدرت ِ ما رُ در مواجه با مسایل بیشتر و قدم هامونو در مسیر ِ حق استوارتر میکنه .

****************************************************

از قدرت ِ با خدا بودنی که اگر باورش به دلهامون بشینه در بند ِ هیچ دغدغه ای نخواهیم بود  و با دلبستگی ِ به خدا  آزاد و آزاده زندگی میکنیم، که بنده خدا بودن عین ِ آزادگیه و برداشتنه قدم های ِ بزرگ بدونه ترس و دلهره.

****************************************************

استواری و قدرتی که با استقامت داشتن در راه ِ خدا بدست میاد و حقیقتا گنجه

برای ِ  مایی که  توی ِ زندگیهامون  گاهی از سختیها و مشکلات بی طاقت میشیم.

***************************************************

اون هم بی طاقت شدنی که مهار ِ تدبیر ُ و آرامش رُ ازمون میگیره

*************************************************

سختیها و تنگناهایی که عیار ِ واقعی ِ ادمهار ُ به خودشون و دیگران نشون میده

***************************************************

سختیهایی که بهترین راه برای ِ بالابردن توان ِ روحی و فکریه ماست. توانی که باعث میشه بهتر زندگی کنیم و زودتر به سرمنزل ِ مقصود برسیم.

***************************************************

مشکلات و سختیها جزئی جدانشدنی از زندگیِ همه ما هستن

جزیی که اگه توش تکیه مون به خدا نباشه و استقامت نداشته باشیم، مجبوریم به دیگران تکیه کنیم. به کسایی مثل ِ خودمون که قدرت و توانشون بیشتر از ما نیست و این در خیلی از جاها یعنی کم و کوچیک کردنه خودمون.

*******************************************

شاید برای ِ همینه که در توصیه بسیاری از بزرگان به داشتن و حفظ استقامت بخصوص در سختیها و گرفتاریها و تنگدستیها سفارش شده، امری که چندان هم سهل و ساده نیست.

********************************************

به نظر ِشما سختیها چطور میتونن سکوی ِ پرواز ِ ما بشن و چرا آدمها در سختیها خود ِ واقعی شونو نشون میدن؟

شماره تماس:

شماره پیامک:

***********************************************

محبت دنیا سررشته تمام گناهانه و کلید تمام بدیهاست و سبب تباه شدن هر خوبى ایه. چرا که اگه ناز و نعمت ، غنى و ثروت و صحت و سلامت و امنیت و رفاهیّت، در انسان جمع بشه، کم دلیه که به دنیا محبت و علاقه پیدا نکنه و بتونه خودش رُ از فسادها و امراض نفسانیه حفظ کنه. خداوند به واسطه محبت و عنایتى که به اولیاء و مؤمنین داره اونها رُ مبتلا فرماید تا محبت و وابستگی  اونها رُ به دنیا کاهش بده.

*********************************************

گاهی اوقات در اطرافمون انسان های بسیار مؤمن رُ می بینیم که اتفاقات سخت و گاه دردناکی براشون می افته و عزیزان خودشون رُ از دست می دن، دچار بیماری های سخت میشن و خلاصه به طرق مختلف در رنج هستن و با این حال شکرگزار و راضی به نظر می رسن وقتی به دلیل این امور فکر میکنیم فرضیات مختلفی ذهن ما رُ به خودش مشغول میکنه مثلا این که ممکنه تاوان گناهی  باشه ، یا این که دارن امتحان می شن و هزار و یک اما و اگر دیگه .

حضرت امام صادق علیه السلام در این باره می فرمایند: همانا اجر و پاداش بزرگ با امتحان و آزمایش بزرگ همراه است، خداوند قومى را دوست ندارد مگر آنکه او را مورد آزمایش قرار میدهد. (بحار الأنوار ، ج‏64، ص: 207 )   

********************************************

همون طور که میدونیم « نابرده رنج گنج میسر نمی شود»؛ دوستان خدا  هم زمانی می تونن به پاداش های عظیم الهی دست پیدا کنن که در امتحانات الهی موفق بشن و هرچه این امتحان ها بیشتر باشه مراتب دوستان خدا هم بالاتر رفته و پاداش بیشتری دریافت میکنن از همین رو در روایات آمده که "برای مومنین درجاتى ست که به آنها نایل نشوند مگر با بلیات و امراض و آلام" به همین دلیل هم خداوند دوستان خودش رُ به امتحانات بیشتری دچار میکنه تا اونها به درجات عالیه نائل بشن و اجر بیشتری دریافت کنن از همین رو حضرت امام صادق علیه السلام فرموده اند: هر آینه از براى بنده درجه‏اى پیش خدا مى‏باشد و نمى‏رسد به آن مگر به دو خصلت: یا به رفتن مال، یا به بلیه در جسم او.» ( بحار الأنوار ، ج‏64، ص: 216)

******************************************

سختیها و بلاها، گرفتاری‌ها، نعمت‌ها و نقمت‌ها برای عقل و شعور انسان‌ها این حقیقت رُ معلوم می‌کنه که اختیار همه چیز به دست دیگریه و مالک و صاحب اختیار واقعی، اوست، که همه چیز رُ به اراده خودش تغییر داده و مردم رُ در شرایط گوناگون و دگرگون قرار می‌ده. کسی که ثابت و تغییر ناپذیره اما همه تحولات به اراده اوست. پس خداوند، خلق رُ به نیکی‌ها و نعمت‌ها و ناخوشی‌ها و نقمت‌ها مبتلا می‌کنه تا به سوی او بازگردند و گوهر عبودیت رُ در خودشون کشف کنن و مورد بهره‌برداری قرار بدن، چنانکه در سوره سوره اعراف آیه861  این طور بیان شده که : آنان را با نیکی‌ها و تلخی‌ها مبتلا می‌کنیم تا به سوی ما باز گردند.

***********************************************

(مناجات)

خدایا

به تو روی آوردم چون یگانه معبود عالمی از خود مرانم من بی تو هیچم و با نام تو همه چیــز، دست نیاز به سوی تو آورده‌ام تومهربانی و دست گیــرنده مستمنــدان لطف و کرمـت را از من دریــغ مدار ، از عالمت حیــرانم و در خـــود سرگردان باحالتی پریشان به درگاهت نالانم و از دیده گریان و همه جا به سوی تو روان تو کریمی و بزرگوار رحیمی و بخشاینده روح روان ، از بندگان ناآگاهت در گذر و روح آنان را به سعادت راهنمایی فرما و هر آنچه از عالم کبریایی خواهی بر جسم عنایت فرما چون هر دردی که از سوی تو رسـد رحمت است وتحمّل آن را دارم .

خدایا به عظمت تو سر تعظیـــم فرود می آورم و از تو میخــواهم که مرا جــزو بندگان مقرّب درگاه خویش منظور فرمایی.

و از روی لطف و کرمت ارواح پاک را برای هــدایت بر من نازل فرمایی تا رستــگار شوم ،  تو بزرگی و سزاوار ستایش و تکریم.

 

  • رادیو بدون شایعه