رادیو بدون شایعه

بایگانی
  • ۰
  • ۰

افق- شرافت

برنامه

گروه معارف و مناسبتهای رادیو ایران تقدیم میکند.

*********************************************

به افق آفتاب

*******************************************

به نام ِ خدایی که مهربونه و رسم ِ شرافت و جوونمردی رُ دوست داره

سلام

*******************************************

سر ِ قرار ِ همیشگی با شماییم و آرزومند ِ خیر و خوبی برای ِ همه شما عزیزان هستیم.

*******************************************

امروز همراه با شمایی هستیم که میدونین با زندگی شرافت مندانه لبخند ِ رضایت ِ خدا رُ میخرین.

*******************************************

به نظر ِ شما زندگی شرافت مندانه یعنی چی؟

******************************************

به نظر ِ شما این که توی ِ زندگی آزار و اذیتی برای ِ کسی نداشته باشیم، شرافت مندانه نیست؟

*******************************************

این که اگه کاری از دستمون برای ِ کسی براومد ، و انجامش بدیم، شرافت مندانه نیست؟

*******************************************

این که سعی کنیم توی ِ زندگیمون دروغ و غرور و ریا جایی نداشته باشه شرافت مندانه نیست؟

*******************************************

این که خوب زندگی کنیم و سعی کنیم از بدیها دور باشیم شرافت مندانه نیست؟

*******************************************

شما چی فکر میکنین به نظر ِ شما مصادیق ِ زندگیه شرافت مندانه چیه؟

شماره تماس:

شماره پیامک:

*******************************************  

هیچ چیز برای انسان شایسته تر از این نیست که بدونه حقیقت وجودش چیه و برای چی آفریده شده و و ملاک عزت و افتخارش چیه؟ انسان دو جنبه داره، یکی جنبه روحانیت که به وسیله اون با ارواح طیبه و ملائکه ارتباط داره و دیگری جنبه جسمانیت که به جهت اون با حیوانات از بهائم و سباع شباهت داره. در حقیقت به وسیله جنبه روحانیه که انسان شرف و عزت پیدا میکنه و اون چیزی نیست جز عقل آدمی. و همین شرافته که موجب شرافت سایر امور هم میشه.

حضرت امیر المۆمنین على (علیه السلام) مى‏فرمایند: جبریل پیش آدم (علیه السلام) آمد و گفت: به من فرمان داده شده است ترا مختار قرار دهم که از این سه چیزى که عرضه مى‏کنم یکى را برگزینى و دو تاى دیگر را رها کنى. آدم پرسید آن سه چیز چیست؟ گفت: عقل، حیا، دین. آدم گفت من عقل را برگزیدم. جبریل به حیا و دین گفت شما برگردید. گفتند: اى جبریل به ما فرمان داده شده است هر جا عقل باشد با او همراه باشیم. جبریل گفت خود دانید و به آسمان بر شد.

*********************************************

یکی از مصادیق ِ رفتار ِ شرافت مندانه حفظ ِ آبروی ِ دیگرانه. آبروی مؤمن به مثابه تمام سرمایه و اعتباریه که در طول زندگی با سختی اون رُ به‌دست آورده. اما این امر مهم که در آیات و روایات اسلامی تأکید بسیاری به اون شده ممکنه در اثر جهالت و یا غرض‌ورزی عده‌ای در یک لحظه از دست بره ، چیزی که جبران اون بسیار مشکله و حتی ممکنه هیچ‌ وقت جبران نشه.

در حدیثی آمده است: عیب‌های مؤمنان را نجویید؛ زیرا هر که عیب‌های مؤمنان را بجوید خداوند نیز در پی عیب‌های او باشد و هر که خداوند عیب‌هایش را بجوید رسوایش سازد هر چند درون خانه‌اش باشد.

پیامبر اکرم(صلی ا... علیه و آله و سلم) درباره اهمیت این موضوع می‌فرمایند: «همه چیز مسلمان، از مال، آبرو و خونش بر مسلمان دیگر حرام است. هرگاه مؤمن برادر دینی خود را متهم نماید، ایمان او آب می‌شود و از بین می‌رود همان طوری که نمک در آب حل می‌شود و از بین می‌رود".

امام صادق(علیه السلام) هم در جایی به نقل از رسول خدا(صلی ا... علیه و آله و سلم) فرمودند: خداوند تبارک و تعالی امر کرده است: «هر کس دوستی از دوستان مرا خوار کند، در کمین جنگ با من نشسته است».

********************************************

(داستان کوتاه)

مردی نابینا زیر درختی بر سر دو راهی نشسته بود!

پادشاهی نزد او آمد، از اسب پیاده شد و ادای احترام کرد و گفت:قربان، از چه راهی میتوان به پایتخت رفت؟»

پس از او وزیر پادشاه نزد مرد نابینا رسید و بدون ادای احترام گفت:آقا، راهی که به پایتخت می رود کدام است؟‌

سپس سربازی نزد نابینا آمد، ضربه ای به سر او زد و پرسید:‌‌ احمق،‌راهی که به پایتخت می رود کدامست؟؟؟

هنگامی که همه آنها مرد نابینا را ترک کردند، او شروع به خندیدن کرد. مرد دیگری که کنار نابینا نشسته بود، از او پرسید: به چه می خندی؟ نابینا پاسخ داد: اولین مردی که از من سووال کرد، پادشاه بود. مرد دوم وزیر او بود و مرد سوم فقط یک نگهبان ساده بود.

مرد با تعجب از نابینا پرسید:چگونه متوجه شدی؟ مگر تو نابینا نیستی؟ نابینا پاسخ داد: فرق است میان آنها … پادشاه از بزرگی خود اطمینان داشت و به همین دلیل ادای احترام کرد… ولی نگهبان به قدری از حقارت خود رنج می برد که حتی مرا کتک زد.

طرز رفتار هر کس نشانه شخصیت اوست...

نه سفیدی بیانگر زیبایی است و نه سیاهی نشانه زشتی شرافت انسان به اخلاقش هست.

*************************************

یکی از مصادیق ِ شرافت ، بی نیازی از دیگرانه. حضرت امام صادق علیه السلام میفرمایند: شرافت مومن به شب زنده داری و عزتش به بی نیازی از مردم است. حاجت خواستن از مردم موجب سلب عزت و رفتن حیا می شود و نومیدی از آن چه در دست مردم است موجب عزت مومن در دینش است و طمع فقری است حاضر و آماده.

هم چنین حضرت امام باقر علیه السلام میفرمایند: نومیدی و چشم نداشتن به دست مردم عزت دینی مومن است مگر گفتار حاتم را نشنیدی که می گوید چون بنومیدی تصمیم گیری و دلت به آن آشنا گردد آن را بی نیازی یابی و طمع را فقر دانی.

******************************************

(مناجات)

خدایا!….

از خیمه‌گاه رحمتت بیرونمان مکن.

از آستان مهرت نومیدمان مساز .

آرزوها و انتظارهایمان را به حرمان مکشان.

از درگاه خویشت ما را مران.

خدای من!….

چگونه ناامید باشم، در حالی که تو امید منی!

چگونه سستی بگیرم، چگونه خواری پذیرم

که تو تکیه‌گاه منی!

ای آنکه با کمال زیبایی و نورانیت خویش،

آنچنان تجلی کرده‌ای که عظمتت بر تمامی ما سایه افکنده

نگاه خود را از ما مگیر.

 

  • ۹۹/۰۵/۰۷
  • رادیو بدون شایعه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی