رادیو بدون شایعه

بایگانی

۱۲ مطلب در دی ۱۳۹۸ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

برنامه

گروه معارف و مناسبتهای رادیو ایران تقدیم میکند.

***********************************************

به افق آفتاب

***********************************************

به نام ِ خدایی که بزرگترین قدرت ِ عالمِ و اهل ِ خضوع و فروتنی رُ دوست داره

*************************************************

با سلام و امید اوقاتی خیر ، در دقایقی نزدیک به اذان ظهر میهمان ِ شما هستیم

لطفا در این مهمونی آسمونی با ما همراه باشید.

*******************************************

امروز ، نُقل ِ کلاممون از واقعیتهایی ِ که دل و جانمون رُ روشن میکنه.

از دلگویه ها و گفتنیهایی از روزمره و زندگی که دوست داریم گاهی برای ِ سوالهاش جوابی پیدا کنیم.

*****************************************  

فکر نمیکنم کسی تویِ این دنیا وجود داشته باشه که از آدمهای ِ خاضع و فروتن خوشش نیاد. دلیلش هم اینه که فروتنی ، محبت میاره و دلها رُ به هم نزدیک تر میکنه.

*****************************************

آدمهای ِ فروتن ، معمولا اهل ِ گذشتن و از خطاهای ِ دیگران راحت تر میگذرن.

******************************************

آدمهای فروتن ، دوستهای صمیمی تری هستن چون دیگرخواهن و خیلی به خودشون فکر نمیکنن.

****************************************

حرف زدن با آدمهای ِ فروتن معمولا به نتایج ِ بهتری میرسه چون اونها توی ِ صحبتهاشون سماجت و لجاجت ندارن.

*****************************************

کلا زندگی کردن با آدمهای ِ خاضع و فروتن شیرین تره چون اونها آدمهای ِ خوب و دوست داشتنی ای هستن.

*****************************************

به نظر ِ شما آثار و فایده داشتنه خضوع و فروتنی در زندگی چیه؟

شماره تماس:

شماره پیامک:

*******************************************

"تواضع و فروتنی" یکی از ویژگیهای روحیه مردم داری ِ . انسانهای متواضع و فروتن، می تونن مردم رُ به دور خودشون جمع کنن؛ چنان که وجود پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله چنین بود.

به طور معمول مخاطبان از اطراف آدمهای ِ«مغرور» و «متکبر» پراکنده میشن، در حالی که اگه فرد «فروتن» و «افتاده» باشه، با این صفت «تواضع و فروتنی» مردم رُ پروانه وار به دور خودش جمع میکنه وبا محبت مثل ِ شمع براشون نورافشانی می کنه. طبق فرمایش حضرت امام علی علیه السلام ، سه چیز موجب محبت می شود: دین داری، فروتنی و بخشندگی.

****************************************************

مردم، افراد متواضع رُ به دیده عظمت و بزرگی نگاه میکنن.  حضرت پیامبر اسلام (ص) می فرماید: «کسی که برای خدا فروتنی کند، خداوند او را بلند مرتبه گرداند. او در پیش خود، ناتوان و در دیدگان مردم، بزرگ و ارج مند است و کسی که بزرگی ورزد، خدا او را پست و حقیر سازد و در نظر مردم کوچک و بی مقدار است.»

یکی قطره باران زابری چکید

خجل شد چو پهنای دریا بدید

که جایی که دریاست من کیستم

گر او هست حقا که من نیستم

چو خود را به چشم حقارت بدید

صدف در کنارش به جان پرورید

سپهرش به جایی رسانید کار

که شد نامور لؤلؤ شاه وار

بلندی از او یافت کو پست شد

درِ نیستی کوفت تا هست شد

******************************************************

در سیره امام علی بن موسی الرضا (ع) نوشته اند که در سفر خراسان، روزی سفره ای گستراند و همه خادمان را کنار آن نشاند و خود در کنار آنان نشست و غذا تناول کرد. یکی از یاران امام (ع) عرض کرد: اگر سفره ای جدا از سفره خویش برای آنها آماده کند، بهتر است. حضرت فرمود: ساکت باش! پروردگار ما یکی است، همه از یک پدر و مادر آفریده شده ایم، ارزش و احترام افراد در گرو اعمال آنهاست

*********************************************************

تکبر زائیده قدرت مادی است و تواضع زاییده قدرت معنوی

**********************************************

تواضع حقیقتی ِ که بیشتر از کلام در عمل ِ ما باید هویدا و ظاهر باشه

مرحوم شیخ عباس قمى نویسنده کتاب مفاتیح الجنان در خاطرات خود برای پسرش آورده است که:

وقتى کتاب منازل الاخرة را نوشته و به چاپ رساندم، در قم شخصى بود به نام «عبدالرزاق مسأله گو» که همیشه قبل از ظهر در صحن مطهر حضرت معصومه احکام شرعی را برای مردم مى گفت.

مرحوم پدرم «کربلائى محمد رضا» از علاقه مندان منبر شیخ عبدالرزاق بود به حدى که هر روز در مجلس او حاضر مى شد و شیخ هم بعد از مسأله گفتن، کتاب منازل الاخرٍة مرا مى گشود و از آن براى شنوندگان و حاضران از روایات و احادیث آن مى خواند.

روزى پدرم به خانه آمد و مرا صدا زد و گفت شیخ عباس! کاش مثل عبدالرزاقِ مسئله گو مى شدى و مى توانستى منبر بروى و از این کتاب که او براى ما مى خواند، تو هم مى خواندى.

چند بار خواستم بگویم پدرجان! این کتاب از آثار و تألیفات من است اما هر بار خوددارى کردم و چیزى نگفتم و فقط عرض کردم دعا بفرمائید خداوند توفیقى مرحمت نماید.

********************************************

چو مولام خوانند و حبر کبیر

نمایند مردم بچشمم حقیر

تفاوت کند هرگز آب زلال

گرش کوزه زرین بود یا سفال

خرد باید اندر سر مرد و مغز

نباید مرا چون تو دستار نغز

کس از سر بزرگی نباشد به چیز

کدو سر بزرگست و بی مغز نیز.

******************************************************* 

در کلام امامان معصوم (علیه السلام) تواضع به معنای اظهار کوچکی، افتادگی، خاک ساری و فروتنی در برابر خدا و خلق آمده است. حضرت امام علی (علیه السلام) می فرماید: به وسیله تواضع با تکبر مبارزه کنید.»

و البته در درک ِ بهتر  تواضع گذری بر سیره بزرگان داریم که اونها

از هر نوع تواضعی که نشونه تحقیر شخصیت آدم و تضعیف کرامت انسانی باشه، به شدت منع نموده و با اون برخورد کردن ، حضرت امام علی (علیه السلام) هنگامی که به سوی کوفه می آمد، وارد شهر انبار شد که مردمش ایرانی بودند. کدخدایان و کشاورزان آن جا خرسند شدند که خلیفه محبوبشان از شهر آنها عبور می کند، به استقبالش شتافتند. هنگامی که مرکب امام علی (علیه السلام) به راه افتاد آنان در جلوی مرکب دویدند. حضرت آنها را طلبید و پرسید: چرا می دوید؟ این چه کاری است که می کنید؟ گفتند: این یک نوع احترامی است که ما به بزرگان خود می کنیم. حضرت فرمود: این کار، شما را در دنیا به رنج می اندازد و در آخرت به شقاوت می کشاند. همواره از این گونه کارها که پست و خوارتان می کند، خودداری کنید و حتی

پس از آن که آن حضرت زمام جامعه اسلامی را به دست گرفت، طی بخش نامه ای فرمود: «از بوسه بر خاک و غیر آن و افتادن در پای رکاب و مانند آن که از رفتار مشرکان و از اخلاق جباران، ستم کاران و متکبران است، پرهیز کنید.»

************************************************

تواضع و فروتنی گاهی در مقابل خداوند مطرحه و گاهی در مقابل مردم.

تواضع و فروتنی در برابر مردم ، به این معنی ِ که انسان خودش رُ از برادران مۆمن و مسلمانش برتر نبینه و برای خودش مقامی بالاتر از دیگران تصور نکنه. استاد شهید مطهری ـ رضوان الله علیه ـ درباره صفت تواضع و فروتنی می گوید: «مبلغی که می خواهد پیامی را، آن هم پیام خدا را به مردم برساند، باید در مقابل مردم در نهایت درجه فروتن باشد؛ یعنی پرمُدّعایی نکند، اظهار انانیّت و منیت نکند، مردم را تحقیر نکند و در نهایت خضوع و فروتنی باشد.

*************************************************

از جمله علما و رهبرانی که  توانستن این سفارشات و راهکارهای ائمه اطهار در رابطه با  فروتنی با مردم  رُ رعایت کرده و عملی کنن حضرت امام خمینی رحمه ا.. علیه هستن.

یکی از شاگردان حضرت امام می‌گوید: «یک روز … در حالیکه سرم پایین بود عبور می کردم. ناگهان احساس کردم کسی به من سلام کرد وقتی سرم را بالا کردم، چشمم به سیمای امام افتاد، در یک لحظه سنگینی و فشار عجیبی در خود احساس کردم انگار زبانم بند آمده بود، آخر او امام، مرجع تقلید، محبوب، مراد و … من ناچیز، بچه طلبه هفده ساله.

********************************************

(مناجات)

خدایا

ما را در این لحظات به توبه موفق دار، و از گناه نگاه دار، و از ارتکاب نافرمانیت حفظ کن، و به شکر نعمتت ملهم ساز، و در جامه‌های عافیتت بپوشان، و به وسیله انجام دادن طاعتت ، نعمت را بر ما تمام کن. زیرا که تو بخشنده نعمت‌های بزرگی و تو ستوده‌ای، و خدای رحمت فرستد بر محمد و آل او که پاکیزگان و پاکانند

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

در معنی ِ تواضع گفته شده که

واژه تواضع از ریشه «وضع» گرفته شده و در اصل به معنای افتادگی و فروتنی ِ. به گفته لغت شناسان، تواضع به معنای خاک ساری ِ

عالمان اخلاق، تواضع رُ به معنای ناچیز شمردن نفس میدون در برابر خداوند به اطاعت از اوامر و در برابر مردم به رفتار فروتنانه و رعایت انصاف معنا میکنن.

خواجه نصیرالدین طوسی می نویسد: «تواضع آن بُوَد که خود را مزیتی نشمرد بر کسانی که در جاه، از او نازل تر باشند.

و

در کلام امامان معصوم (ع) تواضع به معنای اظهار کوچکی، افتادگی، خاک ساری و فروتنی در برابر خدا و خلق آمده است. حضرت امام علی (ع) می فرماید: به وسیله تواضع با تکبر مبارزه کنید.»

و البته در درک ِ بهتر  تواضع گذری بر سیره بزرگان داریم که اونها

از هر نوع تواضعی که نشونه تحقیر شخصیت آدم و تضعیف کرامت انسانی باشه، به شدت منع نموده و با اون برخورد کردن ، حضرت امام علی (ع) هنگامی که به سوی کوفه می آمد، وارد شهر انبار شد که مردمش ایرانی بودند. کدخدایان و کشاورزان آن جا خرسند شدند که خلیفه محبوبشان از شهر آنها عبور می کند، به استقبالش شتافتند. هنگامی که مرکب امام علی (ع) به راه افتاد آنان در جلوی مرکب دویدند. حضرت آنها را طلبید و پرسید: چرا می دوید؟ این چه کاری است که می کنید؟ گفتند: این یک نوع احترامی است که ما به بزرگان خود می کنیم. حضرت فرمود: این کار، شما را در دنیا به رنج می اندازد و در آخرت به شقاوت می کشاند. همواره از این گونه کارها که پست و خوارتان می کند، خودداری کنید و حتی

پس از آن که آن حضرت زمام جامعه اسلامی را به دست گرفت، طی بخش نامه ای فرمود: «از بوسه بر خاک و غیر آن و افتادن در پای رکاب و مانند آن که از رفتار مشرکان و از اخلاق جباران، ستم کاران و متکبران است، پرهیز کنید.»

************************************************

استادی داشتم که میگفت :

هیچگاه ، هیچگاه و هیچگاه

" به خویش متکبر مباش "

و به یاد داشته باش : مرغان دیگری هم هستند که بالاتر می پرند!!

***********************************************

تواضع حقیقتی ِ که بیشتر از کلام در عمل ِ ما باید هویدا و ظاهر باشه

مرحوم شیخ عباس قمى نویسنده کتاب مفاتیح الجنان در خاطرات خود برای پسرش آورده است که:

وقتى کتاب منازل الاخرة را نوشته و به چاپ رساندم، در قم شخصى بود به نام «عبدالرزاق مسأله گو» که همیشه قبل از ظهر در صحن مطهر حضرت معصومه احکام شرعی را برای مردم مى گفت.

مرحوم پدرم «کربلائى محمد رضا» از علاقه مندان منبر شیخ عبدالرزاق بود به حدى که هر روز در مجلس او حاضر مى شد و شیخ هم بعد از مسأله گفتن، کتاب منازل الاخرٍة مرا مى گشود و از آن براى شنوندگان و حاضران از روایات و احادیث آن مى خواند.

روزى پدرم به خانه آمد و مرا صدا زد و گفت شیخ عباس! کاش مثل عبدالرزاقِ مسئله گو مى شدى و مى توانستى منبر بروى و از این کتاب که او براى ما مى خواند، تو هم مى خواندى.

چند بار خواستم بگویم پدرجان! این کتاب از آثار و تألیفات من است اما هر بار خوددارى کردم و چیزى نگفتم و فقط عرض کردم دعا بفرمائید خداوند توفیقى مرحمت نماید.

********************************************

حضرت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و اله وسلم فرموده اند :خداوند در برابر گذشت بنده بر عزت او می افزاید و کسی که برای خدا تواضع نکرد مگر این که خداوند مقام او را بالا برد

*************************************

عالم وارسته حضرت آیت الله العظمی بهجت رحمه ا.. علیه فرمودند: کلامی از  شیخ انصاری نقل شده است که بر علوّ مقام او دلالت دارد.

و آن این که : یکی از اهل علم حاجتی داشته و مدت ها به حرم مشرف می شده و توسل می کرده است، تا این که روزی، عربی را می بیند که وارد حرم شد و عرض حاجت کرد (فرزندش بیمار بوده) و فوراً همان جا حاجتش برآورده شد؛ از این رو، خیلی ناراحت می شود و به اصطلاح، قهر می کند و تصمیم می گیرد از عراق برود. وقتی به محل اقامتش بر می گردد، به او می گویند: «چندین بار، خادم شیخ به سراغ شما آمد و شما نبودید». در همین وقت، دوباره خادم سر می رسد. (او را به نزد شیخ فرا می خواند و او به خدمت شیخ شرفیاب می شود) سرانجام بعد از آن که شیخ، حوائج او (هزینه حج، منزل و عیال) را برآورد، به او می فرماید: «شما نگاه نکنید به این مردم. این ها را این طور عادت داده اند؛ اما شماها اگر خواستید حاجتتان برآورده شود، بر خشوع و خضوع خود در نماز بیفزایید.

****************************************************

حضرت امام حسن علیه السلام می فرمایند :فروتنی آن است که به مردم آن دهی که دوست داری به تو بدهند.

*****************************************

مردم، افراد متواضع رُ به دیده عظمت و بزرگی نگاه میکنن.  حضرت پیامبر اسلام (ص) می فرماید: «کسی که برای خدا فروتنی کند، خداوند او را بلند مرتبه گرداند. او در پیش خود، ناتوان و در دیدگان مردم، بزرگ و ارج مند است و کسی که بزرگی ورزد، خدا او را پست و حقیر سازد و در نظر مردم کوچک و بی مقدار است.»

یکی قطره باران زابری چکید

خجل شد چو پهنای دریا بدید

که جایی که دریاست من کیستم

گر او هست حقا که من نیستم

چو خود را به چشم حقارت بدید

صدف در کنارش به جان پرورید

سپهرش به جایی رسانید کار

که شد نامور لؤلؤ شاه وار

بلندی از او یافت کو پست شد

درِ نیستی کوفت تا هست شد

******************************************************

در سیره امام علی بن موسی الرضا (ع) نوشته اند که در سفر خراسان، روزی سفره ای گستراند و همه خادمان را کنار آن نشاند و خود در کنار آنان نشست و غذا تناول کرد. یکی از یاران امام (ع) عرض کرد: اگر سفره ای جدا از سفره خویش برای آنها آماده کند، بهتر است. حضرت فرمود: ساکت باش! پروردگار ما یکی است، همه از یک پدر و مادر آفریده شده ایم، ارزش و احترام افراد در گرو اعمال آنهاست

*********************************************************

تکبر زائیده قدرت مادی است و تواضع زاییده قدرت معنوی

**********************************************

چو مولام خوانند و حبر کبیر

نمایند مردم بچشمم حقیر

تفاوت کند هرگز آب زلال

گرش کوزه زرین بود یا سفال

خرد باید اندر سر مرد و مغز

نباید مرا چون تو دستار نغز

کس از سر بزرگی نباشد به چیز

کدو سر بزرگست و بی مغز نیز.

*******************************************************

(بهانه های کوچک)

در اهمیت تواضع مروری بر واقیتهایی تاثیر پذیر از این خصلت ِ حسنه داریم

تواضع، از ویژگی های واقعی بندگان شایسته خداست: قرآن مجید می فرماید: «بندگان خدای رحمان کسانی اند که روی زمین به نرمی گام بر می دارند و آن گاه که نادان ها ایشان را خطاب کنند، به ملایمت پاسخ می دهند و بر آنان سلام می کنند.»

خداوند در این ایه، دوازده فضیلت بزرگ برای مؤمنان خالص ذکر کرده و جالب این که نخستین آنها، صفت تواضع است.

 

- تواضع، نشانه بندگی و روح اعمال عبادی مؤمنان است: رسول اکرم (ص) به جمعی که مشغول نماز و نیایش بودند، فرمود: چه شده است که شیرینی و حقیقت عبادت را در شما نمی بینم؟ گفتند: شیرینی عبادت چیست؟ فرمود: تواضع.

 

- تواضع، علامت تشیّع راستین است: از امام حسن عسکری (ع) نقل شده است: «کسی که به برادران خود تواضع کند، در نزد خدا از صدّیقین محسوب می شود و از شیعیان علی بن ابی طالب خواهد بود.»

 

- تواضع، عبادت است: امیر المؤمنین (ع) می فرماید: «بر تو باد به تواضع که از برترین عبادات است.»

 

- تواضع، منشأ مباهات خدا به ملائکه است: پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «خداوند به پنج دسته از انسان ها نسبت به فرشتگان افتخار می کند: مجاهدان، نیازمندان، آنها که برای خدا تواضع می کنند، ثروت مندانی که بدون منّت به مستمندان کمک می نمایند و کسی که در خلوت از خوف خدا گریه می کند.»

 

- تواضع، رمز پیامبرگزینی است: خداوند به موسی (ع) وحی کرد: ای موسی! آیا می دانی چرا از میان همه آفریدگانم تو را برای سخن گفتن با خود برگزیدم؟ موسی عرض کرد: علت آن چه بود؟ فرمود: ای موسی! من در میان بندگانم کسی را از تو متواضع تر در برابر خود ندیدم. ای موسی! تو چون نماز می گزاری گونه خویش را بر خاک می نهی.

**************************************************

(به رنگ درنگ)

(به رنگ درنگ)

گاهی بایستیم و در توقفی کوتاه دوباره روزهای ِ رفته و روزهای ِ پیش روی ِ زندگیمونو مرور کنیم ... مروری که توش خیلی چیزا معلوم میشه

*******************************************************

(مناجات)

الـــهی!

این دل شکســـته را جــــز دستهای مهـــربان تــــــو درمانی نیست

و این دسـت بسته را جـز از ابـر احسان تـــو بارانی، نه

این قامـت خمیـده جز به شوق دیدار تـــــو راست نمی شود

و این تنهـای غریب جـز در خـانه تـو هر آنچه خواست نمی شود…

خدایـــــــا!

دلی که مسیر عمـر را در کویر هجران تـــــو طی کرده

چگونه به غیر سبزه زار لقاء تــــــو راضی شود؟

چشمی که جـز به افق انتظار تــــــو دوخته نشده و دور دستها را

در پی سایه محو دیدار تـــــو کاویده چگونه جز وصل تــو را بپذیرد؟

و پایی که در هر قدم توان از تــــــو گرفته و با سنگ و خار و خاشاک

به شوق تـــــو درآویخته به چه امید در دیار غیر رحل اقامت افکند؟

خدای مـــــن!

روی من تنها به تــــو باز است و دستم تنها به سوی تــــــو دراز.

من اینک امید از هر چه غیر تــــــــو بریده ام و بر در خانه کرم تــــــو به تضرع ایستاده ام…

 

  • رادیو بدون شایعه
  • ۰
  • ۰

برنامه

گروه معارف و مناسبتهای رادیو ایران تقدیم میکند.

**********************************************

به افق آفتاب

***********************************************

به نام خدایی که زنده کننده دلهاست و سلام

***********************************************

در نیم روز ِ زمستونی ِ 7 دیماه با امید ِ به بهترینها در خدمت ِ شما هستیم و آرزو میکنیم که با دلی زنده و شاد شنوای ِ برنامه امروز ِ ما باشید.

***********************************************

گفتم دل ِ زنده و یاد ِ یه جمله ای افتادم. یکی میگفت : بعضی آدما زنده نیستن و فقط زندگی میکنن. راستش اول خیلی متوجه حرفش نشدم اما وقتی دقت کردم دیدم چه حرف ِ پرمعنایی زده.

**********************************************

واقعا ماها زنده ایم یا این که فقط زندگی میکنیم؟

*********************************************

اصلا شرایط و ویژگیهای ِ این زنده بودن ِ واقعی چیه؟

*********************************************

شاید کمی عجیب به نظر برسه اما زنده واقعی به کی میگن؟

******************************************

ما امروز درباره همین مساله صحبت میکنیم چون باور داریم که طعم ِ شیرینه زندگی و درک ِ خوشبختی تنها نصیبه کسایی میشه که واقعا زنده و زنده دلن؟

*******************************************

به نظر ِ شما ویژگیهای یه آدم ِ زنده واقعی چیه؟

شماره تماس:

شماره پیامک:

********************************************

بر اساس آیات قرآن حیات و زنده بودن و زندگی چند نوع ِ :

 حیات نباتى ، که خدا در مورد ِ اون در قرآن میفرمایند:  خداوند زمین را (با رویاندن گیاهان) زنده مى‏کند.

حیات حیوانى که در مورد ِ اون میفرمایند: شما مرده بودید پس او شما را زنده کرد.

 حیات فکرى ، که در قرآن آمده است:  پیامبر شما را به چیزى دعوت مى‏کند که (دل‏هاى مرده) شما را زنده مى‏کند

حیات ِ اجتماعى ، که در سایه امنیّت بدست میاد در قصاص و انتقام به حقّ ِ .

 و حیات قلبى و روحى که قرآن افرادى را که داراى دل‏هاى زنده و روح‏هاى پاک و آماده‏اند هشدار مى‏دهد.

*****************************************

حیّ و میّت در معنای لغوی به زنده و مرده اطلاق می شه اما در نگاه اهل معرفت مرده و میّت به چیزی میگن که منشأ خواص و آثار نباشه و آثار مطلوب از اون صادر نشه یا در او نباشه. قرآن بارها از کافران و جاهلان تعبیر «مرده» کرده ، چراکه حیّ و زنده واقعی اون کسی ِ که منشأ خواص و آثار و عارف به خداوند متعال و صاحب بصیرت باشه.

در حقیقت ، بدون خداخواهی نمیشه حیاتی برای انسان تصور کرد و او رُ زنده اسم گذاشت؛ پس بازگشت حیات واقعی انسان به توحید اونه و اگه بینش توحیدی انسان بازستانده بشه، آدمی حیات خودش رُ از دست می ده و در فرهنگ جامع دین به شمار «مردگان » میاد.

***********************************************

بر این حقیقت ملکوتی تصریحات متعددی از قرآن و حدیث، آمده از جمله، قرآن کریم درباره انسانی که از توحید فاصله گرفته و به دام شرک افتاده ، چنین می فرماید: (سوره حج، آیه31)، در این آیه انسان مشرک به دو گونه، تشبیه شده که هر دو کنایه از مرگ و نابودی و عدم حیات معنوی اوست؛ پس مشرکان، اگرچه دارای زندگی نباتی و نمودهای زیست شناختی ان، اما از حیات انسانی محرومند و در این ساحت ملکوتی مرده اند.

 

قرآن در برخی از آیات در مورد کافران تعبیر مرده رُ به کار برده و خطاب به پیامبر(صلی ا... علیه و آله  و سلم)می فرماید: (نمل 80 ). البته تو نمى‏توانى مردگان (کفار و ملحدین) را شنوا کنى و نمى‏توانى نداى دعوت را به گوش کران برسانى هنگامى که پشت مى‏کنند و روى بر مى‏تابند.

***********************************************

اما در آیه بعد قرآن، شنوندگان کلام پیامبر رُمعرفی کرده و خطاب به رسول خدا (صلی ا... علیه و آله  و سلم) می فرماید: تنها کسانی را شنوای تبلیغ و هدایت خود می یابی که به آیات خداوند ایمان آورند و در برابر ما مطیع و مسلم محض باشند؛ سوره نمل، آیه81. توجه به این آیه نشان می ده  که انسان ها از این نگاه دوگروهند: 1.زندگان، یعنی گروندگان به دین حق 2. مردگان، یعنی بیرون رفتگان از مدار شنوایی و تسلیم عاقلانه در برابر پروردگار حکیم؛ پس در این تقسیم بندی قرآنی، زندگی و مرگ به لحاظ حیات حقیقی انسان مطرح شده است؛ نه بر پایه حیات مادی و طبیعی و مرز میان زندگان و مردگان واقعی، ایمان و تسلیم نسبت به خدای سبحان ِ.

*************************************************

بر اساس آیات قرآن و روایات اسلامی، مؤمنان انسان‏هاى زنده‌دل و برخوردار از حیات واقعى و معقول، و کافران همچون مردگان محروم از حیات واقعى هستن. بر اساس روایات، منظور از «حَی» انسان عاقلِ ؛ چنانکه حضرت علی(علیه السلام) در کلامی اهل علم رُ زنده و اهل جهل رُ مرده خطاب فرمودند.

 

همچنین خداوند از کتاب الهی به «ذکر» و «قرآن روشنگر» یاد می کند و سپس فلسفه  اون رُ این گونه مطرح میکنه: (سوره یس آیه70). (این قرآن برای آن است)تا هر که را زنده است بیم دهد و گفتار [خدا] درباره کافران محقق گردد.

 **********************************************

قرآن کریم آمده است تا زندگان رُ بیم  بده و با اون، قول و حجت خدا بر کافران تمام، و خشم و انتقام الهی نیز بر اونها روا بشه. دقت در این آیه، آشکارا نشون می ده که خداوند، آدمیان رُ به دو دسته تقسیم کرده است: 1. انسان های زنده پندپذیر. 2.کافران.

در این آیه کافر قرینه انسان زنده قرار گرفته. کافر مُرده اس ولو این که راه بره ، حرف بزه و غذا بخوره.

حیات از دید قرآن با ایمان معنا پیدا می کنه و انسان بی ایمان، زنده نیست. شاید هم به تعبیری بشه گفت کسی که متنبه نمی شه مُرده است.

**********************************************  

قرآن از «مردن » به «توفی » تعبیر می کنه که از ماده «وفات» ِ  نه از ماده «فوت ». «فوت» معناش از دست رفتنه. مثلا نمازم فوت شد؛ یعنی از دستم رفت. «توفی » با «وفات » از یک ریشه اس. «توفی» درست نقطه مقابل «فوت » رُ می رسونه، یعنی چیزی رُ قبض کردن و تمام تحویل گرفتن. مثلا اگه فردی از کسی طلبکار باشه و همه طلبش رُ از او بگیره، میگن استیفا کرد. پس «توفی» و «استیفا» به معنی از دست رفتن نیست، برعکس، چیزی رُ به تمام و کمال تحویل گرفتنه.

در قرآن در رابطه با کسانی که در راه خداوند کشته می شن، تعبیر «حیات» به کار رفته ، اونجا که خداوند در آیه 154 سوره بقره می فرمایند: به کسانیکه در راه خدا کشته می شوند مرده نگوئید. بلکه آنها زنده هستند ولی شما درک نمی کنید».

این مساله  گویای این مطلب ِ که مرگ انتقال از نشئه ای به نشئه دیگه و وفات ِ، نه زوال و نابودی و فوت، و راز اینکه خدای سبحان در برخی موارد از کافران و منافقان به «اموات» تعبیر کرده که گاهی «موت» به معنای زوال اثر انسانی ِ؛ نه زوال هستی، و اطلاق اون بر کافران هم  به لحاظ بی اثر بودنه اونهاست.

 

با توجه به آیه های گفته شده،  روشنه که هدایت و تبلیغ پیامبر (صلی ا.. علیه و آله و سلم) هرگز در قبرستان ها صورت نمی گرفت، بلکه هشدارها و انذارهای او در متن جامعه زنده و میان ساکنان و اطراف اون مطرح می شد.

**********************************************

(مناجات)

پروردگارا

اى خداى من از سر شوق و رغبت آهنگ تو کردم، و از باب اطمینان امید خویش به تو بستم، و دانستم که خواسته من از تو هر چند زیاد باشد در کنار دارائیت بسیار ناچیز است، و چشمداشت فوق‏العاده من به بخششت

در جنب توانایى تو حقیر است، و دایره بزرگواریت از تقاضاى هیچ کس تنگ نمى‏شود،

و دست عطایت از هر دستى برتر است. بارخدایا پس بر محمد و

‏آلش درود فرست، و با من به کرم خود تفضل نما، و به آنچه

به عدلت شایسته آنم با من رفتار مکن، زیرا من اولین کسى نیستم که همراه شوق به سویت رو کرده

و تو از فضلت به او عنایت فرموده‏اى با آنکه مستحق منع بوده، و نخستین خواهنده نیستم‏که ازتو خواسته

و تو در حقش کرم کردى در صورتى که مستحق محرومیت بوده است. بار خدایا، بر محمد و آلش درود

فرست، و جواب دهنده دعایم باش، و به ندایم التفات کن،

 

 

  • رادیو بدون شایعه