برنامه سحر بیست و نهم
برنامه سحر بیست و نهم
برنامه افطار بیست و هشتم
برنامه افق- چهارشنبه
برنامه سحر بیست و هشتم
برنامه افطار- بیست و هفتم
23 تیرماه سال 1394
بیست و هفتمین قرار ِ مهمانی
و تنها سه قرار باقی مونده
*******************************************
به نام ِ خدایی که منتهای ِ حُسن ِ و از او جز خوبی به بنده هاش نمیرسه
*******************************************
میگن کسی که سلام میکنه ..... دوست داره .. دوستای ِ زیادی داشته باشه
پس سلام
*********************************
میگن کسی که سلام میکنه ..... خیلی اهل ِ دلخوری نیست
پس سلام
*********************************
میگن کسی که سلام میکنه ..... همیشه دیگران ُ با خودش داره و تنها نمیمونه
پس سلام
*******************************
میگن کسی که سلام میکنه ..... هیچ وقت غصه نمیخوره چون کلی غمخوار داره
پس سلام
***********************************
میگن کسی که سلام میکنه ..... دوست ِ خداست چون سلام اسم ِ خداست
پس سلام
**************************************
با ما بمونین که این چند شب ِ آخر هم به چشم به هم زدنی میگذره
*************************************
امروز یکی از دوستام ُ دیدم ...... حالش خیلی خوب نبود
بهم گفت ..... دعا کنم که واسه بچه اش اتفاقی نیفته
گفتم چی شده
گفت : دیروز توی ِ یکی از سایتها درباره یه داروی ِ گیاهی چیزی خونده و شب واسه بچه اش درست کرده ، بهش داده و بچه اش مسموم شده و الانم بیمارستانه
گفت شوهرش وقتی فهمیده خیلی ناراحت شده و الانم با هم قهرن
گفت اومده مرخصی بگیره که بره بیمارستان
راستش چند دیقه قبل که بهش زنگ زدم گفت : شکر ِ خدا حال ِ بچه اش خوبه وخطر رفع شده
ولی من حسابی رفتم تو فکر
تو فکر ِ این که چرا اینجوری میشه
چون این اولین دردسری نبود که بین ِ آدمای ِ دور و برم ، اینجوری ، باهاش روبرو شده بودم
*************************************
دردسرهایی که نتیجه ندونستن و کم دونستن بود
*************************************
دردسرهایی که نتیجه اعتماد به نفس ِ کاذب ِ بعضیا بود
*************************************
عین ِ همسایه ما .... که هیچ وقت بچه هاش ُ نمیبره دکتر و خودش واسشون دارو میگیره
*************************************
عین ِ بچه خواهر ِ خودم که هر وقت با شوهرش مشکلی پیدا میکنه به جای ِ مطالعه و مراجعه به کسی که متخصص ِ کار باشه
یا زنگ میزنه به خواهر ِ من یا خواهر خودش .. و نتیجه این که زندگیش جهنم شده
*************************************
عین ِ شوهر ِ من .... که وقتی یه چیزی خراب میشه .. میگه خودم بلدم درستش کنم و الان یه وسیله سالم تو خونه مون نیست
*************************************
عین ِ دوستم که کتابخونه ش شده سایتهای ِ اینترنتی و جواب سوالاش ُ از شبکه های ِ مجازی میگیره
*************************************
عین ِ بچه خودم که تا ازش تحقیق ِ درسی میخوان میدوا ِ تو اینترنت و کپی میکنه
*************************************
و عین ِ همه ما که تا میخوایم چیزی بدونیم و از خبری سر دربیاریم
میزنیم تو اینترنت و تمام و کمال اعتماد میکنیم به اون صفحه هایی که جلوی ِ چشممون باز میشه
****************************************
این وسط ... تکلیف ِ اونایی که برای ِ جواب ِ سوالاشون دهها کتاب میخونن
چیه
اونا درست میرن یا ما؟؟
*************************************
تکلیف ِ اونایی که سالها میرن دانشگاه و درس میخونن یا مهارتی پیدا کنن چیه
**********************************
تکلیف ِ اونایی که پولاشونو جمع میکنن تا روزنامه و کتا و مجله بخرن چیه
************************************
واقعا میشه برای ِ اطلاعات .... به این سطح پایین و به شبکه ها بسنده کرد ؟
*************************************
شما حاضرین این کار ُ بکنین
***************************************
فکر نمیکنم چون صفحه حوادث روزنامه ها پر ِ از اتفاقاتی که در اثر ِ اطلاعات ِ کم ما درباره مسائل ، پیش میان
اطلاعاتی که نتیجه سرانه مطالعه پایین ِ و منجر به گرفتاریهایی میشه که یه وقتایی زندگیمونو زیر و رو میکنه
و یه نقط میذاره جلوی ِ آرامشمون و تمام
*************************************************
امروز به یه تغییر ِ کوچولو فکر کنیم
یه این که برای ِ راحتی فکر و دل و زندگیهامون
یه کم بیشتر بخونیم ... بیشتر بدونیم
البته بیشتر خوندنی که مال مجله های ِ زرد و شبکه ها نباشه
اصل باشه
اصل به اندازه کتابهای ِ معتبر و نشستن پای ِ صحبت ِ استادهای ِ واقعی
******************************************
به نظر ِشما برای ِ بالا بردنه سرانه مطالعه و کسب ِ اطلاعات ِ بیشتر چیکار میتونیم بکنیم
چون اونی که بیشتر میدونه راحت تر زندگی میکنه و راحت تر با شرایتطش کنار میاد؟
شماره تماس:
شماره پیامک:
*****************************************
(حدیث ماه رمضان)
حضرت محمد صلی ا... علیه و آله والسلم فرمودند:
ماه رمضان ماه خدا و آن ماهی است که نیکیها در آن دو چندان (و ثواب آن دو برابر) خواهد بود.
*****************************************
من قبول دارم که این روزا خیلی چیزا آسون شده
دیگه لازم نیست برای ِ شنیدنه اخرین اخبار منتظر ِ چاپ ِروزنامه بمونی ... یا منتظر ِ ساعت ِ پخش ِ خبر
چون یه وقتایی حتی زودتر از این که یه اتفاقی بیفته .. خبرش تو اینترنت ِ
تو اینترنتی که توی ِ خونه که سهل ِ توی ِ گوشی ِ هممون هست
قبول دارم که این روزا دیگه لازم نیست برای ِ پیدا کردنه یه کتاب .... ماهها این ور و اون ور بگردی و آخرش با یه قیمت گرون بخریش چون خیلی راحت میشه فایل ِ یه کتاب ِ چند هزار صفحه ای رُ تو چند ثانیه کپی کرد اونم بدون ِ هزینه
من قبول دارم که این روزا دغدغه و مشغولیتهای ِ ما انقدر زیاد شده که واسه چند صفحه که سهل ِ واسه خوندنه چند خط هم وقتی نداریم
قبول دارم کتاب یه کم گرون ِ
قبول دارم پیدا کردنه یه چیزی توی ِ اینترنت خیلی راحت تره تا تویِ یه کتاب
اما ..... اما این وسط یه سوتفاهم ِ بزرگ پیش میاد
اونم این که ماها فکر میکنیم این گشت و گذارمون تو اینترنت میشه ساعت ِ مطالعه ..در حالی که اصلا این طوری نیست
دوم این که نمیشه به چیزایی که توی ِ سایتها نوشته میشه خیلی اعتماد کرد
چون کسایی که مطلبی رُ توی ِ سایتی میذارن اعتبار و درستیش ُ تضمین نمیکنن
و این یعنی اول گرفتاری
چون کم کم سطح ِ سوادمون میاد پایین و به یه جایی میرسیم که به ظاهر همه چی میدونیم اما در اصل هیچی نمیدونیم
ندونستنی که مار ُ دچار ِ مشکلات ِ کوچیک و بزرگ ِ زیادی میکنه
مشکلاتی که یه راست ارامشمونو هدف میگیره اگه به نتایج مصیب باری نرسه
*******************************************
شعر ِ دوست داشتنی ِ صد دانه یاقوت که یادتونه
استاد مصطفی رحماندوست شاعر این شعر کلامی جالب دارن که میگن
دو مشکل بزرگ در جامعه ما وجود داره :
اول اینکه همه من هستیم و ما رُ به رسمیت نمیشناسیم ،
و دوم اینکه کتاب نمیخونیم .
*****************************************
مطالعه یعنی خوندنه یه مطلبی که ربط ِ موضوعی داشته باشه
معلوم باشه کی نوشتتش
معلوم باشه بر اساس ِ چی نوشته و امتحان ِ خودش ُ پس داده باشه
نه خوندنه یه مطلبی که اصلا معلوم نیست بچه دو ساله نوشتتش یا آدم 70 ساله
مطلبی که صحت ِ علمیش معلوم نیست
و فقط برای ِ زیاد کردنه مراجعین به صفحه های ِ مجازی ِ
من حیرت میکنم از اونایی که ساعت ِ گشت و گذارشون تو اینترنت ُ میذارن به حساب ِ ساعت ِ مطالعه و با اعتماد به نفس ِ آنچنانی هم داده هاشونو افاضه میکنن به بقیه
********************************************
دقت کردین قبل طرف یه چیزی که میخواست بگه میگفت : تو فلان کتاب خوندم
اما امروز میگن تو سایت نوشته بود .....
********************************************
دیروز رفته بودم یه کتاب فروشی .... بالای ِ سردرش نوشته بود
مساله این نیست که خرید کتاب چقدر گرون تموم میشه،
مساله اینه که اگر کتاب نخونی چقدر برات گرون تموم میشه
****************************************
دیروز که به کتاب فروشی رفتم اول یک کتاب جمله ی خیلی قشنگی نوشته بود که حیفم اومد براتون ننویسم:
مساله این نیست که خرید کتاب چقدر گرون تموم میشه،
مساله اینه که اگر کتاب نخونی چقدر برات گرون تموم میشه
آدم هر چی بیشتر بخونه ، بیشتر میدونه
و هر چی بیشتر بدونه خیالش راحت تره
چون بهتر تصمیم میگیره
جوانب ُ بهتر تشخیص میده
و حتی اگه خطایی هم ازش سر بزنه زودتر از بقیه میتونه رفعش کنه
*****************************************
به کسی برنخوره حرفی که میخوام بزنم از دلسوزی ِ
میزان اهمیت ما به شکم و مغزهامون رُ از مقایسه تعداد کتابسراها و کبابسراهای شهرمون میشه فهمید
افسوس قضیه در اینه که بیشترین جایی که ما به مغز اهمیت می دیم تو کله پاچه فروشیه
***************************************
میدونین ما این روزا به یمن ِ خیلی از این تکنولوژیهای ِ جدید خیلی چیزا میدونیم
اما همون جوری که گفتم هیچی نمیدونیم
مثال ِ ماها شده مثال ِ اون کسی که همه اجزای ِ ماشین ُ بلده اما هیچ وقت تعمیرکار ِ خوبی نیست
یا اون کسی که جزئیات ِ یه قرمه سبزی رُ میدونه اما هیچ وقت آشپز خوبی نیست
یا اون کسی که همه اصول ِ مسائل ِ خانوادگی رُ میدونه اما هیچ وقت یه روانشناس ِ خوبی نیست
حالا فکر کنین هر کدوم از این کسایی که گفتم به اسم اطلاعات و از فرط ِ لبریز شدنه مطالعات و علم و اگاهی تصمیم بگیرن که برای ِ بقیه نسخه تجویز کنن .....
فقط خدا میدونه که چی میشه
***************************************
آدمی که مطالعه نمیکنه .... هر چقدر هم که بدونه یه جایی ذخیره اطلاعتش ته میکشه و تموم میشه
یه جایی دونسته هاش قدیمی میشه و به هیچ دردی نمیخوره
و یه روزی میرسه که احساس میکنه اصلا دنیاش ُ نمیفهمه
چون این چشمه باید به یه سرچشمه ای وصل میشده که مدام جوشان و ساری و جاری باشه
من متعجبم از اونایی که هر چند وقت یه بار .. گوشی و نرم افزارهای ِ کامپیوتر شون و به روز میکنن اما ... محتوای ِ مغزشون همون چیزی ِ که سی سال ِ پیش بوده
و اون وقت جالب ِ که مدام مینالن از این که زبون ِ بچه ها و جوونای ِ امروز ُ نمیفهمن
و مدام گله دارن از این که زندگی ِ زمان ِ ما یه جور ِ دیگه ای بود
****************************************
کسی که چیزای ِ خوبی نمی خونه؛
هیچ برتری نسبت به کسی که کتاب نمی خونه نداره.
چون
کتاب خواندن مهم نیست چیزای ِ خوب خوندن مهمه
یه چیزایی یا به درد ِ خودمون بخوره
یا به درد ِ بقیه...
********************************************
(دین من مکتب من)
من مسلمونم و افتخارم به دینی ِ که خداش میگه آیا اونایی که میدونن و اونایی که نمیدونن با هم برابرن
من مسلمونم و افتخارم به دینی ِ که برای ِ تفکر ارزش زیادی قائل ِ
من مسلمونم و افتخارم به دینی ِ پیروان ِ واقعیش همه اهل ِ علمن
من مسلمونم و افتخارم به دینی ِ که پیامبرش میگه از گهواره تا گور دانش بجویید
من مسلمونم و افتخارم به دینی ِ که قلم ِ علما در اون ارزشمند ِ
من مسلمونم و افتخارم به دینی ِ که میگه هر کی به دیگری کلامی یاد بده .. او رُ بنده خودش کرده
من مسلمونم و افتخارم به دینی ِ که میگه اونایی که میدونن زودتر به خدا میرسن
*******************************************************
(یعنی چی)
این حرفایی که میخوام بزنم اول به خودمه
چون اگه نجنبیم .. کم کم یه مصیبت ِ بزرگ مار ُ با خودش میبره
واقعا یعنی چی که پول ِ چیپس و پفک و بستنی ِ بچه های ِ ما از پول ِ کتابایی که میخرن بیشتره
یعنی چی که جایزه کارای ِ خوب ِ بچه های ِ ما به جای ِ کتاب شده گوشی و تبلت
یعنی چی که ماها یادمون رفته که بچه ها کتابخونی رُ از ما یاد میگیرن
یعنی چی که همه حواسمون رفته به غذا و پوشاک بچه ها و از مغزشون غافل شدیم
یعنی چی که شبکه های ِ اجتماعی جای ِ مطالعه هر روزمونو گرفتن
یعنی چی که انقدر اعتماد میکنیم به چیزی که نمیدونیم چقدر درسته
یعنی چی که هر چی مشغول تر میشیم به جای ِ کم کردنه ساعت ِ تماشای ِ تلویزیون و مهمونی و صحبت ِ با تلفن از وقت ِ مطالعه مون میزنیم
یعنی چی که کم کم ... کتابها برامون شده یه جزء تزئینی تو دکور خونه
یعنی چی که مدرک ِ دانشگاهی تو دستمونه اما هیچی نمیدونیم
باور کنین اگه به خودمون نیایم و جلوی ِ ضرر رُ نگیریم کم کم به فاجعه ای میرسیم که جبرانی نداره
**********************************************
( قبل از اذان)
مهربان پروردگار من؛
می دانم حتی دست خالی برگشتن از درگاهت؛
«بی حکمت» نیست ...
****************************************
برنامه افق- سه شنبه
برنامه افق- جمعه
برنامه سحر بیست و هفتم
برنامه افطار بیست و ششم
برنامه افق