برنامه
گروه معارف و مناسبتهایِ رادیو ایران تقدیم میکند.
****************************************************
به افق آفتاب
*****************************************************
به نام ِ خدایی که اهل ِ کینه نیست و دلهای ِ بی کینه رُ خیلی دوست داره.
*****************************************************
با یاد و نام ِ حضرت ِ امام حسین علیه السلام و تاسی به ایشون در سیره و سبک ِ زندگی ِ حسینی در فرصت ِ امروز با شما هستیم.
*****************************************************
حضرت ِ امام حسین علیه السلام و البته همه بزرگان و امامان ِ ما در داشتنه دل ِ بی کینه، سرآمد هستن. بخصوص حضرت ِ ابا عبد ا... علیه السلام که حتی نسبت به قاتل ِ خودشون با گذشت و محبت رفتار میکنن و به شمر در لحظه آخر ، و برای ِ هدایت ِ او به راه ِ درست ، بیان میکنن که اگر حضرت رُ به شهادت نرسونن از او شفاعت میکنن. که البته این درخواست در اصل برای ِ نجات ِ شمر از ضلالت و گمراهی و بدبختی ِ ابدیه.
************************************************
کینه خاصیته بدی داره و اونم این که دل رُ سنگین و تاریک میکنه. برای ِ همینه که بی کینه بودن و با گذشت بودن ، میتونه حال ِ ما ر ُ بهتر کنه.
***********************************************
خدا خودش از همه بخشنده تره و با گذشت تر از او به بنده هاش کسی نیست
و به همین خاطر بنده های ِ بی کینه رُ دوست داره.
************************************************
کینه محبت ِ آدم ها رُ به هم کم میکنه و دلها رُ سرد. اون وقته که دیگه درد ِ بقیه برامون درد نیست و فقط به فکر ِ خودمون هستیم.
********************************************
کینه دل رُ سخت میکنه و اون وقته که دیگه دلمون با اون چیزهایی که باید بلرزه ، نمیلرزه. مثل ِ اشک ِ یتیم و ناله مظلوم.
**************************************
شما چی فکر میکنین؟ به نظر ِ شما چطور میشه دل ِ بی کینه داشت و بدترین آثار ِ کینه داشتن توی ِ زندگی چیه؟
شماره تماس:
شماره پیامک:
*****************************************************
کینه و کدورت عین ِ سم میمونه، سمی که از نیش ِ مار ِ مشکلات و سوتفاهم ها و جدالها به ما میرسه. سمی که اگه توی ِ همون لحظات ِ اول از وجودمون بیرون بکشیمش نجات پیدا میکنیم اما اگه در دلمون نگهش داریم، نه تنها ثمری نداره که باعث ِ هلاکتمون هم میشه.
میگن:
بازوی مردی را ماری در کوهستان نیش زد. مرد به تنها موضوعی که فکر کرد عصبانیت از مار بود. نمیتوانست آرامش بیابد و در نتیجه آنچه را در جوانی آموخته بود به یاد نیاورد. تنها کاری که باید برای نجات زندگیاش انجام میداد، مکیدن زهر از محل زخم و تف کردن آن بود. ولی ذهنش از عصبانیت و دلسوزی به حال خود پریشان و آشفته بود. و به دنبال راهی برای کشتن مار وقتش را تلف کرد. سرانجام زهر مار باعث مرگش شد.
***************************************************
حضرت پیامبر صلى الله علیه و آله فرمودند :از یکدیگر گذشت کنید، تا کینه هاى میان شما از بین برود.
****************************************************
در حکایت است که مردی عارفی را دشنام داد، عارف هیچ نگفت و آن ده ترک نمود. مرد را گفتند که دانی چه کس را ناسزا گفتی؟ گفت: ندانم. گفتند : او عارفی بزرگ بود. پس مرد بر زندگی اش بیمناک گشت. در پی اش رفت و روزی دیگر او را یافت. بر پایش افتاد و بخشش طلبید. عارف گفت: “تو که هستی و چه می خواهی؟ طلب عفو از چه روی است؟
مرد گفت: “دیروز تو را دشنام دادم، حال نادم هستم و طلب بخشش دارم.”
عارف گفت: از امروز بگو، من از دیروز هیچ نمی دانم.
*****************************************************
حضرت پیامبر صلى الله علیه وآله فرمودند: خداوند زیباست و زیبایى را دوست دارد، بخشنده است و بخشش را دوست دارد، پاکیزه است و پاکیزگى را دوست دارد.
*****************************************************
حضرت پیامبر صلى الله علیه و آله فرمودند :
هر کس از خطاها درگذرد، خدایش از او درگذرد و هر کس گذشت کند خدا نیز از او گذشت کند.
****************************************************
شخصی در برابر امام سجاد(علیه السلام) ایستاد و سخنانی درشت و ناشایست به او گفت، حضرت سجاد علیه السلام پاسخی نگفت؛ اما پس از رفتن او به هم نشینانش فرمود: شنیدید این شخص چه گفت،من دوست دارم همراه من باشید تا پاسخ مرا هم بشنوید،گفتند: می آییم؛ ولی دوست داشتیم همین جا شما پاسخ می گفتید و اجازه می دادید تا ما نیز تا جواب او را می دادیم.
آنگاه حضرت کفش هایش را پوشید و به راه افتاد و آیه 134 سوره آل عمران را می خواند، که یعنی" فرو برندگان خشم و گذشت کنندگان از مردم و خداوند نیکوکاران را دوست دارد."
راوی می گوید:از این رفتار امام دانستیم که سخن تندی نخواهد گفت. امام زین العابدین علیه السلام تا در خانه شخص آمد و او را ندا داد و فرمود:
بگویید علی بن الحسین است. آن شخص در حالی که شک نداشت علی بن الحسین برای تلافی آمده است،شرارت جویانه بیرون پرید. حضرت سجاد علیه السلام تا او را دید فرمود:
برادرم چند لحظه قبل نزد من آمدی و چنان و چنین گفتی، حال اگر آنچه گفتی در من هست،خدا مرا ببخشد و اگر در من نیست،خدا تو را ببخشد.او پیشانی حضرت را بوسید و گفت: آری سخنانی گفتم که خود شایسته ی آن بودم.
***********************************************
دو دوست با پای پیاده از جاده ای در بیابان عبور می کردند بین راه سر موضوعی اختلاف پیدا کردند و به مشاجره پرداختند یکی از آنها از سر خشم بر چهره دیگری سیلی زد!
دوستی که سیلی خورده بود سخت آزرده شد ولی بدون آن که چیزی بگوید روی شن های بیابان نوشت : امروز بهترین دوست من بر چهره ام سیلی زد . . .
آن دو کنار یکدیگر به راه خود ادامه دادند به یک آبادی رسیدند تصمیم گرفتند قدری آنجا بمانند و کنار برکه آب استراحت کنند ناگهان شخصی که سیلی خورده بود لغزید و در برکه افتاد نزدیک بود غرق شود که دوستش به کمکش شتافت و او را نجات داد بعد از آن که از غرق شدن نجات یافت بر روی صخره ای سنگی این جمله را حک کرد: امروز بهترین دوستم جان مرا نجات داد . . .
دوستش با تعجب از او پرسید: بعد از آن که من با سیلی تو را آزردم تو آن جمله را روی شن های صحرا نوشتی ولی حالا این جمله را روی صخره حک می کنی ؟
دیگری لبخندی زد و گفت: وقتی کسی ما را آزار می دهد باید روی شن های صحرا بنویسیم تا باد های بخشش آن را پاک کنند ولی وقتی کسی محبتی در حق ما می کند باید آن را روی سنگی حک کنیم تا هیچ بادی نتواند آن را از یادها ببرد *********************************************************
حضرت رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند :
هنگامى که بندگان در پیشگاه خدا مى ایستند، آواز دهنده اى ندا دهد: آن کس که مزدش با خداست برخیزد و به بهشت رود. گفته مى شود: چه کسى مزدش با خداست؟ مى گوید: گذشت کنندگان از مردم.
****************************************************
واقعا چقدر ناراحت کننده اس دیدنه حال ِ کسایی که کمر ِ روحشون زیر ِ بار ِ سنگین ِ کینه ها خم شده.
چقدر ناراحت کننده اس دیدنه حال ِ کسایی که اونقدر دلاشون از کینه پُره که حتی یه ذره هم جای ِ محبت و خوشی ندارن.
چقدر ناراحت کننده اس دیدنه حال ِ کسایی که سالهاست زندگیشون تلخه از کینه های ِ کوچیک و بزرگی که شاید هیچ دلیل ِ مهمی هم براش ندارن.
چقدر ناراحت کننده اس دیدنه حال ِ کسایی که هیچ وقت حالشون خوب نیست چون همیشه مریض ِ کینه ها و کدورتها هستن.
****************************************************
(مناجات)
خداوندا، به درگاهت حاجتى آوردهام که قدرت دستیابى به آن را ندارم،و رشته چارهجوئىام در مقابل آن گسسته، ونفس من در نظرم چنین آراسته که آن نیاز را بهکسى اظهار کنم که او خود نیازهایش را به درگاه تو مىآورد، و درخواستهاش از تو بىنیاز نیست، و این لغزشى است از لغزشهاى اشتباهکاران، و درافتادنى است از درافتادنهاى گناهکاران، سپس به یادآورى تو از خواب بىخبرى بیدار شدم، و به توفیق تو از آن لغزش برخاستم، و به یارى تو از درافتادن برگشته و بازپس آمدم، و گفتم: پاک و منزه است پروردگارم، چگونه نیازمندى از نیازمندى طلب نیازکند؟ و چگونه تهیدستى از تهیدستى دیگر گدایى کند، پس اى خداى من ازسر شوق و رغبت آهنگ تو کردم، و از باب اطمینان امید خویش به تو بستم، و دانستم که خواسته من از تو هر چند زیاد باشد در کنار دارائیت بسیار ناچیز است، و چشمداشت فوقالعاده من به بخششت در جنب توانایى تو حقیر است، و دایره بزرگواریت از تقاضاى هیچ کس تنگ نمىشود، و دست عطایت از هر دستى برتر است.
- ۹۹/۰۶/۱۸