گروه فرهنگ و اندیشه رادیو ایران تقدیم میکند
*****************************************
به افق آفتای
***************************************
به نام ِ خدایی که با گوش ِ جان سپردن به ندای ِ او ، بهترین راه ِ سعادت ِ.
*************************************
در دقایقی قرین به بهترین اوقات ِ روز با شما همراه هستیم و از خدای ِ مهربان درخواست میکنیم که مار ُ بی بهره از برکات و رحمت ِ این لحظات قرار نده
************************************
خدایی که همیشه با ما هست و اگه ما هم با او باشیم و گوش به حرف و کلامش ، همه چی بهترینه.
**************************************
صدای ِ خدا ، طنینی ِ که به عمق ِ دل ِ همه آدمها میشینه و کسی نیست که ندای ِ او رُ در جانش احساس نکرده باشه. در این بین تنها نکته مهم و متمایز اینه که بعضیها گوش به این ندای ِ جانبخش میدن و بعضیها از کنارش عبور میکنن که تفاوتش میشه سعادت و خدایی نکرده دور شدن از رحمت ِ الهی که گاهی مرزش به اندازه یه گوش کردنه ساده اس.
گوش دادن به حرفهایی خوب از جنس ِ حرفهای ِ خدا.
********************************
به نظر ِ شما چطور میتونیم گوش به فرمان ِ ندا و کلام ِ الهی باشیم؟
شماره تماس:
شماره پیامک:
**************************************
در نهاد هر انسان نیروئی وجود داره که دانشمندان جدید اون رُ «وجدان اخلاقی نام گذاری کردن . این نیرو به انسانها تکلیف و الهام میکنه یعنی از درون به انسانها فرمان می ده که چنین کاری رُ مثلا بکن و چنان کار رُ انجام نده .
وجدان اخلاقی نیروی باطنی ای بوده که هیچ انسانی به حسب سرشت و خلقت و آفرینش خالی از اون نیست منتها قابل انعطاف بوده و میتونه تحت تأثیر محیط سالم و ناسالم و تربیت صحیح و ناصحیح قرار بگیره و از سایر امیال قوی باطنی و روحی از قبیل شهوت و غضب و سایر تمایلات فطری درونی چه بسا تغییراتی رُ بپذیره.
******************************************
دو صدا همیشه در گوش ما نجوا میکنن ، یکی ، صدای وجدان یا همون روح الهی و دیگری صدای نفس یا ذهن شیطانی
هر کدوم از این صداها پیامها و تبلیغات خاص خودشون رو دارن و پیامدهاشون هم با همدیگه متفاوته . مثلا وقتی که ذهن به شما میگه:
تو از انسانهای دیگه برتری, و شماهم این کلام رو باور میکنی شما تبدیل به یک انسان خود بین متکبر میشی و رفته رفته روح الهی درونت رو بااین باور از بین میبری و تبدیل به یک قطعه سنگ میشی
ولی وقتی که گوش به ندای الهی درونت میدی که میگه:
همه رُ ببخش و شما هم شروع به بخشیدن خودت و دیگران میکنی تازه معنای سبکی و آرامش و رهایی رو تجربه میکنی .
از صبح تا شب ، این دو صدا در وجود ما مشغول تبلیغات هستن و شما با سکوت و آگاهی میتونید فرق این دو تا صدارو متوجه بشید . هر صدایی که تو رو دعوت به عشق و ایمان و صبر و مهربانی میکنه ، صدای وجدان یا همون روح الهیست
و هر صدایی که تورو دعوت به جدایی و تفرقه و غرور و منیت میکنه
صدای نفس یا همون ذهن شیطانیه.
**************************************************
استاد شهید حضرت مرتضی مطهری رحمه ا... علیه ، در همین رابطه میفرمایند: آن کسى که در اخلاق، تکیه اش روى وجدان فطرى انسانى است مى گوید: در درون هر انسانى یک منادى مقدس اخلاق هست که انسان را به کارهاى نیک فرمان مى دهد و از کارهاى زشت باز مى دارد. این ندا که راست بگو و دروغ نگو، این ندا که امانت بورز و خیانت نکن، این ندا که ایثار کن، این ندا که انصاف داشته باش درباره خودت نسبت به دیگران، در درون هرکسى هست؛ فقط وقتى که نداها و غوغاهاى دیگر بلند است، انسان نداى وجدان خودش را نمى شنود.
مثلًا در این فضا که الآن ما هستیم اگر یک نفر واعظ بخواهد کلمات خدا را براى ما بیان کند، چنانچه این جوّ، ساکت و ساکن باشد، ما حرف او را درست مى فهمیم و مى شنویم، اما همین قدر که یک صداى دیگر مثل صداى بلندگوى دیگر یا صداى اتومبیلها هم بلند باشد و یا آن که پهلوى ما نشسته است حرف بزند دیگر نمى توانیم صداى او را بشنویم. براى اینکه یک ندا خوب شنیده بشود باید نداهاى مخالف را خاموش کرد. در دیدن هم اینجور است.
ما به این شرطْ خوب مى بینیم که گردى، غبارى، دودى در کار نباشد، و الّا هر مقدار هم چشم ما بینا باشد اگر گرد و غبار زیاد شد اشیاء را درست نمى بینیم. در واقع ما مى بینیم ولى گرد و غبار نمى گذارد. براى اینکه ببینیم باید گرد و غبار را فرو بنشانیم. به قول سعدى:
حقیقت، سرایى است آراسته هوا و هوس گرد برخاسته
نبینى که هرجا که برخاست گرد نبیند نظر گرچه بیناست مرد
تو را تا دهن باشد از حرص، باز نیاید به گوش دل از غیب، راز
************************************************
در همین رابطه میشه گفت که ، . قرآن مجید به نفس سرزنشگر سوگند یاد کرده و در احادیث اسلامی از اون به عنوان واعظ درونی یاد شده. حافظ با توجه به این نکته می گوید:
در اندرون من خسته دل ندانم کیست
که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
البته باید به این نکته توجه داشت که قدرت دعوت وجدان و پایه مقاومت اون در مقابل طوفانهای نفسانی و منافع شخصی بسیار محدوده و تکرار عمل زشت، دید وجدان رُ کور می کنه و تشخیص او رُ دگرگون میکنه. گاهی کارهای خلاف و زشت، موجّه جلوه می کنه و کار به جایی می رسه که انسان از کار خلاف، کوچکترین احساس ناراحتی نمیکنه و چه بسا انسان از کشتن جگر گوشه خودش هم لذت می بره، چنان که قرآن مجید می فرماید: بر بسیاری از افراد مشرک کشتن فرزندان، زیبا جلوه می نمود.
**********************************************
در قرآن کریم در مورد این که انسان هامجهز به یک سلسله از الهامات فطری هستند، آیاتی بیان شده و در روایات و احادیث معتبر هم به این نکته تاکید شده است.
از جمله هنگامی که آیه مبارکه « یکدیگر را بر نیکی و پارسائی یاری دهید و همدیگر را برگناه و دشمنی کمک ننمائید، بر پیامبر گرامی اسلام(ص) نازل شد مردی به نام «وابصه » خدمت رسول اکرم(ص) آمده گفت: ای رسول خدا سؤالی دارم حضرت فرمود: من بگویم سوال تو چیست؟ گفت :بفرمائید.
انسان وقتی دارای وجدان اخلاقی پاک و سالم خواهد بود که از همان اول به دستورات آن توجه نماید و برخلاف فرامین آن رفتار نکند وگرنه بعد از مدتی آن را از دست خواهد داد و عملا شخص بی وجدان خواهد شد
فرمود: آمدهای از معنای بر و تقوا و هم از معنای اثم و عدوان سوال کنی. گفت:
آری میخواهم معانی اینها را بدانم. در متن روایت این گونه وارد است که پیامبرانگشتان خود را بر سینه وابصه زده سه مرتبه فرمود:: این سوال و استفتاء را از قلب خود بکن یعنی خدا این شناخت را به صورت الهام به قلب هر بشری قرار داده است.
درباطن انسانها نیروئی ست که برخی از افعال رُ خوب میدونه و برخی رُ بد و به خوبها فرمان میده و از بدیها نهی میکنه .
*****************************************************
(مناجات)
الهی! دیده ده که جز تماشای ربوبیت نه بیند و دلی ده که غیر از مهر عبودیت تو.
الهی! پایی ده که با آن کوی مهر تو پوییم و زبانی ده که با آن شکر آلای تو گوییم.
الهی! در آتش حسرت آویختیم چون پروانه در چراغ، نه جان رنج دیده نه دل آلم داغ.
الهی! در سر آب دارم، در دل آتش، در باطن ناز دارم، در باطن خواهش در دریایی نشستم که آن را اکران نیست، به جان من دردیست که آن را درمان نیست. دیده من بر چیزی آید که وصف آن به زبان نیست.
الهی! ای کریمی که بخشنده عطایی و ای حکیمی که پوشنده خطایی و ای احدی که در ذات و صفات بی همتایی و ای خالقی که راهنمایی و ای قادری که خدایی را سزایی، به ذات لایزال خود و به صفات با کمال خود و به عزت جلال خود و به عظمت جمال خود که جان ما را صافی خود ده، دل ما را هوای خود ده، چشم ما را ضیاء خود ده و ما را آن ده که آن به.
- ۹۶/۰۴/۰۳