برنامه
سالها قیل
خانهء ما جایی در آسمان بود
جایی در همسایگی ِ خدا
که همه چیز به قراری خوش و آرام میگذشت
همه چیز خوب یود
تا آن وقتی ... که وسوسه ها متولد شدند
و در
یکی از این وسوسه ها
انسان
اسیر شد
بهشت جای ِ انسانهای ِ اسیر نبود
و ما
به تاوان ِ آن که اسیر ِ شیطان شدیم
به هبوط رسیدیم
هبوطی دردناک
که سقوطی عظیم
از آسمان به زمین بود
روزهای ی اول دنیا جای ی سختی بود
سخت چون
دیگر خدا در همسایگی مان نبود
و بار ِ دلتنگی آزارمان میداد
حسرت
غصه
و اشکهایی که تمام نمیشدند
حال ِ هر روزمان بود
خدا
حالمان را که دید به مهری بنده نوازانه گفت: "میتوانید به آسمان برگردید"
بهت زده بودیم از فرط ِ اشتیاق که ادامه داد
" میتوانید برگردید اما این بار شرطی دارد"
منتظر
همه وجودمان گوش شد
خدا گفت " میتوانید به آسمان برگردید
اما
به شرط ِ اطاعت و بندگی"
*********************************
به نام ِ خدایی که در بنده نوازی
خدایی بی همتاست
و
سلام
*********************************
امروز به مرور ِ صفحاتی قدیمی از زندگی مان میرویم
به روزهایی که اول ِ هبوط بود
و
به قول و قراری که با خدا گذاشتیم
به قول و قراری که تنها شرط ِ بازگشت ِ ما به آسمان است
*********************************
دلیل ِ تبعید ِ ما به دنیا
فقط نافرمانی در یک حقیقت بود
نافرمانی در
اطاعت و بندگی ِ خدا
و حالا
تنها راه
برای ِ تجربه دوبارهء اون زندگیه آسمونی
اینه که
به نقطه اول برگردیم
اشتباهمونو پاک کنیم و دوباره و از آغاز بنویسیم
بنویسم که خدا
از ما هیچ نمیخواست
و هیچ نمیخواهد
جز بندگی
بندگی نه برای ِ آن که نیاز مند ِ اطاعت ِ ماست
نه
برای ِ این که
سعادت ِ ما تنها و تنها
در
گروی ِ بندگی ست
*********************************
خیلیا فکر میکنن که بندگی کردن آسونه
اونا فکر میکنن که همین نمازهای ِ هر روزه
و کارهای ِ کوچیک و بزرگی که انجام میدیم
یعنی بندگی
اما
اما باید گفت که ظاهر ِ اعمال شرط ِ لازم ِ
و کافی نیست
که کمال ِ بندگی
در
صدق ِ دلهامونه
در این که با همه وجود به خدا ارادتی صادقانه داشته باشیم
ارادتی که در اعمال و کارهای ِ ما
خودشو
خیلی راحت نشون بده
بندگی کردن سخت نیست
به شرط ِ این که
دل ِ ما با خدا
ساده و بی ریا باشه
*********************************
بعضیا با خودشون فکر میکنن که این دو رکعت نماز و یه ماه روزه یعنی اوج ِ بندگی
و بلافاصله از خدا در ازای ِ بندگیشون مطالبه اجابت ِ حاجت هاشونو میکنن
و اگه یه وقت تاخیری در اجابت اتفاق بیفته
طلبکارانه
ناراحت میشن
از این که چرا
در جواب ِ بندگیه اونها
اونچنان که باید عمل نکرده
من
حرف ِ دیگه ای نمیزنم
فقط از شما درخواست میکنم
که برای ِ یه لحظه هم که شده
به مرام و معرفت ِ این آدما فکر کنین
به این فکر کنین که واقعا درباره یه هچین آدمایی چطور میشه حرف زد
به این فکر کنین که واقعا بندگی یعنی چی؟؟؟
و این که آیا با همه این اوصاف خدا
در برابره یه همچین کسایی صبوری نکرده و نمیکنه؟؟؟؟؟؟؟!!!!!
*********************************
بندگی هیچ وقت یه معمله نبوده و نیست
بندگی و اطاعت ی ما دربرابره خدا
یه وظیفه اس
یه وظیفه که در بهترین حالت هم
باز هم
ما رو در موضع ِ شرمندگیه خدا قرار میده
چون
چون این اطاعن ناچیز ِ ما در برابره دنیا ی لطف و عنایت ی خدا
حقیقتا
هیچ و ناچیز ِ
*********************************
بندگی یعنی تسلیم ِ صرف
یعنی اطاعتی بی چون و چرا
یعنی
چشم گفتنی عاشقانه و با معرفت
که اگر دنبال ِ دلیل و اما و اگر
بریا ی اطاعت از خداباشیم
دیگه
نه قصه ای از ارادت و عشق
که قراری منطقی
بین ِ ما و خدا شکل میگیره
قراری که اشتباه نیست
اما
به شیرینیه اطاعت ِ محض از خدا نمیرسه
به شیرینیه اطاعتی که
خدا هم اونو بیشتر دوست داره
*********************************
خدا دوست داره که بنده هاش با عزت باشن
دوست داره همیشه سرشونو بالا بگیرن
و پیش ِ کسی سر خَم نکنن
فقط یه جاست که ما اجازه داریم
به خشوع و فروتنی
سر به بندگی و تسلیم پایین بندازیم
اون هم فقط در برابره خداست
بندگی و تسلیمی که ما رو بزرگ میکنه
و در برابره دیگران بهمون عزت و عظمت میده
*********************************
حرفی که میخوام بگم
حرف ِ من نیست
حقیقتیه که تاریخ ِ زندگیه ما آدمها درستیش رُ اثبات میکنه
حقیقتی به این قرار که
بزرگترین آدمهای ِ خوب ِ دنیا
کسایی بودن
که در برابره خدا خودشونو کمترین و ناچیزترین میدونستن
کسایی که خدا به حرمت ِ بندگیهای ِ صادقانه شون
اونها رُ در نظر ِ دیگران بزرگ کرد
*********************************
برای ِ رسیدنه به بهترین ها
در دنیا و آخرت
فقط یه کار باید کرد
اون هم اطاعت و بندگی ِ خداست
همین
*********************************
با تمام ِ دل آرزو میکنم
که با خدا روزهایی خوب رو تجربه کنید
*********************************
تا فردا کمی قبل از حالا
خداحافظ
*********************************
- ۹۵/۰۳/۱۷