رادیو بدون شایعه

بایگانی
  • ۰
  • ۰

راه شب

 

به نام ِ خدا و سلام

*************************************************

دیگه یواش یواش بوی ِ بهار داره میاد و زمستون حسابی بی رنگ و رو شده

*************************************************

اسم بهارم که میاد .. هممون یاد ِ طبیعت و درخت و شکوفه و صدای ِ پرنده ها میافتیم

یاد ِ چیزایی که شاید تا چند وقته دیگه هیچ تصویر ِ واقعی ای ازشون نداشته باشیم

***********************************************

اینایی که میگم ... تعارف نیست یه واقعیت ِ که اگه امروز بهش دقیق نشیم و دنبال ِ راه چاره اش نباشیم ... فردا دیگه خیلی دیره

**************************************************  

به نظر ِ شما مهم ترین کاری که ما برای ِ محیط ِ زیستمون باید انجام بدیم چیه و چه جوری میتونیم نسبت ِ به محیط ِ زندگیمون بی تفاوت نباشیم ؟؟؟؟

شماره تماس:

شماره پیامک:

*************************************************

(داستان)

دیروز با امید ... پسرم رفتیم خونه آقاجون اینا ... قرار بود ببرمش بیرون واسه خرید ِ عید ..... بعد از ظهر رفتم سراغش دیدم کله اش تو دفترش ِ .. گفتم چیکار داری میکنی .. مگه قرار نیست بریم بیرون .. گفت : دارم انشای ِ فردامو مینویسم .. درباره محیط ِ زیست .....

بهش گفتم : پس زود تمومش کن که بریم

نیم ساعت ِ بعد حاضر و آماده جلوم وایساده بود ... اقاجونم حاضر شده بود تا به قولش .. بریم یه خرید ِ مردونه

به امید گفتم : انشات ُ نوشتی سرش ُ تکون داد که :بله ولی هنوز پاکنویسش نکردم

سر ِ خیابون ِ آقاجون اینا سوار ِ اتوبوس شدیم .... منو و آقاجون کنار ِ هم نشستیم و امید ، کنار ِ یه آقای ِ دیگه که داشت سیگار میکشید .... امید نگام کرد و گفت : بابا من دارم خفه میشم

آقاجون نگاهی به اون آقا کرد و گفت : ببخشید میشه سیگارتونو خاموش کنین

مرد گفت : ای آقا .... شما این همه دود ِ ماشین ُ نمیبینی ..... دود ِ این سیگار ِ ما رُ دیدی که واسه  رفع ِ خستگی میکشیم

امید نگاهی به اون آقا کرد و گفت : همین یه سیگارم محیط ِ زیست ُ خراب میکنه

اون مرد نگاهی بهش کرد و با پوزخند گفت : حالا شما یکی ، خیلی نگران محیط ِ زیست نباش ....

اومدم چیزی بگم که اقاجون دستمو و گرفت و به اون آقا گفت : آدم حرف ِ درست ُ از یه بچه هم که میشنوه گوش میکنه ... از ما که گذشته این طبیعت و محیط ِ زیست مال ِ بچه منو شماست

اون مرد اومد چیزی بگه ما توی ِ ایستگاه پیاده شدیم

چند قدم جلوتر یه بستنی فروش ِ دوره گرد داشت بستنی میفروخت وخیلیا ازش میخریدن .... نوش ِ جونشون اما گرفتاریش اینجا بود که تا شعاع ِ چند متری .. آشغال و چوب ِ بستنی پیاده رو رُ پر کرده بود

امید که معلوم بود انشای ِ محیط زیستش حسابی روش اثر گذاشته .. به سمت ِ یه بچه هم سن و سال ِ خودش رفت و بهش گفت : چوب ِ بستنیت ُ ننداز رو زمین ..... و هنوز حرفش تموم نشده بود که مادر ِ اون بچه گفت : حالا تو نیم وجبی!! میخواهی به ماآموزش بدی،حتماًتوقع داری تاخونه چوب وکاغذبستنی ها دستمون باشه!!

خلاصه .... انگار نمیشد .... نمیشد که راحت بگذریم و خرید کنیم ..... و انقدر این مسائل تکرار شد که امید گفت : بریم خونه .... اعصابش حسابی به هم ریخته بود

تا برسیم ساعت نزدیک نه ُ شده بود

عزیز سفره رُ پهن کرده بود و منتظر ِ ما بود .... تااومدم برم سمت ِ غذا خانمم با ظرف ِ زباله به استقبالم اومد و گفت : میشه اینوبذاری بیرون ...

خیلی خسته بود و دلم میخواست بگم بعد از شام

اما تا نگاهمم به امید افتاد منصرف شدم و ظرف ِ زباله رُ بردم بیرون

وقتی برگشتم امید سر ِ سفره نبود صداش زدم .. گفت .. میخوام انشامو تموم کنم .. اخه من خیلی چیزا نوشته بودم که امروز فهمیدم اصلا رعایت نمیشه .. خیلی چیزا که بایدعوضش کنم

راستش با این حرف ِ امید حسابی رفتم تو فکر

تو فکر ِ این که اگه حساب ِ حرف زدنه درباره محیط ِ زیست باشه ماها همه خیلی خوب حرف میزنیم اما توی ِ کار و عمل .... اونقدرها خوب نیستیم

تو فکر ِ این که مهم ترین کاری که ما برای ِ محیط ِ زیستمون باید انجام بدیم چیه و چه جوری میتونیم نسبت ِ به محیط ِ زندگیمون بی تفاوت نباشیم ؟؟؟؟

شماره تماس:

شماره پیامک:

****************************************************

میدونین درخت یکی از اون چیزایی ِ که بیشتر از هر چیزی به طبیعت و محیط زیست ربط پیدا میکنه

چند وقته پیش توی ِ یه پارک دیدم یه تالبو جلوی ِ یه درخت گذاشتن

یه تالبو که روش نوشته بود  

من به تنهایی 22 کیلوگرم گاز دی اکسید کربن رُ در یکسال جذب میکنم؛ تنهایی و

همه اون چیزی که از شما می خوام اینه که :

اجازه بدید زنده بمونم

دوستدار شما  درخت

**********************************************

بعضیا فکر میکنن توی ِ قصه محیط ِ زیست هیچ سهمی ندارن

یعنی فکر میکنن که وظیفه دیگرانه که حواسشون به محیط ِ زیست باشه

اما حقیقت اینه که این زمین مال ِ همه ماست

و هر کسی که پاش ُ روش میذاره و توی ِ هواش نفس میکشه باید مراقبش باشه

" نجات دادنه زمین یه مساله تشریفاتی نیست

چون اگر طبیعت از این همه آلودگی نجات پیدا نکنه

ما هم نجات پیدا نمیکنیم

قدم های ِ کوچیک ِ هر کدوم از ما با هم جمع میشه و میشه یه کار ِ بزرگ

چه بخوایم و چه نخوایم باید باور کنیم که حال ِ زمین ِ پیر ِ ما زیاد خوش نیست و برای ِ خوب شدنش باید همین امروز دست به کار بشیم

چون فردا خیلی دیر ِ

خیلی دیر

*************************************************************

قصه ما آدما با طبیعت قصه عجیبیه

قصه ای که وقتی توش دقیق میشیم

از کارهای ِ خودمون حیرت میکنیم

همه ماها دوست داریم توی ِ طبیعت باشیم و یه جزیی از طبیعت ، اونقدر که از بودنه با طبیعت لذت میبریم

اما عجیب اینجاست که خود ِ ما از مهم ترین نابودگردهای ِ طبیعت هستیم

ما طبیعت رُ نابود میکنیم و به جاش محیطهای ِ مصنوعی و نازیبا میسازیم

برای ِ خودمون شهری علم میکنیم و اون وقت توی ِ این شهر ِ مصنوعی پارک و دریاچه و بیشه های ِ مصنوعی و باغ وحش میسازیم

تا وقتی که از زندگی ِ ماشینی خسته شدیم به همین دست ساخته های ِ مثلا نماد ِ طبیعت پناه ببریم و آرامش بگیریم

به نظر ِ شما ما خودمونو فریب نمیدیم؟؟؟!!!!!

************************************************************

برای تهیه یک تُن کاغذ 15 اصله درخت نابود میشود

15 درختی که مطمئنن بیش از 15 سال زمان صرف رشد و بزرگ شدنش شده

******************************************************

دوستی سالها قبل میگفت: شاید فردا هوایی برای ِ نفس کشیدن و زمینی برای ِ زندگی نداشته باشیم

من خندیدم چون حرفش به نظرم شوخی میرسید

اما حالا اصلا بعید نمیدونم که تا مدتی بعد

هوایی برای ِ نفس کشیدن و زمینی برای ِ زندگی نداشته باشیم

*******************************************************

این روزا یکی از اتفاقهای ِ خوبی که بخصوص بین ِ جوونها داره میافته اینه که

خیلی از اونا وقتی تصمیم به انجام ِ یه کار ِ گروهی ِ خوب و خداپسندانه میگیرن

میزنن به دل ِ کوه و طبیعت  و وقت و ساعت ِ تعطیلشون رُ صرف ِ تمیزی ِ کوه و رودخونه و جنگل میکنن

کاری که شاید به نظر سخت و حتی بی دلیل بیاد

چون مطمئنن اونها نمیتونن همه آلودگیها رُ پاک کنن

اما ... اما برداشتنه یه قدم ِ کوچیک هم حال ِ آدم ُ بهتر میکنه

حال ِ خوبی که هم اشتیاق ِ آدم ُ به تکرار ِ اون کار بیشتر میکنه و

هم میتونه باعث ِ اشتیاق ِ دیگران هم بشه

*********************************************************

خیلی از ماها به اسم ِ داشتنه یه زندگی ِ بهتر و شادتر

محیط ِ زیستمون رُ خراب میکنیم

خیلی از ماها به هوای ِ داشتنه یه خونه امروزی تر، یه عالمه درخت و گل رُ از بین میبریم  

خیلی از ماها به اسم ِ تفریح و رفع ِ خستگی ، بهترین طبیعت ِ جنگل رُ خراب میکنیم و ویلای ِ شخصی میسازیم

خیلی از ما به اسم ِ نگهداری از حیوانات اونها ر ُ از طبیعتشون دور میکنیم و خونه شون رُ برای ِ همیشه قفس میکنیم

خیلی از ماها واقعا نمیدونیم که از زندگی چی میخوایم  و چی رُ به قیمت ِ چی بدست میاریم

خیلی از ما گنج های ِ زندگیمونو میدیم  و به جاش رنج میگیریم

درست مثل ِ قصه ِ محیط ِ زیست که ازش میگذریم برای ِ زندگی

************************************************************

به نظر ِ شما میشه با اصل ِ طبیعت و زندگی جنگید و خوب زندگی کرد؟؟؟

راستی حواسمون به این هست که توی ِ قصه طبیعت رضایت ِ خدا کجاست؟؟؟

*******************************************************

اونایی که براحتی از طبیعت میگذرن و زیر ِ پا میذارنش میتونن جواب ِ بچه های ِ فردارُ بِدن ؟؟؟؟؟

بچه هایی که هوایی پاک

زمینی سبز

درختانی سر به آسمون کشیده

گلهایی تماشایی حقشون بوده و ما ازشون دریغ کردیم

*******************************************************  

درخت ، در تهاجم پاییز هرچه را که از دست بدهد ، روح زندگی را برای خودش نگه می دارد ...

درخت بکارید و با دیدنش در هر پاییز و بهار ، مانند درخت بودن را تمرین کنید ...

*************************************************************

(برای شهدا)

جایی در این دیار

آسمان

به تلاقی با زمین میرسد

 

جایی

که در آن

کسانی آرام گرفته اند

که

به عهدی دیرین

وفادار بوده اند

 

به عهدی که سالها قبل از امروز

با مردم سرزمینشان بسته اند

 

عهدی

که

آرامششان آرامش مردم

و بی قراریشان

بی قراریه این مردم باشد

 

آنها

به بهای جان

بر وفای به این عهد

ماندند

و

وطن

تا همیشه

به یاد

آنها

وفادار است

***********************************************************

(برای حضرت امام رضا علیه السلام)

ما گاهی خسته میشویم

خسته از قدم هایمان در راهی که راه ی زندگیست

 

ما گاهی بیراهه میرویم

بیراهه در راهی که راه ِ زندگیست

 

ما گاهی فراموش میکنیم

فراموش که اینجا گذرگاه ِ موقت ِ زندگیست

 

شاید برای ِ همین است که گاهی دستهایمان حلق میشود در ضریح ِ مقدس ِ تو

که آستانت آسمان است و به یادمان می آورد

که ما مسافر ِ آسمانیم و برای ِ زندگی در آسمان آمده ایم

 

سلام ِ ما به تو

سلام ِ کسی ست که دوست دارد با یاد ِ تو همیشه آسمانی زندگی کند

 

سلام برتو ای راضی به رضای ِ خدا

ای

علی بن موسی الرضا

*********************************************

(برای حضرت مهدی عج ا... تعالی فرجه الشریف)

به ما گفته اند و ما در گذر ِ زمانها

حالا باوری از جنس ِ ایمان داریم

باور به ان که آن زندگی ِ راستین تنها در روزگار ِ با تو بودن است که محقق میشود

در روزگاری که غیبتت به آخر رسیده است و تو میآیی

می آیی و آهسته اهسته آشنایمان میکنی

با راه و رسم ی زندگی ای که خدا آن را دوست دارد

***************************************************

(خداحافظی)

 برای آخر حرفی نیست

جز امید این که بیشتر از اونچه که هست .. هوای ِ محیط ِ زیستمونو داشته باشیم چون هوای ِ محیط زیست ربط ِ عجیبی به به حال و هوای ِ زندگیهای ِ ما داره

تا قراری دوباره خداحافظ

**************************************************************

 

 


  • ۹۴/۱۲/۰۸
  • رادیو بدون شایعه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی