راه شب
وقتی با نام ِ خدا شروع میکنی
همه چی، خیلی بهتر از اونی که باید پیش میره
پس به نام ِ خدایی که به هر گوشه از زندگیم که نگاه میکنم
نامی از نام های ِ اون بر زبون ِ دلم تکرار میشه
خدایی که راضی ِ و
خیلی زود هم از بنده هاش راضی میشه
*******************************************
با عرض ِ ارادت و صمیمیت ... سلام
*****************************************
با یه راه ِ شب ِ خاطره انگیز ِ دیگه ... مهمون ِ شب ِ پاییزی ِ شما هستیم
*****************************************
مهمون .. وقت و اوقاتی که انشاءا... به کام ِ همتون خوش و شیرین باشه
*******************************************
نمیدونم شما مثل ِ من باور دارین که این حال ِ خوب ِ زندگی ... قبل از هر کسی ... دست ِ خود ِ ماست ؟
*****************************************
این که بدونیم توی ِ زندگی به چی باید بها داد و از کنار ِ چه چیزایی باید آسون گذشت؟؟؟؟
****************************************
این که دلامون کجاها باید بی قرار باشه و کجاها آروم؟؟؟؟
**************************************
این که حرص و جوش ِ چی رُ بخوریم و چی واسمون بی اهمیت باشه؟؟؟
***************************************
این که راضی باشیم به زندگی و روزی ای که خدا توی ِ دستمون میذاره
*****************************************
این که خودمونو و زندگیمونو با هیشکی مقایسه نکنیم و باور داشته باشیم که خدا ما رُ همین جوری که هستیم دوست داره ...
ولی .....
ولی با همه این حرفا بعضیامون نمیتونیم اینجوری باشیم
و یه وقتایی فکر میکنیم و کلافه میشیم از این که هر چی میدوییم بازم به چیزایی که میخوایم نمیرسیم
*********************************
تازه بدترش اینه که فکر میکنیم اوضاع ِ بقیه خیلی از ماها بهتره و هی حرص میخوریم که چرا ما مثل ِ اونا نیستیم
*********************************
فکر میکنین آخرِ این حرفا کجاست
************************************
آخرش دور از جون ِ شما سکته و بیمارستانه
آخرش یه زندگی ِ پرتنش ِ که همش حسرت ِ
آخرش دعواو و جر و بحث های ِ الکی ِ
آخرش کدورت و دلخوری ِ
آخرش لذت نبردنه از داشته ها و طعم ِ تلخ ِ حسرت ِ
*************************************
واقعا .. میارزه ؟؟؟؟
میارزه که آدم یه عمر اینجوری زندگی کنه
***************************************
مگه راضی بودن به اون چیزایی که داریم، کم یا زیاد
و داشتنه یه دل ِ خوش چه اشکالی داره که انقدر با حرص و دوییدن
دنبال ِ این در و اون در زدنیم
****************************************
بابا مگه ماها چقدر قراره زندگی کنیم که نصفش هم توی ِ این دست و پا زدنها باشه
*************************************
شما چی فکر میکنین؟؟؟
به نظر ِشما چی کار کنیم که به زندگیهامون همین جوری که هست راضی بشیم و کیفش ُ ببریم؟؟
شماره تماس:
شماره پیامک:
*****************************************
(داستان)
جای ِ شما خالی .... ما هممون دیشب شام خونه آقاجون اینا بودیم و بعد از صرف ِ یه چایی ِ دلچسب .. آقاجون از امیر داداشم که یه کم تو خودش بود پرسید .....: چی شده بابا جون ساکتی؟
و امیرم که انگار منتظر ِ این سوال بود با دلخوری گفت : آخه واقعا میشه؟؟؟
آقاجون گفت : چی میشه ؟؟؟
امیر گفت : مگه میشه آدم ببینه که همسایه ش هر روز با ماشین ِ شخصیش میره سر ِ کار ُ و اون وقت از با اتوبوس رفتن راضی باشه
هنوز حرف ِ امیر تموم نشده بود که آبجیم گفت : واقعا مگه میشه .... مثلا من چه جوری ببینم که بچه همکارم دانشگاه میره و راضی باشم به این که بچه من هنر ِ نقاشی داره
تو حرف ِ آبجیم ... شوهرش گفت : واقعا چه جوری بعضیا میگن که راضی به چیزایی که دارین باشین .. مثلا من چه جوری راضی بشم به یه خونه اجاره ای وقتی داداشم توی ِ یه خونه ویلایی زندگی میکنه
عزیزجون که تا اون موقع ساکت بود گفت : اصلا شماها چرا خودتونو با بقیه مقایسه میکنین، اونم وقتی که خیلی چیزارُ از بقیه نمیدونین
آبجیم گفت : آخه دونستن نمیخواد عزیز .. همه چی معلومه
آقاجون اما نگاهی به آبجیم کرد و گفت : نه نشد دیگه ... اولا که ماها هیچ کدوم همه چی رُ درباره همدیگه نمیدونیم بعدشم اگه قراره درباره چیزی نظر بدیم و حرفی بزنیم باید همه جانبه به قصه نگاه کنیم ، شاید اونی که ماشین و خونه خوب داره... زحمتش ُ کشیده و اگه تو هنوز مستاجری ... از کوتاهی ِ خودت بوده
آبجیم گفت : نخیر آقاجون همیشه ام این طور نیست
آقاجون گفت : بودن و نبودنش مهم نیست ..... اصل و اساسش اینه که این نارضایتیهای ِ ما از همین مقایسه هاست
چون آدم وقتی از اونی که هست و از اون چیزایی که داره راضی نباشه شروع میکنه به مقایسه کردن و معمولا هم روی ِ یه حساب ِ لجبازی خودش ُ با کسایی مقایسه میکنه که از خودش خیلی خیلی بالاتره
آقاجون گفت : توی ِ زندگی حال ِ خوب ِ ادم خیلی مهمه و واسه این حال ِ خوب اگه همیشه خودت ُ با کسایی که شرایطشون از تو پایین تره مقایسه کنی ، از همه چی راضی میشی
یادش بخیر یه رفیق ِ عزیزی داشتم که میگفت : همه خوشبختی ِ زندگی ِ آدم یعنی رضایت از خود ِ زندگی
که متاسفانه خیلیا به شیرینی ِ این خوشبختی نمیرسن
یه نرسیدنی که مقصرش خودشونن و بس
شما چی فکر میکنین؟؟؟
به نظر ِشما چی کار کنیم که به زندگیهامون همین جوری که هست راضی بشیم و کیفش ُ ببریم؟؟
شماره تماس:
شماره پیامک:
************************************************
میدونم که حرفایی که میخوام بزنم واسه خیلیاتون از اساس پذیرفتنی نیست
میدونین چرا
چون سبک و سیاق ِ زندگیای ِ ما عوض شده
اونم یه عوض شدنی که به سمت ِ بهتر شدن نبوده
یعنی شاید به ظاهر بوده اما در باطن نه
ماها سعی کردیم توی ِ زندگیامون یه تغییرایی بدیم که همچین دست و بالمون بازتر بشه و راحت تر باشیم
اما یادمون رفت که اولش راحت بودن ُ و این زندگی ِ بهتر ُ واسه خودمون معنیش کنیم
این شد که شروع کردیم به دوییدن چون یکی اشتباهی بهمون گفت که هر چی بیشتر بدویی بیشتر هم گیرت میاد
ما شروع کردیم به دوییدن و فکر کردیم که هر چی بیشتر داشته باشیم خودمونو و زن و بچه مون از زندگی راضی تریم
حالا یه جوری شده که هم باباها میرن سر ِ کار هم مادرها
یه جوری که جدید ترین اثاث و ماشین و وسایل توی ِ خونه هممون هست
یه جوری شده که محال ِ با یه دست لباس توی ِ دو تا مهمونی دیده بشیم
یه جوری شده که دیگه توی ِ پارکینگ ِ خونه ها حداقل دو تا ماشین هست
اما .... اما یکی نیست بگه
با همه اینا چرا بازم بازار گله و شکایت ِ به خدا گرمه
بازار با عرض ِ پوزش غر زدنها و راضی نبودنها
بازار ِ این که همش فکر میکنیم بقیه از ما بهترن
و یه سر ِ راحت روی ِ بالش نمیتونیم بذاریم
خداییش مقصر ِ این بی قراریها و تنش ها کیه؟؟؟
و کِی و کجا ... دلهای ِ آروم و آرامش کیمیامون پر زد و رفت
*******************************************
تا صبح هم حرف بزنیم فایده نداره
تا یکی بلد نباشه که با حداقل هاش هم راضی و خوشحال باشه
ثروتش قد ِ کوه هم که بشه ناراضی ِ
*****************************************
میگن هر نارضایتی ای ... یه کوچولو ضربان ِ قلبِ آدم ُ نامرتب میکنه
میگن حرص ِ جوش ِ این که چرا بقیه دارن و ما نداریم ... اوضاع ِ ریه آدم ُ داغون میکنه
میگن غصه خوردنه این که ما از بقیه کمتریم .... گردش ِ خون ِ آدمُ به هم میزنه
میگن دوییدنهای ِ وقت و بی وقت واسه زندگی .... استخوون درد و ورم ِ مفاصل میاره
میگن غر زدن و گله شکایت پوستمونو چروک میکنه
گفتنیها زیاده اما من تعجبم از اونایی که چطور با نارضایتیِ از زندگی جسم و روح و روان ِ خودشونو داغون میکنن
************************************************
(یعنی چی)
واقعا یعنی چی که نداشتنه ماشین ِ مدل بالایی که سوئیچش ُ بدین دستِ بچه هاتون شده شده نارضایتی از زندگی
یعنی چی که ویلا نداشتنه توی ِ یه جای ِ خوش آب و هوا که تعطیلات با اهل و عیال سری بهش بزنین ، شده نارضایتی
یعنی چی که دانشگاه نرفتن ِ بچه تون شده نارضایتی ِ شما از زندگی
یعنی چی که خاستگار ِ پولدار نداشتنه دخترتون یعنی نارضایتی ِ شما از زندگی
شما فکر میکنین اون کسی که پدر و مادر نداره حاضره چند تا ماشین ِ مدل بالا بده و یه ساعت کنار ِ پدر و مادرش باشه
شما فکر میکنین داشتنه یه سقف ِ بالای ِ سر ... آرزوی ِ چند نفر توی ِ دنیاست
شما فکر میکنین یه کسی که یه دختر ِ مریض داره حاضره چند تا خاستگارِ پولدار ُ رد کنه اما بچه اش سلامت باشه
تروخدا یه کم بیشتر به اون چیزایی که داریم و چیزایی که آرزوش ُ داریم فکر کنیم
رویا و آرزو داشتن اشکالی نداره
اما خدا نکنه که این آرزو .... رنگ ِ رضایت ِ در زندگیهامونو کمرنگ کنه
***********************************************
داشتنه احساس ِ رضایت در زندگی .... یه درس ِ مهم ِ که اگه بلد نیستیم باید یادش بگیریم
چون تا بلد نباشیم نمیتونیم به بچه هامون یادش بدیم
و این یعنی
نه خودمون چیزی از زندگی میفهمیم و نه بچه هامون
***************************************************
به نظر ِ شما چرا یه بچه ای ممکنه با یه خودکار هم خوشحال بشه اما یه بچه دیگه به یه کارتن خودکار هم حسی بهش دست نده
چرا یه خانمی ممکنه با یه شاخه گل و حتی یه روسری که هدیه همسرش ِ خوشحال بشه اما یه خانم ِ دیگه با یه سرویس ِ طلا هم شاکی باشه
چرا یه کسی با داشتنه یه ماشین ِ دست ِ دوم ِ تمیز هم خوشحال ِ اما یکی دیگه پشت ِ فرمون ِ یه ماشین ِ مدل بالا هم لب و لوچه اش آویزونه
چرا یه کسی با خریدنه یه کیلو حلیم و سر سفره افطار بردن شاد میشه اما اون یکی یه فروشگاه ِ مواد غذایی هم سر ِ سفره ش باشه بازم گله داره
واقعا ....... جای ِ چی توی ِ زندگی ِ ماها خالیِ که انقدر یه جاهایی ناشکریم
از ته ِ دلم دعا میکنم که رضایت و قدردانی و شاکر بودن دوباره به زندگیهای ِ ما برگرده
اینجوری شاید بازم طعم ِ خوشبختی رُ احساس کنیم
*********************************************************
(حضرت امام رضاع)
وقتی نام ِ تو می آید ... من دستهای ِ خالی خود را میبینم و مهربانی ِ تو را که نهایتی ندارد
وقتی نام ِ تو می آید .. من .. کوچکی ِِ خودم را میبینم و بزرگی تو را که در اوجی اعلاست
وقتی نام ِ تو می آید .. من کسانی را میبینم که در طریق ِ مهر از من جلوترند
و قدم های ِ من هیچ وقت به آنها نمیرسد
اما .. اما تو بگو .....
وقتی آهوهای ِ گریز پای ِ صحرا هم از محبت ِ تو بی نصیب نمیمانند
میشود که سهم ِ من از محبت ِ تو هیچ باشد ؟؟!!!
نه ...... به مهربانی ِ تو قسم که نمیشود ....
پس سلام ِ من بر تو که میدانم بی جواب نیست و آغاز ِ باران ِ محبت ِ توست
*****************************************
(برای ِ حضرت مهدی عج)
رسم ِ ما با تو ..از ازل رسم ِ محبت بوده است
رسم ِ محبت ِ معشوقی که عاشقانی بسیار دارد و به محک ِ این عشق .. سهمشان هجران شده است
هجران ... تا از میان ِ این خیل ِ عاشق ..تنها .. کسانی بمانند که محبتشان حقیقی ست
کسانی که پس از ظهور .... رفیق ِ نیمه راه نمیوشند و تا ابد ... تا وصال ِ راستین میمانند
خدایا به سختی ِ این روزهای ِ انتظار .. محبت ِ ما را حقیقی کن
***************************************
(خداحافظی)
برای آخر حرفی نیست جز امید ِ این که
به معنای ِ واقعی ِ خوشبختی برسیم
به رضایت از داشته ها و زندگیهامون همین جوری که هست
تا قراری دوباره خداحافظ
- ۹۴/۰۹/۰۲