راه شب
به نام خدا و سلام
***********************************************
به نظر ِ شما توی یه شب ِ پاییزی مثل ِ امشب
کنار ِ یه چای ِ داغ و جمع ِ گرم ِ خانواده
چی بیشتر از همه میچسبه؟؟؟؟
*********************************************
به نظر ِ ما پیچوندنه پیچ ِ رادیو روی ِ موج ِ رادیو ایران
و دل دادن به راه ِ شب و یه گپ ِ دوستانه
*******************************************
اگه شمام دوست دارین دلاتون گرم بشه و حال و احوالتون خوب
توی ِ این چند دیقه ، همین جا
با ما باشین
****************************************************
میدونین توی ِ زندگی یه کلماتی هست که تکلیف ِ ما آدمها باهاش معلوم نیست
یعنی فکر میکنیم که هست اما نیست
یه کلمه هایی که تازه وقتی میفهمیم که چه جوریاست .... همچین کامل و درست و حسابی درکش نمیکنیم
یعنی یه چیزایی ازش میفهمیم که شاید بقیه یه جور ِ دیگه ای ازش بفهمن
حتما الان میگین این بنده خدا چی داره با خودش میگه
راست میگین یه کم پیچیده شد
شاید اگه رک و رو راست برم سر ِ اصل ِ مطلب اوضاع بهتر بشه
سر ِ این که همه ماها یه جورایی درگیرِ قصه برنامه و برنامه ریزی هستیم
برنامه رادیو و تلویزیون ُ نمیگم آ .... نه ...
تکلیف ِاین که توی ِ زندگیمون چند چندیم و قراره به کجا برسیم
فکر کنم دیگه حسابی داره قصه پیچیده میشه
و الانه که همتون پیچ ِ رادیو رُ بچرخونین یه سمت ِ دیگه
با ما بمونین تا عرض کنم
حرف ِ امروزمون چیه
******************************************************
همه ماها گله داریم از این که توی ِ این دوره زمونه هیشکی سر ِ قول و قرارش نیست و این ترافیک به هممون بهونه اینو میده که خیلی جاها دیر برسیم
همه ماها گله داریم از این که به جای ِ 24 ساعت 240 ساعت داریم میدوییم و بازم به اون چیزایی که میخوایم نمیرسیم
همه ماها گله داریم از این که یه جاهایی بیشتر از اونی که باید هم تلاش میکنیم و بازم به هیچی نمیرسیم
پیدا کردنه علت و دلیل ِ این مساله سخت نیست چون اگه یه کم بدونه تعارف با خودمون روبرو بشیم میفهمیم که گره کار
توی ِ یه کلمه آشناست
یه کلمه آشنا به اسم ِ برنامه ریزی
که واقعا خیلی از ماها توش نمره قبولی نداریم
برنامه ریزی ای که اگه باشه حتی با نصف ِ این تلاش هم میتونیم به بهترینها برسیم
******************************************************
نمره برنامه ریزی ِ شما توی ِ زندگیتون چنده؟؟؟
و بزرگترین موفقیتی که با برنامه ریزی بهش رسیدین چی بوده؟؟؟
شماره تماس:
شماره پیامک:
******************************************************
چند روز قبل خسته و کلافه رفتم خونه آقاجون اینا
عزیز واسم یه کاسه فرنی داغ اورد و گفت : بخور مادر توی ِ این هوای ِ سرد میچسبه
دو – سه شقاشق بیشتر نخورده بودم که گوشیم زنگ خورد
با عصبانیت تلفن ُ قطع کردم
آقاجون که تا اون موقع ساکت بود گفت : چیزی شده
گفتم : خسته شدم آقاجون .. مشکلاتم تمومی نداره
آقاجون گفت : یعنی چی
گفتم : یعنی همین دیگه .... تموم نمیشه
آقاجون گفت : مگه قراره خودش همین جوری تموم بشه
گفتم : نه .. ولی ...
آقاجون گفت :زندگی بدون ِ مشکل نمیشه .. مشکلم تا حل نشه تموم نمیشه .. حل ِ مشکلم .. برنامه میخواد .. و غیر از این هم راهی نداره
هاج و واج آقاجون ُ نگاه کردم ..
و یه لیوان ِ پر از اب ُ که نزدیکش روی ِ میز بود برداشت و گرفت دستش و اونو بالا نگه داشت جلوی ِ چشمم و بعدش بهم گفت : به نظرت وزن این لیوان چقدره ؟
بهش گفتم : 50 گرم، 100 گرم، 150 گرم.
آقاجون گفت : راست میگی منم بدون وزن کردن، نمیدونم دقیقاً وزنش چقدره ، حالا بگو
اگه من این لیوان آب رُ چند دقیقه همین طوری نگه دارم، چی میشه
گفتم : هیچی ، هیچ اتفاقى نمی افته
دوباره پرسید : خب، اگه یه ساعت همین طوری نگه دارم، چی میشه؟
گفتم : معلومه دستتون کم کم درد می گیره
آقاجون گفت : حق با تواِ. حالا اگه یه روز تمام اونو نگه دارم چی؟
گفتم : دور از جون ولی ...... دستتون بی حس می شه و مطمئناً کارتون به بیمارستان میکشه
آقاجون گفت: درست میگی ولى آیا در این مدت وزن لیوان تغییر میکنه؟
گفتم : نه
آقاجون گفت : حالا من واسه این که دستم درد نگیره چی کار بیاد بکنم
گفتم: خب معلومه باید لیوان رُ زمین بذارین
آقاجون گفت: دقیقاً . مشکلات زندگى هم مثل همینه
اگه اونها رُ چند دقیقه توی ِ ذهنت نگه داری اشکالى نداره اما اگه مدت طولانی ترى به بهشون فکر کنی ، برات مثل ِ درد میشن و اگه بیشتر از اون نگهشون داری، فلجت می کنی و دیگه قادر به انجام هیچ کاری نیستی
پسرم
فکر کردن به مشکلات زندگى مهم ِ اما مهم تر اینه که اونا رُ با برنامه ریزی و تلاش حل کنی و آخر ِ هر روز و قبل از خواب، بذاریشون زمین.
این جوری که باشه هیچ وقت تحت فشار نیستی و عصبی نمیشی و هر روز صبح سرحال و قوى بیدار می شی و میتونی از عهده هر مسئله ای بربیای
نمره برنامه ریزی ِ شما توی ِ زندگیتون چنده؟؟؟
و بزرگترین موفقیتی که با برنامه ریزی بهش رسیدین چی بوده؟؟؟
شماره تماس:
شماره پیامک:
******************************************************
خیلی از ماها که اتفاقا خودمونو خیلی اهل ِ برنامه ریزی میدونیم
اگه یه بار بشینیم و همه چی رُ با خودمون مرور کنیم
خیلی چیزها دستمون میاد
عین ِ یکی از آشناهای ِ بنده که برنامه زندگیش ُ به همه ما هم پیشنهاد میکرد
برنامه ای که طی ِ یک سخنرانی ِ در جمع ِ فامیل به شرح و بسطش پرداخت
و حالا شما و سخنرانی ِ جناب ِ محترم ِ فامیل
برنامه ریزی!عبارتی که ما کلا با اون انس و الفت عجیب و غریبی داریم.در حدی که بقیه ما رُ به این صفت میشناسن.اصلا، روزی نیست که نشنویم "برنامه ات برای فلانی چیه؟" یا "امروز برنامه ات چیه؟" یا "اون برنامه رو چیکار کردی؟".
می بینین چقدر رابطه ء ما با برنامه و برنامه ریزی عمیق شده؟امروز میخوام یه برنامه ریزی منطقی و بسیار عملی رُ براتون مثال بزنم و امیدوارم از اون نهایت ِ استفاده رُ ببرین
برنامه خیلی از ماها همینه که میخوام بگم
ساعت شش و پنجاه و نه دقیقه صبح ...... پریدن از خواب با صورتی که از شدت خواب مثل ِ بادکنک شده و با موهایی با آخرین مدل افشان و در حالتی سردرگم و کمی تا قسمتی گنگ
ساعت هفت تا هفت و سی دقیقه ....
دعوا با بچه ها برای راهی کردنشون به مدرسه و خوردن چیزی شبیه به صبحانه با نون دو هفته پیش و تیکه پنیر های باقی مونده از صبحانه ی دیروز
ساعت هفت و سی دقیقه تا هشت.....
آوردنه ماشین از پارکینگ به بیرون و دعوا با همسایه به علت بد پارک کردن ماشین اش و سوراخ بودن فاضلاب خونه شون
ساعت هشت تا هشت و پانزده دقیقه.....
زدن بوق های پیاپی در ترافیک،دعوا با اون راننده که موقع عبور از کنار ماشینش گوشه ی لبه ی کناری آینه اش به آینه ی شما خورده، و البته دعوا بر سر مسافر زدن برای ِ کمک خرج ِ خانواده.
هشت و سی دقیقه تا نه.....
تلاش برای پیدا کردن جای پارک جلوی ِ ساختمون ِ محل کار
خوردن صبحانه با همکاران
ساعت ده تا ده و چهل و پنج دقیقه ....
جدال بر سر نتایج لیگ برتر،بوندسلیگا،سریال جدید و پرمخاطب تلویزیون
ساعت 11 تا یازده و سی دقیقه....
انجام امور ارباب رجوع در حالی که پشت تلفن دارید از (دوستتون)مدل گوشی جدید رُ به می پرسید
ساعت یازده و سی تا دوازده و سی.....
گرفتن مرخصی برای رفتن به بانک و انجام امور اداری
ساعت 12 و سی تا دو بعد از ظهر
بستن در اطاق و رفتن برای ناهار
ساعت 2 تا سه بعد از ظهر
گفتن جمله ی "امروز نمیرسیم رییس رفته!" به ارباب رجوع و رسیدن به رکورد 6.651.215 در بازی ِ گوشی
ساعت سه تا سه و نیم ....
گفتن:"امروز خیلی شلوغ بود و خسته شدیم"
ساعت سی و نیم تا سه و چهل و پنج.
برداشتن قبض جریمه از پشت برف پاک کن ماشین
ساعت سی و چهل و پنج تا چهار.
رفتن به تره بار و ایستادن در صف.خریدن 6 کیلو از انواع میوه در حالی که مصرف هفتگی آنها بیشتر از نیم کیلو هم نیست.خرید نوشابه،چیپس و سایر مقولات برای بچه ها
ساعت چهار و نیم تا پنج
دعوا با همسایه به علت بد پارک کردن ماشین اش و سوراخ بودن فاضلاب خونه شون
ساعت پنج تا پنج و نیم
دعوا با همسر سر ِ مسائل ِ الکی و مثلا جدی
پنج و چهل و پنج تا ده شب تماشای ِ تلویزیون و بازی با کانالها
ده تا دوازده شب
دعوا با همسر بخاطر طعم غذا و رفتن به خونه ی باجناقتان که چهار سال پیش که با هم قهر بودید
و البته
دعوا با بچه ها بخاطر نشستن پای تبلت و موبایل و عدم انجام تکالیف مدرسه شون.
دوازده شب تا شش و پنجاه و نه دقیقه صبح خوابیدن روی ِ کاناپه به نشانه قهر و دوباره صبح قصه از نو آغاز میشه
***********************************************************
اگر شک دارین و احساس میکنین برای داشتن یه زندگی شاد حتماً نباید برنامهریزی
داشته باشین بهتر ِ امتحانش کنین چون مطالعات پونزده ساله بیشتر از ۳۵۰۰ دانشمند نشون
میده شادترین مردم ِ دنیا، کسایی هستن که اهداف روشنی دارن. این اهداف هم کوتاهمدت
و هم بلندمدت ِ و البته در همه زمینههاست مثل ِ دوستی، عشق ، کمک به دیگران و
.... .
*****************************************************************
یه قصه معروفی توی ِ دنیا هست که من هر باری که میشنومش خیلی میرم توی ِ فکر
میگن هر روز صبح در گوشهای از صحرای آفریقا غزالی از خواب بیدار میشود. غزال میداند که در آن روز باید چالاکتر از همه درندگان تیزرو باشد و گرنه مرگ، او را خواهد بلعید.در گوشهای دیگر از این صحرا هر روز شیری از خواب بیدار میشود که میداند باید یکی از آهوان تیزپا را به چنگ آورد وگرنه باید منتظر مرگ باشد!
مهم نیست ما شیر هستیم یا غزال. مهم این است که بدانیم باید هر روز چابکتر از روز قبل باشیم .
**********************************************************
برنامه ریزی، آوردن آینده به زمان حال است تا بتوانید همین الان کاری برای آن انجام دهید
*******************************************************
شکست در برنامهریزی یعنی برنامهریزی برای شکست
**************************************************
یه تحقیق مهم تویِ دنیا انجام شده که در عین ِ سادگی گفتنیهای ِ زیادی داره
میگن
اگه یه قورباغهای رُ به همراه مقداری از آبی که در آن زندگی میکنه در ظرفی بریزید و آب رُ به آرامی گرم کنید خواهید دید که قورباغه به گرم شدن آب عکسالعملی نشان نمیدهد تا آن که آب جوش میآید و قورباغه میمیرد.دلیل این رفتار این است که قورباغه یک حیوان خونسرد است و دمای بدن خود را با تغییرات تدریجی دمای محیط تطبیق میدهد اما اگر قورباغه دیگری را بگیرید و در ظرف آبی که اختلاف دمای قابل ملاحظهای با دمای بدن قورباغه دارد اما برای آن قابل تحمل است، بیاندازید خواهید دید که به سرعت به بیرون میجهد چرا که نمیتواند این تغییر دما را تحمل کند.
خلاصه کلام اینه که
اونایی که به محیط و تغییرات آن توجه ندارند مانند قورباغه عمل خواهند کرد. این آدما روند و تغییرات تدریجی را شناسایی نمیکنند و بنابراین در زمان لازم استراتژی مناسب را اتخاذ نمیکنند زیرا خود را برای آن شرایط تغییر کرده آماده نکردهاند.از طرف دیگر این مدیران ظرفیت تحمل خیلی از تغییرات محیطی ناگهانی را ندارند و بنابراین به آن تغییرات به درستی عکسالعمل نشان نمیدهند.به بیان دیگر این مدیران استراتژیک عمل نمیکنند و از فرصتها و تهدیدها به درستی بهره نمیبرند.
***************************************************
توی ِ برنامه ریزی کار تیمی همواره ضروری است چون به شما اجازه میدهـد تـا در صورت بروز مشکل، فرد دیگری را نکوهش کنید
****************************************************
خیلی از ماها به جای ِ برنامه ریزی کردن واسه خودمون همش دنبال ِ برنامه ریختن برای ِ دیگرانیم
این یعنی نه خودمون به اون چیزایی که میخوایم میرسیم نه میذاریم بقیه برسن
آقا چیکار به دیگران دارین به خودتون فکر کنین
***************************************************************
وارد عمل شدن بدون برنامه ریزی علت همه شکستهاست.
این دقیقا همون کاری ِ که خیلی از ماها انجامش میدیم
*****************************************************
(حضرت امام رضا ع)
من ....
من .... در میان این همه ناآشنا... آشنایی غریب را میشناسم ...
من .... در میان این همه تنهایی .. همدمی غریب را میشناسم...
من در میان دنیایی که با من نیست .... مهربانی غریب را میشناسم...
کسی را که به تمام ِ وجود .. رضاست به رضای ِ خدا
سلام بر تو ای مهربان ِ غریب ِ من
بر تو
که به بهای رضای ِ خدا
غربتی عظیم را
پذیرفتی
************************************
(حضرت امام زمان عج)
به تقویم روزگار .....
سالهاست که زمین .... در آرزوی جایگاهیست ... که شایسته تو باشد.....
به تقویم روزگار.....
سالهاست که آسمان ... در آرزوی جایگاهی ست که شایسته تو باشد....
به تقویم روزگار .. اینجا... همه .... می دانند .. که خدا ... زمان غیبت تو را ... به هستی ... فرصت داده است .... فرصت تا ... خود را ... به جایگاهی .. که شایسته حضور توست .. برساند....
به تقویم روزگار ... سالهاست ... که همه ... در آرزوی ... جایگاه با تو بودنند.... جایگاهی که خدا .. زمان ... وقوعش را نزدیک گرداند ... نزدیکه نزدیکه نزدیک
******************************************************
(خداحافظی)
برای آخر حرفی نیست جز امید این که باور کنیم برنامه ریزی تنها راه ِ خوشبختی ِ
تا قراری دوباره
خداحافظ
- ۹۴/۰۹/۰۲