افق
گروه فرهنگ و اندیشه رادیو ایران تقدیم میکند
*******************************************
لحظه های ِ آسمانی
*******************************************
به نام ِ خدایی که مفتاح و گره گشاست و دستش با جماعته
*******************************************
با گرامیداشت روز 13 آبان
و تبریک ِ این روز به همه دانش اموزان ِ عزیز ی ایرانی
خدمت ِ همه شما عرض ِ سلام داریم و دوست داریم که مثل ِ همیشه شنونده خوب ِ ما باشین
***********************************
البته نه تک و تنها که دسته جمعی و خونوادگی
*********************************
خوشبختانه یکی از اون رفتارهای ِ خوبی که هنوز بین ِ ماها وجود داره
علاقه به با هم بودن و دور ِ هم بودنه
*********************************
با هم بودنهایی ساده که گاهی تویِ جمع ِ خونه برامون معنا میشه و گاهی توی ادای ِ وظایف ِ دینی مون مثل ِ نماز ِ جماعت
**************************************
شاید برای ِ همینم هست که وقتی با هم و دور هم هستیم حالمون بهتره
**************************************
واقعا چرا توی ِ بقیه کارا اینجوری نیستیم
****************************************
چرا ماها فکر میکنیم که همه کارا رُ باید تکی و دست تنها انجام بدیم
*************************************
چرا وحشت داریم از این که از بقیه کمک بخوایم و کارامونو باهاشون تقسیم کنیم
*********************************
چرا تا اسم ِ کار ِ گروهی و دسته جمعی میاد احساس میکنیم که حالمون بده و داریم خفه میشیم
********************************************
چرا عادت کردیم همیشه فقط خودمونو ببینیم و با خودمون برنامه بریزیم و از اول تا آخر ِ یه کاری رُ تنها انجام بدیم
*****************************************
تنها حتی به قیمت ِ این که صد سال طول بکشه و یا اونقدرها هم که باید خوب از کار درنیاد
*************************************
آخه مگه کار ِ گروهی چه ایرادی داره
تازه بار ِ استرس و زحمت ِ آدمم کمتره
پس چه جوری ِ که ماها فراری هستیم از کار ِ گروهی و دوست داریم که همه چی رُ خودمون انجام بدیم؟؟؟؟
شماره تماس:
شماره پیامک:
*****************************************
من همین اول ِ بسم ا... بگم که اساسا با کارای ِ انفرادی و تکی و دست تنها موافق نیستم که صد درصد مخالف هم هستم
اما از اون طرف خیلی هم راحت نمیتونم به بقیه اعتماد کنم و توی ِ کارای ِخودم شریکشون کنم
میدونین چرا
چون خیلی برام پیش اومده که با بعضیا قرار ِ کار ِ گروهی گذاشتم اما انقدر طفره رفتن و امروز و فردا کردن که آخرش مجبور شدم خودم تنهایی همه کارار ُ انجام بدم
یا این که با یه عده قرار ِ کار ِ گروهی گذاشتیم و همین که به نتیجه نزدیک شدیم ... تو یه چشم به هم زدن منو دور زدن ُ و کار ُ به اسم ِ خودشون تموم کردن
و کلی اتفاق ِ دیگه که میتونه دلیل ِ اشتیاق نداشتنه بعضی از ماها به کار ِ گروهی باشه
اما من بازم با کارای ِ تکی مخالفم چون توی ِ چند تا تجربه موفق ِ کار ِ گروهی ای که داشتم
احساس کردم که بار ِ اضطراب و استرسم خیلی کمتره
احساس کردم کار ِ کمتری روی ِ دوشم ِ و بهتر میتونم وظیفه ای که بهم سپردن ُ انجام بدم
احساس کردم با تقسیم کار و زحمت ِ فردی کمتر اما عمقی تر
بهره وری و نتیجه کار چند صد برابر که هیچی هزار برابره
بخاطر ِ همین فکر میکنم میارزه که ماها واسه کارگروهی کردن وقت بذاریم و تمرین کنیم
و کم کم این ترس ِ از کار ِ گروهی رُ در خودمون از بین ببریم
البته از یه چیزی مطمئنم اونم این که با نتیجه و ثمری که کار ِ اصولی و دسته جمعی داره هر کی یه بار تجربه اش کنه .. محال ِ که به بار ِ دوم و سوم و صدم نرسونتش
*****************************************
اولی گفت : کار گروهی فقط یه حرف ِ چون همیشه یکی – دو نفر میدوان و نتیجه اش سهم ِ همه میشه
دومی گفت : خب باید براش اساس و قاعده گذاشت .... صرف ِ این که چند نفر دور ِ هم جمع بشن که نمیشه کار ِ گروهی
سومی گفت : نخیرم ..... مگه میشه آدم نظرش با کل ِ آدمای ِ یه گروه موافق باشه
یکی دیگه گفت : مگه قراره نظر ِ همه آدمای ِ گروه مثل ِ هم باشه... نه ... قراره موافق و مخالف نظر بدن تا بهترینش ُ انتخاب کنی
اون یکی گفت : قصه .. قصه اینه که هر سری یه عقلی داره و توی ِ کارای ِ دسته جمعی ... یدفعه به جای ِ یه کله .... ده تا کله فکر میکنن
ده تاکله ای که هر کدومشون از یه زاویه ای به این مساله نگاه میکنن و اینجوری چیزی از چشم ِ آدم و عقلش پنهون نمیمونه
دومی گفت : من تحملش ُ ندارم که یکی دیگه بهم دستور بده و کار کنم
اولی گفت : این فکر همون تصور ِ اشتباهه چون وقتی تو با یه عده یه گروه میشی.... دیگه من و تویی نیست .... همتون میشین یه نفر و اون یه نفر یعنی ... ما
یکی گفت : به نظرم آدم قبل از این که پاش ُ تو گروه بذاره باید خودشُ آماده کنه
آماده تا ..... مغرور نباشه .... خودرای نباشه ...... یه کلام نباشه ..... تحمل ِ حرف ِ مخالف ُ داشته باشه و فکر نکنه که فقط خودش درست میگه
و اگه یه تصمیمی مورد ِ قبول ِ همه شد ... هم تلاشش ُ بکنه و هیچ رقمه کم نذاره
**************************************************
میگن اونایی که اهل ِ کار ِ گروهی نیستن آدمای ِ بخیلی ان چون .... دوست دارن همه چی شونو واسه خودشون نگه دارن و به کسی چیزی نگن
اونا فکر میکنن اگه از کسی کمکی بخوان باید بهش سهمیبدن و این دادنه سهم یعنی کم شدنه چیزی که میتونه فقط مال ِ خودشون باشهچ
اونا توی ِ همین فکر ِ ساده میمونن و نمیفهمن که کار ِ گروهی انقدر خیر و برکات داره که اگه همه هم سهمشونو بردارن
بازم اون چیزی که واسه آدم میمونه
از موقع ِ تنهایی بیشتره
*************************************************
بعضیا میترسن از این که اگه بخوان با یه عده ای جمع بشن و دسته جمعی کار کنن
یکی بهتر از اونا پیدا بشه و دیگه بیکار بشن
آخه این که نشد حرف .... بالاخره که چی.... یعنی از ترس ِ پیدا شدنه رقیب
همیشه تنها بمونیم و تنها کار کنیم
نخیر چاره اش اینه که مهارتهایِ خودمونو ببریم بالا
مهارتهایی که باعث بشه همیشه بهمون نیاز داشته باشن
مثالش .... مثال ِ اوناییِ که هر وقت میخوایم دسته جمعی بریم بیرون ... دوست داریم که اونام باهامون باشن
کسایی که وقتی هستن بهمون خوش میگذره و شرایط واسمون دوست داشتنی تر میشه
************************************************************
از طرفی همه چی که کار نیست
چطور کار کردنه و چطور سپری شدنه زمان هم مهمه
توی ِ کارای ِ دسته جمعی کمتر به آدم سخت میگذره
و زمان کوتاه تر میشه و بیشتر بهمون خوش میگذره و به قول ِ اون مَثل ِ معروف
میشه قصه هم فال ُ و هم تماشا
*****************************************************
(بهانه های کوچک)
واقعا یعنی چی که ماها ترجیح میدیم یه کاری رُ تنهایی و نصفه نیمه انجام بدیم اما با کسی شریکش نشیم
یعنی چی که از فرط ِ خودخواهی جز خودمون با هیشکی موافق نیستیم و نمیتونیم با کسی شریکی کار کنیم
یعنی چی که زیر ِ برداشتنه یه بار ِ سنگین... خودمونو .. فکرمونو .. روحمونو .. اعصابمونو داغون میکنیم اما حاضر نیستیم یکی بیاد کمک و فشار ِ این بار ِ سنگین ُ کم کنه
یعنی چی که به بچه هامون یاد میدیم که لقمه نون و پنیرت ُ تنها بخور ... مدادرنگیات ُ به کسی نده ، خودت برو تو حیاط با توپت بازی کن ...... واقعا آینده زندگی ِ بچه هایی که فقط خودشونو میبینن کجاست
یعنی چی که فکر میکنیم اگه از کسی کمک بخوایم یعنی کم آوردیم و فردا ممکنه مثلا روش زیاد بشه و سرمون منت بذاره
یعنی چی که میانگین ِ کار ِ گروهی بین ِ ماها منفی ِ و به جاش تا دلتون بخواد هی معرفی نامه انفرادی میدیم این ور و اون ور واسه کار
یعنی چی که توی ِ این روزگار ِ دنیا هنوزم نمیتونیم درست حساب و کتاب کنیم که کار ِ تکی به نفع ِ خودمونو و جیبمونه یا کار ِ دسته جمعی
******************************************************
(به رنگ درنگ)
گاهی سکوت .. گاهی توقف و لختی ایستادن معجزه میکنه در شتاب های ِ گاه و بیگاه ِ زندگیهامون
*************************************************
(مناجات)
خدایا!
ای که به تو بی نیاز شوند و از تو بی نیاز نباشند،
به تو رو آورند و از تو رو بر نتابند،
از سر شور و شوق،آهنگ تو کرده ام
و با دلی مطمئن، به تو امید بسته ام
تمنای من از تو هر چند زیاده باشد،
در برابر غنای تو ناچیز و اندک است،
که دست عطایت از هر دستی گشاده تر و برتر است
- ۹۴/۰۸/۱۳