برنامه افق
گروه فرهنگ و اندیشه رادیو ایران تقدیم میکند
******************************************************
لحظه های آسمانی
*******************************************************
به نام ِ خدایی که به همه امور داناست و سلام
******************************************************
با آرزوی ِ تنی سلامت و دلی آرام و روزگاری بر وفق ِ مراد
در بهترین دقایق ِ روز .... همراه ِ شما عزیزان مهیای ِ
نماز و گفتگوی ِ با خدای ِ بزرگ میشیم
*************************************************
خدایی که راه و رسم ِ خوب زندگی کردن رُ به هممون یاد داده
اونقدر خوب که جایی برای ِ تردید و اشتباه نیست
***************************************************
گفتم اشتباه چون .. بعضی از ماها یه وقتایی خودمونو درگیر ِ گرفتاریهایی میکنیم که جز خودمون هیچ کس توش مقصر نیست
گرفتاریهایی که واقعا برامون گرون تموم میشه
************************************************
گرفتاریهایی مثل ِ اعتماد کردن به کسایی که نباید بهش مطمئن میبودیم
تعارف نمیکنم چون همین حالا خیلیا بخاطر ِ همین اعتمادی که نباید گوشه زندانن
************************************************
دین ِ ما ... دین ِ زندگی ِ خوب ِ
و دقیقا به همین دلیل ِ که ما توی ِ یه همچین دقایقی از راه و رسم ِ خوب زندگی کردن حرف میزنیم
راه و رسمی که منطبق با دستورات ِ دینی ِ ماست
دینی که برای ِ اعتماد کردنه به دیگران واسمون چارچوب اما و اگرهای ِ زیادی گذاشته
**********************************************
دینی که اجازه نمیده به کسی بدبین باشیم اما بهمون اجازه هم نمیده که با سادگی و ساده لوحی خودمون و بقیه رُ به دردسر بندازیم
**************************************************
گفتنیهای ِ امروز حرفای ِ مهمی ِ که میدونم خیلیا مون درگیرش بودیم و دوست داریم که ازش بیشتر بدونیم
***************************************************
گفتن از اعتماد کردنه به دیگران بر اساس ِ سابقه و گذشته و شناختی که ازشون داریم
گذشته ای که شاید خیلی خوب باشه اما قطعا نمیتونه همه چی رُ تحت شعاع قرار بده
***********************************************
به نظر ِشما گذشته آدما چقدر توی ِ اعتماد کردنه بهشون مهمه؟؟
و این که آیا فقط اون گذشته کافیه یا نه ؟؟؟
شماره تماس:
شماره پیامک:
*************************************************
بعضی از ماها خیلی راحت به بقیه اعتماد میکنیم و این مقدمه خیلی از مشکلات ِ فردی و اجتماعی ِ ماست .... مشکلاتی که بعضیاش واقعا جبران ناپذیره
این حرفی که میزنم به معنی ِ این نیست که ماها باید به همه بدبین باشیم و با یه عینک ِ شک و تردید به همه نگاه کنیم ..... نه
منظورم اینه که توی ِ قصه اعتماد ، خیلی هم نباید همه چی رُ ساده بگیریم
و حواسمون باید به بایدها و نبایدها باشه
به بایدهایی مثل ِ این که گذشته یه آدم برای ِ اعتماد کردنه بهش خیلی مهمه
اما همه چی نیست
**************************************************
نه بر اساس ِ حرف ِ من که بر اساس ِ حرف ِ بزرگان و صاحبنظران
نمره ای که ماها به کسی میدیم
نمره ای که هم به زندگی ِ دیروزش میدیم .. هم به زندگی ِ امروزش
و این یعنی ... نه گذشته صرف و نه حالِ صرف آدمها ملاک ِ هیچ تشخیصی نیست
شاهد ِ درست بودنه این حرف اون کسایی هستن که به رفیق ِ دیروزی که سالهاست ندیدنش بدون هیچ تحقیقی پول قرض دادن و الان دنبال ِ طلبشونن و
اون کسایی ِ که به همسایه قدیمی که مدتهاست باهاش ارتباطی ندارن دختر دادن و حالا کلی مشکل پیش اومده
اون کسایی ِ که با فلان همکاری که ده سال ِ قبل توی ِ یه اداره بودن بدون تحقیق سر ِ یه کاری شریک شدن و حالا خبری از آقا نیست
راستش مصادیقش زیاده
اما توی ِ همش یه چیزی مشترک ِ
اونم این که همه این آدما صرف ِ این که سالها قبل کسی رُ میشناختن و ازش جز خوبی ندیدن ... بهشون اعتماد کردن
اعتمادی که توش جای ِ وضع و حال ِ این آدما توی ِ سالهای ِ امروز خالی ِ
به نظر ِشما میشه به آدمی که 50 سال سن داره .. صرف ِ این که تا 25 سالگیش آدم ِ خوبی بوده ، اعتماد کرد
قطعا نه
**********************************************************
البته جای ِ یه حرفی اینجا خالی مونده اونم این که ... توی ِ بررسی ِ گذشته و امروز ِ آدمها ، مثل ِ هر کاری ... حد تعادل باید حفظ بشه
این که به حرمت ِ آدمها لطمه ای وارد نشه
این که آبروشون حفظ بشه
این که توی ِ این بررسی .... به مرزهایی که نباید وارد نشیم
و این که نسبت به اونچه که از وضع و حال ِ آدمها میفهمیم رازدار و امانتدار باشیم
*******************************************************
قصه بعضی از ماها خیلی عجبیه
قصه این که اون جاهایی که نباید وسواس به خرج میدیم و اون جاهایی که باید خیلی سهل و ساده از کنار ِ مساله رد میشیم
به نظر شما ... زن دادنه پسرتون یا شوهر کردنه دخترتون اون قدر مهم نیست که وضع و حال و احوال ِ زندگی ِ دیروز و امروز ِ طرفتونو بسنجین
به نظر ِشما وقتی قراره همه دار و ندارتونو برای ِ کار و مشارکت به کسی بسپارین قضیه اونقدر مهم نیست که حداقل یه مدتی درباره اون آدم ِ تحقیق کنین
به نظر ِشما همین که ده سال با یکی هم محلی بودین برای ِ شناختنش کافیه
به نظر ِشما صرف ِ این که فلان فامیلتون .... یکی رُ تایید میکنه برای ِ اعتماد کردنه بهش کافی
به نظر ِشما همین که یه آشنای ِ قدیمی بیاد در خونه تون و صرف ِ اون آشنایی از تون بخواد که ضامنش بشین برای ِ اعتماد کردنه بهش کافی ِ
باور کنین ... باور کنین که همین مسائل به ظاهر بدیهی ..... علت ِ گرفتاریهای ِ بزرگ ِ خیلیا شده
علت ِ اعتمادهایی که خیلی زود به شکست و دردسر بدل شده
دردسرهایی که یه وقتایی تا پای ِ آبروی ِ آدم هم میره
و اینجا تازه آدم میرسه به صحت و اهمیت ِ توصیه های ِ دینمون که برای ِ اعتماد کردنه به دیگران میگه تحقیق کنین .... اونم یه تحقیق توی ِ دیروز و امروز ِ آدمها
*******************************************************
توی ِ بررسی ِ احوال ِ آدما کاش حواسمون باشه که خیلیا از بدیهاشون دست برداشتن و خوب شدن
و این اصلا منصفانه نیست که ما هنوز یه چشم ِ اون آدم ِ قبلی بهشون نگاه کنیم
البته این وسط باید مطمئن بشیم به این که این عوض شدنه واقعی ِ و تقلبی و برای ِ فریب نیست
***************************************************
توی ِ اعتماد ِ به دیگران چشمامونو خوب باز کنیم و بقیه شُ بسپاریم به خدا و مطمئن باشیم که بهترین میشه
*************************************************
(بهانه های کوچک)
کاش یادمون نره که بین ِ خیلی از کارها و رفتارها مرز ِ نامحسوسی وجود داره
مثلا بین ِ تحقیق کردن درباره آدمها و تجسس توی ِ زندگیهاشون
بین ِ دقت کردن و بدبینی
بین ِ بیشتر دونستن و وسواسی شدن
بین ِ این که از چی باید بگذریم و از چی نه
بین این که یه وقتایی بعضیا توبه میکنن و عوض میشن و آدم ِ دیگه ای میشن
آدمی که سالهاست داره با یه مرام ِ درست زندگی میکنه
آدمی که خدا هم دیگه یه جور ِ خوبی بهش نگاه میکنه ... چه برسه به ما
*******************************************************
(به رنگ درنگ)
صبر و لحظه ای توقف خیلی جاها کارگشاست
بخصوص در طی ِ مسیر ِ زندگی
*************************************************************
(مناجات)
بار الها!
در پیشگاه تو ایستاده ام،
و دست هایم را به سوى تو بلند کرده ام،
آگاهم که در بندگیت کوتاهى نموده و در فرمان بردنت سستى کرده ام،
پروردگارا!
خواسته ام در این جایگاه، یعنى جایگاه بنده فقیر نا امید، آن است که ...
گناهان گذشته ام را بیامرزى،
و در باقیمانده عمرم مرا از گناه بازدارى،
و پدر و مادرم را که دور از خانه و خانواده و غریبانه در زیر خاک ها خفته اند، ببخشى.
... تنهایی شان را با انوار احسانت از بین ببر،
و وحشتشان را با نشانه هاى بخششت به انس بدل کن،
و به نیکوکارشان دم به دم، نعمت و شادمانى بخش،
و به گناهکارشان، مغفرت و رحمت عطا کن،
... تا به لطف و مرحمتت ازخطرات قیامت در امان باشند،
به رحمتت در بهشت ساکنشان گردان،
و بین من و آنان در آن نعمت گسترده شناسایى برقرار کن،
تا مشمول شادمانى گذشته و آینده شویم
******************************************************
- ۹۴/۰۶/۱۶